رئیس فراکسیون امید گفت: خواهش جدی ما هم از همه نهادهای خارج از مجلس این است که در امور مجلس دخالت نکنند، برخی از نهادها نباید هیچ دخالتی در این زمینه بکنند؛ از جمله این نهادها، بهطور مشخص، دولت و نهادهای امنیتی هستند بگذارند مجلس در رأس امور بماند؛ نمایندگان "قیم" نمیخواهند.
به گزارش شهدای ایران، گزیدههای مصاحبه محمدرضا عارف، رئیس فراکسیون امید با روزنامه شرق به این شرح است:
باید ابتدا این را تحلیل کنیم که در دهه٧٠ چه کردیم که به پیروزی رسیدیم، در دهه ٨٠ چه شد که با مشکلات جدی روبهرو شدیم و در ٨٢ و ٨٤ و ٨٦ شکستهای سیاسی داشتیم و به سال ٩٠ رسیدیم که اصلا نامزدی نداشتیم. بعد از اینها باید دهه ٩٠ را که حالا در میانه آن هستیم، تحلیل کنیم که چگونه شاهد بهخودآمدن گفتمان اصلاحات بودیم
ما (انتخابات مجلس دهم) در برخی از حوزهها نتوانستیم انسجامی را که مدنظرمان بود بهخوبی ایجاد کنیم و با مشکلاتی مواجه شدیم و شکستهایی هم خوردیم.
ما در برخی از استانها برخلاف پیشبینیهایمان شکست خوردیم و در برخی از استانها که فکر میکردیم پیروزی نسبی داشته باشیم، پیروزی قاطع به دست آوردیم. اینها باید تحلیل شود.
ما در انتخابات ٩٤ دو راهبرد مهم جوانگرایی و حضور زنان را داشتیم که تا حدودی در آن موفق شدیم و در شورای شهر و روستا امیدواریم این دو راهبرد را جدیتر دنبال کنیم. در انتخابات ریاستجمهوری هم ما میخواهیم دو گامی را که برداشتیم، ادامه دهیم.
ما نمیتوانیم بیاییم حرفی بزنیم و بهواسطه آن از مردم رأی بگیریم و بعد بگوییم به دلیل توجیهات شبهسیاسی، از خواسته شما عقبنشینی میکنیم. من در سال ٩٢ هم معتقد بودم اصلاحطلب عقبنشینی نمیکند و همچنان هم همین را میگویم، اما در کنار این معتقدم تعامل در ذات گفتمان اصلاحطلبی نهادینه است؛ بهویژه تعامل با کسانی که با آنها در اصول هیچ اختلاف نظری نداریم.
ما تا آنجایی که بتوانیم تعامل میکنیم و مجلس آینده را مجلس تعاملی میدانیم، اما به کوتاهآمدن ناشی از کمبود اعتمادبهنفس یا از سر زدوبندهای غیرشفاف، تعامل نمیگوییم.
اینکه چون ما چهار رأی بیشتر داریم به دنبال انحصاریکردن مدیریت باشیم، نه جواب میدهد و نه در قاموس ماست؛ بنابراین مدیریت مجلس باید براساس ویژگیها و شاخصهایی که مطرح میکنیم و میخواهیم روی آنها به توافق برسیم، به صورت مشارکتی صورت بگیرد.
من فکر میکنم در همین برنامه «برجا» هم تا ٨٠ درصد تفاهم بین ما و فراکسیونهای دیگر وجود دارد و تلاش میکنیم بر مبنای همین اشتراکات، آن را جلو ببریم و در برنامه ششم توسعه هم آنها را لحاظ کنیم. ما «برجا» را بر مبنای سیاستهای کلی نظام نوشتهایم. بعد از اصلاحات ساختاری نظیر اصلاح ساختار بانکها و سازمان مالیاتی که یک ضرورت حیاتی است، ما بلافاصله در بند دوم، اجرائیشدن سیاستهای اقتصاد مقاومتی را قرار دادهایم؛ یعنی به اولویتهای نظام توجه کردهایم.
ما از همان ابتدا هم به صورت آگاهانه در فهرست خودمان افرادی را گذاشتیم که میدانستیم در اصلاحات تعریف نمیشوند و به خاطر این افراد خیلی هم در مقابل جوانان خودمان هزینه دادیم و روی شخص من هم خیلی فشار بود.
این خیلی روشن بود و ما میدانستیم که برخی از این افراد در هنگام انتخاب رئیس حتما به ما رأی نمیدهند و درواقع بهازای هر یک نفر از آنها ما دو رأی از دست میدادیم؛ چون یک رأی از ما کم میشد و یک رأی به رقیب ما اضافه میشد. اما در ابتدا با آگاهی از همه این مسائل بهخاطر توجهی که به ضرورت نزدیکی بیشتر نیروهای اعتدالی داشتیم آنها را در فهرست خود قرار دادیم.
خواهش جدی ما هم از همه نهادهای خارج از مجلس این است که در امور مجلس دخالت نکنند و بگذارند خود مجلس درباره امورش تصمیمگیری کند. مشورت چیز خوبی است و همانطور که رسانهها در این امور نظر میدهند، افراد هم حق نظردادن دارند، اما برخی از نهادها نباید هیچ دخالتی در این زمینه بکنند؛ ازجمله این نهادها، بهطور مشخص، دولت و نهادهای امنیتی هستند.
مسائلی پیش آمد که در شأن نظام جمهوری اسلامی، مجلس شورای اسلامی و نمایندگانی مجلسی نیست که قرار است در رأس امور باشد. من به دلیل ارتباطی که هم با اصولگرایان و اصلاحطلبان و هم با همه نهادهای حکومتی دارم، از این مسائل اطلاع دقیق دارم اما بنا ندارم آنها را باز کنم و به صورت کلی میگویم که با وعده و وعید و اینطور رفتارها نباید فضا را برهم زد
من ایشان (لاریجانی) را از سال ٦٠ که قائممقام آقای توکلی در وزارت کار بود، میشناسم و ایشان هم من را خوب میشناسد. ولی الان بحث پشتنکردن به رأی و خواست مردم است و قطعا بعد از انتخابات درونی مجلس، برنامههای تعاملی و همکاریمان را در همه سطوح برای کمک به دولت و کشور به پیش خواهیم برد.
ما تا جایی که با اصول و برنامههایمان ناسازگاری نداشته باشد، کوتاه میآییم و همراهی میکنیم تا این اجماع به وجود بیاید. ما حقیقتا احساسمان این است که مجلس دهم باید الگویی برای همبستگی ملی باشد، اما شرط تحقق این امر این است که همه پیام مردم را درک کنند.
باید ابتدا این را تحلیل کنیم که در دهه٧٠ چه کردیم که به پیروزی رسیدیم، در دهه ٨٠ چه شد که با مشکلات جدی روبهرو شدیم و در ٨٢ و ٨٤ و ٨٦ شکستهای سیاسی داشتیم و به سال ٩٠ رسیدیم که اصلا نامزدی نداشتیم. بعد از اینها باید دهه ٩٠ را که حالا در میانه آن هستیم، تحلیل کنیم که چگونه شاهد بهخودآمدن گفتمان اصلاحات بودیم
ما (انتخابات مجلس دهم) در برخی از حوزهها نتوانستیم انسجامی را که مدنظرمان بود بهخوبی ایجاد کنیم و با مشکلاتی مواجه شدیم و شکستهایی هم خوردیم.
ما در برخی از استانها برخلاف پیشبینیهایمان شکست خوردیم و در برخی از استانها که فکر میکردیم پیروزی نسبی داشته باشیم، پیروزی قاطع به دست آوردیم. اینها باید تحلیل شود.
ما در انتخابات ٩٤ دو راهبرد مهم جوانگرایی و حضور زنان را داشتیم که تا حدودی در آن موفق شدیم و در شورای شهر و روستا امیدواریم این دو راهبرد را جدیتر دنبال کنیم. در انتخابات ریاستجمهوری هم ما میخواهیم دو گامی را که برداشتیم، ادامه دهیم.
ما نمیتوانیم بیاییم حرفی بزنیم و بهواسطه آن از مردم رأی بگیریم و بعد بگوییم به دلیل توجیهات شبهسیاسی، از خواسته شما عقبنشینی میکنیم. من در سال ٩٢ هم معتقد بودم اصلاحطلب عقبنشینی نمیکند و همچنان هم همین را میگویم، اما در کنار این معتقدم تعامل در ذات گفتمان اصلاحطلبی نهادینه است؛ بهویژه تعامل با کسانی که با آنها در اصول هیچ اختلاف نظری نداریم.
ما تا آنجایی که بتوانیم تعامل میکنیم و مجلس آینده را مجلس تعاملی میدانیم، اما به کوتاهآمدن ناشی از کمبود اعتمادبهنفس یا از سر زدوبندهای غیرشفاف، تعامل نمیگوییم.
اینکه چون ما چهار رأی بیشتر داریم به دنبال انحصاریکردن مدیریت باشیم، نه جواب میدهد و نه در قاموس ماست؛ بنابراین مدیریت مجلس باید براساس ویژگیها و شاخصهایی که مطرح میکنیم و میخواهیم روی آنها به توافق برسیم، به صورت مشارکتی صورت بگیرد.
من فکر میکنم در همین برنامه «برجا» هم تا ٨٠ درصد تفاهم بین ما و فراکسیونهای دیگر وجود دارد و تلاش میکنیم بر مبنای همین اشتراکات، آن را جلو ببریم و در برنامه ششم توسعه هم آنها را لحاظ کنیم. ما «برجا» را بر مبنای سیاستهای کلی نظام نوشتهایم. بعد از اصلاحات ساختاری نظیر اصلاح ساختار بانکها و سازمان مالیاتی که یک ضرورت حیاتی است، ما بلافاصله در بند دوم، اجرائیشدن سیاستهای اقتصاد مقاومتی را قرار دادهایم؛ یعنی به اولویتهای نظام توجه کردهایم.
ما از همان ابتدا هم به صورت آگاهانه در فهرست خودمان افرادی را گذاشتیم که میدانستیم در اصلاحات تعریف نمیشوند و به خاطر این افراد خیلی هم در مقابل جوانان خودمان هزینه دادیم و روی شخص من هم خیلی فشار بود.
این خیلی روشن بود و ما میدانستیم که برخی از این افراد در هنگام انتخاب رئیس حتما به ما رأی نمیدهند و درواقع بهازای هر یک نفر از آنها ما دو رأی از دست میدادیم؛ چون یک رأی از ما کم میشد و یک رأی به رقیب ما اضافه میشد. اما در ابتدا با آگاهی از همه این مسائل بهخاطر توجهی که به ضرورت نزدیکی بیشتر نیروهای اعتدالی داشتیم آنها را در فهرست خود قرار دادیم.
خواهش جدی ما هم از همه نهادهای خارج از مجلس این است که در امور مجلس دخالت نکنند و بگذارند خود مجلس درباره امورش تصمیمگیری کند. مشورت چیز خوبی است و همانطور که رسانهها در این امور نظر میدهند، افراد هم حق نظردادن دارند، اما برخی از نهادها نباید هیچ دخالتی در این زمینه بکنند؛ ازجمله این نهادها، بهطور مشخص، دولت و نهادهای امنیتی هستند.
مسائلی پیش آمد که در شأن نظام جمهوری اسلامی، مجلس شورای اسلامی و نمایندگانی مجلسی نیست که قرار است در رأس امور باشد. من به دلیل ارتباطی که هم با اصولگرایان و اصلاحطلبان و هم با همه نهادهای حکومتی دارم، از این مسائل اطلاع دقیق دارم اما بنا ندارم آنها را باز کنم و به صورت کلی میگویم که با وعده و وعید و اینطور رفتارها نباید فضا را برهم زد
من ایشان (لاریجانی) را از سال ٦٠ که قائممقام آقای توکلی در وزارت کار بود، میشناسم و ایشان هم من را خوب میشناسد. ولی الان بحث پشتنکردن به رأی و خواست مردم است و قطعا بعد از انتخابات درونی مجلس، برنامههای تعاملی و همکاریمان را در همه سطوح برای کمک به دولت و کشور به پیش خواهیم برد.
ما تا جایی که با اصول و برنامههایمان ناسازگاری نداشته باشد، کوتاه میآییم و همراهی میکنیم تا این اجماع به وجود بیاید. ما حقیقتا احساسمان این است که مجلس دهم باید الگویی برای همبستگی ملی باشد، اما شرط تحقق این امر این است که همه پیام مردم را درک کنند.
ما از سال ٩٢ روندی را شروع کردهایم که معتقدیم حداقل برای ١٠ سال باید ادامه پیدا کند تا عقلانیت و اخلاقی که مدنظر ماست، بر نظام ارزشی ما حاکم شود و برای رسیدن به این هدف، همه باید کمک کنند. ما شروع کردیم و امیدوار هستیم دوستانمان هم به این فضا بیایند و همراه هم شویم. ما در بستن فهرستها با همه فشاری که تحمل کردیم و همه احتمالاتی که وجود داشت، این کار را کردیم و الان چند حزب اصلاحطلب ما در تهران از ما گله دارند و گله آنها بحق است. آنها میگویند کاندیداهای حزبی ما را کنار گذاشتید، به سمت کاندیداهای ائتلافی رفتید و حرفشان هم درست است و من هم از آنها عذرخواهی کردم. اما هدف ما چیز فراتری بود و به همین دلیل به قول دوستان، کسی را که میدانستیم در انتخاب رئیس به ما رأی میدهد، از فهرست کنار گذاشتیم و به جای او نام کسی را در فهرست قرار دادیم که میدانستیم به رقیب ما رأی خواهد داد. این واقعیتی است که ما برای حاکمیت گفتمانی که آن را درست میدانیم و در سالهای گذشته ضربه خورده، باید هزینه بدهیم. بین ما و بخشی از حاکمیت یک شکاف تحمیل شده و ما میخواهیم این را مرمت کنیم.