سر و صدایی که از رختکن استقلال بلند شد توجه اطرافیان را به خود جلب کرد. آنهایی که از کنار رختکن استقلال رد میشدند یکدفعه ایستادند و گوشهای خود را تیز کردند. نیاز نبود زیاد گوشهای خود را تیز کنی یک کم دقت میکردی همه حرفها را میشنیدی. صدای رحمتی بود.
شهدای ایران:سر و صدایی که از رختکن استقلال بلند شد توجه اطرافیان را به خود جلب کرد. آنهایی که از کنار رختکن استقلال رد میشدند یکدفعه ایستادند و گوشهای خود را تیز کردند. نیاز نبود زیاد گوشهای خود را تیز کنی یک کم دقت میکردی همه حرفها را میشنیدی. صدای رحمتی بود. مرد شماره یک استقلال که در فصل جاری در همه چیز مرد شماره یک بود. چه از نظر شماره پیراهن در زمین و چه از نظر اعتراض و تصمیم گرفتن برای تیم. این بار هم رحمتی اعتراض میکرد نه به بازیکنان. از اعتراضهای تند به حنیف یا نورافکن خبری نبود! این بار رحمتی صدایش را برای کادر پزشکی بالا برده بود. روی صحبتش با دکتر نوروزی بود. صدای اعتراض رحمتی نشان میداد که از پزشک تیم ناراحت است. حرفش این بود: «چرا محسن کریمی دوباره مصدوم شد؟ چرا بازیکنان استقلال این همه مصدوم میشوند؟» حاضران که صدای کاپیتان استقلال را میشنیدند انگشت حیرت به دهان گرفته و از تعجب چشمانشان از حدقه زده بود بیرون! رحمتی آنقدر در تیم بزرگ شده است که به خود اجازه میدهد برای کادر پزشکی تیم هم صدایش را بالا ببرد و به آنها هم اعتراض کند. هرچقدر گوش خود را تیز میکردی که لابهلای این اعتراضها صدایی از کادرفنی بشنوی چیزی نمیشنیدی! اما آقای کاپیتان وقتی حسابی در رختکن گرد و خاک کرد بار و بنهاش را جمع کرد و با همان حالت عصبی رختکن استقلال را ترک کرد.
آقای کاپیتان که به تافته جدا بافته تیم تبدیل شده حتی نایستاد تا با تیم به تهران برگردد و خودش عازم تهران شد اما این پایان ماجرای درگیریهای رختکن استقلال نبود و همچنان صداها از رختکن به گوش میرسید. این بار آرش برهانی یکی از افرادی بود که میتوانستی بفهمی معترض است و درگیری لفظی پیدا کرده اما مشخص نشد که این بازیکن با چه کسی مشکل دارد.
نکته اینجا بود که استقلالیها قبل از بازی قرار گذاشته بودند که شام میهمان هیات فوتبال قم باشند اما آنقدر اردوی آنها به هم ریخته بود که هیچ کس به هیچ کس نبود. چهره همه بازیکنان شاکی بود و نمیخواستند با کسی حرف بزنند انگار همه با هم قهر بودند!
وقتی مسوولان هیات فوتبال قم به سراغ استقلالیها رفتند تا طبق قرار قبلی آنها را برای صرف شام دعوت کنند گفتند حال و حوصله نداریم و باید به تهران برگردیم. قبل از بازی با صبا رویای قهرمانی استقلال پایان یافت و خودشان میدانستند چیزی در حد معجزه میتواند این تیم را قهرمان کند پس با خیال آسوده به مصاف صبا میرفتند. این شاید ظاهر قضیه بود ولی اردوی استقلال به هم ریختهتر از این حرفها بود.
مشکل این تیم ریشهدار است و به همان دردی مبتلا شده که تیم سپاهان مبتلا شد و از مقام قهرمانی اینقدر تنزل کرد. وقتی ریش و قیچی را دست یک بازیکن بدهند و در اردوها و رختکن تیم بیشتر از مربی با بازیکنان حرف بزند و درگیر شود نتیجهاش همینی میشود که حتی در روزی که باید در رختکن تیم خبری نباشد سر و صدای داخل رختکن گوش همه را کر میکند اما در مورد اعتراض رحمتی به مصدومیت دوباره محسن کریمی باید این نکته را متذکر شد که در بازی قبلی محسن کریمی مرد آماده میدان نبود و دردی که این بازیکن در پای خود احساس میکرد نشان میداد که نباید به زمین برود اما کادرفنی استقلال بدون مشورت با کادرپزشکی کریمی را به زمین فرستاد تا درد او کهنه شود و در بازی با صبا خودش را نشان دهد اما برفرض که کادرپزشکی استقلال در عملکرد خود کوتاهی کرده یا موفق نبوده آیا در این شرایط رحمتی بهعنوان بازیکن باید به خودش این اجازه را بدهد که به کادرپزشکی اعتراض کند؟ اوضاع و احوال استقلال اصلا خوب نیست و در این شرایط که کمتر کسی شانس قهرمانی برای این تیم در جام حذفی هم قایل میشود دخالتهای گاه و بی گاه آقای کاپیتان این تیم را بیش از گذشته بیمار کرده و شاید دوای دردش اقتدار بیشتر مسوولانی باشد که چشمشان را روی حقایق بستهاند.
اصرار بازیکنان استقلال برای تمام شدن بازی
داور خواهشا سوت بازی را بزن
استقلال در بازی با صبا هم نشان داد که تیم زهرداری نیست و نمیتواند از فرصتها به خوبی استفاده کند. حتی در روزی که مهرداد فراهانی دروازهبان صبا روز پر اشتباهی داشت و باعث شد که دایی به نشان اعتراض به نحوه عملکرد او بالا و پایین بپرد بازیکنان استقلال نتوانستند قدر فرصتهای به دست آمده را بدانند و در نهایت به نتیجه مساوی قناعت کردند. به گواه شاهدان بازیکنان استقلال از دقیقه 80 به بعد دیگر نای دویدن در زمین را نداشتند و 5 دقیقه آخر بازی به داور التماس میکردند سوت پایان بازی را بزند. تیم استقلال با این شرایط اگر بخواهد در فینال جام حذفی حضور پیدا کند بدون شک به مشکل میخورد و بعید است بتواند جام را به دست آورد.
رحمتی با حالتی عصبی خطاب به ستوده:
تو باید بدونی من مشکلم چیه؟
در جریان بازی استقلال و صبا، مهدی رحمتی که این روزها از همه عالم شاکی است، مصدوم شد و به گواه شاهدان وقتی پزشک تیم بالای سرش آمد و گفت: «چی شده؟ » گفت: «تو باید بدونی مشکلم چیه! اون وقت توقع داری من بهت بگم مشکلم چیه؟» آنهایی که شاهد برخورد رحمتی با پزشک تیم بودند به شدت از نحوه برخورد او متعجب شدند. کاپیتان استقلال با این رفتار نشان داد که فقط با بازیکنان مشکل ندارد و این روزها از عالم و آدم طلبکار است!
*بانک ورزش
آقای کاپیتان که به تافته جدا بافته تیم تبدیل شده حتی نایستاد تا با تیم به تهران برگردد و خودش عازم تهران شد اما این پایان ماجرای درگیریهای رختکن استقلال نبود و همچنان صداها از رختکن به گوش میرسید. این بار آرش برهانی یکی از افرادی بود که میتوانستی بفهمی معترض است و درگیری لفظی پیدا کرده اما مشخص نشد که این بازیکن با چه کسی مشکل دارد.
نکته اینجا بود که استقلالیها قبل از بازی قرار گذاشته بودند که شام میهمان هیات فوتبال قم باشند اما آنقدر اردوی آنها به هم ریخته بود که هیچ کس به هیچ کس نبود. چهره همه بازیکنان شاکی بود و نمیخواستند با کسی حرف بزنند انگار همه با هم قهر بودند!
وقتی مسوولان هیات فوتبال قم به سراغ استقلالیها رفتند تا طبق قرار قبلی آنها را برای صرف شام دعوت کنند گفتند حال و حوصله نداریم و باید به تهران برگردیم. قبل از بازی با صبا رویای قهرمانی استقلال پایان یافت و خودشان میدانستند چیزی در حد معجزه میتواند این تیم را قهرمان کند پس با خیال آسوده به مصاف صبا میرفتند. این شاید ظاهر قضیه بود ولی اردوی استقلال به هم ریختهتر از این حرفها بود.
مشکل این تیم ریشهدار است و به همان دردی مبتلا شده که تیم سپاهان مبتلا شد و از مقام قهرمانی اینقدر تنزل کرد. وقتی ریش و قیچی را دست یک بازیکن بدهند و در اردوها و رختکن تیم بیشتر از مربی با بازیکنان حرف بزند و درگیر شود نتیجهاش همینی میشود که حتی در روزی که باید در رختکن تیم خبری نباشد سر و صدای داخل رختکن گوش همه را کر میکند اما در مورد اعتراض رحمتی به مصدومیت دوباره محسن کریمی باید این نکته را متذکر شد که در بازی قبلی محسن کریمی مرد آماده میدان نبود و دردی که این بازیکن در پای خود احساس میکرد نشان میداد که نباید به زمین برود اما کادرفنی استقلال بدون مشورت با کادرپزشکی کریمی را به زمین فرستاد تا درد او کهنه شود و در بازی با صبا خودش را نشان دهد اما برفرض که کادرپزشکی استقلال در عملکرد خود کوتاهی کرده یا موفق نبوده آیا در این شرایط رحمتی بهعنوان بازیکن باید به خودش این اجازه را بدهد که به کادرپزشکی اعتراض کند؟ اوضاع و احوال استقلال اصلا خوب نیست و در این شرایط که کمتر کسی شانس قهرمانی برای این تیم در جام حذفی هم قایل میشود دخالتهای گاه و بی گاه آقای کاپیتان این تیم را بیش از گذشته بیمار کرده و شاید دوای دردش اقتدار بیشتر مسوولانی باشد که چشمشان را روی حقایق بستهاند.
اصرار بازیکنان استقلال برای تمام شدن بازی
داور خواهشا سوت بازی را بزن
استقلال در بازی با صبا هم نشان داد که تیم زهرداری نیست و نمیتواند از فرصتها به خوبی استفاده کند. حتی در روزی که مهرداد فراهانی دروازهبان صبا روز پر اشتباهی داشت و باعث شد که دایی به نشان اعتراض به نحوه عملکرد او بالا و پایین بپرد بازیکنان استقلال نتوانستند قدر فرصتهای به دست آمده را بدانند و در نهایت به نتیجه مساوی قناعت کردند. به گواه شاهدان بازیکنان استقلال از دقیقه 80 به بعد دیگر نای دویدن در زمین را نداشتند و 5 دقیقه آخر بازی به داور التماس میکردند سوت پایان بازی را بزند. تیم استقلال با این شرایط اگر بخواهد در فینال جام حذفی حضور پیدا کند بدون شک به مشکل میخورد و بعید است بتواند جام را به دست آورد.
رحمتی با حالتی عصبی خطاب به ستوده:
تو باید بدونی من مشکلم چیه؟
در جریان بازی استقلال و صبا، مهدی رحمتی که این روزها از همه عالم شاکی است، مصدوم شد و به گواه شاهدان وقتی پزشک تیم بالای سرش آمد و گفت: «چی شده؟ » گفت: «تو باید بدونی مشکلم چیه! اون وقت توقع داری من بهت بگم مشکلم چیه؟» آنهایی که شاهد برخورد رحمتی با پزشک تیم بودند به شدت از نحوه برخورد او متعجب شدند. کاپیتان استقلال با این رفتار نشان داد که فقط با بازیکنان مشکل ندارد و این روزها از عالم و آدم طلبکار است!
*بانک ورزش