حبیبالله صادقی گفت: تابلویی را در سال ۶۴کار کردم. آن موقع حضرت آقا، رئیس جمهور بودند و قرار شد به حوزه هنری بیایند؛ مسئولان حوزه هنری گفتند، این کار را از روی دیوار بردارید، کار تند و تلخی است.
به گزارش شهدای ایران به نقل از فارس، در بخش نخست این گفتوگو به محورهای توجه گالریها و مجموعهداران به هنر انقلاب، جایگاه هنر متعهد در عرصه بینالمللی، وارد نشدن هنرمندان انقلاب به فضای خصوصی و سرمایهداری در دهه 90 پرداخته شد که در ادامه میخوانیم.
- شما از چه سالی نقاشی در عرصه انقلاب را شروع کردید و چه رویکردهایی مد نظرتان بود؟
صادقی: من در سال 55- 54 هنر انقلاب اسلامی را شروع کردم؛ اولین موضوعی هم که کار کردم، کشتار فیضیه قم بود. یعنی هنوز حکومت پیروز نشده بود که بگویند به ما هنر سفارشی دادند.
در هنر سوسیالیسم کسی جرأت نقد به نظام حکومتی را ندارد؛ اما نقاش انقلاب از سال 58 به عنوان یک عنصر فداکار، دور نهال انقلاب میچرخد و آفتها و موانع رشد را بررسی میکند.
* عکسالعمل رهبری به نقاشی انتقاد به فرصتطلبان
نمونه این در یکی از کارهایم بود؛ در این تابلوی نقاشی فردی قرآن به دست دارد که گلولهای به سینهاش خورده و قطرات خون او درجه و مدال شده و به کت یک فرد دیگری چسبیده است.
من این تابلو را در سال 64 کار کردم. آن موقع آقای خامنهای، رئیس جمهور بودند، قرار شد که ایشان به حوزه هنری بیایند؛ مسئولان حوزه هنری گفتند، این کار را از روی دیوار بردارید این کار تند و تلخی است.
ما خدمت حضرت آقا در سپاه بودیم و عاشق این مرد نازنین هنرمند که فدایشان شوم. ایشان در وقت مقرر به حوزه هنری آمدند و بعد از دیداری صمیمانه به من گفتند: «آقا حبیب چه کار کردید؟» این کار را توضیح دادم و حضرت آقا فرمودند: «عجب کار تلخی است! آفرین». بعد به آقای زم گفتند: «این نگاه، نگاه خوبی است.» حضرت آقا شاهد بودند که ما در حین نقل ارزشهای انقلاب، نقدی هم به جریانهای فرصتطلب هم داشتیم.
* اقتصاد هنر در دستور کار هنرمندان انقلاب نبود
- جریان گالریداری هنر انقلابی از چه زمانی شکل گرفت؟
صادقی: وقتی وارد دهه سوم انقلاب اسلامی شدیم، جریان نگارخانهداران، جریان پراکندهای بود. در آن زمان سینما، تئاتر و موسیقی به دلیل ساخت سرودها و فیلمهای انقلابی برای مردم در اولویت بود؛ در صورتی که زودتر از همه اینها آثار گرافیتی، نقاشی و گرافیک در عرضه داشتن فرآیند انقلاب حضور پیدا کرده بودند و این هنرها از باورهای مردم در مقابل دشمن دفاع میکرد.
از دهه دوم به بعد که هنرهای تخصصی مطرح شد، یک سری نگارخانهدار آمدند و وارد این عرصه شدند. باز یک جریان جهانی شدن هنرهای تجسمی در قالبهایی، چراغ را روشن گذاشتند. ضمن اینکه موضوع اقتصاد هنر در دستور کار هنرمندان انقلاب نبود.
- در دهه 90 هنر انقلابی را وارد فضای خصوصی و سرمایهداری نکردیم، آیا به این هنر لطمه نمیزند؟
صادقی: من به عنوان کوچکترین نقاش فداکار انقلاب میگویم که نقاشان انقلاب آن قدر توانمندی دارند که میتواند در عرصه بینالمللی باورها را دنبال کنند. او میتواند جهان معاصر و فرآیند روشنفکری را داشته باشد اما نمیتواند عاشقانههایش را فراموش کند.
برخی بروند فیش حقوقی نقاشان انقلاب را ببینند
کسانی هستند که نقاشان انقلاب را متهم میکنند که سفارش گرفتند، توصیه میکنم بروند فیش حقوق دریافتی نقاشان انقلاب را در حوزه هنری ببینند. اینها عاشق ارزشهای ملی و قرآنی و خویشتنفرما بودند و به سفارش باطنی جذب این کار شدند.
هنرمندان انقلاب روزهای سخت و تنگ و ترشی را پشتسر گذاشتند؛ یکی از دوستان میگفت ما صبحها رخش از خانه بیرون میآمدیم و ذوالجناح به خانه بازمیگشتیم. هنرمند انقلاب کیمیاگرانی هستند که میتوانند، کیمیا را تبدیل کنند.
هنر انقلاب مشتری بینالمللی دارد و باید بتواند وفاداریهایش را معاصر کند؛ یعنی اینکه نمیتوان هنر انقلاب را با نشانهشناسی نسل اول انقلاب به نسل سوم نقل کرد ضرورتاً باید بتواند با نشانهشناسی معاصر مخاطب را در دنیا دنبال کند.
* همیشه برای باورهایم نقاشی میکنم
اگر هم برای هنرمند انقلاب همه درها بسته شود، حبیبالله صادقی مانند اول فروردین سال 1355 در آتلیهاش برای باورهایش نقاشی میکند.
* هنر انقلاب در عرصه بینالمللی خریدار دارد
- آیا حبیب صادقی به عنوان هنرمند انقلاب وارد فضای گالریدارها حراجهای داخلی و خارجی، خریدارهایی که درون مرزی و برونمرزی فعالیت دارند، شده است؟
صادقی: بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در چندین نمایشگاه داخلی و خارجی شرکت داشتم؛ تعدادی از کارهایم در لندن، دبی، حراج کریستیز و چند جشنواره جهانی فروخته شد. چند دوره در اکسپوی تهران و نمایشگاهها شرکت کردم. همچنین در گالری ساربان کار برای فروش گذاشتم و با قیمت خوب خریداری شده است.
- پس میتوان گفت که هنر انقلاب در تمام دنیا خریدار دارد.
بله، این قابلیت در آثار تکتک هنرمندان انقلاب وجود دارد. گاهی مخاطبان جهانی و خریداران خارجی دارم و هر بار هم نمایشگاه میگذارم برخی از مخاطبان پیشاپیش در برنامههایشان خرید آثارم را مد نظر دارند.
باور دارم که جامعه به هنر انقلاب، تک ساحتی و تک حزبی نگاه نکرده است. همان طور که هنرمند انقلاب نشانههای هنر و معاصر بودن را در اندیشههای انقلابی ذنبال میکند، جامعه هنری نیز این امضای کار یک هنرمند مسلمان متعهد را به عنوان یک پرونده جدی پذیرفته است.
- شما از چه سالی نقاشی در عرصه انقلاب را شروع کردید و چه رویکردهایی مد نظرتان بود؟
صادقی: من در سال 55- 54 هنر انقلاب اسلامی را شروع کردم؛ اولین موضوعی هم که کار کردم، کشتار فیضیه قم بود. یعنی هنوز حکومت پیروز نشده بود که بگویند به ما هنر سفارشی دادند.
در هنر سوسیالیسم کسی جرأت نقد به نظام حکومتی را ندارد؛ اما نقاش انقلاب از سال 58 به عنوان یک عنصر فداکار، دور نهال انقلاب میچرخد و آفتها و موانع رشد را بررسی میکند.
* عکسالعمل رهبری به نقاشی انتقاد به فرصتطلبان
نمونه این در یکی از کارهایم بود؛ در این تابلوی نقاشی فردی قرآن به دست دارد که گلولهای به سینهاش خورده و قطرات خون او درجه و مدال شده و به کت یک فرد دیگری چسبیده است.
من این تابلو را در سال 64 کار کردم. آن موقع آقای خامنهای، رئیس جمهور بودند، قرار شد که ایشان به حوزه هنری بیایند؛ مسئولان حوزه هنری گفتند، این کار را از روی دیوار بردارید این کار تند و تلخی است.
ما خدمت حضرت آقا در سپاه بودیم و عاشق این مرد نازنین هنرمند که فدایشان شوم. ایشان در وقت مقرر به حوزه هنری آمدند و بعد از دیداری صمیمانه به من گفتند: «آقا حبیب چه کار کردید؟» این کار را توضیح دادم و حضرت آقا فرمودند: «عجب کار تلخی است! آفرین». بعد به آقای زم گفتند: «این نگاه، نگاه خوبی است.» حضرت آقا شاهد بودند که ما در حین نقل ارزشهای انقلاب، نقدی هم به جریانهای فرصتطلب هم داشتیم.
* اقتصاد هنر در دستور کار هنرمندان انقلاب نبود
- جریان گالریداری هنر انقلابی از چه زمانی شکل گرفت؟
صادقی: وقتی وارد دهه سوم انقلاب اسلامی شدیم، جریان نگارخانهداران، جریان پراکندهای بود. در آن زمان سینما، تئاتر و موسیقی به دلیل ساخت سرودها و فیلمهای انقلابی برای مردم در اولویت بود؛ در صورتی که زودتر از همه اینها آثار گرافیتی، نقاشی و گرافیک در عرضه داشتن فرآیند انقلاب حضور پیدا کرده بودند و این هنرها از باورهای مردم در مقابل دشمن دفاع میکرد.
از دهه دوم به بعد که هنرهای تخصصی مطرح شد، یک سری نگارخانهدار آمدند و وارد این عرصه شدند. باز یک جریان جهانی شدن هنرهای تجسمی در قالبهایی، چراغ را روشن گذاشتند. ضمن اینکه موضوع اقتصاد هنر در دستور کار هنرمندان انقلاب نبود.
- در دهه 90 هنر انقلابی را وارد فضای خصوصی و سرمایهداری نکردیم، آیا به این هنر لطمه نمیزند؟
صادقی: من به عنوان کوچکترین نقاش فداکار انقلاب میگویم که نقاشان انقلاب آن قدر توانمندی دارند که میتواند در عرصه بینالمللی باورها را دنبال کنند. او میتواند جهان معاصر و فرآیند روشنفکری را داشته باشد اما نمیتواند عاشقانههایش را فراموش کند.
برخی بروند فیش حقوقی نقاشان انقلاب را ببینند
کسانی هستند که نقاشان انقلاب را متهم میکنند که سفارش گرفتند، توصیه میکنم بروند فیش حقوق دریافتی نقاشان انقلاب را در حوزه هنری ببینند. اینها عاشق ارزشهای ملی و قرآنی و خویشتنفرما بودند و به سفارش باطنی جذب این کار شدند.
هنرمندان انقلاب روزهای سخت و تنگ و ترشی را پشتسر گذاشتند؛ یکی از دوستان میگفت ما صبحها رخش از خانه بیرون میآمدیم و ذوالجناح به خانه بازمیگشتیم. هنرمند انقلاب کیمیاگرانی هستند که میتوانند، کیمیا را تبدیل کنند.
هنر انقلاب مشتری بینالمللی دارد و باید بتواند وفاداریهایش را معاصر کند؛ یعنی اینکه نمیتوان هنر انقلاب را با نشانهشناسی نسل اول انقلاب به نسل سوم نقل کرد ضرورتاً باید بتواند با نشانهشناسی معاصر مخاطب را در دنیا دنبال کند.
* همیشه برای باورهایم نقاشی میکنم
اگر هم برای هنرمند انقلاب همه درها بسته شود، حبیبالله صادقی مانند اول فروردین سال 1355 در آتلیهاش برای باورهایش نقاشی میکند.
* هنر انقلاب در عرصه بینالمللی خریدار دارد
- آیا حبیب صادقی به عنوان هنرمند انقلاب وارد فضای گالریدارها حراجهای داخلی و خارجی، خریدارهایی که درون مرزی و برونمرزی فعالیت دارند، شده است؟
صادقی: بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در چندین نمایشگاه داخلی و خارجی شرکت داشتم؛ تعدادی از کارهایم در لندن، دبی، حراج کریستیز و چند جشنواره جهانی فروخته شد. چند دوره در اکسپوی تهران و نمایشگاهها شرکت کردم. همچنین در گالری ساربان کار برای فروش گذاشتم و با قیمت خوب خریداری شده است.
- پس میتوان گفت که هنر انقلاب در تمام دنیا خریدار دارد.
بله، این قابلیت در آثار تکتک هنرمندان انقلاب وجود دارد. گاهی مخاطبان جهانی و خریداران خارجی دارم و هر بار هم نمایشگاه میگذارم برخی از مخاطبان پیشاپیش در برنامههایشان خرید آثارم را مد نظر دارند.
باور دارم که جامعه به هنر انقلاب، تک ساحتی و تک حزبی نگاه نکرده است. همان طور که هنرمند انقلاب نشانههای هنر و معاصر بودن را در اندیشههای انقلابی ذنبال میکند، جامعه هنری نیز این امضای کار یک هنرمند مسلمان متعهد را به عنوان یک پرونده جدی پذیرفته است.