در پاپ اگر عرفان بود همه پاپی ها عارف بالذات می شدند
پدر بیامرز موسیقی اجوف است
مثل بادکنک باد شده
نوک یک سوزن آن را و جامعه را به افتضاح می کشاند
مثل پستانک است
بچه که گرسنه است جیق و ویق دارد
اعصاب مادر را به هم می ریزد
مادر غذا ندارد حتی سیر
لذا نمی تواند بچه را ساکت کند
پستانک صدا خفه کن بچه است
بچه با پستانک سیر نمی شود ولی خفه می شود
انسان هم تشنه معرفت است
وقتی به منبع معرفت یعنی قرآن و عترت وصل نیست و آنها را نمی شناسد از گرسنگی و تشنگی به جیق و ویق می افتند
برای ساکت کردن خود به سراغ پستانک موسیقی می رود
این آدم با موسیقی سیر نمی شود
ولی خفه می شود
کمی فکر کن؟
پدر بیامرز موسیقی اجوف است
مثل بادکنک باد شده
نوک یک سوزن آن را و جامعه را به افتضاح می کشاند
مثل پستانک است
بچه که گرسنه است جیق و ویق دارد
اعصاب مادر را به هم می ریزد
مادر غذا ندارد حتی سیر
لذا نمی تواند بچه را ساکت کند
پستانک صدا خفه کن بچه است
بچه با پستانک سیر نمی شود ولی خفه می شود
انسان هم تشنه معرفت است
وقتی به منبع معرفت یعنی قرآن و عترت وصل نیست و آنها را نمی شناسد از گرسنگی و تشنگی به جیق و ویق می افتند
برای ساکت کردن خود به سراغ پستانک موسیقی می رود
این آدم با موسیقی سیر نمی شود
ولی خفه می شود
کمی فکر کن؟