مهناز افشار که چندی پیش به خاطر کنار گذاشته شدن از فیلم مرگ ماهی از کارگردان آن شکایت کرد و خواستار اجرای عدالت در قبال وی شد به یکباره از اجرای عدالت در قبال یک مجرم امنیتی انتقاد میکند تا میزان سیاستزدگی و بیاعتقادگیاش حتی به افکار صریحش خودش را هم تبیین کرده باشد.
به گزارش شهدای ایران، برخی هنرمندان کشورمان آنقدر نابغه هستند که در هر زمینهای خود را صاحب رای و نظر میدانند و اصلا اهمیتی ندارد که آن مساله یک مساله تخصصی، هنری باشد یا قضائی و ...
البته اشکالی ندارد که این جماعت نیز همچون برخی اصناف دیگر در دنیای توهمات خود را علامه بدانند و در هر زمینه ای بخواهند اظهار نظر کنند تا همیشه بر سرزبانها و تیتیر رسانهها باشند اما ای کاش حداقل به حافظه تاریخی مردم توهین نمیکردند و به رویه خود خط بطلان نمی کشیدند.
مهناز افشار که چندی پیش بخاطر کنار گذاشته شدن از یک فیلم از تهیه کننده و کارگردان آن شکایت کرده بود و حتی در رسانهها شبه بیانیه منتشر کرد و تا توانست آن کارگردان را تحقیر کرد و خواستار اجرای عدالت و رسیدگی به شکایت خود از فردی شد که به اعتقاد او مجرم است و حق وی را نادیده گرفته است به یکباره از فردی که به تشخیص کارشناسان، حقوق و منافع یک ملت را به کام دشمنان این مردم ریخته است، دفاع می کند!
در ماجرای فیلم مرگ ماهی، افشار حتی در متن نامهای که در رسانه ها منتشر کرد با افتخار اعلام کرد: " بله، من شکایت کردم و عزم کردم از حق خود دفاع کنم چرا که احساس میکنم این حق همه همصنفهای من است. امروز این کارگردان به خود اجازه میدهد حق مهناز افشار را نادیده بگیرد، چرا که نمیداند قرارداد منعقد کرده را باید یا اجرا کند یا فسخ نماید و یا اینکه به پشتوانههای خود میبالد و احساس نمیکند که عدالت جلو این منش او را خواهد گرفت... و در این چرخه فردا دیگرانی حق دیگرانی را ضایع خواهند کرد."
حال آیا مهناز افشار و سیاستزدگانی از این قبیل حقوق یک ملت و منافع ملی را از حق خود در یک فیلم کمتر میدانند که اینچنین از حق خود در یک فیلم دفاع می کنند و فردی را که به اعتقادش حق او را تضییع کرده است مجرم می دانند و خواستار رسیدگی شکایتش و اجرای عدالت در قبال او می شوند اما از کسی که حق یک ملت و کشور را تضییع کرده است، دفاع میکنند؟! آیا به مردم این حق را میدهند که جماعت این مسلکی را گرفتار پز روشنفکرنمایی تلقی کنند؟
به هر حال ای کاش هنرمندان صرفا هنرمند و صاحب نظر در حوزه تخصصی خود بمانند و همانگونه که اظهار نظر یک قاضی در عرصه بازیگری مضحک است آنها نیز به مردم حق بدهند تا هنرمندانی که در کار تخصصی قضات و نیروهای امنیتی دخالت میکنند را سبک عقل بخوانند؟ به هر حال واقعیت این است که در هر جماعت و صنفی هستند کسانی که خود را صاحب حق کارشناسی در هر حوزه ای می دانند و این متن صرفا در نقد یک بازیگر نیست بلکه نقدی است به بسیاری از کسانی که در غیرحوزه تخصصی خود با توسل به پز شبه روشنفکری ورود میکنند.
گفتنی است؛ جوسازی های اخیر شبکه های ضد انقلاب به بهانه ی وخامت حال یک مجرم امنیتی و تلاش برای تحت فشار قرار دادن دستگاه قضا از طریق رسانه های اجتماعی و تحریک احساسات عمومی ، واکنش های مختلفی را در فضای مجازی برانگیخت .
انتشار اخباری پیرامون وضعیت جسمانی امید کوکبی ، که از سال 89 به جرم جاسوسی و تحصیل مال نامشروع در زندان به سر میبرد و اخیرا به بیمارستان منتقل شده طی هفته اخیر خبرساز شد. این مساله موجب شد تا گروهی از کاربران شبکه های اجتماعی تحت تاثیر موج رسانه ای شبکه های معاند به انتقاد از حکم صادرشده درباره این مجرم بپردازند. از چهره هایی مثل مهناز افشار گرفته تا افراد بدنامی مثل فرزند شاه معدوم. نکته جالب توجه اینکه در نتیجه جوزدگی ناشی از این موج و به مدد کارسازی ضدانقلاب، طی چند روز از یک «مجرم امنیتی و جاسوس» چهره ای «مظلوم» و «قابل ستایش» ساخته شد.
اما در برابر این جوسازی و موج سواری ضدانقلاب، تعدادی از کاربران شبکه های اجتماعی نیز از این مساله انتقاد کرده و با نگاهی متفاوت به حواشی و اصل این رویداد پرداختند.
بت تراشی
یکی از کاربران توییتر با نام نیاز با انتقاد از فضای جو زده ی حمایت کورکورانه از امید کوکبی نوشت :
«یه ویکی پدیا خوندید از امید کوکبی بت درست کردین، بابا شما که نمیدونید موضوع چیه چرا به کشور خودتون اتهام میزنید جوگیرا !»
آزادی بیان به سبک شما
کاربر دیگری با نام وحید با انتقاد شدید از عدم تحمل نظر مخالف توسط مدعیان آزادی بیان نوشت :
«به نبود آزادی بیان اعتراض دارید ولی وقتی یکی برخلاف نظر شما علیه امید کوکبی حرف میزنه به فحشش میکشید؟ خب این از نظر خودتون مسخره نیست؟»
کاربر دیگری با نام علیرضا با زیر سوال بردن سطحی نگری های فضای مجازی از عدم آگاهی کاربران فضای مجازی از یک پرونده ی قضایی انتقاد کرد و نوشت : « بعد هم مسخره است به نظرم درباره پرونده ای که هیچی نمی دونیم درباره اش قضاوت کنیم صرفا براساس یه سری شنیده ها و چون طرف بیمار شده .»
حمایت های گزینشی
کاربر دیگری با حمله به این موج سنگین رسانه ای علیه نظام و با اشاره به معیارهای دوگانه مدعیان آزادی در برابر حوادث یکسان به انتقاد از این جو پرداختند و نوشتند :
«آقایان دانشمند دوست، لطفا توییت های محکومیت ترور دانشمندان هسته ای تون رو ریتوییت کنید عمو ببینه»
دروغ هایی برای احمد شهید
امیرعلی صفا کاربر دیگر توییتر به راه انداتختن این جو های رسانه ای علیه نظام را بدون شناخت کافی ، یکی از دلایل فشار بر جمهوری اسلامی و تحریم نظام دانست و نوشت : « پسفردا یکی مثل #احمد_شهید از همین دروغهایی که تو چنین جوٓی برا جلب توجه ساخته میشه گزارش حقوق بشری درمیاره و میشه توجیه #تحریم»
مجرم نباید آزاد شود هرچند نخبه علمی باشد
در ادامه ی این واکنش ها رضا سلامی در واکنش به این جو رسانه ای نوشت :
امید کوکبی همشهری و هم مدرسهای من بوده است. بسیاری همچون من در گنبدکاووس و ترکمن صحرا نگران وضعیت او هستند. شاید در میان هموطنان ما کم نباشند کسانی که این روزها به نحوی پیگیر ماجرای کوکبی هستند و اغلب از روی احساسات و بدون داشتن اطلاع کافی از پروندهی او سعی دارند تا با به اشتراک گذاشتن نوشتهها یا تصاویر به اندازهی خود سهم خود را در "رهایی یک بیگناه" ایفا کنند. اما اگر از فضای احساسی فاصله بگیریم و با دقت اطراف ماجرا را ببینیم شاید بتوان تصمیم بهتری گرفت. توجه به چند نکته در این مورد ضروری است:
- امید کوکبی در حال حاضر بر اساس قانون یک مجرم است؛ جرمش هم جرمی ست در تراز جاسوسی. هیاهوهای رسانهای و تحریک احساسات جای قانون را نمیگیرد..
- معیار تشخیص حق یا ناحق بودن این حکم، در قوانین قضایی پیش بینی شده است. میشود از دستگاه قضایی انتظار داشت در مجازات او به دلیل جایگاه علمی، نداشتن سابقه و وضعیت جسمی نامناسب تخفیف قائل شود..
- هیاهوهای رسانهای در روزهای اخیر را باید از هم تفکیک کرد. گروهی که ظن بر بیگناهی او دارند یا به واسطهی جایگاه علمی او به دنبال تخفیف در حکم کوکبی هستند و یا نسبت به سلامتی جسمی او حساس شدهاند..
اما گروهی خواسته یا ناخواسته با فضاسازی و غرض ورزی همیشگی رسانههای معاند نظام اسلامی و دخالت در حق حاکمیت و استقلال ملی همراه شدهاند. حکومتهایی که خود پرونده قابل دفاعی در دفاع از حقوق انسانها ندارند و رسانههایی که در موردهای مشابه همچون ترور دانشمندان هستهای سکوت کردند، نه دلشان برای کوکبی و کوکبیها سوخته و نه دغدغهی رفع ظلم دارند..
آنها فرصتی برای موج سواری یافتهاند. تجربه نشان داده این هیاهوهای مغرضانه، نه تنها گرهی باز نمیکند که کورسوهای #امید را هم خاموش خواهد کرد.
امید کوکبی اگر بی گناه است باید آزاد شود. اگر هم مجرم است نباید آزاد شود؛ هرچند که یک نخبه علمی باشد.»
کاربر دیگری نیز با کنایه به ماجرای ویروس استاکس نت و خرابکاری هسته ای ایران نوشت :
«برجام اونقدر موفق بوده که نه تنها تاسیسات #هسته_ای رو تعطیل کردیم بلکه باید خرابکارهای این تاسیسات رو هم تحویل بدیم»
قانون ملاک است
صرف نظر از تمامی این هیاهو های پیش آمده پیرامون این پرونده؛ آن چیزی که بیش از همه اهمیت دارد نفس احترام به قانون و معیار بودن قانون است . این هیاهوهای رسانه ای که اغلب مستقیما توسط جریان های ضد انقلاب راهبری و هدایت میشود هیچ گاه نتوانسته است آنطور که باید به مقصود برسد . سطحی نگری و ساده انگاری های افرادی که به آنان سلبریتی میگویند نیز از دیگر مواردی بود که بایستی مورد مداقه جدی قرار گیرد . چهره هایی که تنها به خاطر بازی در چند فیلم و سریال؛ در هر مساله مربوط و نا مربوطی که درباره آن کمترین اطلاعی ندارند خود را صاحب نظر می دانند.
اژهای: کوکبی به جرم جاسوسی به ده سال حبس قطعی محکوم شده است
گفتنی است حجت الاسلام محسنی اژه ای سخنگوی قوه قضائیه عصر امروز دربار پرونده امید کوکبی جرم جاسوسی وی را محرز دانسته و گفت:«ایشان به اتهام جاسوسی محاکمه و به 10 سال حبس محکوم شدهاند و حکمشان قطعی است. جرم جاسوسی برای بیگانه طبعاً در مواردی مجازات بالاتر از این دارد. به نظرتان آیا اگر کارمند معمولی جاسوسی کند مهمتر است یا کارمند فنی که میتواند با دادن اطلاعات به بیگانه خسارت بیشتری را به کشور وارد کند. در مورد اصل جرم در این پرونده باید بگویم که رسیدگی شده و وی محکوم شده است. افراد داخل زندان هم مانند افراد دیگر مریض میشوند. اگر در داخل زندان امکانات زندان باشد که معالجه میشود در غیر این صورت به بیرون منتقل میشود.»
البته اشکالی ندارد که این جماعت نیز همچون برخی اصناف دیگر در دنیای توهمات خود را علامه بدانند و در هر زمینه ای بخواهند اظهار نظر کنند تا همیشه بر سرزبانها و تیتیر رسانهها باشند اما ای کاش حداقل به حافظه تاریخی مردم توهین نمیکردند و به رویه خود خط بطلان نمی کشیدند.
مهناز افشار که چندی پیش بخاطر کنار گذاشته شدن از یک فیلم از تهیه کننده و کارگردان آن شکایت کرده بود و حتی در رسانهها شبه بیانیه منتشر کرد و تا توانست آن کارگردان را تحقیر کرد و خواستار اجرای عدالت و رسیدگی به شکایت خود از فردی شد که به اعتقاد او مجرم است و حق وی را نادیده گرفته است به یکباره از فردی که به تشخیص کارشناسان، حقوق و منافع یک ملت را به کام دشمنان این مردم ریخته است، دفاع می کند!
در ماجرای فیلم مرگ ماهی، افشار حتی در متن نامهای که در رسانه ها منتشر کرد با افتخار اعلام کرد: " بله، من شکایت کردم و عزم کردم از حق خود دفاع کنم چرا که احساس میکنم این حق همه همصنفهای من است. امروز این کارگردان به خود اجازه میدهد حق مهناز افشار را نادیده بگیرد، چرا که نمیداند قرارداد منعقد کرده را باید یا اجرا کند یا فسخ نماید و یا اینکه به پشتوانههای خود میبالد و احساس نمیکند که عدالت جلو این منش او را خواهد گرفت... و در این چرخه فردا دیگرانی حق دیگرانی را ضایع خواهند کرد."
حال آیا مهناز افشار و سیاستزدگانی از این قبیل حقوق یک ملت و منافع ملی را از حق خود در یک فیلم کمتر میدانند که اینچنین از حق خود در یک فیلم دفاع می کنند و فردی را که به اعتقادش حق او را تضییع کرده است مجرم می دانند و خواستار رسیدگی شکایتش و اجرای عدالت در قبال او می شوند اما از کسی که حق یک ملت و کشور را تضییع کرده است، دفاع میکنند؟! آیا به مردم این حق را میدهند که جماعت این مسلکی را گرفتار پز روشنفکرنمایی تلقی کنند؟
به هر حال ای کاش هنرمندان صرفا هنرمند و صاحب نظر در حوزه تخصصی خود بمانند و همانگونه که اظهار نظر یک قاضی در عرصه بازیگری مضحک است آنها نیز به مردم حق بدهند تا هنرمندانی که در کار تخصصی قضات و نیروهای امنیتی دخالت میکنند را سبک عقل بخوانند؟ به هر حال واقعیت این است که در هر جماعت و صنفی هستند کسانی که خود را صاحب حق کارشناسی در هر حوزه ای می دانند و این متن صرفا در نقد یک بازیگر نیست بلکه نقدی است به بسیاری از کسانی که در غیرحوزه تخصصی خود با توسل به پز شبه روشنفکری ورود میکنند.
گفتنی است؛ جوسازی های اخیر شبکه های ضد انقلاب به بهانه ی وخامت حال یک مجرم امنیتی و تلاش برای تحت فشار قرار دادن دستگاه قضا از طریق رسانه های اجتماعی و تحریک احساسات عمومی ، واکنش های مختلفی را در فضای مجازی برانگیخت .
انتشار اخباری پیرامون وضعیت جسمانی امید کوکبی ، که از سال 89 به جرم جاسوسی و تحصیل مال نامشروع در زندان به سر میبرد و اخیرا به بیمارستان منتقل شده طی هفته اخیر خبرساز شد. این مساله موجب شد تا گروهی از کاربران شبکه های اجتماعی تحت تاثیر موج رسانه ای شبکه های معاند به انتقاد از حکم صادرشده درباره این مجرم بپردازند. از چهره هایی مثل مهناز افشار گرفته تا افراد بدنامی مثل فرزند شاه معدوم. نکته جالب توجه اینکه در نتیجه جوزدگی ناشی از این موج و به مدد کارسازی ضدانقلاب، طی چند روز از یک «مجرم امنیتی و جاسوس» چهره ای «مظلوم» و «قابل ستایش» ساخته شد.
اما در برابر این جوسازی و موج سواری ضدانقلاب، تعدادی از کاربران شبکه های اجتماعی نیز از این مساله انتقاد کرده و با نگاهی متفاوت به حواشی و اصل این رویداد پرداختند.
بت تراشی
یکی از کاربران توییتر با نام نیاز با انتقاد از فضای جو زده ی حمایت کورکورانه از امید کوکبی نوشت :
«یه ویکی پدیا خوندید از امید کوکبی بت درست کردین، بابا شما که نمیدونید موضوع چیه چرا به کشور خودتون اتهام میزنید جوگیرا !»
آزادی بیان به سبک شما
کاربر دیگری با نام وحید با انتقاد شدید از عدم تحمل نظر مخالف توسط مدعیان آزادی بیان نوشت :
«به نبود آزادی بیان اعتراض دارید ولی وقتی یکی برخلاف نظر شما علیه امید کوکبی حرف میزنه به فحشش میکشید؟ خب این از نظر خودتون مسخره نیست؟»
کاربر دیگری با نام علیرضا با زیر سوال بردن سطحی نگری های فضای مجازی از عدم آگاهی کاربران فضای مجازی از یک پرونده ی قضایی انتقاد کرد و نوشت : « بعد هم مسخره است به نظرم درباره پرونده ای که هیچی نمی دونیم درباره اش قضاوت کنیم صرفا براساس یه سری شنیده ها و چون طرف بیمار شده .»
حمایت های گزینشی
کاربر دیگری با حمله به این موج سنگین رسانه ای علیه نظام و با اشاره به معیارهای دوگانه مدعیان آزادی در برابر حوادث یکسان به انتقاد از این جو پرداختند و نوشتند :
«آقایان دانشمند دوست، لطفا توییت های محکومیت ترور دانشمندان هسته ای تون رو ریتوییت کنید عمو ببینه»
دروغ هایی برای احمد شهید
امیرعلی صفا کاربر دیگر توییتر به راه انداتختن این جو های رسانه ای علیه نظام را بدون شناخت کافی ، یکی از دلایل فشار بر جمهوری اسلامی و تحریم نظام دانست و نوشت : « پسفردا یکی مثل #احمد_شهید از همین دروغهایی که تو چنین جوٓی برا جلب توجه ساخته میشه گزارش حقوق بشری درمیاره و میشه توجیه #تحریم»
مجرم نباید آزاد شود هرچند نخبه علمی باشد
در ادامه ی این واکنش ها رضا سلامی در واکنش به این جو رسانه ای نوشت :
امید کوکبی همشهری و هم مدرسهای من بوده است. بسیاری همچون من در گنبدکاووس و ترکمن صحرا نگران وضعیت او هستند. شاید در میان هموطنان ما کم نباشند کسانی که این روزها به نحوی پیگیر ماجرای کوکبی هستند و اغلب از روی احساسات و بدون داشتن اطلاع کافی از پروندهی او سعی دارند تا با به اشتراک گذاشتن نوشتهها یا تصاویر به اندازهی خود سهم خود را در "رهایی یک بیگناه" ایفا کنند. اما اگر از فضای احساسی فاصله بگیریم و با دقت اطراف ماجرا را ببینیم شاید بتوان تصمیم بهتری گرفت. توجه به چند نکته در این مورد ضروری است:
- امید کوکبی در حال حاضر بر اساس قانون یک مجرم است؛ جرمش هم جرمی ست در تراز جاسوسی. هیاهوهای رسانهای و تحریک احساسات جای قانون را نمیگیرد..
- معیار تشخیص حق یا ناحق بودن این حکم، در قوانین قضایی پیش بینی شده است. میشود از دستگاه قضایی انتظار داشت در مجازات او به دلیل جایگاه علمی، نداشتن سابقه و وضعیت جسمی نامناسب تخفیف قائل شود..
- هیاهوهای رسانهای در روزهای اخیر را باید از هم تفکیک کرد. گروهی که ظن بر بیگناهی او دارند یا به واسطهی جایگاه علمی او به دنبال تخفیف در حکم کوکبی هستند و یا نسبت به سلامتی جسمی او حساس شدهاند..
اما گروهی خواسته یا ناخواسته با فضاسازی و غرض ورزی همیشگی رسانههای معاند نظام اسلامی و دخالت در حق حاکمیت و استقلال ملی همراه شدهاند. حکومتهایی که خود پرونده قابل دفاعی در دفاع از حقوق انسانها ندارند و رسانههایی که در موردهای مشابه همچون ترور دانشمندان هستهای سکوت کردند، نه دلشان برای کوکبی و کوکبیها سوخته و نه دغدغهی رفع ظلم دارند..
آنها فرصتی برای موج سواری یافتهاند. تجربه نشان داده این هیاهوهای مغرضانه، نه تنها گرهی باز نمیکند که کورسوهای #امید را هم خاموش خواهد کرد.
امید کوکبی اگر بی گناه است باید آزاد شود. اگر هم مجرم است نباید آزاد شود؛ هرچند که یک نخبه علمی باشد.»
کاربر دیگری نیز با کنایه به ماجرای ویروس استاکس نت و خرابکاری هسته ای ایران نوشت :
«برجام اونقدر موفق بوده که نه تنها تاسیسات #هسته_ای رو تعطیل کردیم بلکه باید خرابکارهای این تاسیسات رو هم تحویل بدیم»
قانون ملاک است
صرف نظر از تمامی این هیاهو های پیش آمده پیرامون این پرونده؛ آن چیزی که بیش از همه اهمیت دارد نفس احترام به قانون و معیار بودن قانون است . این هیاهوهای رسانه ای که اغلب مستقیما توسط جریان های ضد انقلاب راهبری و هدایت میشود هیچ گاه نتوانسته است آنطور که باید به مقصود برسد . سطحی نگری و ساده انگاری های افرادی که به آنان سلبریتی میگویند نیز از دیگر مواردی بود که بایستی مورد مداقه جدی قرار گیرد . چهره هایی که تنها به خاطر بازی در چند فیلم و سریال؛ در هر مساله مربوط و نا مربوطی که درباره آن کمترین اطلاعی ندارند خود را صاحب نظر می دانند.
اژهای: کوکبی به جرم جاسوسی به ده سال حبس قطعی محکوم شده است
گفتنی است حجت الاسلام محسنی اژه ای سخنگوی قوه قضائیه عصر امروز دربار پرونده امید کوکبی جرم جاسوسی وی را محرز دانسته و گفت:«ایشان به اتهام جاسوسی محاکمه و به 10 سال حبس محکوم شدهاند و حکمشان قطعی است. جرم جاسوسی برای بیگانه طبعاً در مواردی مجازات بالاتر از این دارد. به نظرتان آیا اگر کارمند معمولی جاسوسی کند مهمتر است یا کارمند فنی که میتواند با دادن اطلاعات به بیگانه خسارت بیشتری را به کشور وارد کند. در مورد اصل جرم در این پرونده باید بگویم که رسیدگی شده و وی محکوم شده است. افراد داخل زندان هم مانند افراد دیگر مریض میشوند. اگر در داخل زندان امکانات زندان باشد که معالجه میشود در غیر این صورت به بیرون منتقل میشود.»
*بی باک
www.pikore.com/m/1238035287599593651_570094461
اپراى مانى و مانا، حاصل سه سال تلاش ايشان ، به خاطر محدوديتهاى قانونى اجراى صداى خانم، در قفس پارتيتورهايشان محبوس ماند و صرفا بخش سازى آن با همت على رهبرى در اسلواكى اجرا شد.
بدترين رويداد براى يك مولف ، متولد نشدن فرزند فكرى اش است. فرزندى كه به موقع متولد نشود ، در بدن تبديل به بارى اضافى و در نهايت ، مرده مى شود.
شايد ، آلزايمرى كه در اين سالها با درج شماره ى تلفن و آدرس ، روى لباس ايشان ، خودنمايى مى كرده را بتوان فرارى طبيعى از همين تلخى هاى روزگار تلقى كرد