آمریکا و انگلیس مستقل میتوانند به یک شراکت استراتژیک رسمی برای رسیدگی به چالشهای اقتصادی و توسعه تجارت دوجانبه، بدون سپری کردن پروسههای طولانی اتحادیه اروپا شکل دهند.
شهدای ایران: عقل متعارف خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا در ماه ژوئن را خلاف منافع آمریکا ارزیابی می کند. کاخ سفید و در راس آن اوباما نیز مرتبا با خروج انگلیس از اتحادیه مخالفت کرده و از مردم خواسته اند که به این طرح رای منفی دهند.
اما تمرکز بر نکات منفی خروج بریتانیا از اتحادیه، باعث غفلت از نکات مثبت آن و فرصت هایی می شود که به ارمغان خواهد آورد. در واقع، با اتخاذ سیاست های هوشمندانه از سوی آمریکا، خروج بریتانیا از اتحادیه می تواند موید فرصتی برای تعمیق روابط انگلیس و آمریکا باشد و منجر به تقویت اتحادیه اروپا شود.
تمایل دیپلمات های آمریکایی به ابقای انگلیس در اتحادیه اروپا قابل درک است؛ انگلستان اغلب به عنوان متحد آمریکا در مذاکرات اتحادیه در بروکسل عمل کرده است. انگلیس نقشی مهم در اقناع اعضای اتحادیه و پیوستن آنها به تحریم روسیه در 2014 و همچنین حضور آنها در ائتلاف بین المللی مبارزه با داعش داشته است. مقامات آمریکایی همچنین از خروج بریتانیا از اتحادیه و احتمال وارد شدن شوک به بازارهای جهانی نیز واهمه دارند.
اما واقعیت این است که در همه این نگرانی ها نوعی اغراق وجود دارد. رابطه آمریکا با دولت های مهم اروپا به اندازه ای قوی هست که حتی در صورت خروج انگلیس از اتحادیه نیز، آمریکا می تواند کشورهای اروپایی را با خود در مورد سیاست های مورد نیاز در سوریه یا مقابل روسیه همراه کند. با تقویت جایگاه آلمان در اتحادیه اروپا، رابطه دو جانبه آلمان و آمریکا می تواند تبدیل به مهم ترین موضوع سیاست خارجی آمریکا در اروپا شود. در سال های اخیر نیز آمریکا به تقویت رابطه خود با سایر کشورهای مهم اروپا نظیر فرانسه و ایتالیا پرداخته است. خروج انگلیس از اتحادیه، دیپلمات های آمریکایی را مجبور می کند که به جای لندن، وقت و انرژی بیشتری را صرف کل قاره اروپا کنند. اما سرانجام آنها به شرایط جدید عادت می کنند.
خطرات احتمالی خروج بریتانیا از اتحادیه در حوزه اقتصادی نیز قابل کنترل خواهد بود. از آنجایی که نظرسنجی های عمومی نشان می دهد که رقابت سختی میان حامیان خروج از اتحادیه و ابقا در اتحادیه وجود دارد، بازارها فرصت لازم را برای تنظیم خود با شرایط جدید دارند و رای مثبت به خروج از اتحادیه نباید به بازارها شک وارد کند. شرکت های اروپایی و چندملیتی بزرگ برنامه های لازم را برای تنظیم با شرایط جدید آغاز کرده اند. شرکت ها به خوبی می دانند که رای مثبت به خروج انگلیس از اتحادیه تنها آغاز یک روند است که نزدیک به دو سال به طول خواهد انجامید. اگرچه به احتمال زیاد انگلیس نمی تواند در صورت خروج از اتحادیه به آن سطح از امتیازات تجاری با اتحادیه دست پیدا کند که برخی از حامیان خروج از اتحادیه مطرح می کنند، اما این احتمال وجود دارد که انگلیس هم بتواند مانند نروژ و برخی دیگر از کشورهای غیر عضو به سطح معقولی از تبادلات اقتصادی با اتحادیه دست یابد.
افزون بر این، ایالت متحده نیز می تواند گام هایی برای تخفیف عوارض خروج بریتانیا از اتحادیه بردارد. به جای ترساندن بازارها، آمریکا باید نشان بدهد که حاضر است از انگلیس مستقل حمایت کند. به طور مثال، آمریکا می تواند اعلام کند که در صورت رای مثبت مردم به خروج انگلیس از اتحادیه، این کشور را در هر توافق تجارت و سرمایه گزاری فراآتلانتیکی با اروپا وارد خواهد کرد. آمریکا همچنین می تواند انگلیس را دعوت کند که به نفتا، مهم ترین بلوک تجاری آمریکا بپیوندد.
بنابراین، خروج بریتانیا از اتحادیه را نمی توان یک فاجعه برای آمریکا خواند. سوالی که مطرح می شود این است که آمریکا چگونه می تواند از این تحول ممکن بهره ببرد؟
در وهله اول، بر خلاف چیزی که در نگاه اول به نظر می رسد، خروج بریتانیا از اتحادیه نه تنها همگرایی آن را تضعیف نمی کند، بلکه به تقویت آن کمک می کند و آمریکا نیز از دهه 40 قرن بیستم تاکنون از تقویت همگرایی در اروپا حمایت کرده است. از سال 2008 و تجربه بحران مالی جهانی که کشورهای شمالی اتحادیه را مجبور به کمک به اعضای جنوبی کرد، اتحادیه اروپا بیشتر به سمت یک اتحادیه دو محوری رفته که جمعی در آن خواستار همگرایی اقتصادی و سیاسی بیشتر هستند و جمعی از کشورها نیز به دلایل اقتصادی و سیاسی ترجیح می دهند که کمتر در اتحادیه مضمحل شوند. حفظ بریتانیا با توجه به تردیدهای جدی آن در مورد حضور در اتحادیه می تواند مانعی بر سر راه گسترش همگرایی و انسجام در اروپا باشد.
دوم، آمریکا و انگلیس مستقل می توانند همکاری های خود را از طرق مختلفی که هم اکنون امکان استفاده از آنها وجود ندارد و در طیف گسترده ای از موضوعات- از امنیت جهانی گرفته تا موضوعات مربوط به توسعه- گسترش دهند. افزون بر این خروج بریتانیا از انگلیس می تواند همکاری های دوجانبه را در حوزه موضوعات مالی مانند تحریم ها تقویت کند. در حال حاضر، کنترل بسیاری از این موضوعات از سوی اتحادیه و در بروکسل انجام می شود. مذاکره در خصوص این موضوعات با همه اعضای اتحادیه زمان بر است.
روابط آمریکا و انگلیس همواره با اصطلاح «روابط ویژه» توصیف شده است. کاربرد چنین اصطلاحی بی دلیل نبوده است؛ از حفظ حقوق مالکیت معنوی و کرآفرینی گرفته تا جمع آوری اطلاعات و استفاده از نیروی نظامی، ارزش های آمریکا همواره به انگلیس بیش از هر کشور اروپایی دیگر نزدیک بوده است. آمریکا و انگلیس مستقل می توانند به یک شراکت استراتژیک رسمی برای رسیدگی به چالش های اقتصادی و توسعه تجارت دوجانبه، بدون سپری کردن پروسه های طولانی اتحادیه اروپا شکل دهند.
منبع: فارن پالسی / ترجمه: تحریریه دیپلماسی ایران
اما تمرکز بر نکات منفی خروج بریتانیا از اتحادیه، باعث غفلت از نکات مثبت آن و فرصت هایی می شود که به ارمغان خواهد آورد. در واقع، با اتخاذ سیاست های هوشمندانه از سوی آمریکا، خروج بریتانیا از اتحادیه می تواند موید فرصتی برای تعمیق روابط انگلیس و آمریکا باشد و منجر به تقویت اتحادیه اروپا شود.
تمایل دیپلمات های آمریکایی به ابقای انگلیس در اتحادیه اروپا قابل درک است؛ انگلستان اغلب به عنوان متحد آمریکا در مذاکرات اتحادیه در بروکسل عمل کرده است. انگلیس نقشی مهم در اقناع اعضای اتحادیه و پیوستن آنها به تحریم روسیه در 2014 و همچنین حضور آنها در ائتلاف بین المللی مبارزه با داعش داشته است. مقامات آمریکایی همچنین از خروج بریتانیا از اتحادیه و احتمال وارد شدن شوک به بازارهای جهانی نیز واهمه دارند.
اما واقعیت این است که در همه این نگرانی ها نوعی اغراق وجود دارد. رابطه آمریکا با دولت های مهم اروپا به اندازه ای قوی هست که حتی در صورت خروج انگلیس از اتحادیه نیز، آمریکا می تواند کشورهای اروپایی را با خود در مورد سیاست های مورد نیاز در سوریه یا مقابل روسیه همراه کند. با تقویت جایگاه آلمان در اتحادیه اروپا، رابطه دو جانبه آلمان و آمریکا می تواند تبدیل به مهم ترین موضوع سیاست خارجی آمریکا در اروپا شود. در سال های اخیر نیز آمریکا به تقویت رابطه خود با سایر کشورهای مهم اروپا نظیر فرانسه و ایتالیا پرداخته است. خروج انگلیس از اتحادیه، دیپلمات های آمریکایی را مجبور می کند که به جای لندن، وقت و انرژی بیشتری را صرف کل قاره اروپا کنند. اما سرانجام آنها به شرایط جدید عادت می کنند.
خطرات احتمالی خروج بریتانیا از اتحادیه در حوزه اقتصادی نیز قابل کنترل خواهد بود. از آنجایی که نظرسنجی های عمومی نشان می دهد که رقابت سختی میان حامیان خروج از اتحادیه و ابقا در اتحادیه وجود دارد، بازارها فرصت لازم را برای تنظیم خود با شرایط جدید دارند و رای مثبت به خروج از اتحادیه نباید به بازارها شک وارد کند. شرکت های اروپایی و چندملیتی بزرگ برنامه های لازم را برای تنظیم با شرایط جدید آغاز کرده اند. شرکت ها به خوبی می دانند که رای مثبت به خروج انگلیس از اتحادیه تنها آغاز یک روند است که نزدیک به دو سال به طول خواهد انجامید. اگرچه به احتمال زیاد انگلیس نمی تواند در صورت خروج از اتحادیه به آن سطح از امتیازات تجاری با اتحادیه دست پیدا کند که برخی از حامیان خروج از اتحادیه مطرح می کنند، اما این احتمال وجود دارد که انگلیس هم بتواند مانند نروژ و برخی دیگر از کشورهای غیر عضو به سطح معقولی از تبادلات اقتصادی با اتحادیه دست یابد.
افزون بر این، ایالت متحده نیز می تواند گام هایی برای تخفیف عوارض خروج بریتانیا از اتحادیه بردارد. به جای ترساندن بازارها، آمریکا باید نشان بدهد که حاضر است از انگلیس مستقل حمایت کند. به طور مثال، آمریکا می تواند اعلام کند که در صورت رای مثبت مردم به خروج انگلیس از اتحادیه، این کشور را در هر توافق تجارت و سرمایه گزاری فراآتلانتیکی با اروپا وارد خواهد کرد. آمریکا همچنین می تواند انگلیس را دعوت کند که به نفتا، مهم ترین بلوک تجاری آمریکا بپیوندد.
بنابراین، خروج بریتانیا از اتحادیه را نمی توان یک فاجعه برای آمریکا خواند. سوالی که مطرح می شود این است که آمریکا چگونه می تواند از این تحول ممکن بهره ببرد؟
در وهله اول، بر خلاف چیزی که در نگاه اول به نظر می رسد، خروج بریتانیا از اتحادیه نه تنها همگرایی آن را تضعیف نمی کند، بلکه به تقویت آن کمک می کند و آمریکا نیز از دهه 40 قرن بیستم تاکنون از تقویت همگرایی در اروپا حمایت کرده است. از سال 2008 و تجربه بحران مالی جهانی که کشورهای شمالی اتحادیه را مجبور به کمک به اعضای جنوبی کرد، اتحادیه اروپا بیشتر به سمت یک اتحادیه دو محوری رفته که جمعی در آن خواستار همگرایی اقتصادی و سیاسی بیشتر هستند و جمعی از کشورها نیز به دلایل اقتصادی و سیاسی ترجیح می دهند که کمتر در اتحادیه مضمحل شوند. حفظ بریتانیا با توجه به تردیدهای جدی آن در مورد حضور در اتحادیه می تواند مانعی بر سر راه گسترش همگرایی و انسجام در اروپا باشد.
دوم، آمریکا و انگلیس مستقل می توانند همکاری های خود را از طرق مختلفی که هم اکنون امکان استفاده از آنها وجود ندارد و در طیف گسترده ای از موضوعات- از امنیت جهانی گرفته تا موضوعات مربوط به توسعه- گسترش دهند. افزون بر این خروج بریتانیا از انگلیس می تواند همکاری های دوجانبه را در حوزه موضوعات مالی مانند تحریم ها تقویت کند. در حال حاضر، کنترل بسیاری از این موضوعات از سوی اتحادیه و در بروکسل انجام می شود. مذاکره در خصوص این موضوعات با همه اعضای اتحادیه زمان بر است.
روابط آمریکا و انگلیس همواره با اصطلاح «روابط ویژه» توصیف شده است. کاربرد چنین اصطلاحی بی دلیل نبوده است؛ از حفظ حقوق مالکیت معنوی و کرآفرینی گرفته تا جمع آوری اطلاعات و استفاده از نیروی نظامی، ارزش های آمریکا همواره به انگلیس بیش از هر کشور اروپایی دیگر نزدیک بوده است. آمریکا و انگلیس مستقل می توانند به یک شراکت استراتژیک رسمی برای رسیدگی به چالش های اقتصادی و توسعه تجارت دوجانبه، بدون سپری کردن پروسه های طولانی اتحادیه اروپا شکل دهند.
منبع: فارن پالسی / ترجمه: تحریریه دیپلماسی ایران