اکثریت برنامههای صدا و سیما با کیفیت و محتوایی تولید و پخش میشود که (در بهترین حالت) بیننده را به یک انسان معمولی با دین حداقلی و نگرش ناسیونالیستی تبدیل میکند...
شهدای ایران: ۱-در اوایل نهضت ( سال ۱۳۴۵ ) حضرت امام در یکی از بیانات خود به این نکته اشاره کرده بودند که اگر رادیو حتی به مقدار محدود در اختیار روحانیت انقلابی قرار بگیرد مردم با حقایق دینی و سیاسی آشنا خواهند شد و تحولی عمیق در جامعه ایران شکل خواهد گرفت ! این فرمایش ایشان قبل از هر نکته ای این امر را ثابت میکند که معمار انقلاب اسلامی به خوبی با قدرت رسانه و اهمیت آن آشنا بوده و امید داشتند پس از پیروزی نهضت اسلامی، بتوان صدا و سیما را به دانشگاهی عظیم و فراگیر برای تربیت اسلامی و انقلابی جامعه ایران تبدیل کرد.
۲- امروز و با گذشت ۳۷ سال از پیروزی انقلاب اسلامی، مرور برنامهها و تولیدات رسانه ملی این حقیقت را آشکار میکند که علیرغم تلاشها و زحمات برخی نیروهای مومن و متعهد موجود در صداو سیما این رسانه در تحقق اهداف حضرت امام ناکام مانده و آنچه از آن پخش می شود بیشتر محصول روزمرگی و امتداد آن است نه مروج تفکر انقلاب اسلامی و نشأت گرفته از آن ! در نتیجه اکثریت برنامههای صدا و سیما با کیفیت و محتوایی تولید و پخش می شود که ( در بهترین حالت ) بیننده را به یک انسان معمولی با دین حداقلی و نگرش ناسیونالیستی تبدیل میکند . برای اثبات این مدعا کافی است حجم برنامههای آشپزی را با میزان برنامه های ارزشی و انقلابی موجود در سیما بسنجیم تا مشخص شود که رسانه ملی به کدام سو در حال حرکت است!!
۳- متاسفانه مرور برنامههای پخش شده در شبکههای مختلف صدا و سیما ثابت میکند که حاکم بودن یک زندگی لیبرالیستی و اشرافی، جاری بودن تفکرات ناسیونالیستی و ملیگرایی (وطنپرستی و ایرانگرایی و ...) ، بی اعتنایی به ارزشها و احکام اسلامی مانند حیا و عفاف و حجاب، ترویج منکراتی مانند اختلاط محرم و نامحرم و موسیقی لهوی و عادی سازی این منکرات ، تحریف تاریخ انقلاب اسلامی، حذف تفکرات و ارزشها و نمادهای انقلابی، مصرف گرایی و اسراف و تبذیر، بیگانگی با مسائل اصلی و محوری انقلاب اسلامی، ضعف شدیددانش و معلومات جغرافیایی و تاریخی و ادبی برنامهسازان به ویژگی رایج اکثریت برنامههای صدا و سیما تبدیل شده و مسئولان سازمان نه تنها نسبت به وجود موارد فوق در برنامه ها واکنشی نشان نمیدهند بلکه با رویکردی حق به جانب از عملکرد خود و مجموعه تحت امر خود دفاع کرده و ضمن برشمردن محسنات و امتیازات معدود برنامه های ارزنده سازمان، فضا و حال و هوای این برنامههای معدود را به تمام تولیدات صدا و سیما تعمیم داده و خود را از هرگونه قصور و تقصیر مبرا میکنند!
۴- اگر راهبرد اصلی سازمان صدا و سیما در دو دهه گذشته در ترویج و تقدیس وطنپرستی، ملیگرایی و ایران محوری را با تأکیدات منابع دینی در خصوص لزوم اهتمام به امور سایر مسلمین و مستضعفین مقایسه کنیم به خوبی درخواهیم یافت صدا و سیما برخلاف اصول بارز دینی و تصریحات موجود در قانون اساسی و ارزشهای انقلاب اسلامی ، تفکر ناسیونالیسم را در ذهن مخاطب (خصوصأ مخاطبان جوان و کودک) نهادینه ساخته به گونهای که اکثر این مخاطبان در مواجهه با مسئله کمک نظام جمهوری اسلامی به مسلمانان و مستضعفان دیگر کشورها این ابهام را مطرح میکنند که لزوم این کمکها و توجهات چیست و چرا باید ایران به دلیل توجه به مشکلات و معضلات جهان اسلام خود را دچار مشکل کند و سرمایه مردم خود را برای دیگران هزینه نماید!
قطعأ اگر تحقیق جدی و مستقلی در خصوص ریشه این نگرش عافیتطلبانه و غیرانقلابی صورت گیرد مشخص خواهد شد که یکی از ریشه ها و منابع اصلی پیدایش این نگرش در میان نسل سوم و چهارم انقلاب اسلامی، آموزهها و تأکیدات صدا و سیما است (که البته در سال یکی دو روز قبل از روز قدس رنگ و لعاب دیگری به خود می گیرد) و جای تردید نیست که برنامهها و راهبردهای صدا و سیما نیز برآمده از ذهنیت و نگرش برنامهسازان و مدیران آن است و برای اثبات این مدعا کافی است یک نظر سنجی درباره نگرش ملی گرایی در میان دست اندرکاران و برنامه سازان و مدیران صدا و سیما انجام شود! (تا مشخص شود که اشکال کار از کجاست !)
در همین رابطه و با وجود تصریحات حضرت امام در خصوص نگرش اسلامی و اعتقادی به دفاع مقدس و این که این نبرد رویارویی اسلام و کفر بود و نه جنگ ایران و عراق و هدف از آن انجام تکلیف الهی بود و نه آزادسازی اراضی ایران ، صدا و سیما با تأکید هر چه تمامتر بر ملی بودن جنگ آن را نبرد میان ایران و عراق میخواند و ثمره شهادتها و ایثار رزمندگان اسلام ( به روایت صدا و سیما رزمندگان ایرانی!) را آزادسازی خرمشهر و سایر اراضی ایران عنوان میکند و این مطلب به عنوان یک اصل قطعی هزاران بار در صدا و سیما تکرار شده و در ذهن مخاطب آن، جای گرفته است! (حال آنکه مراجعه به وصیت نامه شهدای دفاع مقدس این نکته را ثابت می کند که بیش از نوددرصد این بزرگواران اطاعت از حضرت امام و انجام تکلیف الهی را هدف خود از مشارکت در دفاع مقدس عنوان نمودهاند !)
نکته مهم آن است که این نگرش غلط و انحرافی در اکثریت قریب به اتفاق برنامههای صدا و سیما وجود دارد (اعم از محصولات نمایشی، ترکیبی، سرود، برنامههای ویژه کودک، برنامه های مستند و گفتگو محور و حتی گفتگوهای میان مجریان و مهمانان برنامههای صدا و سیما)
۵- وضعیت حجاب و عفاف و نحوه تعامل با نامحرم از جمله معضلات جدی رسانه ملی است که با وجود مطالبات و تاکیدات فراوان، در جهت عکس وضعیت مطلوب حرکت می کند و اگر تا یکی دو سال پیش نمایش زنان و دختران ایرانی بی حجاب در کلیه برنامههای سازمان ممنوع شمرده میشد، معاونت خبر ( معاونت سیاسی سابق) رسانه ملی به اجتهاد مدیران آن نمایش این زنان را به بهانه راهپیمایی ۲۲بهمن و یا تشویق به انتخابات و مانند آن جایز دانسته و عملأ به این نحوه پوشش (که در تضاد آشکار با احکام شرعی است) مشروعیت بخشیده است و بر این اساس است که میتوان در بخشهای خبری و مستندهای سیاسی تصویر زنان و دختران ایرانی و مسلمانی را دید که با موهای باز و بدون رعایت حدود شرعی پوشش، به گفتگو و مصاحبه با خبرنگاران صدا و سیما مشغولند!
این مشکل در برنامههای نمایشی شکل دیگری دارد و سازندگان فیلمها و مجموعههای تلویزیونی چون مجاز به نمایش بدن و موهای زنان بازیگر نیستند با آرایش چهره این بازیگران و پوشاندن لباسهایی که مصداق کامل تبرج محسوب می شود جبران مافات کرده و به جذب مخاطب برای تولیدات خود می پردازند. طبیعی است که در این حالت قربانی اصلی، خانوادههای متدینیاند که با اطمینان به رسانه ملی و حکومت اسلامی نوامیس خود را به دست صدا و سیما می سپارند تا از نحوه پوشش و آرایش و رفتار بازیگران زن در تولیدات نمایشی سیمای جمهوری اسلامی، الگو گرفته و با پشت پا زدن به پوشش و رفتار عفیفانه نسل قبل، بیحیایی و تبرج و اختلاط با نامحرم را از رسانه ملی بیاموزند !
۶- مشخص نیست این باور چگونه در ذهن مدیران صدا و سیما حاکم شده که ارائه اطلاعات دقیق سیاسی به مخاطبان، آرامش را از آنان خواهد گرفت و بر مبنای این باور غلط، مدیران سازمان تمام تلاش خود را میکنند تا به مخاطب بقبولانند که همه جا امن و امان است و دشمنی جهان استکبار با نظام و انقلاب چندان جدی نیست !
در طول سال های پس از پیروزی انقلاب اسلامی تا کنون حتی یک مجموعه نمایشی جهت روایت و توصیف دشمنی رژیم صهیونیستی با نظام جمهوری اسلامی به مرحله تولید و پخش نرسیده (حال آن که دهها فیلم و مجموعه نمایشی با هدف تخریب «غیرتمندی» در مردان و جلوه دادن آن به عنوان عملی جاهلانه تولید و به مخاطب ارائه شده است !)
اگر کسی سالهای سال نیز پای برنامه های صدا و سیما بنشیند در آخر متوجه نخواهد شد که «غزه» چیست و چه تفاوتی با فلسطین دارد، مردم آن چگونه زندگی و مقاومت می کنند و ارتباط جمهوری اسلامی با رزمندگان مقاومت اسلامی فلسطین در غزه چیست؟؟ کما این که هیچ کدام از برنامههای صدا و سیما با این هدف طراحی نشده اند که نمایانگر وسعت و عمق دشمنی و کینه استکبار جهانی با نظام جمهوری اسلامی و مردم مسلمان ایران باشد و آسیبهایی را که ملت و کشور ما تا کنون بواسطه عداوت آمریکا و انگلیس و فرانسه و ... متحمل شده به مخاطب معرفی کند! در چنین حالتی عجیب نخواهد بود اگر بخشی از جامعه مفتون این فریب شود که نباید مرگ بر آمریکا گفت و این شعار جز زیان پیامدی برای ملت ما نداشته است !
۷- اگر از مسئولان سازمان پرسیده شود تا کنون چه میزان برنامه با هدف ترویج احکام مهجور شرعی مانند حجاب ، خمس، زکات و ..... ساخته شده و کیفیت معدود برنامههایی که با این مقصود ساخته شده اند چیست و چرا تا کنون حتی یک برنامه با کیفیت مطلوب در جهت شناساندن و ترویج این احکام ضروری تولید نشده است (آن هم پس از گذشت سی و هفت سال از پیروزی انقلاب و استقرار یک نطام دینی در جامعه!) چه پاسخی (جز توجیه!) خواهند داشت؟ آن هم در حالی که صدا و سیما روزانه ساعت ها برنامه متنوع و جذاب با هدف آموزشآشپزی، شیرینیپزی و سفره آرایی و امثالهم تولید و پخش میکند!
۸- دقت در مضمون و محتوای اکثر موسیقیهای پخش شده از رسانه ملی مشخص میکند که بدبختانه محور اکثر این موسیقیها عشق های زمینی مبتذل، یأس و ناامیدی ناشی از شکست در عشق های مذکور و تشویق به شادیهای ناشی از غفلت و دم غنیمت شمری است ! (و بدون تعارف مضمون و محتوای اکثر موسیقی هایی که این روزها از صدا و سیما پخش می شود تفاوتی با ترانههایی که در دوران حاکمیت طاغوت از رادیو تلویزیون پهلوی پخش می شد ندارد!) علاوه بر این جنس موسیقیها و ادا و اطوار خوانندگان ( که در صدا و سیما ارج و قرب بالایی دارند و توسط رسانه ملی به الگویی برای جوانان مملکت تبدیل شدهاند! ) هم تقلیدی است از موسیقیهای مبتذل رایج در شبکههای ماهوارهای ترکیهای ، هندی و نمونه های دست چندم غربی! بگونهای که اگر منبع پخش موسیقی مشخص نباشد، شنونده یقین خواهد کرد که در حال شنیدن یک اثر غیر مجاز و لسآنجلسی است!
در اینجا سخن از حلال و حرام بودن این نوع موسیقی نیست (که اگر بحث حلال و حرام باشد نمایش بدن برهنه آقایان مدیران سازمان در حین شنا هم فاقد محدودیت شرعی است !!) بلکه بحث بر این است که نوجوان و جوان بیگناهی که شنونده این نوع موسیقی از رسانه ملی است جز روحیه زنبارگی، شهوترانی، زود رنجی و یأس و دلمردگی چه نصیب و بهرهای از این نوع موسیقی ها خواهد برد؟ آیا می توان در این جوان نشانی از روحیه انقلابی، شجاعت، رشادت و مردانگی یافت؟
آیا مدیران سازمان توقع دارند شنوندگان این نوع موسیقیها مردان کار آمد میدان جهاد و شهادت و رشادت باشند؟ (و البته اگر اجبار برخی مناسبتها نبود هیچ گاه چند سرود حماسی معدود ضدآمریکایی نیز از رسانه ملی پخش نمیشد !!) و بماند که در چند ماهه اخیر حجم ومیزان برنامه هایی که کاملا با هدف ترویج موسیقیهای مبتذل غربی(موسیقی پاپ و ...)از صدا وسیما تولید و پخش شده، چنان افزایش یافته که میتوان نام سیمای جمهوریاسلامی را به سیمای ترویج و توسعه موسیقی غربی تغییر داد( به عنوان نمونه حاکمیت خوانندگی و موسیقی غربی در برنامههای پربینندهای مانند شب کوک، خندوانه و دورهمی با شیوه کپی برداری مشهود از شبکههای درجه چند ماهوارهای)
۹- پخش مسابقات ورزشی بانوان (آن هم با حضور گزارشگر مرد در محل مذکور) از سیمای جمهوریاسلامی ( مثلا مسابقات کشوری تکواندو از شبکه ورزش) نشان دهنده چیست ؟ آیا پخش این مسابقات ضرورت دارد ؟ آیا پخش این مسابقات به افزایش حیا و عفاف و حجاب در جامعه منجر می شود یا .... ؟ آیا میتوان گفت مدیر یا مدیرانی که مجوز پخش این مسابقات را دادهاند بهرهای از معارف دینی بردهاند؟ آیا تربیتیافتگان مکتب اهلبیت اینگونه نسبت به نوامیس مسلمین حساسیت نشان میدهند؟
۱۰– مدیران سازمان باید برای این پرسش پاسخی منطقی ارائه کنند که چرا موضوعات اصلی و محوری نظام که بارها مورد تاکید رهبر انقلاب قرار گرفته ( مانند آزاداندیشی، تولیدعلم، عدالت خواهی و مطالبهگری از مسئولین، بیداری اسلامی و ..... ) سهمی از برنامههای نمایشی و جذاب سازمان صدا و سیما را به خود اختصاص ندادهاند !
چرا جذابترین و پر مخاطبترین برنامه سازمان برنامهای فوتبالی است و چرا میزان اهتمام مدیران سازمان به پخش فوتبال صدها برابر بیش از توجه این عزیزان به تولید و پخش برنامههایی با مضامین مورد تأکید امام و رهبر انقلاب است ؟
۱۱– بدون تردید ریشه اساسی عدم انطباق محتوایی برنامههای صدا و سیما با ارزشها و مطالبات انقلاباسلامی، ناآشنایی مدیران و سیاستگذاران صداوسیما با معارف انقلاب اسلامی و اجتهاد آنها در برابر نصصریح احکامالهی و دیدگاههای حضرت امام و رهبرانقلاب است! البته در محبت این عزیزان نسبت به نظام و انقلاب و رهبری شکی نیست اما محبت جای اطاعت و تبعیت را نمیگیرد !
از سوی دیگر باید پذیرفت بخش جدی بدنه و برنامهسازان صدا و سیما هم یا از معارف اسلام و انقلاب اسلامی بیبهرهاند و یا نسبت به این معارف دغدغهای ندارند و این بی بهرهگی یا بی دغدغهگی در خروجی و برنامههای صدا و سیما به وضوح قابل لمس و مشهود است!
سخن از مقایسه صدا و سیمای جمهوریاسلامی با شبکههای تلویزیونی موجود در جهان و یا رادیو تلویزیون عصر پهلوی نیست (که در امور فرهنگی و معنوی باید به بالاتر از خود نگاه کرد و نه پایین تر از خود) بلکه سخن از فرصت های مغتنمی است که سالهای سال توسط صدا و سیما هدر رفته و اگر جز این بود امروز نگرانی از جنگ نرم و تهاجم فرهنگی و نفوذ همه جانبه دشمن لزومی نداشت.
هیچ کس توقع ندارد که صدا و سیما جور همه دستگاههای فرهنگی و آموزشی کشور را بکشد بلکه اشاره بحث به قدرت و ظرفیت فوقالعاده رسانه است، همان قدرتی که حضرت امام با شناخت دقیق آن در اواخر دهه چهل فرمودند اگر ساعاتی از وقت رادیو در اختیار روحانیت انقلابی قرار میگرفت مردم با فرهنگ عمیق اسلامی آشنا می شدند و همان ظرفیتی که در کلام حضرت امام از آن با عنوان دانشگاه فراگیر یاد شده است.
*یالثاراتالحسین(ع)
۲- امروز و با گذشت ۳۷ سال از پیروزی انقلاب اسلامی، مرور برنامهها و تولیدات رسانه ملی این حقیقت را آشکار میکند که علیرغم تلاشها و زحمات برخی نیروهای مومن و متعهد موجود در صداو سیما این رسانه در تحقق اهداف حضرت امام ناکام مانده و آنچه از آن پخش می شود بیشتر محصول روزمرگی و امتداد آن است نه مروج تفکر انقلاب اسلامی و نشأت گرفته از آن ! در نتیجه اکثریت برنامههای صدا و سیما با کیفیت و محتوایی تولید و پخش می شود که ( در بهترین حالت ) بیننده را به یک انسان معمولی با دین حداقلی و نگرش ناسیونالیستی تبدیل میکند . برای اثبات این مدعا کافی است حجم برنامههای آشپزی را با میزان برنامه های ارزشی و انقلابی موجود در سیما بسنجیم تا مشخص شود که رسانه ملی به کدام سو در حال حرکت است!!
۳- متاسفانه مرور برنامههای پخش شده در شبکههای مختلف صدا و سیما ثابت میکند که حاکم بودن یک زندگی لیبرالیستی و اشرافی، جاری بودن تفکرات ناسیونالیستی و ملیگرایی (وطنپرستی و ایرانگرایی و ...) ، بی اعتنایی به ارزشها و احکام اسلامی مانند حیا و عفاف و حجاب، ترویج منکراتی مانند اختلاط محرم و نامحرم و موسیقی لهوی و عادی سازی این منکرات ، تحریف تاریخ انقلاب اسلامی، حذف تفکرات و ارزشها و نمادهای انقلابی، مصرف گرایی و اسراف و تبذیر، بیگانگی با مسائل اصلی و محوری انقلاب اسلامی، ضعف شدیددانش و معلومات جغرافیایی و تاریخی و ادبی برنامهسازان به ویژگی رایج اکثریت برنامههای صدا و سیما تبدیل شده و مسئولان سازمان نه تنها نسبت به وجود موارد فوق در برنامه ها واکنشی نشان نمیدهند بلکه با رویکردی حق به جانب از عملکرد خود و مجموعه تحت امر خود دفاع کرده و ضمن برشمردن محسنات و امتیازات معدود برنامه های ارزنده سازمان، فضا و حال و هوای این برنامههای معدود را به تمام تولیدات صدا و سیما تعمیم داده و خود را از هرگونه قصور و تقصیر مبرا میکنند!
۴- اگر راهبرد اصلی سازمان صدا و سیما در دو دهه گذشته در ترویج و تقدیس وطنپرستی، ملیگرایی و ایران محوری را با تأکیدات منابع دینی در خصوص لزوم اهتمام به امور سایر مسلمین و مستضعفین مقایسه کنیم به خوبی درخواهیم یافت صدا و سیما برخلاف اصول بارز دینی و تصریحات موجود در قانون اساسی و ارزشهای انقلاب اسلامی ، تفکر ناسیونالیسم را در ذهن مخاطب (خصوصأ مخاطبان جوان و کودک) نهادینه ساخته به گونهای که اکثر این مخاطبان در مواجهه با مسئله کمک نظام جمهوری اسلامی به مسلمانان و مستضعفان دیگر کشورها این ابهام را مطرح میکنند که لزوم این کمکها و توجهات چیست و چرا باید ایران به دلیل توجه به مشکلات و معضلات جهان اسلام خود را دچار مشکل کند و سرمایه مردم خود را برای دیگران هزینه نماید!
قطعأ اگر تحقیق جدی و مستقلی در خصوص ریشه این نگرش عافیتطلبانه و غیرانقلابی صورت گیرد مشخص خواهد شد که یکی از ریشه ها و منابع اصلی پیدایش این نگرش در میان نسل سوم و چهارم انقلاب اسلامی، آموزهها و تأکیدات صدا و سیما است (که البته در سال یکی دو روز قبل از روز قدس رنگ و لعاب دیگری به خود می گیرد) و جای تردید نیست که برنامهها و راهبردهای صدا و سیما نیز برآمده از ذهنیت و نگرش برنامهسازان و مدیران آن است و برای اثبات این مدعا کافی است یک نظر سنجی درباره نگرش ملی گرایی در میان دست اندرکاران و برنامه سازان و مدیران صدا و سیما انجام شود! (تا مشخص شود که اشکال کار از کجاست !)
در همین رابطه و با وجود تصریحات حضرت امام در خصوص نگرش اسلامی و اعتقادی به دفاع مقدس و این که این نبرد رویارویی اسلام و کفر بود و نه جنگ ایران و عراق و هدف از آن انجام تکلیف الهی بود و نه آزادسازی اراضی ایران ، صدا و سیما با تأکید هر چه تمامتر بر ملی بودن جنگ آن را نبرد میان ایران و عراق میخواند و ثمره شهادتها و ایثار رزمندگان اسلام ( به روایت صدا و سیما رزمندگان ایرانی!) را آزادسازی خرمشهر و سایر اراضی ایران عنوان میکند و این مطلب به عنوان یک اصل قطعی هزاران بار در صدا و سیما تکرار شده و در ذهن مخاطب آن، جای گرفته است! (حال آنکه مراجعه به وصیت نامه شهدای دفاع مقدس این نکته را ثابت می کند که بیش از نوددرصد این بزرگواران اطاعت از حضرت امام و انجام تکلیف الهی را هدف خود از مشارکت در دفاع مقدس عنوان نمودهاند !)
نکته مهم آن است که این نگرش غلط و انحرافی در اکثریت قریب به اتفاق برنامههای صدا و سیما وجود دارد (اعم از محصولات نمایشی، ترکیبی، سرود، برنامههای ویژه کودک، برنامه های مستند و گفتگو محور و حتی گفتگوهای میان مجریان و مهمانان برنامههای صدا و سیما)
۵- وضعیت حجاب و عفاف و نحوه تعامل با نامحرم از جمله معضلات جدی رسانه ملی است که با وجود مطالبات و تاکیدات فراوان، در جهت عکس وضعیت مطلوب حرکت می کند و اگر تا یکی دو سال پیش نمایش زنان و دختران ایرانی بی حجاب در کلیه برنامههای سازمان ممنوع شمرده میشد، معاونت خبر ( معاونت سیاسی سابق) رسانه ملی به اجتهاد مدیران آن نمایش این زنان را به بهانه راهپیمایی ۲۲بهمن و یا تشویق به انتخابات و مانند آن جایز دانسته و عملأ به این نحوه پوشش (که در تضاد آشکار با احکام شرعی است) مشروعیت بخشیده است و بر این اساس است که میتوان در بخشهای خبری و مستندهای سیاسی تصویر زنان و دختران ایرانی و مسلمانی را دید که با موهای باز و بدون رعایت حدود شرعی پوشش، به گفتگو و مصاحبه با خبرنگاران صدا و سیما مشغولند!
این مشکل در برنامههای نمایشی شکل دیگری دارد و سازندگان فیلمها و مجموعههای تلویزیونی چون مجاز به نمایش بدن و موهای زنان بازیگر نیستند با آرایش چهره این بازیگران و پوشاندن لباسهایی که مصداق کامل تبرج محسوب می شود جبران مافات کرده و به جذب مخاطب برای تولیدات خود می پردازند. طبیعی است که در این حالت قربانی اصلی، خانوادههای متدینیاند که با اطمینان به رسانه ملی و حکومت اسلامی نوامیس خود را به دست صدا و سیما می سپارند تا از نحوه پوشش و آرایش و رفتار بازیگران زن در تولیدات نمایشی سیمای جمهوری اسلامی، الگو گرفته و با پشت پا زدن به پوشش و رفتار عفیفانه نسل قبل، بیحیایی و تبرج و اختلاط با نامحرم را از رسانه ملی بیاموزند !
۶- مشخص نیست این باور چگونه در ذهن مدیران صدا و سیما حاکم شده که ارائه اطلاعات دقیق سیاسی به مخاطبان، آرامش را از آنان خواهد گرفت و بر مبنای این باور غلط، مدیران سازمان تمام تلاش خود را میکنند تا به مخاطب بقبولانند که همه جا امن و امان است و دشمنی جهان استکبار با نظام و انقلاب چندان جدی نیست !
در طول سال های پس از پیروزی انقلاب اسلامی تا کنون حتی یک مجموعه نمایشی جهت روایت و توصیف دشمنی رژیم صهیونیستی با نظام جمهوری اسلامی به مرحله تولید و پخش نرسیده (حال آن که دهها فیلم و مجموعه نمایشی با هدف تخریب «غیرتمندی» در مردان و جلوه دادن آن به عنوان عملی جاهلانه تولید و به مخاطب ارائه شده است !)
اگر کسی سالهای سال نیز پای برنامه های صدا و سیما بنشیند در آخر متوجه نخواهد شد که «غزه» چیست و چه تفاوتی با فلسطین دارد، مردم آن چگونه زندگی و مقاومت می کنند و ارتباط جمهوری اسلامی با رزمندگان مقاومت اسلامی فلسطین در غزه چیست؟؟ کما این که هیچ کدام از برنامههای صدا و سیما با این هدف طراحی نشده اند که نمایانگر وسعت و عمق دشمنی و کینه استکبار جهانی با نظام جمهوری اسلامی و مردم مسلمان ایران باشد و آسیبهایی را که ملت و کشور ما تا کنون بواسطه عداوت آمریکا و انگلیس و فرانسه و ... متحمل شده به مخاطب معرفی کند! در چنین حالتی عجیب نخواهد بود اگر بخشی از جامعه مفتون این فریب شود که نباید مرگ بر آمریکا گفت و این شعار جز زیان پیامدی برای ملت ما نداشته است !
۷- اگر از مسئولان سازمان پرسیده شود تا کنون چه میزان برنامه با هدف ترویج احکام مهجور شرعی مانند حجاب ، خمس، زکات و ..... ساخته شده و کیفیت معدود برنامههایی که با این مقصود ساخته شده اند چیست و چرا تا کنون حتی یک برنامه با کیفیت مطلوب در جهت شناساندن و ترویج این احکام ضروری تولید نشده است (آن هم پس از گذشت سی و هفت سال از پیروزی انقلاب و استقرار یک نطام دینی در جامعه!) چه پاسخی (جز توجیه!) خواهند داشت؟ آن هم در حالی که صدا و سیما روزانه ساعت ها برنامه متنوع و جذاب با هدف آموزشآشپزی، شیرینیپزی و سفره آرایی و امثالهم تولید و پخش میکند!
۸- دقت در مضمون و محتوای اکثر موسیقیهای پخش شده از رسانه ملی مشخص میکند که بدبختانه محور اکثر این موسیقیها عشق های زمینی مبتذل، یأس و ناامیدی ناشی از شکست در عشق های مذکور و تشویق به شادیهای ناشی از غفلت و دم غنیمت شمری است ! (و بدون تعارف مضمون و محتوای اکثر موسیقی هایی که این روزها از صدا و سیما پخش می شود تفاوتی با ترانههایی که در دوران حاکمیت طاغوت از رادیو تلویزیون پهلوی پخش می شد ندارد!) علاوه بر این جنس موسیقیها و ادا و اطوار خوانندگان ( که در صدا و سیما ارج و قرب بالایی دارند و توسط رسانه ملی به الگویی برای جوانان مملکت تبدیل شدهاند! ) هم تقلیدی است از موسیقیهای مبتذل رایج در شبکههای ماهوارهای ترکیهای ، هندی و نمونه های دست چندم غربی! بگونهای که اگر منبع پخش موسیقی مشخص نباشد، شنونده یقین خواهد کرد که در حال شنیدن یک اثر غیر مجاز و لسآنجلسی است!
در اینجا سخن از حلال و حرام بودن این نوع موسیقی نیست (که اگر بحث حلال و حرام باشد نمایش بدن برهنه آقایان مدیران سازمان در حین شنا هم فاقد محدودیت شرعی است !!) بلکه بحث بر این است که نوجوان و جوان بیگناهی که شنونده این نوع موسیقی از رسانه ملی است جز روحیه زنبارگی، شهوترانی، زود رنجی و یأس و دلمردگی چه نصیب و بهرهای از این نوع موسیقی ها خواهد برد؟ آیا می توان در این جوان نشانی از روحیه انقلابی، شجاعت، رشادت و مردانگی یافت؟
آیا مدیران سازمان توقع دارند شنوندگان این نوع موسیقیها مردان کار آمد میدان جهاد و شهادت و رشادت باشند؟ (و البته اگر اجبار برخی مناسبتها نبود هیچ گاه چند سرود حماسی معدود ضدآمریکایی نیز از رسانه ملی پخش نمیشد !!) و بماند که در چند ماهه اخیر حجم ومیزان برنامه هایی که کاملا با هدف ترویج موسیقیهای مبتذل غربی(موسیقی پاپ و ...)از صدا وسیما تولید و پخش شده، چنان افزایش یافته که میتوان نام سیمای جمهوریاسلامی را به سیمای ترویج و توسعه موسیقی غربی تغییر داد( به عنوان نمونه حاکمیت خوانندگی و موسیقی غربی در برنامههای پربینندهای مانند شب کوک، خندوانه و دورهمی با شیوه کپی برداری مشهود از شبکههای درجه چند ماهوارهای)
۹- پخش مسابقات ورزشی بانوان (آن هم با حضور گزارشگر مرد در محل مذکور) از سیمای جمهوریاسلامی ( مثلا مسابقات کشوری تکواندو از شبکه ورزش) نشان دهنده چیست ؟ آیا پخش این مسابقات ضرورت دارد ؟ آیا پخش این مسابقات به افزایش حیا و عفاف و حجاب در جامعه منجر می شود یا .... ؟ آیا میتوان گفت مدیر یا مدیرانی که مجوز پخش این مسابقات را دادهاند بهرهای از معارف دینی بردهاند؟ آیا تربیتیافتگان مکتب اهلبیت اینگونه نسبت به نوامیس مسلمین حساسیت نشان میدهند؟
۱۰– مدیران سازمان باید برای این پرسش پاسخی منطقی ارائه کنند که چرا موضوعات اصلی و محوری نظام که بارها مورد تاکید رهبر انقلاب قرار گرفته ( مانند آزاداندیشی، تولیدعلم، عدالت خواهی و مطالبهگری از مسئولین، بیداری اسلامی و ..... ) سهمی از برنامههای نمایشی و جذاب سازمان صدا و سیما را به خود اختصاص ندادهاند !
چرا جذابترین و پر مخاطبترین برنامه سازمان برنامهای فوتبالی است و چرا میزان اهتمام مدیران سازمان به پخش فوتبال صدها برابر بیش از توجه این عزیزان به تولید و پخش برنامههایی با مضامین مورد تأکید امام و رهبر انقلاب است ؟
۱۱– بدون تردید ریشه اساسی عدم انطباق محتوایی برنامههای صدا و سیما با ارزشها و مطالبات انقلاباسلامی، ناآشنایی مدیران و سیاستگذاران صداوسیما با معارف انقلاب اسلامی و اجتهاد آنها در برابر نصصریح احکامالهی و دیدگاههای حضرت امام و رهبرانقلاب است! البته در محبت این عزیزان نسبت به نظام و انقلاب و رهبری شکی نیست اما محبت جای اطاعت و تبعیت را نمیگیرد !
از سوی دیگر باید پذیرفت بخش جدی بدنه و برنامهسازان صدا و سیما هم یا از معارف اسلام و انقلاب اسلامی بیبهرهاند و یا نسبت به این معارف دغدغهای ندارند و این بی بهرهگی یا بی دغدغهگی در خروجی و برنامههای صدا و سیما به وضوح قابل لمس و مشهود است!
سخن از مقایسه صدا و سیمای جمهوریاسلامی با شبکههای تلویزیونی موجود در جهان و یا رادیو تلویزیون عصر پهلوی نیست (که در امور فرهنگی و معنوی باید به بالاتر از خود نگاه کرد و نه پایین تر از خود) بلکه سخن از فرصت های مغتنمی است که سالهای سال توسط صدا و سیما هدر رفته و اگر جز این بود امروز نگرانی از جنگ نرم و تهاجم فرهنگی و نفوذ همه جانبه دشمن لزومی نداشت.
هیچ کس توقع ندارد که صدا و سیما جور همه دستگاههای فرهنگی و آموزشی کشور را بکشد بلکه اشاره بحث به قدرت و ظرفیت فوقالعاده رسانه است، همان قدرتی که حضرت امام با شناخت دقیق آن در اواخر دهه چهل فرمودند اگر ساعاتی از وقت رادیو در اختیار روحانیت انقلابی قرار میگرفت مردم با فرهنگ عمیق اسلامی آشنا می شدند و همان ظرفیتی که در کلام حضرت امام از آن با عنوان دانشگاه فراگیر یاد شده است.
*یالثاراتالحسین(ع)