یک تحلیلگر آمریکایی با نگارش مقاله ای در مجله نیوزویک به دولت ایالات متحده آمریکا توصیه کرد از دخالت مستقیم در نبردهای فرقه ای در خاورمیانه خودداری کرده و اجازه دهد قدرت های منطقه ای همچون ایران با داعش مبارزه کرده و آنها را شکست دهند.
به گزارش شهدای ایران، "رابرت. اس. لِیکِن"، تحلیلگر آمریکایی 77 ساله با اشاره به این که وارد شدن ایالات متحده به نزاع های فرقه ای در خاورمیانه می تواند یک باتلاق جدید برای نیروهای این کشور باشد سیاست دولت بریتانیا در قرون شانزدهم و هفدهم میلادی در قبال نزاع های فرقه ای میان کاتولیک ها و پروتستان ها در اروپا را یادآوری کرده و خواهان اتخاذ سیاستی مشابه امپراتوری بریتانیا در آن دوره از سوی آمریکا در برهه کنونی شد.
این تحلیلگر آمریکایی نوشت: "تهدید اصلی از ناحیه داعش علیه آمریکا" افراط گرایی" نیست بلکه دخالت مستقیم آمریکا در جنگ های فرقه ای – دودمانی جاری در خاورمیانه است که می تواند باتلاقی چند دهه ای برای نیروهای آمریکایی باشد. علاوه بر این باید در دهه های پیش رو در یک ماراتن نفس‌گیر با تلاش چین برای کسب هژمونی جهانی مقابله کنیم. آیا ما می توانیم از دو درگیری طولانی در دهه های آتی قرن بیست و یک اجتناب کنیم؟"
او در ادامه نوشت : "گزینه دیگری پیش روی ما قرار دارد و آن عمل به سیاست "برقراری موازنه فرا ساحلی( از راه دور)" است. این همان سیاستی بود که امپراتوری بریتانیا در جریان جنگ های طولانی فرقه ای که از سال 1520 تا 1648 (سال انعقاد معاهده وستفالیا) سراسر قاره اروپا را درگیر خود کرده بود، دنبال کرد و از مداخله مستقیم در جنگ‌های فرقه ای بین پروتستان ها و کاتولیک ها و بین خاندان های پادشاهی هاپسبورگ و مورمون (فرانسه و اسپانیا) به منظور تسلط بر اروپا اجتناب کرد.
بریتانیا هیچ نیروی نظامی برای مداخله در جنگ های فرقه ای اروپا اعزام نکرد در عوض کوشید از طریق دیپلماسی و سیاست‌های غیر مستقیم از موازنه قوا در اروپا اطمینان حاصل کند و مطمئن شود قاره اروپا زیر چتر یک کشور برتر نخواهد رفت.
بریتانیا به این سیاست خود در آن قرن و قرن‌های آتی ادامه داد. جنگ‌های سی ساله بین کاتولیک ها و پروتستان ها (1520 تا 1550) و جنگ های فرقه ای پس از آن در اروپا با خستگی نیروهای درگیر جنگ و آغاز طلیعه عصر روشنگری به پایان رسید. نتیجه ایده‌آل کنونی برای ایالات متحده، اسراییل و خاورمیانه بزرگ تر امروز آن است که جنگ های فرقه ای کنونی در خاورمیانه نیز با یک وستفالیای صلح بین کشورهای و گروه های مسلمان خاتمه یابد.
ایالات متحده آمریکا باید استراتژی مشابه استراتژی بریتانیا در سال های جنگ فرقه ای در اروپا را دنبال کند و اجازه دهد کار مبارزه با داعش از طرف قدرت های منطقه ای مخالف این گروه همچون ایران انجام شود.
بردباری بریتانیا در جریان جنگ های فرقه ای در اروپا به این کشور اجازه داد به تقویت علمی، تکنولوژیک، مالی و بازوی نظامی خود بپردازد به نحوی که وقتی جنگ های فرقه ای طولانی در اروپا تمام شد، عصر روشنگری در ابعاد علمی، فلسفی، تکنولوژیک، سیاسی و تجاری خود آغاز شد که نتیجه آن در استقلال آمریکا و قانون اساسی این کشور تازه تاسیس نمود یافت.
این تحلیگر آمریکایی در ادامه مطلب خود با مقایسه دو گروه تروریستی داعش و القاعده، تهدیدات داعش را بر خلاف القاعده در مجموعه کشورهای خاورمیانه خلاصه کرده و نوشت : "حتی وقتی داعش به پاریس حمله کرد این اقدام را به دلیل مداخله گسترده دولت پاریس در حملات هوایی و دریایی علیه مواضع داعش در سوریه و عراق دانست."
لِیکِن با اشاره به اینکه القاعده "دشمن دور" و داعش "دشمن نزدیک" کشورهای همجوار خود است هدف اصلی گروه تروریستی داعش را برای مناطق همجوار خود (عراق، سوریه، شمال آفریقا، اردن، آسیای مرکزی ، مصر و اسراییل) دانسته است؛ در حالی که به عقیده این تحلیلگر آمریکایی هدف گروه تروریستی القاعده در ضربه زدن به آمریکا و کشورهای غربی متحد و هم‌پیمان اوست.
نکته دیگر اینکه هدف گروه داعش تاسیس خلافت اسلامی در سرزمین های تحت تسلط خود است در حالی که القاعده به دنبال تشکیل حکومت نیست؛ بلکه هدف اصلی این گروه مبارزه با آمریکا وضربه زدن به منافع غرب است.
منبع: عصر ایران
این تحلیلگر آمریکایی نوشت: "تهدید اصلی از ناحیه داعش علیه آمریکا" افراط گرایی" نیست بلکه دخالت مستقیم آمریکا در جنگ های فرقه ای – دودمانی جاری در خاورمیانه است که می تواند باتلاقی چند دهه ای برای نیروهای آمریکایی باشد. علاوه بر این باید در دهه های پیش رو در یک ماراتن نفس‌گیر با تلاش چین برای کسب هژمونی جهانی مقابله کنیم. آیا ما می توانیم از دو درگیری طولانی در دهه های آتی قرن بیست و یک اجتناب کنیم؟"
او در ادامه نوشت : "گزینه دیگری پیش روی ما قرار دارد و آن عمل به سیاست "برقراری موازنه فرا ساحلی( از راه دور)" است. این همان سیاستی بود که امپراتوری بریتانیا در جریان جنگ های طولانی فرقه ای که از سال 1520 تا 1648 (سال انعقاد معاهده وستفالیا) سراسر قاره اروپا را درگیر خود کرده بود، دنبال کرد و از مداخله مستقیم در جنگ‌های فرقه ای بین پروتستان ها و کاتولیک ها و بین خاندان های پادشاهی هاپسبورگ و مورمون (فرانسه و اسپانیا) به منظور تسلط بر اروپا اجتناب کرد.
بریتانیا هیچ نیروی نظامی برای مداخله در جنگ های فرقه ای اروپا اعزام نکرد در عوض کوشید از طریق دیپلماسی و سیاست‌های غیر مستقیم از موازنه قوا در اروپا اطمینان حاصل کند و مطمئن شود قاره اروپا زیر چتر یک کشور برتر نخواهد رفت.
بریتانیا به این سیاست خود در آن قرن و قرن‌های آتی ادامه داد. جنگ‌های سی ساله بین کاتولیک ها و پروتستان ها (1520 تا 1550) و جنگ های فرقه ای پس از آن در اروپا با خستگی نیروهای درگیر جنگ و آغاز طلیعه عصر روشنگری به پایان رسید. نتیجه ایده‌آل کنونی برای ایالات متحده، اسراییل و خاورمیانه بزرگ تر امروز آن است که جنگ های فرقه ای کنونی در خاورمیانه نیز با یک وستفالیای صلح بین کشورهای و گروه های مسلمان خاتمه یابد.
ایالات متحده آمریکا باید استراتژی مشابه استراتژی بریتانیا در سال های جنگ فرقه ای در اروپا را دنبال کند و اجازه دهد کار مبارزه با داعش از طرف قدرت های منطقه ای مخالف این گروه همچون ایران انجام شود.
بردباری بریتانیا در جریان جنگ های فرقه ای در اروپا به این کشور اجازه داد به تقویت علمی، تکنولوژیک، مالی و بازوی نظامی خود بپردازد به نحوی که وقتی جنگ های فرقه ای طولانی در اروپا تمام شد، عصر روشنگری در ابعاد علمی، فلسفی، تکنولوژیک، سیاسی و تجاری خود آغاز شد که نتیجه آن در استقلال آمریکا و قانون اساسی این کشور تازه تاسیس نمود یافت.
این تحلیگر آمریکایی در ادامه مطلب خود با مقایسه دو گروه تروریستی داعش و القاعده، تهدیدات داعش را بر خلاف القاعده در مجموعه کشورهای خاورمیانه خلاصه کرده و نوشت : "حتی وقتی داعش به پاریس حمله کرد این اقدام را به دلیل مداخله گسترده دولت پاریس در حملات هوایی و دریایی علیه مواضع داعش در سوریه و عراق دانست."
لِیکِن با اشاره به اینکه القاعده "دشمن دور" و داعش "دشمن نزدیک" کشورهای همجوار خود است هدف اصلی گروه تروریستی داعش را برای مناطق همجوار خود (عراق، سوریه، شمال آفریقا، اردن، آسیای مرکزی ، مصر و اسراییل) دانسته است؛ در حالی که به عقیده این تحلیلگر آمریکایی هدف گروه تروریستی القاعده در ضربه زدن به آمریکا و کشورهای غربی متحد و هم‌پیمان اوست.
نکته دیگر اینکه هدف گروه داعش تاسیس خلافت اسلامی در سرزمین های تحت تسلط خود است در حالی که القاعده به دنبال تشکیل حکومت نیست؛ بلکه هدف اصلی این گروه مبارزه با آمریکا وضربه زدن به منافع غرب است.
منبع: عصر ایران
