رئیس اداره سلامت نوزادان وزارت بهداشت گفت: سالانه ۱۲۰ هزار نوزاد نارس در کشور به دنیا میآیند، اکثر این خانوادهها موفق به سقط قانونی نمیشوند و ۷۰ درصدشان دچار افسردگیهای بسیار شدید میشوند.
به گزارش شهدای ایران، شنیدن صدای نوزاد در خانه آرزوی هر خانوادهای است، نوزادی که سالم باشد بخندد، گریه کند، راه برود، رشد کند و ببالد و شادی بخش زندگی والدینش باشد اما همیشه این طور نیست، جدا از سه میلیون زوج ناباروری که در حسرت شنیدن صدای گریه نوزادشان هستند، به گفته رئیس اداره سلامت نوزادان وزارت بهداشت 5 تا 8 درصد تولدها را در کشورمان، نوزادهای نارس و کم وزن تشکیل میدهند که تولدشان برای خانواده ویرانگر است.
محمد حیدرزاده، تعداد نوزادان نارس و کم وزن ایرانی را که هر سال قبل از هفت ماهگی به دنیا میآیند حدود 120 هزار نفر اعلام میکند و با تشریح مشکلات این نوزادان و خانواده هایشان از تنش ها و تضادهایی شدیدی میگوید که خانوادههای این نوزادان دچار آن می شوند. با هم مشروح این مصاحبه را میخوانیم:
*وزارت بهداشت برنامهای را برای مراقبت از نوزادان نارس تدوین کرده است، اهمیت این برنامه در چیست؟
عنوان این برنامه رویکردهای همه جانبه نگر سلامت نوزادان است که برای کاهش تولد نوزادانی است که به علل مختلف از بدو تولد دچار ناهنجاری هستند و مجبورند، دوره نوزادی را در بیمارستان سپری کنند.
*دوره نوزادی چند روز است؟
دوره نوزادی 28 روز یا یکماه است و بعد از آن تا یکسالگی دوره شیرخوارگی است، برنامه وزارت بهداشت این است که علاوه بر پیشگیری از تولد این نوزادان، اقداماتی را انجام دهد که از اختلال تکاملی این نوزادان تا جای ممکن کم شود، به همین منظور بعد از اینکه این نوزادان از بیمارستان مرخص میشوند، مراقبتهای لازم را با حضور نیروهای بهداشتی شامل پرستار و ماما در منزل ادامه میدهیم و اگر این نوزادان مشکلی داشته باشند به کاردرمانگر، متخصص اطفال یا فوق تخصص مغز و اعصاب کودکان ارجاع می شوند. این متخصصان برای انجام این کار آموزش دیدهاند و برنامه به شیوهای تدارک دیده شده است که بیشترین منفعت نصیب نوزاد و خانواده شود.
* چه تعداد از نوزادان بعد از تولد باید بستری شوند و شایعترین علت آن چیست؟
پنج تا هشت درصد نوزادانی که در ایران متولد میشوند، بعد از تولد در بیمارستان بستری میشوند، سه تا پنج درصد نوزادان به قدری وضعشان وخیم است که حتما باید در بخش آی سی یو نوزادان (NICU) بستری شوند. شایعترین علت این بستری ها نیز نارس بودن نوزاد و تولد زودهنگام است.
*یعنی قبل از هفت ماهگی؟
عمده این تولدها قبل از 32 هفتگی صورت میگیرد یعنی تفریبا هفت ماهگی و قبل از آن.
*مهمترین مشکل این نوزادان کم وزنی است؟
بسیاری از این نوزادان دچار مشکلات تنفسی بسیار جدی هستند و بدون کمک وسایل کمک تنفسی NICU امکان مرگ آنها بسیار زیاد است.
*مهمترین علت این ناهنجاری ها چیست و آیا قابل پیشگیری نیستند؟
شایعترین علت آن شیوه زندگی خانوادهها و مادران است، اگر بهداشت دهان و دندان و بهداشت عمومی در خانه رعایت شود،بسیاری از این ناهنجاری ها کم میشود.
* یعنی عفونت عامل تولد نوزاد نارس است؟
یکی از علل اصلی تولد نوزادان نارس، عفونت است و با کارهای سادهای مانند شستن مداوم دست در دوران بارداری یا اینکه مادر در معرض دود سیگار قرار نگیرد و آقایان در خانه سیگار نکشند، بسیاری از این موارد کم میشود. البته سطح سواد سلامت خانواده نیز بسیار مهم است. مطالعات نشان میدهد، میزان تولد نوزاد نارس در خانواده هایی که سطح سواد سلامت بالاتر است، بسیار کمتر است.
متاسفانه میزان سطح سواد سلامت مردم در کشور ما بسیار پایین و حدود 18درصد است. این میزان در کشورهای اسکاندیناوی 100درصد و در آمریکا 80 درصد است یعنی 80 درصد مردم آمریکا میدانند که چگونه باید زندگی سالم داشته باشند.
* منظورتان دانستن اصول بهداشت عمومی و رعایت اصول بهداشت محیط است؟
این مسائل بخش مهمی از سواد سلامت است که از تولد نوزاد نارس پیشگیری می کند، البته برای بخش مهمی از این تولدها هنوز علتی مشخص نشده است، ضمن اینکه برخی از نوزادان نارس نیز بر اثر بیماری مادر به وجود میآید، مسمومیت یا دیابت بارداری یکی از بیماریهای شایع دوران بارداری است، بیماریهای تیروئید،کلیه، قلب و عفونتهای دوران بارداری از جمله مهمترین علل تولد نوزادان نارس است.
در کشورهای پیشرفته این عوامل را به شدت کنترل میکنند و مراقبتهای دوران بارداری بسیار جدی است ولی در کشور ما با وجود فرهنگ بالا هنوز در این زمینه مشکلات و کاستی های بسیار جدی داریم و هر چقدر به مراقبتهای اولیه بهداشتی دوران بارداری بیشتر توجه کنیم از هزینههای بسیار سنگین و خدمات پر خرج بعدی که به کشور و خانواده ها تحمیل میشود، کم میشود.
* این پنج تا هشت درصد نوزدانی که اشاره کردید سالانه بعد از تولد باید بستری شوند، چند نفر هستند؟
سالانه بیش از یک میلیون و 500 هزار نوزاد در کشور متولد میشود، حدود 120 هزار تن از این نوزادان نارس به دنیا میآیند. البته با تولد یک نوزاد نارس فقط یک نفر دچار مشکل نمیشود، یک خانواده به هم میریزد، پدر و مادر این نوزادان که عمدتا جوانان بین 20 تا 27 سال هستند و هنوز تجربه کافی ندارند و تازه زندگی مشترک را شروع کردهاند، با تولد نوزاد نارس به شدت دچار مشکلات روانی و حتی معنوی میشوند.
*چطور؟
این والدین دچار یک خشم سرکش از روزگار و سرنوشت میشوند، احساسی که تا کسی آن را تجربه نکرده باشد، متوجه آن نمیشود.
*نوعی افسردگی هم همراه آن است؟
بله افسردگی هم هست که البته آن را میتوان اندازه گیری کرد. تحقیقات انجام شده در وزارت بهداشت نشان میدهد که بیش از 70 درصد والدینی که فرزند آنها در NICUبستری میشود، دچار افسردگی میشوند. درصد قابل توجهی از این خانوادهها که میزان آن را مطالعه نکردهایم هم دچار تصادهای اساسی در زندگی میشوند، این مسئله آن قدر مهم است که در وزارت بهداشت برای آن یک بسته ویژه خدمات روانی و معنوی برای والدین به منطور حمایت تا آخر عمر تدوین کردهایم.
*چند درصد این نوزادان فوت میکنند؟
10 تا 15 درصد نوزادانی که در NICU بستری می شوند، با وجود تمام تلاشهایی که برای نجات آنها میشود، فوت میکنند. نکته بسیار مهم درباره این مسئله، افسردگی و تضادهای جدی است که در زندگی والدین این نوزادان به وجود میآید.
*مشکلات اقتصادی هم دارند؟
بله، بسیاری از خانوادهها توان پرداخت هزینههای درمان نوزادانشان را ندارند، بنابراین انتظار است که بیمهها و دولت هزینه این خانوادهها را بپردازند و از آنها فرانشیز(سهم بیمار) نگیرند، در اغلب این موارد، مادر باید در بیمارستان بماند اما جایی برای ماندن مادر نوزاد در بیمارستان نیست و مادر مجبور است، هزینه رفت و آمد از منزل به بیمارستان را هم بپردازد.
هزینههای که یک خانواده برای بستری نوزاد خود در بخش NICU دولتی متحمل می شود،ماهانه بین چهار تا پنج میلیون تومان است، هزینه تغذیه مادر را نیز باید اضافه کرد.
*این هزینه 4 تا پنج میلیون تومانی مربوط به بخش دولتی است و در بخش خصوصی هزینه ها حتما خیلی بیشتر میشود.
بله، گاهی سیستم دولتی هم نمیتواند هزینههای درمان این نوزادان را تقبل کند،بسیاری از داروها و تجهیزات مورد نیاز این بیماران گران است. البته در دولت جدید حمایت از این خانوادهها خیلی بیشتر شده است اما در دولت قبل خانوادهها در به در دنبال داروهای گرانقیمتی بودند که پزشکان برای نوزادانشان تجویز میکردند.
در هر صورت در کشورهای پیشرفته خانوادههای نوزادان نارس تقریبا هیچ هزینهای برای خدمات بیمارستانی پرداخت نمیکنند و چون این خانواده خودشان در معرض خطر بیماریهای شدید روانی و معنوی هستند، به شدت دولت و بیمهها از آنان حمایت میکنند و در کشور ما نیز باید مصوبهای داشته باشیم که خدمات درمان و داروی این نوزادان رایگان شود.
در مورد هزینهها در بخش خصوصی نیز همان طور که گفتید، بسیار گران است، گاهی هزینه یک شب بستری در بخش NICU بیمارستان خصوصی بیش از دو میلیون تومان است که در توان هر کسی نیست.
*غیر از مشکل نارس بودن و کم وزنی؛ علت مهم مرگ نوزادان در کشور ما چیست؟
بعد از آن مشکلات تنفسی شایعترین علت مرگ نوزادان و شیرخواران است، ناهنجاریهای ارثی و بدو تولد هم هست، از گفتن کلمه «مادرزادی» برای این ناهنجاری ها ابا داریم زیرا ربطی به مادر ندارد و ارثی و ژنتیکی است، این ناهنجاریها بعد از کم وزنی و مشکلات تنفسی مهمترین عامل مرگ نوزادان است که اقداماتی برای کنترل و کاهش آنها شروع شده است.
*منظورتان از غربالگری ژنتیک است؟
غربالگری ژنتیک نمیتواند، خیلی موثر باشد، چون اکثر این مشکلات باید تا 12 هفتگی تشخیص داده شود تا امکان سقط قانونی فراهم شود، آزمایشهای ژنتیک باید به موقع انجام شود، بسیاری از این آزمایشها نیز باید دو بار انجام شود، یکبار در شهرستان و یک بار در یک مرکز سطح بالاتر زیرا اگر ناهنجاری تایید شود، باید دستور سقط قانونی داده شود و مسئله حساسی است، آماده شدن جواب برخی از این آزمایشها نیز زمانبر است.
تنها آزمایش هم کافی نیست، باید سونوگرافی هم انجام شود، سونوگرافی واجب است و اگر متخصص با تجربه باشد با همان سونوگرافی بخش مهمی از ناهنجاری های ژنتیک قابل تشخیص است.
*چه کسانی باید این آزمایشها و سونوگرافی را انجام دهند؟
مادرانی که سنشان از 35 سالگی گذشته، یا فرزند قبلی آنها با ناهنجاری متولد شده باشد یا ازدواج فامیلی داشته اند، حنما باید این آزمایشها را انجام دهند.
*این خدمات تشخیصی رایگان است؟
نه، رایگان نیست، در بخش دولتی به میزان محدود وجود دارد و در بخش خصوصی هم هست که هزینههای خاص خود را دارد، پروژهای در وزارت بهداشت در حال آماده شدن است که امیدواریم با اجرای آن بتوانیم هزینههای این خدمات تشخیصی را به حداقل برسانیم و حداقل این خدمات را برای افراد در معرض خطر یعنی مادران بالای 35 سال، ازدواجهای فامیلی و کسانی که در خانواده شان سابقه تولد نوزاد نارس بوده، رایگان کنیم.
این پروژه در تبریز شروع شده است و امیدواریم بعد از دوره آزمایشی این طرح با حمایت مدیران ملی بتوانیم این طرح را در کل کشور اجرا کنیم.
اگر تشخیص ها به موقع و قبل از ولوج روح یعنی قبل از 16 هفتگی انجام شود و متوجه شویم که ناهنجاری ارثی وجود دارد، میتوان دستور سقط قانونی صادر کرد.اما برای صدور چنین دستوری باید دوبار آزمایش انجام شده باشد و مدارک محکم و مستند باشد، زمان آن هم تا 16 ماهگی بسیار کوتاه اس و باید سریع انجام شود.
برخی از این آزمایشها نیز نیازمند نمونهبرداری از مایع آمنیوتیک جنین است که باید متخصص ژنتیک بررسیهای پیچیدهای روی آن انجام دهد. به علت همین پروسه سخت و زمان اندک آن بسیاری از مادرانی که نوزاد ناهنجار دارند،؛ موفق نمیشوند، سقط قانونی انجام دهند و دچار تضاد اخلاقی میشوند.
*یعنی به سمت سقط غیر قانونی میروند؟
بله تقرییا همه مادرانی که بعد از 16 هفتگی متوجه ناهنجاری و ناقص بودن نوزادشان میشوند، سقط غیر قانونی انجام میدهند. حدود یک سوم مادران این نوزادان موفق به سقط قانونی میشوند و بیش از دو سوم این سقطها غیر قانونی انجام می شود که بسیار مخاطره آمیز است و اطلاعات دقیقی درباره آن نداریم.
*درصدی از این ناهنجاریها نیز به سقط منجر نمیشود و نوزاد ناقص متولد می شود که همان 5 تا 8 درصد تولدهاست؟
بله، بخشی از این خانوادهها نیز موفق به سقط نمیشوند. تقریبا تمام مادرانی که نوزاد ناهنجار را سقط نکردهاند، بعد از زایمان و در دوره نوزادی پشیمان میشوند و وقتی بچه خود را میبینند که دچار مشکل است، زجر میکشند.
این مسئله خیلی مهمی است، هم کسانی که سقط غیر قانونی میکنند دچار تضادهای شدید معنوی و اخلاقی میشوند چون به هر حال کاری خلاف عرف و شرع انجام دادهاند و هم کسانی که نوزاد ناقص را سقط نکردهاند چون میبینند که بچه شان زجر میکشد و گاهی این تضاد روحی تا آخر عمر باقی می ماند. مسئله خیلی مهمی است و باید نوزادان و خانواده های آنان حمایت شوند.
**این مشکلات و ناهنجاری ها در افراد فقیر بیستر است؟
بله، بررسیها نشان میدهد، که تفاوت معناداری بین 20 درصد بالا و ثروتمند و 20 درصد فقیر کشور از این نظر وجود دارد و میزان تولد نوزاد نارس در 20 درصد فقیر دو تا سه برابر خانوادههای ثروتمند است اما مسئله سواد عامل بسیار مهمتری است و ارتباط معنادارتری بین سطح سواد و تولد نوزاد نارس وجود دارد و در خانوادههای با سوادتر تولد نوزاد نارس و ناهنجار بسیار کمتر است.
منبع: ایرنا
محمد حیدرزاده، تعداد نوزادان نارس و کم وزن ایرانی را که هر سال قبل از هفت ماهگی به دنیا میآیند حدود 120 هزار نفر اعلام میکند و با تشریح مشکلات این نوزادان و خانواده هایشان از تنش ها و تضادهایی شدیدی میگوید که خانوادههای این نوزادان دچار آن می شوند. با هم مشروح این مصاحبه را میخوانیم:
*وزارت بهداشت برنامهای را برای مراقبت از نوزادان نارس تدوین کرده است، اهمیت این برنامه در چیست؟
عنوان این برنامه رویکردهای همه جانبه نگر سلامت نوزادان است که برای کاهش تولد نوزادانی است که به علل مختلف از بدو تولد دچار ناهنجاری هستند و مجبورند، دوره نوزادی را در بیمارستان سپری کنند.
*دوره نوزادی چند روز است؟
دوره نوزادی 28 روز یا یکماه است و بعد از آن تا یکسالگی دوره شیرخوارگی است، برنامه وزارت بهداشت این است که علاوه بر پیشگیری از تولد این نوزادان، اقداماتی را انجام دهد که از اختلال تکاملی این نوزادان تا جای ممکن کم شود، به همین منظور بعد از اینکه این نوزادان از بیمارستان مرخص میشوند، مراقبتهای لازم را با حضور نیروهای بهداشتی شامل پرستار و ماما در منزل ادامه میدهیم و اگر این نوزادان مشکلی داشته باشند به کاردرمانگر، متخصص اطفال یا فوق تخصص مغز و اعصاب کودکان ارجاع می شوند. این متخصصان برای انجام این کار آموزش دیدهاند و برنامه به شیوهای تدارک دیده شده است که بیشترین منفعت نصیب نوزاد و خانواده شود.
* چه تعداد از نوزادان بعد از تولد باید بستری شوند و شایعترین علت آن چیست؟
پنج تا هشت درصد نوزادانی که در ایران متولد میشوند، بعد از تولد در بیمارستان بستری میشوند، سه تا پنج درصد نوزادان به قدری وضعشان وخیم است که حتما باید در بخش آی سی یو نوزادان (NICU) بستری شوند. شایعترین علت این بستری ها نیز نارس بودن نوزاد و تولد زودهنگام است.
*یعنی قبل از هفت ماهگی؟
عمده این تولدها قبل از 32 هفتگی صورت میگیرد یعنی تفریبا هفت ماهگی و قبل از آن.
*مهمترین مشکل این نوزادان کم وزنی است؟
بسیاری از این نوزادان دچار مشکلات تنفسی بسیار جدی هستند و بدون کمک وسایل کمک تنفسی NICU امکان مرگ آنها بسیار زیاد است.
*مهمترین علت این ناهنجاری ها چیست و آیا قابل پیشگیری نیستند؟
شایعترین علت آن شیوه زندگی خانوادهها و مادران است، اگر بهداشت دهان و دندان و بهداشت عمومی در خانه رعایت شود،بسیاری از این ناهنجاری ها کم میشود.
* یعنی عفونت عامل تولد نوزاد نارس است؟
یکی از علل اصلی تولد نوزادان نارس، عفونت است و با کارهای سادهای مانند شستن مداوم دست در دوران بارداری یا اینکه مادر در معرض دود سیگار قرار نگیرد و آقایان در خانه سیگار نکشند، بسیاری از این موارد کم میشود. البته سطح سواد سلامت خانواده نیز بسیار مهم است. مطالعات نشان میدهد، میزان تولد نوزاد نارس در خانواده هایی که سطح سواد سلامت بالاتر است، بسیار کمتر است.
متاسفانه میزان سطح سواد سلامت مردم در کشور ما بسیار پایین و حدود 18درصد است. این میزان در کشورهای اسکاندیناوی 100درصد و در آمریکا 80 درصد است یعنی 80 درصد مردم آمریکا میدانند که چگونه باید زندگی سالم داشته باشند.
* منظورتان دانستن اصول بهداشت عمومی و رعایت اصول بهداشت محیط است؟
این مسائل بخش مهمی از سواد سلامت است که از تولد نوزاد نارس پیشگیری می کند، البته برای بخش مهمی از این تولدها هنوز علتی مشخص نشده است، ضمن اینکه برخی از نوزادان نارس نیز بر اثر بیماری مادر به وجود میآید، مسمومیت یا دیابت بارداری یکی از بیماریهای شایع دوران بارداری است، بیماریهای تیروئید،کلیه، قلب و عفونتهای دوران بارداری از جمله مهمترین علل تولد نوزادان نارس است.
در کشورهای پیشرفته این عوامل را به شدت کنترل میکنند و مراقبتهای دوران بارداری بسیار جدی است ولی در کشور ما با وجود فرهنگ بالا هنوز در این زمینه مشکلات و کاستی های بسیار جدی داریم و هر چقدر به مراقبتهای اولیه بهداشتی دوران بارداری بیشتر توجه کنیم از هزینههای بسیار سنگین و خدمات پر خرج بعدی که به کشور و خانواده ها تحمیل میشود، کم میشود.
* این پنج تا هشت درصد نوزدانی که اشاره کردید سالانه بعد از تولد باید بستری شوند، چند نفر هستند؟
سالانه بیش از یک میلیون و 500 هزار نوزاد در کشور متولد میشود، حدود 120 هزار تن از این نوزادان نارس به دنیا میآیند. البته با تولد یک نوزاد نارس فقط یک نفر دچار مشکل نمیشود، یک خانواده به هم میریزد، پدر و مادر این نوزادان که عمدتا جوانان بین 20 تا 27 سال هستند و هنوز تجربه کافی ندارند و تازه زندگی مشترک را شروع کردهاند، با تولد نوزاد نارس به شدت دچار مشکلات روانی و حتی معنوی میشوند.
*چطور؟
این والدین دچار یک خشم سرکش از روزگار و سرنوشت میشوند، احساسی که تا کسی آن را تجربه نکرده باشد، متوجه آن نمیشود.
*نوعی افسردگی هم همراه آن است؟
بله افسردگی هم هست که البته آن را میتوان اندازه گیری کرد. تحقیقات انجام شده در وزارت بهداشت نشان میدهد که بیش از 70 درصد والدینی که فرزند آنها در NICUبستری میشود، دچار افسردگی میشوند. درصد قابل توجهی از این خانوادهها که میزان آن را مطالعه نکردهایم هم دچار تصادهای اساسی در زندگی میشوند، این مسئله آن قدر مهم است که در وزارت بهداشت برای آن یک بسته ویژه خدمات روانی و معنوی برای والدین به منطور حمایت تا آخر عمر تدوین کردهایم.
*چند درصد این نوزادان فوت میکنند؟
10 تا 15 درصد نوزادانی که در NICU بستری می شوند، با وجود تمام تلاشهایی که برای نجات آنها میشود، فوت میکنند. نکته بسیار مهم درباره این مسئله، افسردگی و تضادهای جدی است که در زندگی والدین این نوزادان به وجود میآید.
*مشکلات اقتصادی هم دارند؟
بله، بسیاری از خانوادهها توان پرداخت هزینههای درمان نوزادانشان را ندارند، بنابراین انتظار است که بیمهها و دولت هزینه این خانوادهها را بپردازند و از آنها فرانشیز(سهم بیمار) نگیرند، در اغلب این موارد، مادر باید در بیمارستان بماند اما جایی برای ماندن مادر نوزاد در بیمارستان نیست و مادر مجبور است، هزینه رفت و آمد از منزل به بیمارستان را هم بپردازد.
هزینههای که یک خانواده برای بستری نوزاد خود در بخش NICU دولتی متحمل می شود،ماهانه بین چهار تا پنج میلیون تومان است، هزینه تغذیه مادر را نیز باید اضافه کرد.
*این هزینه 4 تا پنج میلیون تومانی مربوط به بخش دولتی است و در بخش خصوصی هزینه ها حتما خیلی بیشتر میشود.
بله، گاهی سیستم دولتی هم نمیتواند هزینههای درمان این نوزادان را تقبل کند،بسیاری از داروها و تجهیزات مورد نیاز این بیماران گران است. البته در دولت جدید حمایت از این خانوادهها خیلی بیشتر شده است اما در دولت قبل خانوادهها در به در دنبال داروهای گرانقیمتی بودند که پزشکان برای نوزادانشان تجویز میکردند.
در هر صورت در کشورهای پیشرفته خانوادههای نوزادان نارس تقریبا هیچ هزینهای برای خدمات بیمارستانی پرداخت نمیکنند و چون این خانواده خودشان در معرض خطر بیماریهای شدید روانی و معنوی هستند، به شدت دولت و بیمهها از آنان حمایت میکنند و در کشور ما نیز باید مصوبهای داشته باشیم که خدمات درمان و داروی این نوزادان رایگان شود.
در مورد هزینهها در بخش خصوصی نیز همان طور که گفتید، بسیار گران است، گاهی هزینه یک شب بستری در بخش NICU بیمارستان خصوصی بیش از دو میلیون تومان است که در توان هر کسی نیست.
*غیر از مشکل نارس بودن و کم وزنی؛ علت مهم مرگ نوزادان در کشور ما چیست؟
بعد از آن مشکلات تنفسی شایعترین علت مرگ نوزادان و شیرخواران است، ناهنجاریهای ارثی و بدو تولد هم هست، از گفتن کلمه «مادرزادی» برای این ناهنجاری ها ابا داریم زیرا ربطی به مادر ندارد و ارثی و ژنتیکی است، این ناهنجاریها بعد از کم وزنی و مشکلات تنفسی مهمترین عامل مرگ نوزادان است که اقداماتی برای کنترل و کاهش آنها شروع شده است.
*منظورتان از غربالگری ژنتیک است؟
غربالگری ژنتیک نمیتواند، خیلی موثر باشد، چون اکثر این مشکلات باید تا 12 هفتگی تشخیص داده شود تا امکان سقط قانونی فراهم شود، آزمایشهای ژنتیک باید به موقع انجام شود، بسیاری از این آزمایشها نیز باید دو بار انجام شود، یکبار در شهرستان و یک بار در یک مرکز سطح بالاتر زیرا اگر ناهنجاری تایید شود، باید دستور سقط قانونی داده شود و مسئله حساسی است، آماده شدن جواب برخی از این آزمایشها نیز زمانبر است.
تنها آزمایش هم کافی نیست، باید سونوگرافی هم انجام شود، سونوگرافی واجب است و اگر متخصص با تجربه باشد با همان سونوگرافی بخش مهمی از ناهنجاری های ژنتیک قابل تشخیص است.
*چه کسانی باید این آزمایشها و سونوگرافی را انجام دهند؟
مادرانی که سنشان از 35 سالگی گذشته، یا فرزند قبلی آنها با ناهنجاری متولد شده باشد یا ازدواج فامیلی داشته اند، حنما باید این آزمایشها را انجام دهند.
*این خدمات تشخیصی رایگان است؟
نه، رایگان نیست، در بخش دولتی به میزان محدود وجود دارد و در بخش خصوصی هم هست که هزینههای خاص خود را دارد، پروژهای در وزارت بهداشت در حال آماده شدن است که امیدواریم با اجرای آن بتوانیم هزینههای این خدمات تشخیصی را به حداقل برسانیم و حداقل این خدمات را برای افراد در معرض خطر یعنی مادران بالای 35 سال، ازدواجهای فامیلی و کسانی که در خانواده شان سابقه تولد نوزاد نارس بوده، رایگان کنیم.
این پروژه در تبریز شروع شده است و امیدواریم بعد از دوره آزمایشی این طرح با حمایت مدیران ملی بتوانیم این طرح را در کل کشور اجرا کنیم.
اگر تشخیص ها به موقع و قبل از ولوج روح یعنی قبل از 16 هفتگی انجام شود و متوجه شویم که ناهنجاری ارثی وجود دارد، میتوان دستور سقط قانونی صادر کرد.اما برای صدور چنین دستوری باید دوبار آزمایش انجام شده باشد و مدارک محکم و مستند باشد، زمان آن هم تا 16 ماهگی بسیار کوتاه اس و باید سریع انجام شود.
برخی از این آزمایشها نیز نیازمند نمونهبرداری از مایع آمنیوتیک جنین است که باید متخصص ژنتیک بررسیهای پیچیدهای روی آن انجام دهد. به علت همین پروسه سخت و زمان اندک آن بسیاری از مادرانی که نوزاد ناهنجار دارند،؛ موفق نمیشوند، سقط قانونی انجام دهند و دچار تضاد اخلاقی میشوند.
*یعنی به سمت سقط غیر قانونی میروند؟
بله تقرییا همه مادرانی که بعد از 16 هفتگی متوجه ناهنجاری و ناقص بودن نوزادشان میشوند، سقط غیر قانونی انجام میدهند. حدود یک سوم مادران این نوزادان موفق به سقط قانونی میشوند و بیش از دو سوم این سقطها غیر قانونی انجام می شود که بسیار مخاطره آمیز است و اطلاعات دقیقی درباره آن نداریم.
*درصدی از این ناهنجاریها نیز به سقط منجر نمیشود و نوزاد ناقص متولد می شود که همان 5 تا 8 درصد تولدهاست؟
بله، بخشی از این خانوادهها نیز موفق به سقط نمیشوند. تقریبا تمام مادرانی که نوزاد ناهنجار را سقط نکردهاند، بعد از زایمان و در دوره نوزادی پشیمان میشوند و وقتی بچه خود را میبینند که دچار مشکل است، زجر میکشند.
این مسئله خیلی مهمی است، هم کسانی که سقط غیر قانونی میکنند دچار تضادهای شدید معنوی و اخلاقی میشوند چون به هر حال کاری خلاف عرف و شرع انجام دادهاند و هم کسانی که نوزاد ناقص را سقط نکردهاند چون میبینند که بچه شان زجر میکشد و گاهی این تضاد روحی تا آخر عمر باقی می ماند. مسئله خیلی مهمی است و باید نوزادان و خانواده های آنان حمایت شوند.
**این مشکلات و ناهنجاری ها در افراد فقیر بیستر است؟
بله، بررسیها نشان میدهد، که تفاوت معناداری بین 20 درصد بالا و ثروتمند و 20 درصد فقیر کشور از این نظر وجود دارد و میزان تولد نوزاد نارس در 20 درصد فقیر دو تا سه برابر خانوادههای ثروتمند است اما مسئله سواد عامل بسیار مهمتری است و ارتباط معنادارتری بین سطح سواد و تولد نوزاد نارس وجود دارد و در خانوادههای با سوادتر تولد نوزاد نارس و ناهنجار بسیار کمتر است.
منبع: ایرنا