در اغلب موارد بحرانهایی که رئیس جمهور جدید را غافلگیر می کند، خارج از انتظار است. جورج دبلیو بوش نیز بر خلاف انتظارات قبلی با جنگ عراق و افغانستان مواجه شد.
به گزارش شهدای ایران به نقل از العالم ، زمانی که رئیس جمهور بعدی آمریکا در کاخ سفید مستقر شود، باید به مسائل و موضوعات مختلفی در حوزه سیاست خارجی رسیدگی کند. برخی از مشکلات مربوط به این حوزه همواره وجود داشته اند و تا همیشه نیز وجود خواهند داشت. از آن جمله می توان به کره شمالی و زیاده خواهی های هسته ای آن، چین و سودای افزایش قدرت آن، روسیه و زیاده خواهی آن در عرصه بین المللی و البته خاورمیانه و آشوب های همیشگی آن اشاره کرد.
با این وجود در اغلب موارد بحران هایی که رئیس جمهور جدید را غافلگیر می کند، خارج از انتظار است. زمانی که جورج دبلیو بوش به ریاست جمهوری رسید انتظار می رفت که هزینه های دفاعی کشور را افزایش دهد و سیستم ضدموشکی جدیدی را در آمریکا مستقر کند. در عوض، دولت بوش با موضوعاتی همچون درگیری در جنگ عراق و افغانستان مواجه شد که هرگز از قبل پیش بینی نشده بود. همین اتفاق ممکن است برای رئیس جمهور بعدی نیز تکرار شود.
برای شروع از عربستان سعودی آغاز می کنیم. با توجه به آشوب جاری در خاورمیانه به ویژه تضعیف برخی از دولت- ملت ها در منطقه و اشاعه افراط گرایی، بروز بحرانی جدی در عربستان دور از انتظار نیست. عربستان همواره با اتکا به درآمدهای نفتی توانسته بر ضعف های سیاسی خود فائق آید و خاندان سلطنتی را به عنوان منبع ثبات در قدرت حفظ کند.
ممکن است این ثبات در آینده ادامه پیدا کند، اما بدون تردید نسبت به گذشته ضعیف تر خواهد شد. با کاهش مداوم قیمت نفت و ورود مجدد ایران به بازار عرضه نفت، عربستان نمی تواند مثل گذشته به درآمدهای نفتی خود تکیه کند.
بدون تردید با استانداردهای هر کشوری که حساب کنیم ذخائر مالی عربستان قابل توجه است، اما از بالا بودن سطح نارضایتی در میان افکار عمومی نیز نباید غافل شد. افزون بر این، عربستان با افزایش تنش ها در منطقه به این نتیجه گیری رسیده است که باید وارد میدان شده و مقابل ایران بایستد.
در گام دوم به ترکیه می رسیم. در گذشته این بازیگر مهم منطقه ای همواره با بحران های اقتصادی و تورم و بعضا با کودتاهای نظامی مواجه بود. علی رغم مشکلات سیاسی و اقتصادی، ترکیه توانست به مدیریت شرایط پرداخته و تصویری مثبت از خود ارائه دهد و حتی درخواست ورود به اتحادیه اروپا را مطرح کند. اگرچه درخواست های این کشور همواره از دستاوردهای آن بیشتر بوده، اما همواره در غرب به عنوان متحدی قابل اعتماد نگریسته شده است.
ترکیه امروز با تمسک به عثمانی گری نوین و تحت قدرت رجب طیب اردوغان از رویه پیشین فاصله گرفته است. ترکیه مخفیانه در خاورمیانه مداخله می کند و حاضر نیست در این زمینه به شفاف سازی بپردازد.
در ابتدا به نظر می رسید که ترکیه قصد دارد از علویان سوریه بشار اسد حمایت کند. پس از آن، با تغییر رویه به حمایت از ائتلاف معارضان برای سرنگونی بشار اسد روی آورد.
اوضاع در عرصه سیاست داخلی ترکیه نیز روز به روز وخیم تر می شود. اختلافات عمیق بر آمده از تفاوت های اجتماعی- تاریخی موجود در ترکیه در دوران رجب طیب اردوغان کمرنگ تر نشده و عملکرد رئیس جمهور نیز نشان داده است که وی توان غلبه بر مخالفان را ندارد. یافتن راه حلی برای بحران سوریه می تواند برای ترکیه نیز مفید واقع شود. بویژه آن که راه حل سیاسی در سوریه می تواند جلوی ورود مهاجران به ترکیه را بگیرد. اما مشکلاتی که ترکیه باید با آنها دست و پنجه نرم کند بیش از این است.
مشکلات متداول عرصه سیاست خارجی نیز ممکن است با درجه های متفاوت و به اشکال مختلف ظهور کند.
کره شمالی و بحران آن یکی از موضوعاتی است که باید به آن توجه کرد. رهبر فعلی آن، کیم جونگ اون از رهبران قبلی خطرناک تر است. اگرچه تمایل کره شمالی به تهدید همسایگان در دوران رهبران قبلی این کشور نیز وجود داشته است. در واقع، پدربزرگ وی کیم ایل سونگ بود که جنگ کره را در 1950 آغاز کرد. اما بی مبالاتی کیم جونگ اون به همراه تلاش های گسترده وی برای افزایش تسلیحات هسته ای می تواند معضل کره شمالی را به موضوعی جدی برای رئیس جمهور آتی آمریکا تبدیل کند.
و در نهایت موضوع چین مطرح است. برای بسیاری از مردم آمریکا تهدید چین در قدرت آن نهفته است. در واقع، علت اصلی نگرانی قدرت چین نیست بلکه ضعف نسبی است که می تواند اقتصاد این کشور را فرا بگیرد و به دنبال آن سایر کشورها را متاثر کند و به بحران بکشاند.
هر یک از نامزدهای فعلی ریاست جمهوری که به کاخ سفید راه پیدا کنند تلاش خود را برای مدیریت این موضوعات به کار خواهند بست، اما پیچیدگی شرایط احتمال بروز اشتباهات را بالا می برد.
* پراجکت سیندیکیت / ترجمه: تحریریه دیپلماسی ایرانی
با این وجود در اغلب موارد بحران هایی که رئیس جمهور جدید را غافلگیر می کند، خارج از انتظار است. زمانی که جورج دبلیو بوش به ریاست جمهوری رسید انتظار می رفت که هزینه های دفاعی کشور را افزایش دهد و سیستم ضدموشکی جدیدی را در آمریکا مستقر کند. در عوض، دولت بوش با موضوعاتی همچون درگیری در جنگ عراق و افغانستان مواجه شد که هرگز از قبل پیش بینی نشده بود. همین اتفاق ممکن است برای رئیس جمهور بعدی نیز تکرار شود.
برای شروع از عربستان سعودی آغاز می کنیم. با توجه به آشوب جاری در خاورمیانه به ویژه تضعیف برخی از دولت- ملت ها در منطقه و اشاعه افراط گرایی، بروز بحرانی جدی در عربستان دور از انتظار نیست. عربستان همواره با اتکا به درآمدهای نفتی توانسته بر ضعف های سیاسی خود فائق آید و خاندان سلطنتی را به عنوان منبع ثبات در قدرت حفظ کند.
ممکن است این ثبات در آینده ادامه پیدا کند، اما بدون تردید نسبت به گذشته ضعیف تر خواهد شد. با کاهش مداوم قیمت نفت و ورود مجدد ایران به بازار عرضه نفت، عربستان نمی تواند مثل گذشته به درآمدهای نفتی خود تکیه کند.
بدون تردید با استانداردهای هر کشوری که حساب کنیم ذخائر مالی عربستان قابل توجه است، اما از بالا بودن سطح نارضایتی در میان افکار عمومی نیز نباید غافل شد. افزون بر این، عربستان با افزایش تنش ها در منطقه به این نتیجه گیری رسیده است که باید وارد میدان شده و مقابل ایران بایستد.
در گام دوم به ترکیه می رسیم. در گذشته این بازیگر مهم منطقه ای همواره با بحران های اقتصادی و تورم و بعضا با کودتاهای نظامی مواجه بود. علی رغم مشکلات سیاسی و اقتصادی، ترکیه توانست به مدیریت شرایط پرداخته و تصویری مثبت از خود ارائه دهد و حتی درخواست ورود به اتحادیه اروپا را مطرح کند. اگرچه درخواست های این کشور همواره از دستاوردهای آن بیشتر بوده، اما همواره در غرب به عنوان متحدی قابل اعتماد نگریسته شده است.
ترکیه امروز با تمسک به عثمانی گری نوین و تحت قدرت رجب طیب اردوغان از رویه پیشین فاصله گرفته است. ترکیه مخفیانه در خاورمیانه مداخله می کند و حاضر نیست در این زمینه به شفاف سازی بپردازد.
در ابتدا به نظر می رسید که ترکیه قصد دارد از علویان سوریه بشار اسد حمایت کند. پس از آن، با تغییر رویه به حمایت از ائتلاف معارضان برای سرنگونی بشار اسد روی آورد.
اوضاع در عرصه سیاست داخلی ترکیه نیز روز به روز وخیم تر می شود. اختلافات عمیق بر آمده از تفاوت های اجتماعی- تاریخی موجود در ترکیه در دوران رجب طیب اردوغان کمرنگ تر نشده و عملکرد رئیس جمهور نیز نشان داده است که وی توان غلبه بر مخالفان را ندارد. یافتن راه حلی برای بحران سوریه می تواند برای ترکیه نیز مفید واقع شود. بویژه آن که راه حل سیاسی در سوریه می تواند جلوی ورود مهاجران به ترکیه را بگیرد. اما مشکلاتی که ترکیه باید با آنها دست و پنجه نرم کند بیش از این است.
مشکلات متداول عرصه سیاست خارجی نیز ممکن است با درجه های متفاوت و به اشکال مختلف ظهور کند.
کره شمالی و بحران آن یکی از موضوعاتی است که باید به آن توجه کرد. رهبر فعلی آن، کیم جونگ اون از رهبران قبلی خطرناک تر است. اگرچه تمایل کره شمالی به تهدید همسایگان در دوران رهبران قبلی این کشور نیز وجود داشته است. در واقع، پدربزرگ وی کیم ایل سونگ بود که جنگ کره را در 1950 آغاز کرد. اما بی مبالاتی کیم جونگ اون به همراه تلاش های گسترده وی برای افزایش تسلیحات هسته ای می تواند معضل کره شمالی را به موضوعی جدی برای رئیس جمهور آتی آمریکا تبدیل کند.
و در نهایت موضوع چین مطرح است. برای بسیاری از مردم آمریکا تهدید چین در قدرت آن نهفته است. در واقع، علت اصلی نگرانی قدرت چین نیست بلکه ضعف نسبی است که می تواند اقتصاد این کشور را فرا بگیرد و به دنبال آن سایر کشورها را متاثر کند و به بحران بکشاند.
هر یک از نامزدهای فعلی ریاست جمهوری که به کاخ سفید راه پیدا کنند تلاش خود را برای مدیریت این موضوعات به کار خواهند بست، اما پیچیدگی شرایط احتمال بروز اشتباهات را بالا می برد.
* پراجکت سیندیکیت / ترجمه: تحریریه دیپلماسی ایرانی