شهدای ایران shohadayeiran.com

کد خبر: ۱۱۴۵۷۷
تاریخ انتشار: ۲۵ فروردين ۱۳۹۵ - ۱۶:۰۲
اخیرا وزارت آموزش و پرورش با تخصصی خواندن درس تعلیمات دینی، ساعات آن را از پیش هم کمتر کرد.
به گزارش شهدای ایران،  «...مامواجهیم با یک حمله ‌همه‌جانبه ‌فرهنگی واعتقادی وسیاسیِ اعلام نشده... .من دارم میبینم چه دارد اتّفاق می‌افتد؛ لشکرفرهنگی دشمن ولشکر سیاسی دشمن با همه ‌ابزارهایی که برایشان ممکن بوده،حمله کرده‌اند به ما برای سست کردن اعتقادات دینی ما، سست کردن اعتقادات سیاسی ما، تقویت نارضایتی‌ها درداخل کشور، جذب جوان ها بخصوص جوان های فعّال واثرگذار درسطوح مختلف برای مقاصد خودشان...»رهبر انقلاب. 13/7/94


اقدام عجیب و قابل تامل وزارت آموزش و پرورش!

بر طبق آمار موجود, نزديك به دويست شبكه ماهواره اي, صدها سايت و شبكه مجازي, كه هر روز بر تعدادشان افزوده مي شود, در حال تضعيف ارزشهاي ديني مردم كشورمان هستند تا اصلي ترين عامل ايستادگي ملت ايران در برابر توطئه هاي كشورهاي غربي, يعني دين را, از افكار و عقايد مردم ما حذف كنند.

بر اساس قانون عقل و منطق، هر كشوري در دنيا وقتي خود را در معرض چنين حمله ای ببيند, به سراغ تقويت همان موضعي مي رود كه دشمنان در صدد تضعيف آن هستند؛ خصوصا اگر آن موضع, بنيان و شاكله اصلي حيات آن اجتماع و عامل وفاق ملي باشد.

با توجه به آن چه ذكر شد انتظار مي رفت در سال هاي اخير با توجه به گسترش روزافزون تهاجم دشمن عليه باورهاي ديني مردم, متوليان عرصه آموزش رسمي كشور, يعني وزارت آموزش و پرورش, توجه ويژه‌اي به آموزش دين در نظام آموزشي كشور داشته باشند و هم از لحاظ كمي و هم كيفي اهتمام ويژه اي به درس دینی نمايند.

اما ظاهرا در اين وزارت خانه اتفاقات ديگري در حال رخ دادن است!

در ماه‌هاي پاياني سال 94 زمزمه‌ها و شايعاتي مبني بر كاسته شدن از ساعات درس تعليمات ديني و قرآن در دوره دوم متوسطه به گوش مي رسيد. شايعاتي كه كم كم رنگ واقعيت به خود گرفت و در سايه غفلت متوليان اين عرصه و نيز در گير و دار فضاي انتخاباتي كشور, قانونی در وزارت آموزش و پرورش به تصويب رسيد كه حجم قابل توجهي از ساعات آموزشي درس تعليمات ديني و قرآن را كاهش مي داد.[1]

بر اساس اين مصوبه, ساعات درس تعليمات ديني و قرآن در پايه دهم از 4 ساعت به 2 ساعت , در پايه يازدهم از 3 ساعت به 2 ساعت و در پايه دوازدهم نيز از از 3 ساعت به 2 ساعت كاهش يابد. يعني در مجموع ساعات اين درس در مقطع دوم دبيرستان از 10ساعت به 6 ساعت يعني حدودا به نصف كاهش مي يابد.

اين مصوبه سوالات و ابهامات جدي را به دنبال خود دارد كه اصلي ترين آن اين است كه كاهش ساعات درس تعليمات ديني و قرآن، آن هم در مقطعي كه دانش آموزان به دليل شرايط سني, در معرض بيشترين سوالات و شبهات هستند, در كدامين جبهه مبارزه با تهاجم دشمن قابل تعريف است؟!

كاش وزارت آموزش و پرورش كه به دليل غفلت خود, تاكنون به وظيفه خود در قبال تقويت جايگاه درس ديني در مدارس كمكي نكرده بود و با وجود سيل شبهات وارد شده به ذهن دانش آموزان, گام مفیدی جهت افزايش ساعات اين درس و بهبود شرايط تدريس آن برنداشته بود, حداقل در همان خواب غفلت خود باقي مي ماند تا ساعات موجود حفظ مي شد؛ نه اين كه طرحي ارائه دهد كه در نهايت به تضعیف تربیت دینی دانش آموزان منجر شود.

اختصاص تنها دو ساعت به درس تعليمات ديني و قرآن از مجموع 35 ساعت آموزشي در هفته, عملا موجب مي شود كه اين درس در لابه لاي دروس ديگر كه 33ساعت از وقت آموزشي را به خود اختصاص داده اند, گم شود و نه اين درس و نه دبيران آن جايگاه مناسبي در نظام آموزشي كشور نداشته باشند. علاوه بر اين، هر كس كه اندكي با بحث تدريس در مدارس آشنايي داشته باشد به خوبي مي داند كه درسي كه هم وظيفه آموزش دين و هم آموزش قرآن را تنها در دو ساعت آموزشي بر عهده دارد عملا از عهده اين وظيفه بر نخواهد آمد و از اين رو آموزش قرآن به طور كامل از برنامه درسي حذف خواهد شد و آموزش معارف دين نيز لطمه اي جدي خواهد خورد .

با توجه به اینکه چنین اتفاق بزرگی در آموزش و پرورش در حال وقوع است اعتراضی شنیده نمی شود و ظاهرا همه چیز مرتب است.[2]در این میان برخی افراد آگاه به این مساله اعتراض داشتند که با پاسخ های قابل توجهی مواجه می شوند که بسیار شنیدنی است؛ این پاسخ ها عبارتند از:

1. درس تعليمات دینی و قرآن موضوعی تخصصی است و نیازی نیست همه دانش آموزان به مقدار فراوان (ده ساعت در طول سه سال دوره متوسطه دوم!) به آن بپردازند و شش ساعت برای آن کفایت می کند.

در پاسخ باید گفت این نوع نگرش به درس دینی و مفاهیم دینی سکولار نگریستن به مساله است؛ به این نحو که مسائل دینی امری حاشیه ای است و هر کس مایل است اطلاعات دینی داشته باشد می تواند به صورت تخصصی در حوزه یا دانشگاه به آن بپردازد. در این نگاه، درس دینی ارزشی بسیار کمتر از ریاضی و فیزیک و شیمی دارد چرا که این درسها چندین برابر دینی وقت می گیرند و کسی هم به آنها نمی گوید درس تخصصی ولی باید به درس دینی تخصصی گفته شود تا فقط بخشی بسیار  اندک جامعه به آن مشغول شوند.

حال باید پرسید اگر وزارت آموزش و پرورش، آموزش دین به دانش آموزان را امری تخصصی بداند که وظیفه اش نیست (اتفاقی که قبل از انقلاب نیز نیفتاد) کدام نهاددر جامعه ، مسئول تربیت دینی دانش آموزان است. آیا امید می رود دانش آموزی که با هجمه عظیم فرهنگی و شبهات دینی مواجه است جان سالم به در برد و دیندار بماند؟

2.  گفته می شود اگرچه ساعات درس تعليمات ديني و قرآن كم شده است اما قرار است بخشي از محتواي اين درس را ساير دروس بر عهده گيرند؛ دروسي مانند «فکر و سواد رسانه‌ای»، «سلامت و بهداشت»، «انسان و محیط زیست»، «مدیریت خانواده» و «سبک زندگی»و...

در پاسخ به این توجیه باید گفت:

اولا با نگاهي به سوابق اعضاي شوراي تاليف و برنامه ريزي كتابهای مذکور به خوبي مشخص مي شود كه كار تاليف كتابهايي مذکور بر عهده كساني است كه هيچ تخصصي در عرصه آموزش مسائل ديني ندارند, بلكه تخصص اصلي آنها برنامه ريزي آموزشي,‌روانشناسي و... است. اين مساله نشان مي دهد كه در حقيقت وظيفه اصلي اين كتابها آموزش برخي مهارت هاي اجتماعي است نه آموزش دين.

ثانيا دبيراني كه اين قبيل كتاب ها را در مدارس تدريس مي كنند دبير ديني نيستند و لذا با فرض ورود برخي مفاهيم ديني به اين كتابها بايستي به اين نكته توجه كنيم كه سپردن آموزش موضوعات ديني به دبير غير مرتبط پيامدهاي نامطلوبي به همراه خواهد داشت.

ثالثا تجربه تدريس كتابهايي همچون سبك زندگي در دوره اول متوسطه به خوبي نشان  مي دهد كه اين قبيل درس ها به دليل نبود دبيران آموزش ديده و متخصص و نيز ضعف محتوايي كتابها, بيشتر به حياط خلوت دروس تخصصي ديگر تبديل مي شوند و مدارس از ساعات آن ها براي آموزش دروسي مانند رياضي استفاده مي كنند و خواندن كتاب به خود دانش آموزان سپرده مي شود. اين موضوع كه متاسفانه در اكثر مدارس كشور  قابل بررسي و مشاهده است به خوبي بيانگر اين نكته است كه سپردن وظيفه آموزش برخي مفاهيم ديني به اين كتابها عملا به معناي عدم تدريس اين مفاهيم و پايمال كردن آن ها است.

با توجه به آنچه گفته شد, به نظر مي رسد پاسخي كه در توجيه كاسته شدن از ساعات درس تعليمات ديني و قرآن داده مي شود, اگرچه ظاهري موجه دارد اما با دقت در واقعيت مساله, به خوبي روشن مي شود كه اين پاسخ در حقيقت براي سرپوش گذاشتن بر طرحي است كه حتي رژيم شاهنشاهي نيز به دليل ترس از عواقب آن, جرأت انجام آن را نداشت, اما متاسفانه امروزه برخي به راحتي و بي هيچ واهمه اي در حال اجراي آن هستند.

عبدالله امیدپور: كارشناس مسائل تربيتي

 

[1]مصوبه جلسه 923 شورای عالی آموزش و پرورش:

http://www.medu.ir/portal/home.php?ocode=100010876&block=news&id=49534

[2]تاکنون تنها کسی که به این مساله اشاره کرده است آقای فرشیدی وزیر اسبق آموزش و پرورش است:

http://www.farsnews.com/printable.php?nn=13941220000372

 
*فرهنگ‌نیوز
نظر شما
(ضروری نیست)
(ضروری نیست)
آخرین اخبار