معاون نیروی انسانی ارتش گفت:اگر صیاد رفت، دانشگاههای امام علی (ع) ارتش، دانشگاه امام حسین (ع) سپاه و دانشگاه نیروی انتظامی مملو از صیاد شده است.
به گزارش شهدای ایران به نقل از ایسنا، امیر سرتیپ حسن سیفی معاون نیروی انسانی ارتش در مراسم گرامیداشت سپهبد شهید علی صیاد شیرازی که شامگاه گذشته (23 فروردین ماه) در برج میلاد برگزار شد در سخنانی گفت: اگر بخواهیم تصویر شفافی از صیاد ارائه کنیم بسیار دشوار است چرا که او یک عارف آگاه، فرمانده توانا، استاد نیرومند در کلاس درس، طراح جنگ، دشمنشناس قوی، فرماندهای ولایی و فیلسوفی آگاه بود. زندگی عملیاتی، فرماندهی و استادی او را باید در سه وجه تمایز اقدام صیاد، روش صیاد و شیوه صیاد خلاصه کنیم.
وی افزود: اقدام صیاد این بود که در کارهایش چه پنهان و چه آشکارا رضایت امام زمان (عج) را کسب کند و برای همین روشاش را به بهترین صورت انتخاب میکرد. چه چیز بهتر از اینکه وقتی به شهادت رسید بوسه نایب امام زمان (عج) در تابوتش نشست.
این فرمانده ارتشی گفت:اگر صیاد رفت، دانشگاههای امام علی (ع) ارتش، دانشگاه امام حسین (ع) سپاه و دانشگاه نیروی انتظامی مملو از صیاد شده است.
در ادامه این مراسم مهدی چمران عضو شورای شهر تهران نیز در سخنانی گفت: مردان بزرگی همچون صیاد هر چه مقامشان بالاتر میرود تواضعشان در مقابل مردم عادی بیشتر خواهد شد. من صیاد را پیش از انقلاب و از طریق شهید اقارب پرست میشناختم، اما او را ندیده بودم تا اینکه در جریان درگیریهای کردستان روزی به ساختمان نخست وزیری آمد تا با شهید چمران گفتوگو کند. در روی پلهها صیاد با شهید چمران ملاقات کرد. آن زمان درجهاش سروانی بود و از اصفهان آمده بود. خودش را معرفی کرد و من نیز به برادرم گفتم که از دوستان مسلمان و مبارز انقلابی قبل از انقلاب است. شهید چمران، صیاد را به آغوش کشید و صیاد نیز موضوع آمدنش را بیان کرد چون برخی از افراد در رابطه با مسئله کردستان موضوعاتی را مطرح کرده بودند.
شهید چمران به صیاد گفت من حرفی ندارم اما در همین حال میخواهم به سردشت بروم. خودت همراه من بیا. آن زمان آقای رحیم صفوی نیز همراهشان بود. ابتدا به ارومیه و از آنجا به سردشت رفتند. در جریان این حضور شهید صیاد در کمین ضد انقلاب افتاده بود که یک شبانهروز توانسته بود با آنها مقابله کند. پس از آن به سردشت آمد و گفت من تازه جنگ واقعی را درک کردم و از آن به بعد یکی از دوستان صمیمی شهید چمران شد به گونهای که گاهی شبها همراه یکدیگر ساعتها مینشستند و برنامهها را تنظیم میکردند.
چمران در خاطره دیگری بیان کرد: پس از فتح تپههای اللهاکبر، شهید چمران برای ارائه مطالبی به محضر امام (ره) رفت. آن زمان آقای هاشمی رفسنجانی و آقای معادیخواه نیز که نماینده مجلس بود به محضر امام (ره) آمدند و از ایشان عذرخواهی کردند و گفتند که میخواهیم صیاد شیرازی را که آن زمان یک سرگرد بود فرمانده عملیات غرب کنید. امام (ره) فرمودند که من بنا ندارم دخالت کنم. دو مرتبه دیگر این موضوع را یادآور شدند و امام (ره) هر سه مرتبه نیز همین جمله را گفتند. پس از آن آقای ظهیرنژاد که آن زمان فرمانده نیروی زمینی ارتش بود از این موضوع آگاه شدند و شهید صیاد فرمانده عملیات غرب شد.
به گزارش ایسنا، در بخش دیگر این مراسم سردار داود غیاثیراد خاطرهای از حضور شهید صیاد در ارتفاعات قنطره در شمال غرب کشور را روایت کرد.
در این مراسم جمعی از فرماندهان سپاهی و معاونان ارتش جمهوری اسلامی ایران حضور داشتند.
وی افزود: اقدام صیاد این بود که در کارهایش چه پنهان و چه آشکارا رضایت امام زمان (عج) را کسب کند و برای همین روشاش را به بهترین صورت انتخاب میکرد. چه چیز بهتر از اینکه وقتی به شهادت رسید بوسه نایب امام زمان (عج) در تابوتش نشست.
این فرمانده ارتشی گفت:اگر صیاد رفت، دانشگاههای امام علی (ع) ارتش، دانشگاه امام حسین (ع) سپاه و دانشگاه نیروی انتظامی مملو از صیاد شده است.
در ادامه این مراسم مهدی چمران عضو شورای شهر تهران نیز در سخنانی گفت: مردان بزرگی همچون صیاد هر چه مقامشان بالاتر میرود تواضعشان در مقابل مردم عادی بیشتر خواهد شد. من صیاد را پیش از انقلاب و از طریق شهید اقارب پرست میشناختم، اما او را ندیده بودم تا اینکه در جریان درگیریهای کردستان روزی به ساختمان نخست وزیری آمد تا با شهید چمران گفتوگو کند. در روی پلهها صیاد با شهید چمران ملاقات کرد. آن زمان درجهاش سروانی بود و از اصفهان آمده بود. خودش را معرفی کرد و من نیز به برادرم گفتم که از دوستان مسلمان و مبارز انقلابی قبل از انقلاب است. شهید چمران، صیاد را به آغوش کشید و صیاد نیز موضوع آمدنش را بیان کرد چون برخی از افراد در رابطه با مسئله کردستان موضوعاتی را مطرح کرده بودند.
شهید چمران به صیاد گفت من حرفی ندارم اما در همین حال میخواهم به سردشت بروم. خودت همراه من بیا. آن زمان آقای رحیم صفوی نیز همراهشان بود. ابتدا به ارومیه و از آنجا به سردشت رفتند. در جریان این حضور شهید صیاد در کمین ضد انقلاب افتاده بود که یک شبانهروز توانسته بود با آنها مقابله کند. پس از آن به سردشت آمد و گفت من تازه جنگ واقعی را درک کردم و از آن به بعد یکی از دوستان صمیمی شهید چمران شد به گونهای که گاهی شبها همراه یکدیگر ساعتها مینشستند و برنامهها را تنظیم میکردند.
چمران در خاطره دیگری بیان کرد: پس از فتح تپههای اللهاکبر، شهید چمران برای ارائه مطالبی به محضر امام (ره) رفت. آن زمان آقای هاشمی رفسنجانی و آقای معادیخواه نیز که نماینده مجلس بود به محضر امام (ره) آمدند و از ایشان عذرخواهی کردند و گفتند که میخواهیم صیاد شیرازی را که آن زمان یک سرگرد بود فرمانده عملیات غرب کنید. امام (ره) فرمودند که من بنا ندارم دخالت کنم. دو مرتبه دیگر این موضوع را یادآور شدند و امام (ره) هر سه مرتبه نیز همین جمله را گفتند. پس از آن آقای ظهیرنژاد که آن زمان فرمانده نیروی زمینی ارتش بود از این موضوع آگاه شدند و شهید صیاد فرمانده عملیات غرب شد.
به گزارش ایسنا، در بخش دیگر این مراسم سردار داود غیاثیراد خاطرهای از حضور شهید صیاد در ارتفاعات قنطره در شمال غرب کشور را روایت کرد.
در این مراسم جمعی از فرماندهان سپاهی و معاونان ارتش جمهوری اسلامی ایران حضور داشتند.