آیتالله جوادی آملی در جمع هنرمندان و مدیران حوزه هنری با اشاره به این كه بلنداندیشان به مرحله متعالی هنر میرسند، گفت: هنر اگر به سطح عقلانی و بالا بیاید، سینما و تئاتر را ارتقا میدهد.
به گزارش شهدای ایران به نقل از ستاد خبری هفته هنر انقلاب اسلامی، در چهارمین روز از هفته هنر انقلاب اسلامی، جمعی از مدیران حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی و هنرمندان انقلاب برای دیدار با مراجع عظام تقلید راهی قم شدند. در این سفر كه از صبح امروز دوشنبه 23 فروردین آغاز شد، ابتدا هنرمندان و مدیران حوزه هنری پس از زیارت حرم حضرت معصومه (س) در بیت آیتالله فاضللنكرانی حضور یافتند. در ادامه و پس از اقامه نماز جماعت به امامت آیتالله جوادی آملی، هنرمندان و مدیران حوزه هنری به دیدار این مرجع تقلید رفتند.
بنا بر این گزارش، در این دیدار محسن مومنیشریف با تسلیت شهادت امام هادی (ع) گفت: بهانه حضور ما به مناسبت هفته هنر انقلاب و در سالروز شهادت شهید آوینی است و هدف ما این است كه تعاملی نسبت به دستاوردهای هنر انقلاب داشته باشیم و بتوانیم به اهدافمان برسیم، هرچند در حوزههای دیگر به كارنامه انقلاب اسلامی نگاه میشود اما درباره هنر كار ما تاسیسی بوده است.
مومنی شریف ادامه داد: افرادی كه در تاریخ هنر تحقیق كردهاند، معتقدند كه گونههای مختلف هنر برای مناسك دینی ایجاد شده است. طی این چندین سال بین دین و هنر فاصلهای ایجاد شده كه حتی در مواردی نیز در تقابل با هنر قرار گرفته است. انقلاب اسلامی این فرصت را به وجود آورد و امروز شاهد مكتب ادبی-هنری انقلاب اسلامی هستیم كه نوع نگاهمان را به هستی و آینده متفاوت میكند. در آثاری كه با این دیدگاه تولید میشود، این نوع نگاه دیده خواهد شد. خوشبختانه در كنار پیشكسوتان، نسل قابل توجهی از جوانان حرفهای و با پایههای محكم اعتقادی به پیش میروند و امیدوارم بتوانیم از این راه پرپیچ خم و پر لغزش به درستی عبور كنیم.
اگر عینك هنری روی چشم بگذاریم همه چیز را زیبا میبینیم
در ادامه این مراسم آیتالله عبدالله جوادی آملی با تسلیت سالروز شهادت امام هادی (ع) در تعریف هنر از دیدگاه قرآن گفت: قرآن كریم جهان با هنر و زیبایی بررسی كرده است و این چنین میفرماید كه خداوند جهان را زیبا ساخته است. اگر عینك هنری روی چشم بگذاریم همه چیز را زیبا میبینیم. برخی كه بین زن و مرد تفاوتی قائل نیستند به بیراهه میروند. حقیقت انسان به جان اوست. جان نه مذكر است، نه مونث. هنر، زن و مرد، شرقی و غربی و نو و كهنه ندارد و كسانی كه بلنداندیش باشند به مرحله متعالی آن میرسند.
وی در ادامه گفت: هنر آن است كه انسان در مصاف مرگ، مرگ را بمیراند. افراد بسیاری در عرصه شعر حضور داشتند و برخی از این اشعار جاودانه شد. مولوی و حافظ به اندازهای معقول را تنزل دادند كه به قوه تخیل بیاید و از مسیر صحیح به حس انتقال دادند. هنر آن است كه انسان معقول داشته باشد و از مسیر صحیح آن را تحویل حس بدهد و پس از آن ، آن را به جامعه هنر انتقال دهد. اگر دست ادیبی پر باشد و معقول و ذوق هنری در او نهفنه باشد، آن را در حد فكر و خیال میآورد و در این صورت سینما بازی و بازیگری نیست بلكه تبدیل به درس حكمت میشود. لعب را از این جهت بازی نامیدند كه كسی را سیر نمیكند.
اگر انسان بتواند واقعیت و حقیقت را ببیند، هنرمند است
این فیلسوف و فقیه اندیشمند با اشاره به داستان سیمرغ عطار نیشابوری عنوان كرد: این داستان میتواند توحید را در قالب هنر به خوبی ترسیم كند. برخی نقاش خوبی هستند و معقول را با ترسیم كردن به خوبی نشان میدهند. برخی خواننده خوبی هستند و معقول را به گوش میرسانند و خوانندهای كه شعر را خوب میخواند هم لذت سامعه و هم عاقله را برطرف میكند، همچنان كه شعر خوب نیاز عاقله و شنوایی تامین میكند.
آیتالله جوادی آملی افزود: آنهایی كه دستشان پر است، معقول را تنزل میدهند. با نظم و نثر و خطاطی این قانون حاكم بود اما با پیشرفت هنرهای تجسمی امكان محدود كردن معقول به وجود آمد. اگر مرگ به معنای آخر خط و پوسیدن بود، چندان تلاش برای هنر لازم نبود و به هنر در حد بازی بسنده میشد اما مرگ از پوست به در آمدن است و اگر اینطور باشد، با ابدیتمان همراه هستیم. اگر ابدی هستیم، باید توشه ابدی داشته باشیم كه این توشه، هنر عاقلانه است. مولوی میگوید هنر در عرفان است، نه حكمت و فلسفه. اگر در محدوده هنر بودیم و توانستیم جامعه را پرنیانی كنیم، این تبدیل به هنر می شود و هنر را محسوس كردیم. اما اگر متخیل را محسوس كردیم، تبدیل به بازی میشود.
وی ادامه داد: اگر انسان بتواند واقعیت و حقیقت را ببیند، هنرمند است. امام رضا(ع) میفرمایند: یكدیگر را ترك نكنیم و به دیدار هم برویم چرا كه وقتی در كنار یكدیگر قرار میگیرید، احادیث ما را نقل خواهید كرد. همه ما شنیدیم كه سنگ روی سنگ بند نمیشود و نیازمند ملات نرم هستیم و آن ملات نرم عاطفه است كه اگر اینطور باشد جامعه یكسان میشود و این بهترین تاثیر را روی جامعه هنرمند میگذارد. اگر حتی رهبر علی ابن ابیطالب (ع) باشد، مادامی كه هنر انعطاف در جامعه نباشد، بی فایده است. جامعه هنرمند باید این عاطفه را داشته باشد و بازی را به هنر تبدیل كند و هنر را در بخشهای گوناگون جامعه تزریق كند. هنر حرف اول را میزند چون با دل سروكار دارد. علت تاثیرگذاری شعر، تامین خواستههای درونی است.
وی در بخش دیگری از سخنان خود اظهار داشت: هنر اگر به سطح عقلانی و بالا بیاید، سینما و تئاتر را ارتقا میدهد و كسی را بیخود نمیرنجاند. ما با عاطفه و ادب زندگی میكنیم و اگر این عاطفه و ادب به وسیله شما بزرگواران به جامعه تزریق شود، كشورمان نورانی خواهد شد.
بنا بر این گزارش، در این دیدار محسن مومنیشریف با تسلیت شهادت امام هادی (ع) گفت: بهانه حضور ما به مناسبت هفته هنر انقلاب و در سالروز شهادت شهید آوینی است و هدف ما این است كه تعاملی نسبت به دستاوردهای هنر انقلاب داشته باشیم و بتوانیم به اهدافمان برسیم، هرچند در حوزههای دیگر به كارنامه انقلاب اسلامی نگاه میشود اما درباره هنر كار ما تاسیسی بوده است.
مومنی شریف ادامه داد: افرادی كه در تاریخ هنر تحقیق كردهاند، معتقدند كه گونههای مختلف هنر برای مناسك دینی ایجاد شده است. طی این چندین سال بین دین و هنر فاصلهای ایجاد شده كه حتی در مواردی نیز در تقابل با هنر قرار گرفته است. انقلاب اسلامی این فرصت را به وجود آورد و امروز شاهد مكتب ادبی-هنری انقلاب اسلامی هستیم كه نوع نگاهمان را به هستی و آینده متفاوت میكند. در آثاری كه با این دیدگاه تولید میشود، این نوع نگاه دیده خواهد شد. خوشبختانه در كنار پیشكسوتان، نسل قابل توجهی از جوانان حرفهای و با پایههای محكم اعتقادی به پیش میروند و امیدوارم بتوانیم از این راه پرپیچ خم و پر لغزش به درستی عبور كنیم.
اگر عینك هنری روی چشم بگذاریم همه چیز را زیبا میبینیم
در ادامه این مراسم آیتالله عبدالله جوادی آملی با تسلیت سالروز شهادت امام هادی (ع) در تعریف هنر از دیدگاه قرآن گفت: قرآن كریم جهان با هنر و زیبایی بررسی كرده است و این چنین میفرماید كه خداوند جهان را زیبا ساخته است. اگر عینك هنری روی چشم بگذاریم همه چیز را زیبا میبینیم. برخی كه بین زن و مرد تفاوتی قائل نیستند به بیراهه میروند. حقیقت انسان به جان اوست. جان نه مذكر است، نه مونث. هنر، زن و مرد، شرقی و غربی و نو و كهنه ندارد و كسانی كه بلنداندیش باشند به مرحله متعالی آن میرسند.
وی در ادامه گفت: هنر آن است كه انسان در مصاف مرگ، مرگ را بمیراند. افراد بسیاری در عرصه شعر حضور داشتند و برخی از این اشعار جاودانه شد. مولوی و حافظ به اندازهای معقول را تنزل دادند كه به قوه تخیل بیاید و از مسیر صحیح به حس انتقال دادند. هنر آن است كه انسان معقول داشته باشد و از مسیر صحیح آن را تحویل حس بدهد و پس از آن ، آن را به جامعه هنر انتقال دهد. اگر دست ادیبی پر باشد و معقول و ذوق هنری در او نهفنه باشد، آن را در حد فكر و خیال میآورد و در این صورت سینما بازی و بازیگری نیست بلكه تبدیل به درس حكمت میشود. لعب را از این جهت بازی نامیدند كه كسی را سیر نمیكند.
اگر انسان بتواند واقعیت و حقیقت را ببیند، هنرمند است
این فیلسوف و فقیه اندیشمند با اشاره به داستان سیمرغ عطار نیشابوری عنوان كرد: این داستان میتواند توحید را در قالب هنر به خوبی ترسیم كند. برخی نقاش خوبی هستند و معقول را با ترسیم كردن به خوبی نشان میدهند. برخی خواننده خوبی هستند و معقول را به گوش میرسانند و خوانندهای كه شعر را خوب میخواند هم لذت سامعه و هم عاقله را برطرف میكند، همچنان كه شعر خوب نیاز عاقله و شنوایی تامین میكند.
آیتالله جوادی آملی افزود: آنهایی كه دستشان پر است، معقول را تنزل میدهند. با نظم و نثر و خطاطی این قانون حاكم بود اما با پیشرفت هنرهای تجسمی امكان محدود كردن معقول به وجود آمد. اگر مرگ به معنای آخر خط و پوسیدن بود، چندان تلاش برای هنر لازم نبود و به هنر در حد بازی بسنده میشد اما مرگ از پوست به در آمدن است و اگر اینطور باشد، با ابدیتمان همراه هستیم. اگر ابدی هستیم، باید توشه ابدی داشته باشیم كه این توشه، هنر عاقلانه است. مولوی میگوید هنر در عرفان است، نه حكمت و فلسفه. اگر در محدوده هنر بودیم و توانستیم جامعه را پرنیانی كنیم، این تبدیل به هنر می شود و هنر را محسوس كردیم. اما اگر متخیل را محسوس كردیم، تبدیل به بازی میشود.
وی ادامه داد: اگر انسان بتواند واقعیت و حقیقت را ببیند، هنرمند است. امام رضا(ع) میفرمایند: یكدیگر را ترك نكنیم و به دیدار هم برویم چرا كه وقتی در كنار یكدیگر قرار میگیرید، احادیث ما را نقل خواهید كرد. همه ما شنیدیم كه سنگ روی سنگ بند نمیشود و نیازمند ملات نرم هستیم و آن ملات نرم عاطفه است كه اگر اینطور باشد جامعه یكسان میشود و این بهترین تاثیر را روی جامعه هنرمند میگذارد. اگر حتی رهبر علی ابن ابیطالب (ع) باشد، مادامی كه هنر انعطاف در جامعه نباشد، بی فایده است. جامعه هنرمند باید این عاطفه را داشته باشد و بازی را به هنر تبدیل كند و هنر را در بخشهای گوناگون جامعه تزریق كند. هنر حرف اول را میزند چون با دل سروكار دارد. علت تاثیرگذاری شعر، تامین خواستههای درونی است.
وی در بخش دیگری از سخنان خود اظهار داشت: هنر اگر به سطح عقلانی و بالا بیاید، سینما و تئاتر را ارتقا میدهد و كسی را بیخود نمیرنجاند. ما با عاطفه و ادب زندگی میكنیم و اگر این عاطفه و ادب به وسیله شما بزرگواران به جامعه تزریق شود، كشورمان نورانی خواهد شد.