اولاً: مقام معظم رهبري ايشان را عِدل آيتالله مشكيني قرار دادند و فرمودند: آيتالله مشكيني و آيتالله جنتي شخصيتهاي بيبديل انقلاب هستند. سوابق علمي آيتالله جنتي هم به عنوان يكي از علما ومدرسين حوزه قم كاملاً روشن است. ثانياً: ايشان جزو پيشگامان انقلاب و از شاگردان حضرت امام هستند كه بيانيه مرجعيت ايشان را در سال 1341 امضا كردند، يعني ايشان در آن سال به عنوان يك عالم فاضل و مطرح، بيانيه صادر كردند كه: مردم از آيتاللهالعظمي خميني تقليد كنيد! يشان چنين سابقهاي دارد. سوابق زندان، تبعيد و مبارزاتشان در دوران انقلاب و خدماتشان بعد از انقلاب، بر كسي پوشيده نيست.
به گزارش شهدای ایران، آيتالله دكتر محسن حيدري ازروحانيون نامدار و فعال شهر اهواز و از نمايندگان استان خوزستان در مجلس خبرگان رهبري است. وي در برابرفتنه سال 88، مواضعي شفاف و صريح داشت و به همين دليل نيز از سوي بقاياي اين جريان در انتخابات اخير، فراوان مورد هجمه قرار گرفت. با اين حال مردم خوزستان به اين هياهوي پوچ وقعي ننهادند و در انتخابات پنجمين دوره مجلس خبرگان، بارديگر و با آراي بالا او را به نمايندگي خويش انتخاب كردند. با ايشان درباره زمينهها و پيامدهاي انتخابات اخير خبرگان گفت و شنودي انجام دادهايم كه نتيجه آن را پيش روي داريد.
انتخابات مجلس خبرگان با تمام فراز و نشيبهايش به پايان رسيد. ارزيابي شما از اين انتخابات و تركيب نمايندگاني كه دراين دوره به مجلس راه يافتند، چيست؟ بهويژه اينكه برخي عناصر و جريانات، چون احساس ميكردند تصميم خبرگان در اين دوره ممكن است سرنوشتساز باشد، تصميم داشتند تركيب خبرگانِ را تغيير دهند و كساني را به مجلس خبرگان بفرستند كه از همفكران خودشان باشند. متأسفانه با جنگ روانياي هم كه در انتخابات اخير به راه انداختند، مانع از ورود عدهاي از بزرگان به مجلس خبرگان شدند، اما در عين حال به نظر ميرسد به اهدافشان نرسيدهاند. جنابعالي دراين باره چه تحليلي داريد؟
بسماللهالرحمنالرحيم. الحمدلله رب العالمين وصلي الله علي محمد وآله الطاهرين(ع). بحمدالله انتخابات دوره پنجم مجلس خبرگان رهبري تمام شد و بر اساس اطلاعات ناقصي كه تا به حال به دست آوردهايم ـ اينكه عرض ميكنم ناقص به اين دليل است كه برخي از افراد را از نزديك نميشناسيم و موضع آنها را نميدانيم، اما ذكر خيرشان را شنيدهايم ـ دوره پنجم ولاييتر و انقلابيتر ازدوره قبل است و اينگونه پيشبيني ميشود كه مواضع انقلابيتر و ولاييتري را نيز اتخاذ خواهد كرد. خود دوره چهارم هم، الحمدلله در مجموع ولايي و انقلابي بود و حداقل دو سوم اعضاي آن، عليه فتنه سال 88، مواضع صريحي داشتند و در تمامي مراحل در كنار مقام معظم رهبري بودند. آنان در جلسات سخنان قاطع و كوبندهاي را عليه فتنه و حاميان آن بيان ميكردند و مهم تر از همه اينكه يكي از حاميان فتنه را از كرسي رياست به زير كشيدند! در اسفند 1393 هم كه يكي از همان حاميان فتنه خواست كه دوباره كانديدا شود، با عدم اقبال مواجه شد، بنابراين دوره چهارم مجلس خبرگان، امتحان بسيار خوبي پس داد و حتي مقام معظم رهبري از آن به عنوان يكي از مهمترين ادوار كه آثار، خيرات و بركات زيادي داشت و منشاء تحولات مهمي بود ياد كردند. پيشبيني ميكنيم دوره پنجم انشاءالله وضعيت بهتري از دوره چهارم هم خواهد داشت، بنابراين رؤياها و خيالاتي كه دشمنان خارجي يا كساني كه درداخل همسوي آنها هستند در سر ميپرورانند، قطعاً به نفع آنان تعبير نخواهد شد.
در اين دوره از سوي دنبالهرویها آقايهاشمي تلاش فراواني شد تا كساني كه عليه فتنه 88 مواضع صريح و قاطعي داشتند، از پنجمين دوره مجلس خبرگان حذف شوند. جنابعالي يكي از كساني بوديد كه بسيار صريح و واضح عليه فتنه موضع ميگرفتيد. آيا در حوزه انتخابيهتان عليه شما تبليغات منفي وجود داشت يا خير؟
بله، آنها در اينجا هم خواستند تبليغاتي را شروع كنند، اما وقتي با عكسالعمل شديد مردمي مواجه شدند، ديدند به صلاحشان نيست ادامه بدهند. بعضي از افراد خواستند در فضاي مجازي شبههافكني يا تشكيك كنند، كه با موج شديد مخالف در خود فضاي مجازي روبهرو ميشدند...
با وجود اينكه اينها در فضاي مجازي جولان بيشتري ميدهند، ولي آنجا هم موفق نشدند؟
همينطور است. يا مثلاً وقتي در بعضي از اماكن رفتند و از اشخاص ديگري حمايت كردند، مردم به صورت صريح با آنها مقابله كردند و بهخصوص از بنده و آقاي كعبي كه در قبال فتنه مواضع بسيار صريحي داشتيم، حمايت كردند و آنها فهميدند كساني كه صراحتاً در برابر فتنه ايستادند، مورد حمايت اكثريت مردم هستند.
در حال حاضر اينها اقدام به كيفيتبندي آرا كردهاند. به اين ترتيب كه تهرانيها چون به ما رأي دادهاند توسعه يافته و شهرستانيها چون به ديگران رأي دادهاند توسعه نيافته هستند كه اين در واقع نوعي توهين به مردم است. ارزيابي شما چيست؟
اين تحليل درست در مقابل تحليل امامخميني(ره) است. امام در مقام ارزشگذاري و ترجيح طبقات مستضعف و مستكبر و يا به اصطلاح كوخنشين با كاخنشينها، ارزش را به مناطق محروم و به قول اينها توسعه نيافته ميداد و ميفرمود: اينها ولينعمت ما هستند، در انقلاب پيشقدم بودند و در دفاع مقدس شهيد دادند، و الا مرفهها و كاخنشينها كي در انقلاب پيشقدم بودند؟ كي در دفاع مقدس فداكاري كردند؟ امكان دارد در بين آنها هم افرادي انقلابي و فداكار پيدا شده باشد، اما اكثريت افرادي كه در خط انقلاب و ارزشها هستند، همين افراد به قول آنها توسعه نيافته هستند. بنابراين تحليل اينها درست در مقابل تحليل امام خميني و امام خامنهاي و از همه مهمتر تحليل اميرالمؤمنين(ع) است. اميرالمؤمنين(ع) در فرماني كه براي مالك اشتر صادر كردند، فرمودند: به طبقات زيرين و به قول اينها توسعه نيافته، توجه بيشتري داشته باشيد، چون اينها اصل جامعه هستند و مفهوم و نتايج حكومت اسلامي، در اينجاهاست كه شكل ميگيرد. يعني طبقات پايين جامعه مورد نظر اميرالمؤمنين(ع) بودند و نه طبقات مرفه جامعه و لذا اين تحليل اينها، با هيچ اصل اسلامي و انساني سازگاري ندارد مثل بسياري ديگر از حرفهايشان.
يكي از پديدههاي غير اخلاقي در تبليغات اين دوره از انتخابات- كه مسلماً در تاريخ ثبت خواهد شد- اين بود كه آقايهاشمي رفسنجاني به عنوان يك روحاني باسابقه و انقلابي، رسماً در شبكههاي مجازي وابسته به خود اعلام ميكرد كرد كه مثلاً به زيد، عمر و بكر رأي ندهيد و در تقابل با سه، چهار روحاني انقلابي ديگر كه سوابقي روشن در انقلاب و نظام داشتند، به چنين شيوههايي متوسل شد. به نظر شما موضعگيري يك روحاني عليه روحانيون ديگر آن هم بدين شكل، در اذهان مردم چه تأثيري خواهد داشت؟
تمايلي به سخن گفتن درباره جزئيات رفتارهاي ايشان را ندارم، اما فيالجمله عرض ميكنم كه اگر ايشان با اين روش در تهران جواب مثبت گرفت، ولي در استانهاي ديگر، از جمله در استان ما جوابي كاملاً منفي گرفت. يعني دو نفري كه مبغوض ايشان بودند بالاترين رأي را بعد از نفر اول آوردند و نفري كه مورد تأييد ايشان بود آخر شد. در خوزستان نتيجه عكس داد.
رفتار سياسي ايشان را چگونه ارزيابي ميكنيد؟ مخصوصاً در مقام رقابت؟
بيشك رفتار آقايهاشمي دور از شأن روحانيت است. در واقع ايشان حالت انتقامگيري پيدا كرده است كه كسي را كه در خط او نيست و به مذاق او نميخورد، تخريب كند و بكوبد تا نفس راحت بكشد و كار خودش را پيش ببرد. كساني را تشويق ميكند كه يا همراه او باشند يا دست كم نسبت به او بيتفاوت باشند و موضع منفي نگيرند.
در حاشيه اجلاسيه اخير خبرگان و تا هماينك، ازسوي جريان وابسته به آقايهاشمي زمزمههايي بود و هست كه از همين حالا دارند براي رياست مجلس آينده گمانهزني ميكنند. البته خود ايشان چون متوجه شده كه رأي نميآورد، گفته است كانديدا نميشوم و تمايلي ندارم، ولي سعي كرده است كساني را متقاعد و براي رياست خبرگان به ميدان بياورد. به نظر شما آيا خواستههاي ايشان براي رياست مجلس خبرگان و آدم تراشيدن براي اين منصب در مجلس آينده چقدر زمينه عملي دارد؟
هيچ، ايشان زمينه بسيار پاييني دارد، ما در اين اجلاسيه، آقايان نماينده را ديديم و ديدگاههايشان را ارزيابي كرديم. ميتوانيم بگوييم كه در حال حاضر، بيشترين زمينه نسبت به آيتالله جنتي وجود دارد.
همچنان و پس ازانتخابات 7 اسفند؟
بله...
فكر ميكنيد كه ايشان كانديدا ميشوند يا خير؟
از رفتارشان مشخص بود كه خود ايشان بنا ندارد كانديدا شود، ولي ديگران مايلاند ايشان كانديدا شوند، مخصوصاً با توجه به رفتاري كه جريانهاي ضدانقلاب يا موسوم به اصلاحطلب، درانتخابات اخير با اين بزرگوار كردند. ميدانيد كه ايشان سابقه وجايگاه والايي در انقلاب ونظام اسلامي دارند. اولاً: مقام معظم رهبري ايشان را عِدل آيتالله مشكيني قرار دادند و فرمودند: آيتالله مشكيني و آيتالله جنتي شخصيتهاي بيبديل انقلاب هستند. سوابق علمي آيتالله جنتي هم به عنوان يكي از علما ومدرسين حوزه قم كاملاً روشن است. ثانياً: ايشان جزو پيشگامان انقلاب و از شاگردان حضرت امام هستند كه بيانيه مرجعيت ايشان را در سال 1341 امضا كردند، يعني ايشان در آن سال به عنوان يك عالم فاضل و مطرح، بيانيه صادر كردند كه: مردم از آيتاللهالعظمي خميني تقليد كنيد! ايشان چنين سابقهاي دارد. سوابق زندان، تبعيد و مبارزاتشان در دوران انقلاب و خدماتشان بعد از انقلاب، بر كسي پوشيده نيست. ايشان در ابتدا رئيس دادگاههاي انقلاب در خوزستان بودند. مدتي هم امام جمعه اهواز بودند و چند هفتهاي اقامه جمعه كردند و سپس توسط امام به عنوان عضو شوراي نگهبان برگزيده شدند وكاملاً مورد تأييد و اعتماد ايشان بودند، طوري كه امام چند بار ايشان را به عنوان عضو فقهاي شوراي نگهبان انتخاب كردندو مقام معظم رهبري هم، تاكنون اين انتخاب را تنفيذ كردهاند.
الحمدلله سلامت نفس و استقامت روحي و سلامت جسماني ايشان بهرغم كبر سن، فوقالعاده بالاست و از نظر سلامت جسمي هم، شرايط بسيار بهتري نسبت به آيتالله يزدي و مرحوم آيتالله مهدوي كني و موقعيت بسيار بالايي هم در بين اكثريت قريب به اتفاق آقايان خبرگان دارند و لذا ما پيشبيني ميكنيم ايشان رئيس دوره پنجم مجلس خبرگان شوند.
اگر ايشان نپذيرند چه كساني مطرح هستند؟
انشاءالله ايشان با اصرار آقايان خواهند پذيرفت. مايل نيستم با وجود ايشان، از كس ديگري اسم ببرم!
خودتان در اينباره با ايشان صحبت كردهايد؟
بله. بعد از فرمايشات آقا، در پاويون فرودگاه ايشان را زيارت كردم كه داشتند به اصفهان ميرفتند. چند دقيقهاي خدمت ايشان بودم و در باره فرمايشات حضرت آقا صحبت ميكرديم، مخصوصاً روي اين فرمايش آقا كه: «مجلس خبرگان بايد انقلابي بماند و انقلابي فكر و عمل كند» تأكيد كردم. اين سخن آقا بايد تابلو و در مجلس خبرگان آويخته شود. گفتم: حضرت آيتالله جنتي، اين سخن آقا شرط و شروطي دارد. شرط اولاش اين است كه رئيساش انقلابي باشد. قبول داريد؟ گفتند: بله. گفتم پس معنا ندارد وقتي آقايان از شما دعوت كردهاند، حاشا كنيد! شما بايد بپذيريد و اجابت كنيد، والا اين خواسته آقا محقق نميشود.
نظر ايشان چه بود؟
ايشان تبسمي كردند و ما اين تبسم را حمل بر رضايت كرديم و با اصرار آقايان، اين اميد هست كه ايشان بپذيرند.
دراجلاس اخير، رفتار نمايندگان با آقايهاشمي - با توجه به رفتارهايي كه ايشان در انتخابات كرد- چگونه بود؟ انتقاد يا نكوهشي نشد؟ كسي با ايشان حرفي نزد؟
مجالي پيش نيامد، اما بنده آخرين نطق دوره چهارم را ايراد كردم و پس از من آيتالله يزدي نطق پاياني را ايراد كردند و بعد از آنكه بيانيه خوانده شد. نطق بنده، آخرين نطق قبل از دستور دوره چهارم خبرگان بود. بنده در اين نطق، سه نكته را مطرح كردم. نكته اول در مورد ظرفيتهاي مجلس خبرگان بود و گفتم: مجلس خبرگان غير از رسالتهاي قانوني، ظرفيتهاي نهفته و نانوشتهاي دارد كه بايد به فعليت در بيايند، چون حلقه وصل بين جمهور مردم و مسئولان است و لذا خبرگان ميتوانند صداي رساي مردم براي مسئولان و بيانگر تنگناها و محدوديتهاي مسئولان براي مردم باشند. بعد از جلسه، مقام معظم رهبري هم در نطقشان فرمودند: خبرگان ميتوانند واسطه بين مردم و مسئولان باشند و همان نكتهاي را كه قبلا عرض كردم، مورد تأييد قرار دادند.
نكته دومي كه مطرح كردم، در مورد مشروعيت مسئولان نظام و مديران دولتي و غير دولتي است كه بستگي به رضايتمندي وليفقيه دارد. به عبارت ديگر همانطور كه حدوث مشروعيتشان به اجازه رهبري بستگي دارد، استمرار مشروعيتشان هم، حداقل به عدم مخالفت با مقام معظم رهبري بستگي دارد. بنابراين وقتي مقام معظم رهبري راهبردهايي را مطرح ميكنند و ميفرمايند: فتنه 88 خط قرمز است، يا خطر نفوذ جدي است، يا طرد نيروهاي حزباللهي و كارآمد به بهانه تندروي درست نيست، يااقتصاد مقاومتي نبايد مغفول بماند و امثال اين راهبردها و مسائل ديگر را مطرح ميكنند و در مقابل فردي مثلاً از فتنهگران تجليل ميكند، در واقع مشروعيت خود را از دست داده است. چرا؟ چون در مقابل خط رهبري ايستاده است. شرط اصلي تصدي مناصب در جمهوري اسلامي «عدالت» است و كسي كه در مقابل راهبردهاي رهبري تمرد كند، عدالت خود را از دست ميدهد. بنا به تعبير امام صادق(ع): «الراد عليهم كاالراد علينا و الراد علينا كالراد علي الله و الراد علي الله في حد الشرك بالله» يعني نهتنها از عدالت ساقط ميشود، بلكه از ايمان هم ساقط ميشود! بنابراين مديران در نظام جمهوري اسلامي، چنانچه بخواهند در مقابل اين راهبردها بايستند، مشروعيت نخواهد داشت.
البته قاعدتاً آقايهاشمي درهنگام سخنان شما در مجلس نبوده، ايشان يكي دو ساعت در روزاول و به شكل تشريفاتي ميآيد و بعد هم بلند ميشود و ميرود! ولي ديگران حرفهارا به گوشاش ميرسانند. اينطور نيست؟
به هر حال ما حرفمان را زديم. بحث ديگري كه داشتم در باره خوزستان و مشكلات و تنگناهاي آن بود.
آيا اعضاي خبرگان ناراحتي خود را از رفتارهاي ايشان نشان ميدادند؟
بله، عملاً نشان دادند، اما مصلحت اقتضا نميكند درگير شوند و بحثي كنند. شأن نمايندگان مجلس خبرگان هم چنين اقتضايي ندارد. آقايهاشمي خودش بهتر ميداند كه رفتارهايش چه بازتابي در ميان نمايندگان خبرگان دارد.
سخنان مقام معظم رهبري پس از اجلاس اخير خبرگان، بسيار پرنكته بود و در جامعه هم بازتاب زيادي داشت. البته بخشهايي از مردم انقلابي راهم نگران كرد، چون ايشان گفتند: اگر مجلس خبرگان خواست رهبر را انتخاب كند، بايد انقلابي عمل كند و فقط خدا را در نظر داشته باشد! شما از اين جمله چه تفسيري داريد، چون اين جمله مورد تفاسير متفاوت وحتي متناقضي قرار گرفت؟
فرمايشات آقا از باب انجام وظيفه است و نبايد كسي را نگران حال ايشان كند. شبيه اين فرمايشها را در ابتداي دوره چهارم هم فرمودند كه: مراقب باشيد، چون ممكن است در دوره شما نياز به انتخاب رهبر جديد باشد...يعني اعضاي خبرگان را به حالت آماده باش نگاه ميداشتهاند. تحليل ما اين است كه مانند هميشه، ميخواهند مجلس دوره پنجم را به حالت آماده باش نگه دارند كه خداي ناكرده در مقابل اتفاقات ناخواسته، دچار سهلانگاري نشوند. اين حرف را از اين باب فرمودند، والا ما احساس خطر خاصي نكرديم و الحمدلله خيلي سرحال بودند. بيش از يك ساعت صحبت كردند و مسائل مختلف را هم بسيار دقيق و قوي تحليل فرمودند. ما هيچ احساس نگراني نسبت به سلامت ايشان نداريم. خود من هيچ احساس نگراني نكردم و توصيهام اين است كه امت حزبالله در عين اينكه هميشه بايد براي سلامتي و صحت و طول عمر ايشان دعا كنند، اما در عين حال نبايد نگران حال ايشان باشند. آقا درآن ديدار، خيلي قوي و بشاش و سرحال بودند.
با ايشان در پايان سخنراني صحبتي هم كرديد؟
بله، تكتك آقايان پس از سخنراني با ايشان معانقه ميكنند. الحمدلله خيلي سرحال و بشاش بودند و با تكتك افراد احوالپرسي كردند و سراغ استانهايشان را گرفتند و بعضي از آقايان سرپايي گزارشهاي مكتوب يا شفاهي ميدادند.
مسلما ما در انتخابات اخير مجالس خبرگان و مجلس شوراي اسلامي به ويژه در مجلس اخير، اشتباهاتي هم داشتيم و همين موجب شد كه طرف مقابل در بعضي از استانها و شهرها، آرايي را به دست آورد. از نظر شما درسهاي انتخابات اعم از مثبت و منفي چيست؟ در جمعبندي آخر نقاط قوت ما چه بود و نقاط ضعفمان چه؟
به نظرمن نقاط قوت ما در خصوص خبرگان زياد بود. در طول چند ماه اخير كه تحرك بيشتري داشتيم و ارتباطمان با بدنه اجتماع اعم از نخبگان و مردم عادي و روستاييان زياد بود، نسبت به دوره قبل اقبال بيشتري به انتخابات خبرگان ديده و اظهار اميدواري بيشتري به خبرگان شد. حتي ميگفتند: ما اميدي به مجلس شوراي اسلامي نداريم، ولي به مجلس خبرگان اميدواريم. در نظرسنجيهايي كه يكي دو ماه قبل از انتخابات انجام شدند، 60 درصد مردم گفتند به مجلس شوراي اسلامي رأي ميدهيم و 64 درصد به مجلس خبرگان، يعني 4 درصد بيشتر به خبرگان رأي ميدادند! اين نشان ميدهد كه ارتباط اعضاي خبرگان با مردم بيشتر بوده است...
به نظر شما علتاش چيست؟
علتاش اين است كه مردم از نمايندگانشان در مجلس شوراي اسلامي توقعات بيشتري داشتند ومتأسفانه محقق نشدهاند. مجلس خبرگان نسبت به مجلس شوراي اسلامي، ارتباط كمتري با مسائل روزمره ومعيشتي مردم دارد، اما ارتباط نمايندگان آن با مردم از نمايندگان مجلس شورا بيشتر است. خب اين مسئله سؤال برانگيز است. مردم عملاً ديدند مجلس خبرگان صداي رساي آنها بود...
و حداقل نمايندگان خبرگان توانستند از طرف آنها دو كلمه حرف بزنند؟...
بله، مثلاً به عنوان نمونه بنده در اجلاسيه خبرگان شهريور 1392، بحث طرح رهبري در باره خوزستان در مورد 550 هكتار را مطرح كردم و بركات اين طرح شامل حال خوزستان شد. مقام معظم رهبري در سال 1375 دستور داده بودند براي توسعه خوزستان، 800 هزار هكتار تسطيح، زهكشي و آبياري شود كه بعدها به 550 هزار هكتار تبديل شد، ولي متأسفانه دولتها نتوانستند بهموقع آن را پياده كنند و طي 17 سال، فقط 17 درصد آن عملي شد! يعني سالي یک درصد و اگر بنا باشد به اين شكل ادامه پيدا كنديك قرن طول ميكشد وتا 83 سال ديگر بايد ادامه پيدا كند و اين معنا ندارد، در حالي كه اگر اين طرح پياده ميشد، 300 هزار فرصت شغلي ايجاد و نصف محصولات غذايي كشور را تأمين ميكرد! لذا ما از دولت يازدهم ميخواهيم كمر همت را ببندد و اين طرح را اجرايي كند.
مكتوب اين نطق را در حضور مقام معظم رهبري تقديم رئيسجمهور كردم و مقام معظم رهبري نصف موجودي صندوق توسعه ملي را صرف اين كار كردند و الحمدلله پيشرفت خوبي حاصل شده است. بنابراين يك نطق در خبرگان، ميتواند اينقدر تأثير داشته باشد. خب مردم متوجه اين امر شدند. يا بحث انتقال آب خوزستان به استانهاي ديگر، كه در نتيجه سر و صدايي كه در مجلس خبرگان كرديم، متوقف شد و الحمدلله مشكل موقتاً حل شد، اما به عقيده ما اين مشكل همچنان هست و ما بايد به اعتراضاتمان همچنان ادامه بدهيم! مردم اين را فهميدند كه يك عضو مجلس خبرگان ميتواند در خيلي جاها منشاء اثر باشد. يا مثلاً به عنوان نمونه خط دوم راهآهن از بندر امام تا انديمشك كه ميخواستند بودجهاش را به جاي ديگري بدهند كه ما جلوگيري كرديم و 350 ميليارد تومان بودجه آن به قرارگاه خاتم داده شد و زيرسازي خط دوم اين پروژه به اتمام رسيده است. وقتي مردم فهميدند اين كارها از عهده مجلس شوراي اسلامي برنيامد، ولي از عهده خبرگان برآمد، اميدواريشان بيشتر شده و اين يكي از نقاط مثبت انتخابات است.
البته در مورد نقاط منفي مثل انتخابات خبرگان تهران، عقيدهام اين است كه مردم تهران با فرمان بيبيسي اين كار را نكردند. اين حرف درست نيست. بيبيسي از قبل با نظرسنجي ميدانست بخشي از مردم تهران چه گرايشي دارند و از فرصت سوء استفاده كرد. نمونههايش در مسائل ديگر هم پيش آمده. مثلاً آنها ميدانستهاند كه مردم تهران در عصر جمعه، در فلان بازار قدم ميزنند و بعد گفتند: مردم تهران در فلان ساعت روز جمعه ميآيند و تظاهرات بزرگي عليه نظام انجام ميدهند! مردم هم خبر نداشتند بيبيسي چنين چيزي گفته است. قضايا از اين قرار است و اينطور نيست كه مردم تهران گوش به فرمان بيبيسي بودهاند.
اين هم تحليل جالبي است. در هر حال درهمين تهران، آيتالله جنتي بيش از یک ميليون و 300 هزار رأي آورد كه درجاي خود جالب توجه است...
بله، از اين گذشته تهران 12 ميليون جمعيت دارد و حداقل 8 ميليون نفر حق رأي دادن داشتند، ولي فقط حدود 4 ميليون نفر شركت كردند و 50 درصد به هر دليلي شركت نكردند. شايد اگر شركت ميكردند نتيجه متفاوت ميشد. اينطور نيست كه اينها گوش به فرمان بيبيسي بودند.
آيا براي انتخاب رئيس، هيئت رئيسه و...خبرگان آينده، به شكل غيررسمي تبادل نظرها و گفتوگوهايي هم ميان اعضاي جديد و قبلي خبرگان انجام شده است؟
به صورت طبيعي آغاز شده، نه بهطور رسمي. بالاخره آقايان با هم دوست هستند و صحبت ميكنند و ما بر اساس صحبتهايي كه با آقايان داشتهايم پيشبيني ميكنيم رئيس دوره پنجم مجلس خبرگان آيتالله جنتي خواهند بود انشاءالله.
بسيار ممنون از فرصتي كه در اختيار ما قرار داديد.
براي شما آرزوي توفيق و از شما التماس دعا داريم كه بتوانيم به وظيفه قانوني خود عمل كنيم...
* جوان
انتخابات مجلس خبرگان با تمام فراز و نشيبهايش به پايان رسيد. ارزيابي شما از اين انتخابات و تركيب نمايندگاني كه دراين دوره به مجلس راه يافتند، چيست؟ بهويژه اينكه برخي عناصر و جريانات، چون احساس ميكردند تصميم خبرگان در اين دوره ممكن است سرنوشتساز باشد، تصميم داشتند تركيب خبرگانِ را تغيير دهند و كساني را به مجلس خبرگان بفرستند كه از همفكران خودشان باشند. متأسفانه با جنگ روانياي هم كه در انتخابات اخير به راه انداختند، مانع از ورود عدهاي از بزرگان به مجلس خبرگان شدند، اما در عين حال به نظر ميرسد به اهدافشان نرسيدهاند. جنابعالي دراين باره چه تحليلي داريد؟
بسماللهالرحمنالرحيم. الحمدلله رب العالمين وصلي الله علي محمد وآله الطاهرين(ع). بحمدالله انتخابات دوره پنجم مجلس خبرگان رهبري تمام شد و بر اساس اطلاعات ناقصي كه تا به حال به دست آوردهايم ـ اينكه عرض ميكنم ناقص به اين دليل است كه برخي از افراد را از نزديك نميشناسيم و موضع آنها را نميدانيم، اما ذكر خيرشان را شنيدهايم ـ دوره پنجم ولاييتر و انقلابيتر ازدوره قبل است و اينگونه پيشبيني ميشود كه مواضع انقلابيتر و ولاييتري را نيز اتخاذ خواهد كرد. خود دوره چهارم هم، الحمدلله در مجموع ولايي و انقلابي بود و حداقل دو سوم اعضاي آن، عليه فتنه سال 88، مواضع صريحي داشتند و در تمامي مراحل در كنار مقام معظم رهبري بودند. آنان در جلسات سخنان قاطع و كوبندهاي را عليه فتنه و حاميان آن بيان ميكردند و مهم تر از همه اينكه يكي از حاميان فتنه را از كرسي رياست به زير كشيدند! در اسفند 1393 هم كه يكي از همان حاميان فتنه خواست كه دوباره كانديدا شود، با عدم اقبال مواجه شد، بنابراين دوره چهارم مجلس خبرگان، امتحان بسيار خوبي پس داد و حتي مقام معظم رهبري از آن به عنوان يكي از مهمترين ادوار كه آثار، خيرات و بركات زيادي داشت و منشاء تحولات مهمي بود ياد كردند. پيشبيني ميكنيم دوره پنجم انشاءالله وضعيت بهتري از دوره چهارم هم خواهد داشت، بنابراين رؤياها و خيالاتي كه دشمنان خارجي يا كساني كه درداخل همسوي آنها هستند در سر ميپرورانند، قطعاً به نفع آنان تعبير نخواهد شد.
در اين دوره از سوي دنبالهرویها آقايهاشمي تلاش فراواني شد تا كساني كه عليه فتنه 88 مواضع صريح و قاطعي داشتند، از پنجمين دوره مجلس خبرگان حذف شوند. جنابعالي يكي از كساني بوديد كه بسيار صريح و واضح عليه فتنه موضع ميگرفتيد. آيا در حوزه انتخابيهتان عليه شما تبليغات منفي وجود داشت يا خير؟
بله، آنها در اينجا هم خواستند تبليغاتي را شروع كنند، اما وقتي با عكسالعمل شديد مردمي مواجه شدند، ديدند به صلاحشان نيست ادامه بدهند. بعضي از افراد خواستند در فضاي مجازي شبههافكني يا تشكيك كنند، كه با موج شديد مخالف در خود فضاي مجازي روبهرو ميشدند...
با وجود اينكه اينها در فضاي مجازي جولان بيشتري ميدهند، ولي آنجا هم موفق نشدند؟
همينطور است. يا مثلاً وقتي در بعضي از اماكن رفتند و از اشخاص ديگري حمايت كردند، مردم به صورت صريح با آنها مقابله كردند و بهخصوص از بنده و آقاي كعبي كه در قبال فتنه مواضع بسيار صريحي داشتيم، حمايت كردند و آنها فهميدند كساني كه صراحتاً در برابر فتنه ايستادند، مورد حمايت اكثريت مردم هستند.
در حال حاضر اينها اقدام به كيفيتبندي آرا كردهاند. به اين ترتيب كه تهرانيها چون به ما رأي دادهاند توسعه يافته و شهرستانيها چون به ديگران رأي دادهاند توسعه نيافته هستند كه اين در واقع نوعي توهين به مردم است. ارزيابي شما چيست؟
اين تحليل درست در مقابل تحليل امامخميني(ره) است. امام در مقام ارزشگذاري و ترجيح طبقات مستضعف و مستكبر و يا به اصطلاح كوخنشين با كاخنشينها، ارزش را به مناطق محروم و به قول اينها توسعه نيافته ميداد و ميفرمود: اينها ولينعمت ما هستند، در انقلاب پيشقدم بودند و در دفاع مقدس شهيد دادند، و الا مرفهها و كاخنشينها كي در انقلاب پيشقدم بودند؟ كي در دفاع مقدس فداكاري كردند؟ امكان دارد در بين آنها هم افرادي انقلابي و فداكار پيدا شده باشد، اما اكثريت افرادي كه در خط انقلاب و ارزشها هستند، همين افراد به قول آنها توسعه نيافته هستند. بنابراين تحليل اينها درست در مقابل تحليل امام خميني و امام خامنهاي و از همه مهمتر تحليل اميرالمؤمنين(ع) است. اميرالمؤمنين(ع) در فرماني كه براي مالك اشتر صادر كردند، فرمودند: به طبقات زيرين و به قول اينها توسعه نيافته، توجه بيشتري داشته باشيد، چون اينها اصل جامعه هستند و مفهوم و نتايج حكومت اسلامي، در اينجاهاست كه شكل ميگيرد. يعني طبقات پايين جامعه مورد نظر اميرالمؤمنين(ع) بودند و نه طبقات مرفه جامعه و لذا اين تحليل اينها، با هيچ اصل اسلامي و انساني سازگاري ندارد مثل بسياري ديگر از حرفهايشان.
يكي از پديدههاي غير اخلاقي در تبليغات اين دوره از انتخابات- كه مسلماً در تاريخ ثبت خواهد شد- اين بود كه آقايهاشمي رفسنجاني به عنوان يك روحاني باسابقه و انقلابي، رسماً در شبكههاي مجازي وابسته به خود اعلام ميكرد كرد كه مثلاً به زيد، عمر و بكر رأي ندهيد و در تقابل با سه، چهار روحاني انقلابي ديگر كه سوابقي روشن در انقلاب و نظام داشتند، به چنين شيوههايي متوسل شد. به نظر شما موضعگيري يك روحاني عليه روحانيون ديگر آن هم بدين شكل، در اذهان مردم چه تأثيري خواهد داشت؟
تمايلي به سخن گفتن درباره جزئيات رفتارهاي ايشان را ندارم، اما فيالجمله عرض ميكنم كه اگر ايشان با اين روش در تهران جواب مثبت گرفت، ولي در استانهاي ديگر، از جمله در استان ما جوابي كاملاً منفي گرفت. يعني دو نفري كه مبغوض ايشان بودند بالاترين رأي را بعد از نفر اول آوردند و نفري كه مورد تأييد ايشان بود آخر شد. در خوزستان نتيجه عكس داد.
رفتار سياسي ايشان را چگونه ارزيابي ميكنيد؟ مخصوصاً در مقام رقابت؟
بيشك رفتار آقايهاشمي دور از شأن روحانيت است. در واقع ايشان حالت انتقامگيري پيدا كرده است كه كسي را كه در خط او نيست و به مذاق او نميخورد، تخريب كند و بكوبد تا نفس راحت بكشد و كار خودش را پيش ببرد. كساني را تشويق ميكند كه يا همراه او باشند يا دست كم نسبت به او بيتفاوت باشند و موضع منفي نگيرند.
در حاشيه اجلاسيه اخير خبرگان و تا هماينك، ازسوي جريان وابسته به آقايهاشمي زمزمههايي بود و هست كه از همين حالا دارند براي رياست مجلس آينده گمانهزني ميكنند. البته خود ايشان چون متوجه شده كه رأي نميآورد، گفته است كانديدا نميشوم و تمايلي ندارم، ولي سعي كرده است كساني را متقاعد و براي رياست خبرگان به ميدان بياورد. به نظر شما آيا خواستههاي ايشان براي رياست مجلس خبرگان و آدم تراشيدن براي اين منصب در مجلس آينده چقدر زمينه عملي دارد؟
هيچ، ايشان زمينه بسيار پاييني دارد، ما در اين اجلاسيه، آقايان نماينده را ديديم و ديدگاههايشان را ارزيابي كرديم. ميتوانيم بگوييم كه در حال حاضر، بيشترين زمينه نسبت به آيتالله جنتي وجود دارد.
همچنان و پس ازانتخابات 7 اسفند؟
بله...
فكر ميكنيد كه ايشان كانديدا ميشوند يا خير؟
از رفتارشان مشخص بود كه خود ايشان بنا ندارد كانديدا شود، ولي ديگران مايلاند ايشان كانديدا شوند، مخصوصاً با توجه به رفتاري كه جريانهاي ضدانقلاب يا موسوم به اصلاحطلب، درانتخابات اخير با اين بزرگوار كردند. ميدانيد كه ايشان سابقه وجايگاه والايي در انقلاب ونظام اسلامي دارند. اولاً: مقام معظم رهبري ايشان را عِدل آيتالله مشكيني قرار دادند و فرمودند: آيتالله مشكيني و آيتالله جنتي شخصيتهاي بيبديل انقلاب هستند. سوابق علمي آيتالله جنتي هم به عنوان يكي از علما ومدرسين حوزه قم كاملاً روشن است. ثانياً: ايشان جزو پيشگامان انقلاب و از شاگردان حضرت امام هستند كه بيانيه مرجعيت ايشان را در سال 1341 امضا كردند، يعني ايشان در آن سال به عنوان يك عالم فاضل و مطرح، بيانيه صادر كردند كه: مردم از آيتاللهالعظمي خميني تقليد كنيد! ايشان چنين سابقهاي دارد. سوابق زندان، تبعيد و مبارزاتشان در دوران انقلاب و خدماتشان بعد از انقلاب، بر كسي پوشيده نيست. ايشان در ابتدا رئيس دادگاههاي انقلاب در خوزستان بودند. مدتي هم امام جمعه اهواز بودند و چند هفتهاي اقامه جمعه كردند و سپس توسط امام به عنوان عضو شوراي نگهبان برگزيده شدند وكاملاً مورد تأييد و اعتماد ايشان بودند، طوري كه امام چند بار ايشان را به عنوان عضو فقهاي شوراي نگهبان انتخاب كردندو مقام معظم رهبري هم، تاكنون اين انتخاب را تنفيذ كردهاند.
الحمدلله سلامت نفس و استقامت روحي و سلامت جسماني ايشان بهرغم كبر سن، فوقالعاده بالاست و از نظر سلامت جسمي هم، شرايط بسيار بهتري نسبت به آيتالله يزدي و مرحوم آيتالله مهدوي كني و موقعيت بسيار بالايي هم در بين اكثريت قريب به اتفاق آقايان خبرگان دارند و لذا ما پيشبيني ميكنيم ايشان رئيس دوره پنجم مجلس خبرگان شوند.
اگر ايشان نپذيرند چه كساني مطرح هستند؟
انشاءالله ايشان با اصرار آقايان خواهند پذيرفت. مايل نيستم با وجود ايشان، از كس ديگري اسم ببرم!
خودتان در اينباره با ايشان صحبت كردهايد؟
بله. بعد از فرمايشات آقا، در پاويون فرودگاه ايشان را زيارت كردم كه داشتند به اصفهان ميرفتند. چند دقيقهاي خدمت ايشان بودم و در باره فرمايشات حضرت آقا صحبت ميكرديم، مخصوصاً روي اين فرمايش آقا كه: «مجلس خبرگان بايد انقلابي بماند و انقلابي فكر و عمل كند» تأكيد كردم. اين سخن آقا بايد تابلو و در مجلس خبرگان آويخته شود. گفتم: حضرت آيتالله جنتي، اين سخن آقا شرط و شروطي دارد. شرط اولاش اين است كه رئيساش انقلابي باشد. قبول داريد؟ گفتند: بله. گفتم پس معنا ندارد وقتي آقايان از شما دعوت كردهاند، حاشا كنيد! شما بايد بپذيريد و اجابت كنيد، والا اين خواسته آقا محقق نميشود.
نظر ايشان چه بود؟
ايشان تبسمي كردند و ما اين تبسم را حمل بر رضايت كرديم و با اصرار آقايان، اين اميد هست كه ايشان بپذيرند.
دراجلاس اخير، رفتار نمايندگان با آقايهاشمي - با توجه به رفتارهايي كه ايشان در انتخابات كرد- چگونه بود؟ انتقاد يا نكوهشي نشد؟ كسي با ايشان حرفي نزد؟
مجالي پيش نيامد، اما بنده آخرين نطق دوره چهارم را ايراد كردم و پس از من آيتالله يزدي نطق پاياني را ايراد كردند و بعد از آنكه بيانيه خوانده شد. نطق بنده، آخرين نطق قبل از دستور دوره چهارم خبرگان بود. بنده در اين نطق، سه نكته را مطرح كردم. نكته اول در مورد ظرفيتهاي مجلس خبرگان بود و گفتم: مجلس خبرگان غير از رسالتهاي قانوني، ظرفيتهاي نهفته و نانوشتهاي دارد كه بايد به فعليت در بيايند، چون حلقه وصل بين جمهور مردم و مسئولان است و لذا خبرگان ميتوانند صداي رساي مردم براي مسئولان و بيانگر تنگناها و محدوديتهاي مسئولان براي مردم باشند. بعد از جلسه، مقام معظم رهبري هم در نطقشان فرمودند: خبرگان ميتوانند واسطه بين مردم و مسئولان باشند و همان نكتهاي را كه قبلا عرض كردم، مورد تأييد قرار دادند.
نكته دومي كه مطرح كردم، در مورد مشروعيت مسئولان نظام و مديران دولتي و غير دولتي است كه بستگي به رضايتمندي وليفقيه دارد. به عبارت ديگر همانطور كه حدوث مشروعيتشان به اجازه رهبري بستگي دارد، استمرار مشروعيتشان هم، حداقل به عدم مخالفت با مقام معظم رهبري بستگي دارد. بنابراين وقتي مقام معظم رهبري راهبردهايي را مطرح ميكنند و ميفرمايند: فتنه 88 خط قرمز است، يا خطر نفوذ جدي است، يا طرد نيروهاي حزباللهي و كارآمد به بهانه تندروي درست نيست، يااقتصاد مقاومتي نبايد مغفول بماند و امثال اين راهبردها و مسائل ديگر را مطرح ميكنند و در مقابل فردي مثلاً از فتنهگران تجليل ميكند، در واقع مشروعيت خود را از دست داده است. چرا؟ چون در مقابل خط رهبري ايستاده است. شرط اصلي تصدي مناصب در جمهوري اسلامي «عدالت» است و كسي كه در مقابل راهبردهاي رهبري تمرد كند، عدالت خود را از دست ميدهد. بنا به تعبير امام صادق(ع): «الراد عليهم كاالراد علينا و الراد علينا كالراد علي الله و الراد علي الله في حد الشرك بالله» يعني نهتنها از عدالت ساقط ميشود، بلكه از ايمان هم ساقط ميشود! بنابراين مديران در نظام جمهوري اسلامي، چنانچه بخواهند در مقابل اين راهبردها بايستند، مشروعيت نخواهد داشت.
البته قاعدتاً آقايهاشمي درهنگام سخنان شما در مجلس نبوده، ايشان يكي دو ساعت در روزاول و به شكل تشريفاتي ميآيد و بعد هم بلند ميشود و ميرود! ولي ديگران حرفهارا به گوشاش ميرسانند. اينطور نيست؟
به هر حال ما حرفمان را زديم. بحث ديگري كه داشتم در باره خوزستان و مشكلات و تنگناهاي آن بود.
آيا اعضاي خبرگان ناراحتي خود را از رفتارهاي ايشان نشان ميدادند؟
بله، عملاً نشان دادند، اما مصلحت اقتضا نميكند درگير شوند و بحثي كنند. شأن نمايندگان مجلس خبرگان هم چنين اقتضايي ندارد. آقايهاشمي خودش بهتر ميداند كه رفتارهايش چه بازتابي در ميان نمايندگان خبرگان دارد.
سخنان مقام معظم رهبري پس از اجلاس اخير خبرگان، بسيار پرنكته بود و در جامعه هم بازتاب زيادي داشت. البته بخشهايي از مردم انقلابي راهم نگران كرد، چون ايشان گفتند: اگر مجلس خبرگان خواست رهبر را انتخاب كند، بايد انقلابي عمل كند و فقط خدا را در نظر داشته باشد! شما از اين جمله چه تفسيري داريد، چون اين جمله مورد تفاسير متفاوت وحتي متناقضي قرار گرفت؟
فرمايشات آقا از باب انجام وظيفه است و نبايد كسي را نگران حال ايشان كند. شبيه اين فرمايشها را در ابتداي دوره چهارم هم فرمودند كه: مراقب باشيد، چون ممكن است در دوره شما نياز به انتخاب رهبر جديد باشد...يعني اعضاي خبرگان را به حالت آماده باش نگاه ميداشتهاند. تحليل ما اين است كه مانند هميشه، ميخواهند مجلس دوره پنجم را به حالت آماده باش نگه دارند كه خداي ناكرده در مقابل اتفاقات ناخواسته، دچار سهلانگاري نشوند. اين حرف را از اين باب فرمودند، والا ما احساس خطر خاصي نكرديم و الحمدلله خيلي سرحال بودند. بيش از يك ساعت صحبت كردند و مسائل مختلف را هم بسيار دقيق و قوي تحليل فرمودند. ما هيچ احساس نگراني نسبت به سلامت ايشان نداريم. خود من هيچ احساس نگراني نكردم و توصيهام اين است كه امت حزبالله در عين اينكه هميشه بايد براي سلامتي و صحت و طول عمر ايشان دعا كنند، اما در عين حال نبايد نگران حال ايشان باشند. آقا درآن ديدار، خيلي قوي و بشاش و سرحال بودند.
با ايشان در پايان سخنراني صحبتي هم كرديد؟
بله، تكتك آقايان پس از سخنراني با ايشان معانقه ميكنند. الحمدلله خيلي سرحال و بشاش بودند و با تكتك افراد احوالپرسي كردند و سراغ استانهايشان را گرفتند و بعضي از آقايان سرپايي گزارشهاي مكتوب يا شفاهي ميدادند.
مسلما ما در انتخابات اخير مجالس خبرگان و مجلس شوراي اسلامي به ويژه در مجلس اخير، اشتباهاتي هم داشتيم و همين موجب شد كه طرف مقابل در بعضي از استانها و شهرها، آرايي را به دست آورد. از نظر شما درسهاي انتخابات اعم از مثبت و منفي چيست؟ در جمعبندي آخر نقاط قوت ما چه بود و نقاط ضعفمان چه؟
به نظرمن نقاط قوت ما در خصوص خبرگان زياد بود. در طول چند ماه اخير كه تحرك بيشتري داشتيم و ارتباطمان با بدنه اجتماع اعم از نخبگان و مردم عادي و روستاييان زياد بود، نسبت به دوره قبل اقبال بيشتري به انتخابات خبرگان ديده و اظهار اميدواري بيشتري به خبرگان شد. حتي ميگفتند: ما اميدي به مجلس شوراي اسلامي نداريم، ولي به مجلس خبرگان اميدواريم. در نظرسنجيهايي كه يكي دو ماه قبل از انتخابات انجام شدند، 60 درصد مردم گفتند به مجلس شوراي اسلامي رأي ميدهيم و 64 درصد به مجلس خبرگان، يعني 4 درصد بيشتر به خبرگان رأي ميدادند! اين نشان ميدهد كه ارتباط اعضاي خبرگان با مردم بيشتر بوده است...
به نظر شما علتاش چيست؟
علتاش اين است كه مردم از نمايندگانشان در مجلس شوراي اسلامي توقعات بيشتري داشتند ومتأسفانه محقق نشدهاند. مجلس خبرگان نسبت به مجلس شوراي اسلامي، ارتباط كمتري با مسائل روزمره ومعيشتي مردم دارد، اما ارتباط نمايندگان آن با مردم از نمايندگان مجلس شورا بيشتر است. خب اين مسئله سؤال برانگيز است. مردم عملاً ديدند مجلس خبرگان صداي رساي آنها بود...
و حداقل نمايندگان خبرگان توانستند از طرف آنها دو كلمه حرف بزنند؟...
بله، مثلاً به عنوان نمونه بنده در اجلاسيه خبرگان شهريور 1392، بحث طرح رهبري در باره خوزستان در مورد 550 هكتار را مطرح كردم و بركات اين طرح شامل حال خوزستان شد. مقام معظم رهبري در سال 1375 دستور داده بودند براي توسعه خوزستان، 800 هزار هكتار تسطيح، زهكشي و آبياري شود كه بعدها به 550 هزار هكتار تبديل شد، ولي متأسفانه دولتها نتوانستند بهموقع آن را پياده كنند و طي 17 سال، فقط 17 درصد آن عملي شد! يعني سالي یک درصد و اگر بنا باشد به اين شكل ادامه پيدا كنديك قرن طول ميكشد وتا 83 سال ديگر بايد ادامه پيدا كند و اين معنا ندارد، در حالي كه اگر اين طرح پياده ميشد، 300 هزار فرصت شغلي ايجاد و نصف محصولات غذايي كشور را تأمين ميكرد! لذا ما از دولت يازدهم ميخواهيم كمر همت را ببندد و اين طرح را اجرايي كند.
مكتوب اين نطق را در حضور مقام معظم رهبري تقديم رئيسجمهور كردم و مقام معظم رهبري نصف موجودي صندوق توسعه ملي را صرف اين كار كردند و الحمدلله پيشرفت خوبي حاصل شده است. بنابراين يك نطق در خبرگان، ميتواند اينقدر تأثير داشته باشد. خب مردم متوجه اين امر شدند. يا بحث انتقال آب خوزستان به استانهاي ديگر، كه در نتيجه سر و صدايي كه در مجلس خبرگان كرديم، متوقف شد و الحمدلله مشكل موقتاً حل شد، اما به عقيده ما اين مشكل همچنان هست و ما بايد به اعتراضاتمان همچنان ادامه بدهيم! مردم اين را فهميدند كه يك عضو مجلس خبرگان ميتواند در خيلي جاها منشاء اثر باشد. يا مثلاً به عنوان نمونه خط دوم راهآهن از بندر امام تا انديمشك كه ميخواستند بودجهاش را به جاي ديگري بدهند كه ما جلوگيري كرديم و 350 ميليارد تومان بودجه آن به قرارگاه خاتم داده شد و زيرسازي خط دوم اين پروژه به اتمام رسيده است. وقتي مردم فهميدند اين كارها از عهده مجلس شوراي اسلامي برنيامد، ولي از عهده خبرگان برآمد، اميدواريشان بيشتر شده و اين يكي از نقاط مثبت انتخابات است.
البته در مورد نقاط منفي مثل انتخابات خبرگان تهران، عقيدهام اين است كه مردم تهران با فرمان بيبيسي اين كار را نكردند. اين حرف درست نيست. بيبيسي از قبل با نظرسنجي ميدانست بخشي از مردم تهران چه گرايشي دارند و از فرصت سوء استفاده كرد. نمونههايش در مسائل ديگر هم پيش آمده. مثلاً آنها ميدانستهاند كه مردم تهران در عصر جمعه، در فلان بازار قدم ميزنند و بعد گفتند: مردم تهران در فلان ساعت روز جمعه ميآيند و تظاهرات بزرگي عليه نظام انجام ميدهند! مردم هم خبر نداشتند بيبيسي چنين چيزي گفته است. قضايا از اين قرار است و اينطور نيست كه مردم تهران گوش به فرمان بيبيسي بودهاند.
اين هم تحليل جالبي است. در هر حال درهمين تهران، آيتالله جنتي بيش از یک ميليون و 300 هزار رأي آورد كه درجاي خود جالب توجه است...
بله، از اين گذشته تهران 12 ميليون جمعيت دارد و حداقل 8 ميليون نفر حق رأي دادن داشتند، ولي فقط حدود 4 ميليون نفر شركت كردند و 50 درصد به هر دليلي شركت نكردند. شايد اگر شركت ميكردند نتيجه متفاوت ميشد. اينطور نيست كه اينها گوش به فرمان بيبيسي بودند.
آيا براي انتخاب رئيس، هيئت رئيسه و...خبرگان آينده، به شكل غيررسمي تبادل نظرها و گفتوگوهايي هم ميان اعضاي جديد و قبلي خبرگان انجام شده است؟
به صورت طبيعي آغاز شده، نه بهطور رسمي. بالاخره آقايان با هم دوست هستند و صحبت ميكنند و ما بر اساس صحبتهايي كه با آقايان داشتهايم پيشبيني ميكنيم رئيس دوره پنجم مجلس خبرگان آيتالله جنتي خواهند بود انشاءالله.
بسيار ممنون از فرصتي كه در اختيار ما قرار داديد.
براي شما آرزوي توفيق و از شما التماس دعا داريم كه بتوانيم به وظيفه قانوني خود عمل كنيم...
* جوان