باید به آقای رئیسجمهور و کابینه آن گوشزد کرد اگر اقدامات ظریف در سیاستخارجی نبود، بدون شک مردم دل از این دولت کنده و نه به دنبال سیاستهای گذشته بلکه دل را آماده شنیدن سخنان تازهتر از اعتدال میکردند. بدنه اجتماعی که رای خود رابه اعتدال داد، نمیخواهد دولت یازدهم اولین دولت یک دورهای در ایران باشد که مردم او را حذف میکنند.
به گزارش شهدای ایران، روزنامه زنجیرهای - زرد "قانون" نوشت:
گویا رسم شده است هر دولتی بر سر کار می آید اقدامات و سیاست های دولت قبل را مورد نقد قرار دهد و با چنگ زدن به اقدامات اشتباه گذشتگان در موقعیت مظلوم نمایی قرار گیرد تا بتوانند کارهای خود را زیر سایه آن حمله ها، آرامتر پیش ببرند. این رخداد امروزه نیز در عالم سیاست ایران مشاهده میشود. دولتمردان قدیمی هم به دفاع از عملکرد خود میپردازند و بعضا سیاستهای دولت جدید را نیز مورد نقد قرار میدهند. اما امروز موضوع کمی متفاوت شده و حالا دیگر بازی از ردیف سربازها کمی جلوتر رفته و مقابلهها به سطح ژنرال ها و روسای جمهور کشیده است. احمدینژاد فعالیت خود را بیشتر کرده و با وعده هایی عوام فریبانه پیشمیرود و حسن روحانی هم که همواره این موضوعات را مورد نقد قرار میداده امروز در مقام پاسخگویی به شعارهای جدیدی که مطرح می شود و عملکرد های اشتباه دولت گذشته برآمده است و حتی گذشت سه سال از عمر دولت هم نتوانسته از سطح انتقادات وی نسبت به دولت قبل بکاهد، این درحالی است که اقدامات دولت او در حوزه سیاستداخلی و اقتصاد چنگی به دل نمیزند.
دولت چه میکند!؟
فارغ از هرگونه نتیجه گیری درباره عملکرد دولت قبل و خساراتی که به کشور تحمیل کرد، دولت حسن روحانی این روزها وقت زیادی را صرف پاسخ به انتقادها طرفداران احمدینژاد می کند. این موضوع باعث می شود تا دولتمردان دولت های نهم و دهم فرصت این را پیدا کنند که علاوه بر پاسخگویی به این انتقادات فرصتی برای احیای خودشان پیدا کنند.
این در حالی است که به اذعان دولتمردان و معاون اول دولت تدبیر و امید در سال 94 دولت توان اصلی خود را روی حل مناقشه هسته ای و رفع تحریمها گذاشت با این امید که سال 95 بتواند سال گشایش اقتصادی باشد ولی سالی که نکوست...!
انفعالی دردآور
به نظر میرسد حسن روحانی و کابینهاش باید این رویاروییهای لفظی را به تیم رسانهای منفعل خود وانهاده و به دنبال حل مشکلات اصلی کشور باشد. با گذشت تقریبا 3 سال از عمر دولت حسن روحانی، این دولت هنوز در بخش اطلاع رسانی مشکلات فراوانی دارد و در بسیاری از موارد مانند تقابل های این روزهای دو رئیس جمهور، حسن روحانی یک تنه نقش تیم رسانه ای خود را بازی می کند.
آن سوی میدان اما احمدی نژاد با هیاهوهای پوشالی و با توپ پر در فضای رسانه ای آمده است و به دنبال احیای وجهه خود است، اما این طرف میدان رئیسجمهور و گاهی معاون اول او یک تنه وارد میدان میشوند و حرص آن معضلی را میخورند که بیشتر حاشیه است تا متن!رسانههای میلیاردی دولت که در بسیاری از زمینهها از یک سایت خبری درجه چندم ضعیفتر کار میکند، نه توان ارائه خدمات دولت را دارند و نه جایگاه برابری با هجمههای یاران بهاری را!
اگر ظریف نبود چه می کردید؟
باید به آقای رئیسجمهور و کابینه آن گوشزد کرد اگر اقدامات ظریف در سیاستخارجی نبود، بدون شک مردم دل از این دولت کنده و نه به دنبال سیاستهای گذشته بلکه دل را آماده شنیدن سخنان تازهتر از اعتدال میکردند. بدنه اجتماعی که رای خود رابه اعتدال داد، نمیخواهد دولت یازدهم اولین دولت یک دورهای در ایران باشد که مردم او را حذف میکنند. این موضوع نیز راهکارهایی دارد که چند مورد از آن را در زیر بیان میکنیم:
در وهلهاول دولت و به ویژه سران آن باید به یاران نهچندان همراه رسانهای خود اعلام کنند که سیاستهای خود را به ویژه در زمینه سکوتهای منفعلانه تغییر دهند و این سرشاخشدن های لفظی را بر عهده گیرند تا رئیسجمهور از این بازیها خارج شود.
دوم اینکه، دولتمردان کمر همت بسته و تلاش کنند تکانهای چشمگیری در زندگیهای عامه مردم ایجاد کنند تا شعارهای دولت به ویژه در بحث اقتصادی در جیب مردم لمس شود.
سوم،آقای روحانی بداند حدود یک سال به پایان عمر دولت وقت باقیاست و اگر نگران نباشد و بازی را واگذار کند، بدنه اجتماعی او بیشتر از طرفداران احمدینژاد زیر سوال رفته و سرخورده میشوند و دیگر شعارهای اعتدالی و امیدوارانه به گوش آنها نخواهد رفت چرا که این امیدی که در جامعه ایرانی بعد از روی کار آمدن دولت یازدهم شکل گرفته و به ویژه بعد از انتخابات 7 اسفند، انتظارها را از دولتمردان و طرفداران گفتمان اعتدال بالا برده است و آقای رئیس جمهور باید بداند شوخی به نام احمدی نژاد را باید جدی گرفت.
گویا رسم شده است هر دولتی بر سر کار می آید اقدامات و سیاست های دولت قبل را مورد نقد قرار دهد و با چنگ زدن به اقدامات اشتباه گذشتگان در موقعیت مظلوم نمایی قرار گیرد تا بتوانند کارهای خود را زیر سایه آن حمله ها، آرامتر پیش ببرند. این رخداد امروزه نیز در عالم سیاست ایران مشاهده میشود. دولتمردان قدیمی هم به دفاع از عملکرد خود میپردازند و بعضا سیاستهای دولت جدید را نیز مورد نقد قرار میدهند. اما امروز موضوع کمی متفاوت شده و حالا دیگر بازی از ردیف سربازها کمی جلوتر رفته و مقابلهها به سطح ژنرال ها و روسای جمهور کشیده است. احمدینژاد فعالیت خود را بیشتر کرده و با وعده هایی عوام فریبانه پیشمیرود و حسن روحانی هم که همواره این موضوعات را مورد نقد قرار میداده امروز در مقام پاسخگویی به شعارهای جدیدی که مطرح می شود و عملکرد های اشتباه دولت گذشته برآمده است و حتی گذشت سه سال از عمر دولت هم نتوانسته از سطح انتقادات وی نسبت به دولت قبل بکاهد، این درحالی است که اقدامات دولت او در حوزه سیاستداخلی و اقتصاد چنگی به دل نمیزند.
دولت چه میکند!؟
فارغ از هرگونه نتیجه گیری درباره عملکرد دولت قبل و خساراتی که به کشور تحمیل کرد، دولت حسن روحانی این روزها وقت زیادی را صرف پاسخ به انتقادها طرفداران احمدینژاد می کند. این موضوع باعث می شود تا دولتمردان دولت های نهم و دهم فرصت این را پیدا کنند که علاوه بر پاسخگویی به این انتقادات فرصتی برای احیای خودشان پیدا کنند.
این در حالی است که به اذعان دولتمردان و معاون اول دولت تدبیر و امید در سال 94 دولت توان اصلی خود را روی حل مناقشه هسته ای و رفع تحریمها گذاشت با این امید که سال 95 بتواند سال گشایش اقتصادی باشد ولی سالی که نکوست...!
انفعالی دردآور
به نظر میرسد حسن روحانی و کابینهاش باید این رویاروییهای لفظی را به تیم رسانهای منفعل خود وانهاده و به دنبال حل مشکلات اصلی کشور باشد. با گذشت تقریبا 3 سال از عمر دولت حسن روحانی، این دولت هنوز در بخش اطلاع رسانی مشکلات فراوانی دارد و در بسیاری از موارد مانند تقابل های این روزهای دو رئیس جمهور، حسن روحانی یک تنه نقش تیم رسانه ای خود را بازی می کند.
آن سوی میدان اما احمدی نژاد با هیاهوهای پوشالی و با توپ پر در فضای رسانه ای آمده است و به دنبال احیای وجهه خود است، اما این طرف میدان رئیسجمهور و گاهی معاون اول او یک تنه وارد میدان میشوند و حرص آن معضلی را میخورند که بیشتر حاشیه است تا متن!رسانههای میلیاردی دولت که در بسیاری از زمینهها از یک سایت خبری درجه چندم ضعیفتر کار میکند، نه توان ارائه خدمات دولت را دارند و نه جایگاه برابری با هجمههای یاران بهاری را!
اگر ظریف نبود چه می کردید؟
باید به آقای رئیسجمهور و کابینه آن گوشزد کرد اگر اقدامات ظریف در سیاستخارجی نبود، بدون شک مردم دل از این دولت کنده و نه به دنبال سیاستهای گذشته بلکه دل را آماده شنیدن سخنان تازهتر از اعتدال میکردند. بدنه اجتماعی که رای خود رابه اعتدال داد، نمیخواهد دولت یازدهم اولین دولت یک دورهای در ایران باشد که مردم او را حذف میکنند. این موضوع نیز راهکارهایی دارد که چند مورد از آن را در زیر بیان میکنیم:
در وهلهاول دولت و به ویژه سران آن باید به یاران نهچندان همراه رسانهای خود اعلام کنند که سیاستهای خود را به ویژه در زمینه سکوتهای منفعلانه تغییر دهند و این سرشاخشدن های لفظی را بر عهده گیرند تا رئیسجمهور از این بازیها خارج شود.
دوم اینکه، دولتمردان کمر همت بسته و تلاش کنند تکانهای چشمگیری در زندگیهای عامه مردم ایجاد کنند تا شعارهای دولت به ویژه در بحث اقتصادی در جیب مردم لمس شود.
سوم،آقای روحانی بداند حدود یک سال به پایان عمر دولت وقت باقیاست و اگر نگران نباشد و بازی را واگذار کند، بدنه اجتماعی او بیشتر از طرفداران احمدینژاد زیر سوال رفته و سرخورده میشوند و دیگر شعارهای اعتدالی و امیدوارانه به گوش آنها نخواهد رفت چرا که این امیدی که در جامعه ایرانی بعد از روی کار آمدن دولت یازدهم شکل گرفته و به ویژه بعد از انتخابات 7 اسفند، انتظارها را از دولتمردان و طرفداران گفتمان اعتدال بالا برده است و آقای رئیس جمهور باید بداند شوخی به نام احمدی نژاد را باید جدی گرفت.