روزنامه انگلیسی گاردین با اشاره به تداوم آثار سوء خیانتی که درپی معاهده ننگین سایکس - پیکو صورت گرفت، تاکید کرد که دولتی که داعش در مناطق عربی تشکیل داده با آنچه "لورنس عربستان" به اعراب وعده داد، چندان فاصله ای ندارد.
به گزارش شهدای ایران به نقل از العالم، روزنامه انگلیسی گاردین با انتشار گزارشی به بررسی سیر تاریخی رویدادهایی که به پیدایش و شهرت "توماس ادوارد لورنس" معروف به لورنس عربستان، منجر شد و نیز واکنش احتمالی او، در صورت زنده بودن، به پیدانش داعش، پرداخته است.
این روزنامه نوشت: اگر لورنس زنده بود، از پیدایش گروهک تروریستی داعش متعجب نمی شد زیرا، خیانت ناشی از توافقنامه سایکس - پیکو همچنان گریبانگیر اعراب است و از همه مهمتر این که داعش تاسیس "خلافت" خود را از طریق نواری ویدیویی با عنوان "پایان سایکس - پیکو اعلام کرد؛ نکته جالب توجه این که خلافت تاسیس شده از سوی داعش، با موقعیت دولتی که لورنس وعده آن را به اعراب داد، فاصله چندانی ندارد.
"گایلز فریزر" نویسنده این گزارش شرح داده است که اعراب چگونه از سوی دیپلمات های انگلیسی و فرانسوی که به صورت محرمانه توافقنامه تقسیم خاورمیانه(سایکس – پیکو) را منعقد کردند، مورد خیانت قرار گرفتند این درحالی بود که دیپلمات های انگلیسی و فرانسوی تمام خواسته ها و آرمان های اعراب را که علیه امپراتوری عثمانی به پا خاسته بودند، نادیده گرفته و برای تقسیم منطقه توافق کردند.
وی افزود: مفاد این توافقنامه در آن زمان به گونه ای به دست لورنس رسید اما وی گفت باید به راه خود ادامه دهد و اعراب را مطمئن کند که به پاداش تلاش خود دست خواهند یافت و باید پیروز شوند.
گاردین با بررسی سیر تاریخی این رویداد به این نتیجه رسیده است که غربی ها دغدغه نابودی داعش را دارند و این امر قابل درک است زیرا داعش مجموعه ای از قاتلان و جانیان است اما واقعیت این است که گروه هایی که برای تشکیل دولت سنی فراتر از مرزهای سایکس – پیکو، فشار می آورند، با روی کار آمدن هر قدرتی، از بین نخواهند رفت.
از طرف دیگر درست است که پدیده داعش به تمایل برای برچیدن آثار استعمار انگلیسی – فرانسوی در خاورمیانه بویژه در کشورهای عربی، محدود نمی شود؛ اما این امر یکی از اهداف اصلی داعش است و اگر در نهایت عراق به 3 موجودیت سنی، شیعی و کردی و سوریه به علوی و سنی تقسیم شود، این احتمال وجود دارد که "دولت اسلامی" مطابق آنچه داعش اعلام کرده است، شکل گیرد.
فریزر می گوید در این صورت، مرزهای جدید منطقه براساس نژادی و مذهبی خواهد بود نه براساس آنچه امپریالیسم از یکصد سال پیش ترسیم کرده است و بعید است که اینبار دخالت غرب بتواند این روند را متوقف سازد یا مانع تحقق این امر شود.
گاردین در ادامه، اقدام لورنس در تعامل با اعراب را "نیرنگ بزرگ" وی در حق دوستان عربش توصیف و خاطرنشان می کند در سال 1917 که این رویداد صورت می گرفت، لورنس و ارتش عربی او علیه ترک های عثمانی که در جنگ جهانی اول در کنار آلمان ها قرار گرفتند، مبارزه می کردند.
نیرو هاى اعراب با راهنمایى لورنس توانستند در جنگ هاى نامنظم خسارات فراوانى به خطوط نیرو هاى ترك وارد كنند؛ پیروزی در این جنگ نبوغ لورنس در عملیات نظامی را به مقام های انگلیسی نشان داد و از سوی دیگر موجب محبوبیت او در میان اعراب شد. نقش لورنس در شکست قوای عثمانی در عربستان و سوریه باعث شد تا اعراب لقب "لورنس عربستان" را به او بدهند.
با وجود وعده های او به اعراب برای استقلال اما پس از پایان جنگ در کمال ناوری در کنفرانس صلح پاریس در سال 1916 عراق، فلسطین، اردن و کشورهای عرب حوزه خلیج فارس در عمل به مستعمره انگلیس تبدیل شدند و فرانسه نیز بر لبنان و سوریه تسلط یافت. همین امر باعث شد وی که به دلیل اقداماتش به شخصیتى افسانه اى تبدیل شده بود کار را رها کرده و به نوشتن خاطراتش بپردازد. گفته می شود، لورنس با شنیدن این خبر بر خود واجب می دانست که به سربازان عربش بگوید که از سوی دیپلمات های انگلیسی مورد خیانت واقع شده اند و هرگز به دولتی که برای آن جانفشانی می کردند، دست نخواهند یافت.
این روزنامه در پایان نوشت: شاید لورنس حجم واقعی نیرنگ معاهده سایکس پیکو را تا زمانی که گاردین به صورت رسمی متن کامل آن را در سال 1917 منتشر کرد، درک نکرد اما خوب می دانست که کافی است بداند که او دوستان عربش را گمراه کرده است.
"ادوارد لورنس" یکی از مشهورترین شخصیت های تاریخ معاصر انگلستان است که نقش تعیین کننده ای در تجزیه امپراتوری عثمانی و گسترش نفوذ استعماری انگلستان در کشورهای عربی داشت.
لورنس که برخی او را جاسوس و عامل استعمار بریتانیا میدانند، یک محقق، ماجراجو و باستان شناس بود که در جوانی به فرهنگ ملل شرق علاقمند شد و زمانی که 21 سال بیشتر نداشت زادگاهش را برای سفر به ممالک عثمانی ترک کرد.
در اولین سفر او که گفته میشود با دو چرخه صورت گرفت از لبنان، سوريه و فلسطين بازدید کرد و در کنار مطالعه فرهنگ اعراب سعی کرد یاد بگیرد چطور مانند آنها زندگی کند. دومین ماجراجویی او در سال 1910 با سفر به عراق آغاز شد. او در این سفر به تحقیق در سوریه، فلسطین و منطقه بین النهرین پرداخت.
تحقیقات لورنس در این منطقه با آغاز جنگ جهانی اول همزمان شد؛ نقشه هایی که او از منطقه سینا در نزدیكى مرزهاى عثمانى تهیه کرده بود در جنگ بین انگلستان و عثمانی مفید واقع شد.
لورنس با آغاز جنگ براى اعزام به منطقه نام نویسى كرد و از آنجایى كه در امور اعراب تخصص بالایى داشت به عنوان افسر اطلاعات به قاهره اعزام شد. او بیش از یك سال در مصر به فعالیت هاى اطلاعاتى ادامه داد و در سال 1916 یك دیپلمات انگلیسى را براى مذاكره با حسین بن على امیر مكه كه علیه قوانین عثمانى اعلان شورش كرده بود همراهى كرد. لورنس مقام های ارشد خود را متقاعد كرد كه شورش طرفداران امیر مكه را حمایت كنند و خود نیز به عنوان افسر رابط «ارتش حسین بن فیصل» امیر مكه را همراهى كرد.
این روزنامه نوشت: اگر لورنس زنده بود، از پیدایش گروهک تروریستی داعش متعجب نمی شد زیرا، خیانت ناشی از توافقنامه سایکس - پیکو همچنان گریبانگیر اعراب است و از همه مهمتر این که داعش تاسیس "خلافت" خود را از طریق نواری ویدیویی با عنوان "پایان سایکس - پیکو اعلام کرد؛ نکته جالب توجه این که خلافت تاسیس شده از سوی داعش، با موقعیت دولتی که لورنس وعده آن را به اعراب داد، فاصله چندانی ندارد.
"گایلز فریزر" نویسنده این گزارش شرح داده است که اعراب چگونه از سوی دیپلمات های انگلیسی و فرانسوی که به صورت محرمانه توافقنامه تقسیم خاورمیانه(سایکس – پیکو) را منعقد کردند، مورد خیانت قرار گرفتند این درحالی بود که دیپلمات های انگلیسی و فرانسوی تمام خواسته ها و آرمان های اعراب را که علیه امپراتوری عثمانی به پا خاسته بودند، نادیده گرفته و برای تقسیم منطقه توافق کردند.
وی افزود: مفاد این توافقنامه در آن زمان به گونه ای به دست لورنس رسید اما وی گفت باید به راه خود ادامه دهد و اعراب را مطمئن کند که به پاداش تلاش خود دست خواهند یافت و باید پیروز شوند.
گاردین با بررسی سیر تاریخی این رویداد به این نتیجه رسیده است که غربی ها دغدغه نابودی داعش را دارند و این امر قابل درک است زیرا داعش مجموعه ای از قاتلان و جانیان است اما واقعیت این است که گروه هایی که برای تشکیل دولت سنی فراتر از مرزهای سایکس – پیکو، فشار می آورند، با روی کار آمدن هر قدرتی، از بین نخواهند رفت.
از طرف دیگر درست است که پدیده داعش به تمایل برای برچیدن آثار استعمار انگلیسی – فرانسوی در خاورمیانه بویژه در کشورهای عربی، محدود نمی شود؛ اما این امر یکی از اهداف اصلی داعش است و اگر در نهایت عراق به 3 موجودیت سنی، شیعی و کردی و سوریه به علوی و سنی تقسیم شود، این احتمال وجود دارد که "دولت اسلامی" مطابق آنچه داعش اعلام کرده است، شکل گیرد.
فریزر می گوید در این صورت، مرزهای جدید منطقه براساس نژادی و مذهبی خواهد بود نه براساس آنچه امپریالیسم از یکصد سال پیش ترسیم کرده است و بعید است که اینبار دخالت غرب بتواند این روند را متوقف سازد یا مانع تحقق این امر شود.
گاردین در ادامه، اقدام لورنس در تعامل با اعراب را "نیرنگ بزرگ" وی در حق دوستان عربش توصیف و خاطرنشان می کند در سال 1917 که این رویداد صورت می گرفت، لورنس و ارتش عربی او علیه ترک های عثمانی که در جنگ جهانی اول در کنار آلمان ها قرار گرفتند، مبارزه می کردند.
نیرو هاى اعراب با راهنمایى لورنس توانستند در جنگ هاى نامنظم خسارات فراوانى به خطوط نیرو هاى ترك وارد كنند؛ پیروزی در این جنگ نبوغ لورنس در عملیات نظامی را به مقام های انگلیسی نشان داد و از سوی دیگر موجب محبوبیت او در میان اعراب شد. نقش لورنس در شکست قوای عثمانی در عربستان و سوریه باعث شد تا اعراب لقب "لورنس عربستان" را به او بدهند.
با وجود وعده های او به اعراب برای استقلال اما پس از پایان جنگ در کمال ناوری در کنفرانس صلح پاریس در سال 1916 عراق، فلسطین، اردن و کشورهای عرب حوزه خلیج فارس در عمل به مستعمره انگلیس تبدیل شدند و فرانسه نیز بر لبنان و سوریه تسلط یافت. همین امر باعث شد وی که به دلیل اقداماتش به شخصیتى افسانه اى تبدیل شده بود کار را رها کرده و به نوشتن خاطراتش بپردازد. گفته می شود، لورنس با شنیدن این خبر بر خود واجب می دانست که به سربازان عربش بگوید که از سوی دیپلمات های انگلیسی مورد خیانت واقع شده اند و هرگز به دولتی که برای آن جانفشانی می کردند، دست نخواهند یافت.
این روزنامه در پایان نوشت: شاید لورنس حجم واقعی نیرنگ معاهده سایکس پیکو را تا زمانی که گاردین به صورت رسمی متن کامل آن را در سال 1917 منتشر کرد، درک نکرد اما خوب می دانست که کافی است بداند که او دوستان عربش را گمراه کرده است.
"ادوارد لورنس" یکی از مشهورترین شخصیت های تاریخ معاصر انگلستان است که نقش تعیین کننده ای در تجزیه امپراتوری عثمانی و گسترش نفوذ استعماری انگلستان در کشورهای عربی داشت.
لورنس که برخی او را جاسوس و عامل استعمار بریتانیا میدانند، یک محقق، ماجراجو و باستان شناس بود که در جوانی به فرهنگ ملل شرق علاقمند شد و زمانی که 21 سال بیشتر نداشت زادگاهش را برای سفر به ممالک عثمانی ترک کرد.
در اولین سفر او که گفته میشود با دو چرخه صورت گرفت از لبنان، سوريه و فلسطين بازدید کرد و در کنار مطالعه فرهنگ اعراب سعی کرد یاد بگیرد چطور مانند آنها زندگی کند. دومین ماجراجویی او در سال 1910 با سفر به عراق آغاز شد. او در این سفر به تحقیق در سوریه، فلسطین و منطقه بین النهرین پرداخت.
تحقیقات لورنس در این منطقه با آغاز جنگ جهانی اول همزمان شد؛ نقشه هایی که او از منطقه سینا در نزدیكى مرزهاى عثمانى تهیه کرده بود در جنگ بین انگلستان و عثمانی مفید واقع شد.
لورنس با آغاز جنگ براى اعزام به منطقه نام نویسى كرد و از آنجایى كه در امور اعراب تخصص بالایى داشت به عنوان افسر اطلاعات به قاهره اعزام شد. او بیش از یك سال در مصر به فعالیت هاى اطلاعاتى ادامه داد و در سال 1916 یك دیپلمات انگلیسى را براى مذاكره با حسین بن على امیر مكه كه علیه قوانین عثمانى اعلان شورش كرده بود همراهى كرد. لورنس مقام های ارشد خود را متقاعد كرد كه شورش طرفداران امیر مكه را حمایت كنند و خود نیز به عنوان افسر رابط «ارتش حسین بن فیصل» امیر مكه را همراهى كرد.