«آفتاب تابان برجام تا وکلای مدافعی چون آقای عراقچی دارد، مگر نقض هم میشود؟!»
به گزارش شهدای ایران، وطن امروز با طرح این پرسش کنایهآمیز نوشت: سخنان آقای عراقچی مبنی بر اینکه «وقتی خبرنگار ایرانی میگوید سوئیفت برداشته نشده، از رئیسجمهور اتریش چه انتظاری دارید؟» این واکنشها عجیب است اما از جریانی که در 1000 روز گذشته فراوان گزارههای متناقض و پارادوکسیکال مطرح کرده، بعید نیست. البته این اشکال هم به تشکیلات عظیم صدا و سیما وارد است که یکی نبود به جناب عراقچی بگوید: بر فرض محال سوال خبرنگار ایرانی باعث شده رئیسجمهور بیاطلاع و ناآگاه اتریش! (البته به زبان حال تیم مذاکراتی) آن طور پاسخ بدهد و بگوید: «مشکل سوئیفت حل نشده است»، یعنی اگر خبرنگاری غیر از تابعیت ایرانی هم این سوال را از جناب هانس فیشر میپرسید، او میخواست پاسخ دیگری بدهد؟ یا بر اساس منطق «تحریک رئیسجمهور اتریش توسط خبرنگار ایرانی»، میشود سوال دیگری هم پرسید؛ از اوباما هم خبرنگاران ایرانی سوال پرسیدند که 2 روز پیش آن طور از اعمال تحریمهای جدید و حل نشدن مسئله تجارت و مبادلات بانکی و... سخن گفت؟
کنگره را هم لابد خبرنگاران ایرانی تحریک کردند که قانون محدودیت ویزا برای اتباع 38 کشور را علیه ایران و در تضاد و تناقض با برجام تصویب کرد. با این منطق بعید نیست تحریم شرکتها و اشخاص ایرانی در پسابرجام هم نتیجه تحریک توسط خبرنگاران ایرانی باشد! و آخر این چه سفسطهای بود که مطرح شد و انگار نه انگار!
وقتی از نظر حضرات، آمریکا هر غلط تازهای میکند، نقض برجام محسوب نمیشود و در مقابل قانونهای محکم تحریمی پسابرجامی ایالات متحده حرف از ایمیل و نامه به کری و که و که زده میشود، یعنی با این دست فرمان دیپلماسی، حتی اگر برجام توسط آمریکا به زمین گرم هم برخورد، باز نقض نشده است، چرا که توئیتبازهای حرفهای گفتمان و موشک به برجام نه به چشم توافقی برای حل پرونده هستهای و رفع تحریمها که به چشم یک «توافق سیاسی» مینگرند، از اول هم با همین عینک برجام را بالا و پایین میکردند که در رهگذر آن پروژههای داخلی خود را پیش ببرند.
حکایت نقد متن و نقد دیپلماسی و نقد فن مذاکره، میان تیم مذاکراتی خیلی وقت است به پایان رسیده. از همان روزهایی که دشمن به نفع خود شعار میداد: «توافق نکردن بهتر از توافق بد است» و اعضای تیم مذاکراتی ایرانی به هزار ترفند کمپین درست میکردند که «هر توافقی بهتر از عدم توافق است» معلوم شد جریان «توافق به هر قیمتی» بیش از آنکه دنبال رفع تحریم باشد، دنبال چیز دیگری است.
حالا هم که برجام مکرر و حتی به اذعان و اعتراف خود آقایان نقض میشود، چه خیال؟! اصلا آمریکا همانطور که اوباما اخیرا اعلام کرد، باز به بهانهای تازه تحریمهای تازه اعمال کند! مگر برای توئیتبازهای گفتمان و موشک اهمیت هم دارد؟ برجام نه یک بار و 2 بار، صد بار نقض شود، مگر برای جریانی که از ابتدا به دنبال توافق سیاسی بوده اهمیت هم دارد؟! مشکل سوئیفت و مبادلات بانکی و غیره و ذلک به گفته خود آقایان و بازاریها و تجار و بازرگانان حل نشود، مگر نقض برجام محسوب میشود؟ از جناب دیپلمات میپرسند چرا مبادلات دلاری حل نشده، جواب میدهد: «برخی حالا علاقهمند به دلار شدهاند» کانه سرگذر نمیدانم چیچی ایستاده! بعید نیست فردا که نقض عهد شد و تحریمهای دیگر هم برداشته نشد، باز گفته شود بر اساس متن برجام، نقض برجام محسوب نمیشود! و چه کراماتی دارد این «متن برجام» که هر تحریم و فشار تازهای هم که تحمیل شود، بر اساس «متن برجام»، نقض توافق به حساب نمیآید!
کنگره را هم لابد خبرنگاران ایرانی تحریک کردند که قانون محدودیت ویزا برای اتباع 38 کشور را علیه ایران و در تضاد و تناقض با برجام تصویب کرد. با این منطق بعید نیست تحریم شرکتها و اشخاص ایرانی در پسابرجام هم نتیجه تحریک توسط خبرنگاران ایرانی باشد! و آخر این چه سفسطهای بود که مطرح شد و انگار نه انگار!
وقتی از نظر حضرات، آمریکا هر غلط تازهای میکند، نقض برجام محسوب نمیشود و در مقابل قانونهای محکم تحریمی پسابرجامی ایالات متحده حرف از ایمیل و نامه به کری و که و که زده میشود، یعنی با این دست فرمان دیپلماسی، حتی اگر برجام توسط آمریکا به زمین گرم هم برخورد، باز نقض نشده است، چرا که توئیتبازهای حرفهای گفتمان و موشک به برجام نه به چشم توافقی برای حل پرونده هستهای و رفع تحریمها که به چشم یک «توافق سیاسی» مینگرند، از اول هم با همین عینک برجام را بالا و پایین میکردند که در رهگذر آن پروژههای داخلی خود را پیش ببرند.
حکایت نقد متن و نقد دیپلماسی و نقد فن مذاکره، میان تیم مذاکراتی خیلی وقت است به پایان رسیده. از همان روزهایی که دشمن به نفع خود شعار میداد: «توافق نکردن بهتر از توافق بد است» و اعضای تیم مذاکراتی ایرانی به هزار ترفند کمپین درست میکردند که «هر توافقی بهتر از عدم توافق است» معلوم شد جریان «توافق به هر قیمتی» بیش از آنکه دنبال رفع تحریم باشد، دنبال چیز دیگری است.
حالا هم که برجام مکرر و حتی به اذعان و اعتراف خود آقایان نقض میشود، چه خیال؟! اصلا آمریکا همانطور که اوباما اخیرا اعلام کرد، باز به بهانهای تازه تحریمهای تازه اعمال کند! مگر برای توئیتبازهای گفتمان و موشک اهمیت هم دارد؟ برجام نه یک بار و 2 بار، صد بار نقض شود، مگر برای جریانی که از ابتدا به دنبال توافق سیاسی بوده اهمیت هم دارد؟! مشکل سوئیفت و مبادلات بانکی و غیره و ذلک به گفته خود آقایان و بازاریها و تجار و بازرگانان حل نشود، مگر نقض برجام محسوب میشود؟ از جناب دیپلمات میپرسند چرا مبادلات دلاری حل نشده، جواب میدهد: «برخی حالا علاقهمند به دلار شدهاند» کانه سرگذر نمیدانم چیچی ایستاده! بعید نیست فردا که نقض عهد شد و تحریمهای دیگر هم برداشته نشد، باز گفته شود بر اساس متن برجام، نقض برجام محسوب نمیشود! و چه کراماتی دارد این «متن برجام» که هر تحریم و فشار تازهای هم که تحمیل شود، بر اساس «متن برجام»، نقض توافق به حساب نمیآید!