قربانی دومین پرونده جنجالی اسیدپاشی که به تازگی از قصاص متهم پرونده رضایت داده است، جزئیات مختومه شدن این پرونده را تشریح کرد و گفت: به حرمت ایام ولادت حضرت فاطمه(س) از اجرای حکم قصاص گذشتم.
به گزارش شهدای ایران به نقل از تستیم، داود روشنایی پسر جوانی است که 11 سال قبل به دلایلی واهی و نامعلوم در منطقه مجیدیه تهران مورد اسیدپاشی قرار گرفت و چشم راست و بخشی از صورتش را از دست داد و همین مسئله منجر به دستگیری فرد اسیدپاش و تشکیل پرونده برای وی شد.
پرونده با شکایت داود به شعبه 71 دادگاه کیفری استان تهران رفت و در نهایت بعد از رفت و آمدهای فراوان، قاضی عزیزمحمدی با توجه به درخواست شاکی مبنی بر قصاص متهم و دریافت دیه، متهم را به قصاص از ناحیه چشم راست و لاله گوش چپ و همچنین پرداخت دیه بابت سایر جراحات محکوم کرد.
پرونده با اعتراض متهم به دیوان عالی کشور ارجاع داده شد و قضات دیوان عالی با وجود تأیید حکم دیه، رأی صادره مبنی بر قصاص را نقض کردند اما دادگاه کیفری استان تهران در رسیدگی مجدد به این پرونده بازهم حکم قصاص را صادر کرد. مرد اسیدپاش که در جلسات دادگاه دلیل قانعکنندهای برای این کار خود ارائه نکرده بود بازهم به حکم صادره اعتراض کرد اما اینبار دیوانعالی کشور حکم قصاص را تأیید کرد.
در نهایت اسفند ماه سال 92 آیت الله صادق آملی لاریجانی با اجرای حکم قصاص فرد اسیدپاش موافقت کرد اما این پایان کار نبود و فراز و نشیبهای زیادی برای اجرای این حکم وجود داشت.
دهم آذر سال 93 حجتالاسلام و المسلمین غلامحسین محسنیاژهای سخنگوی قوه قضائیه در پاسخ به سؤال خبرنگار تسنیم مبنی بر اینکه اینکه چرا حکم فردی که بر روی داود روشنایی اسید پاشیده بود بهرغم استیذان حکم از سوی رئیس دستگاه قضا اجرا نمیشود، گفت: دو مورد را اطلاع دارم که حکم آن قصاص عضو است و حکم نیز تأیید و دستور اجرا صادر شده و در مرحله اجراست اما برخی مشکلات مربوط به پزشکی در اجرای حکم وجود دارد.
حدود یک ماه بعد از اظهارات سخنگوی دستگاه قضا یعنی ششم دی دادستان تهران با ارسال نامهای به اجرای احکام دادسرای امور جنایی، خواستار اجرای هر چه سریعتر این حکم شد اما باز هم حکم قصاص اجرا نشد و عنوان شد پزشکان از اجرای این حکم ممانعت میکنند.
در نهایت قرار شد روز سیزدهم اسفند 93 حکم قصاص یکی از قدیمیترین پروندههای اسیدپاشی ایران در زندان رجاییشهر کرج اجرا شود؛ هرچند آن روز بالاخره اولین حکم قصاص اسیدپاشی در ایران اجرا شد اما این اجرای حکم مربوط به پرونده داود روشنایی که حدود یک دهه در انتظار اجرای حکم قصاص و حتی دریافت دیه اسیدپاشی بود، نبود.
آن روز با توجه به اینکه با ایام فاطمیه مقارن شده بود، داود روشنایی به توصیه و درخواست روحانی زندان پاسخ مثبت داد تا خانواده محکوم در مهلت جدید دو ماههای که به دست آورده بودند، هم دیه روشنایی را پرداخت کنند و هم امیدی به جلوگیری از اجرای حکم قصاص داشته باشند.
از دو ماه مهلت داده شده، بیش از یک سال گذشت و مقدمات اجرای مجدد حکم قصاص فراهم نشد تا اینکه در ایام تعطیلات نوروز 95، روشنایی از اجرای حکم قصاص رضایت داد.
این قربانی اسیدپاشی که یک دهه منتظر اجرای حکم قصاص بود در گفتوگو با خبرنگار قضایی خبرگزاری تسنیم، درباره گذشت از اجرای حکم قصاص فرد اسیدپاش گفت: دیگر از این وضعیت خسته شده بودم ضمن اینکه به موازات درخواستهایم برای قصاص، صحبت برای رضایت دادن هم مطرح بود.
وی توضیح داد: اواخر سال 93 به حرمت ایام شهادت حضرت زهرا(س) اجرای حکم قصاص را به تعویق انداختیم و این بار هم به حرمت ولادت حضرت فاطمه از اجرای قصاص گذشتم. البته همان زمان که اجرای قصاص به تعویق افتاد یک حکم قصاص چشم دیگر در زندان رجایی شهر اجرا شد. آن حکم صرفا مربوط به نابینا کردن چشم بود اما حکم مربوط به پرونده من، تخلیه کامل چشم بود که متوجه شدم در زندان امکانات لازم برای اجرای آن وجود ندارد.
روشنایی افزود: البته همان زمان با وجود درخواست قصاص، مطالبه دیه هم کرده بودم. با صحبت هایی که با خانواده محکوم داشتم، تصمیم گرفتم از قصاص چشم و گوش بگذرم و رضایت بدهم تا کفاره گناهان خودم باشد و انشاءالله خدا از گناهان من هم بگذرد. تصمیم گرفتم فقط دیه سایر سوختگیهای بدنم را بگیرم که حدود یک میلیارد و 200 میلیون تومان شد.
وی گفت: روز ولادت حضرت زهرا(س) به دادسرای امور جنایی تهران رفتم. با برادر محکوم قبلا صحبت کرده بودم و برای آن روز قرار گذاشته بودیم. آقای شهریاری سرپرست دادسرا آن روز حضور نداشتند و آقای دشتبان که در جریان پرونده بود حضور داشت. نمیخواستم چک قبول کنم چون از عدم وصول آن میترسیدم به همین خاطر به من پیشنهاد شد پول به حساب دادگستری واریز شود تا از وصولش مطمئن باشم که من هم قبول کردم.
قربانی دومین پرونده جنجالی اسیدپاشی افزود: آقای شهریاری گفته بود به محض واریز به حساب دادگستری میتوانید آن را دریافت کنید. بابت قصاص چشم و گوش با وجود اینکه میتوانستم چندین برابر دیه قانونی، مطالبه دیه کنم اما هیچ پولی نگرفتم.
وی ادامه داد: پولی هم که دریافت کردم، صرف درمانم خواهم کرد. البته روند رسیدگی به این پرونده واقعاً خیلی طولانی شد و فرصتهای درمان و جوانی خود را از دست دادم.
روشنایی در پاسخ به این سئوال که در داخل یا خارج ایران به درمان خود ادامه میدهد افزود: امیدوارم داخل کشور بتوانم درمان کنم. البته به فکر رفتن به خارج از کشور هم هستم اما هزینههای درمان و هزینههای جانبی آنجا واقعاً سنگین است. شنیدهام روزانه بیش از 400 یورو فقط برای مترجم باید پرداخت کنم.
این قربانی اسیدپاشی خاطرنشان کرد: دوست دارم در صورت امکان پوست صورتم را تعویض کنم و از برخی شنیدهام این امکان در کشور وجود دارد؛ امیدوارم با کمک پزشکان و مسئولان بتوانم این کار را انجام بدهم.
پرونده با شکایت داود به شعبه 71 دادگاه کیفری استان تهران رفت و در نهایت بعد از رفت و آمدهای فراوان، قاضی عزیزمحمدی با توجه به درخواست شاکی مبنی بر قصاص متهم و دریافت دیه، متهم را به قصاص از ناحیه چشم راست و لاله گوش چپ و همچنین پرداخت دیه بابت سایر جراحات محکوم کرد.
پرونده با اعتراض متهم به دیوان عالی کشور ارجاع داده شد و قضات دیوان عالی با وجود تأیید حکم دیه، رأی صادره مبنی بر قصاص را نقض کردند اما دادگاه کیفری استان تهران در رسیدگی مجدد به این پرونده بازهم حکم قصاص را صادر کرد. مرد اسیدپاش که در جلسات دادگاه دلیل قانعکنندهای برای این کار خود ارائه نکرده بود بازهم به حکم صادره اعتراض کرد اما اینبار دیوانعالی کشور حکم قصاص را تأیید کرد.
در نهایت اسفند ماه سال 92 آیت الله صادق آملی لاریجانی با اجرای حکم قصاص فرد اسیدپاش موافقت کرد اما این پایان کار نبود و فراز و نشیبهای زیادی برای اجرای این حکم وجود داشت.
دهم آذر سال 93 حجتالاسلام و المسلمین غلامحسین محسنیاژهای سخنگوی قوه قضائیه در پاسخ به سؤال خبرنگار تسنیم مبنی بر اینکه اینکه چرا حکم فردی که بر روی داود روشنایی اسید پاشیده بود بهرغم استیذان حکم از سوی رئیس دستگاه قضا اجرا نمیشود، گفت: دو مورد را اطلاع دارم که حکم آن قصاص عضو است و حکم نیز تأیید و دستور اجرا صادر شده و در مرحله اجراست اما برخی مشکلات مربوط به پزشکی در اجرای حکم وجود دارد.
حدود یک ماه بعد از اظهارات سخنگوی دستگاه قضا یعنی ششم دی دادستان تهران با ارسال نامهای به اجرای احکام دادسرای امور جنایی، خواستار اجرای هر چه سریعتر این حکم شد اما باز هم حکم قصاص اجرا نشد و عنوان شد پزشکان از اجرای این حکم ممانعت میکنند.
در نهایت قرار شد روز سیزدهم اسفند 93 حکم قصاص یکی از قدیمیترین پروندههای اسیدپاشی ایران در زندان رجاییشهر کرج اجرا شود؛ هرچند آن روز بالاخره اولین حکم قصاص اسیدپاشی در ایران اجرا شد اما این اجرای حکم مربوط به پرونده داود روشنایی که حدود یک دهه در انتظار اجرای حکم قصاص و حتی دریافت دیه اسیدپاشی بود، نبود.
آن روز با توجه به اینکه با ایام فاطمیه مقارن شده بود، داود روشنایی به توصیه و درخواست روحانی زندان پاسخ مثبت داد تا خانواده محکوم در مهلت جدید دو ماههای که به دست آورده بودند، هم دیه روشنایی را پرداخت کنند و هم امیدی به جلوگیری از اجرای حکم قصاص داشته باشند.
از دو ماه مهلت داده شده، بیش از یک سال گذشت و مقدمات اجرای مجدد حکم قصاص فراهم نشد تا اینکه در ایام تعطیلات نوروز 95، روشنایی از اجرای حکم قصاص رضایت داد.
این قربانی اسیدپاشی که یک دهه منتظر اجرای حکم قصاص بود در گفتوگو با خبرنگار قضایی خبرگزاری تسنیم، درباره گذشت از اجرای حکم قصاص فرد اسیدپاش گفت: دیگر از این وضعیت خسته شده بودم ضمن اینکه به موازات درخواستهایم برای قصاص، صحبت برای رضایت دادن هم مطرح بود.
وی توضیح داد: اواخر سال 93 به حرمت ایام شهادت حضرت زهرا(س) اجرای حکم قصاص را به تعویق انداختیم و این بار هم به حرمت ولادت حضرت فاطمه از اجرای قصاص گذشتم. البته همان زمان که اجرای قصاص به تعویق افتاد یک حکم قصاص چشم دیگر در زندان رجایی شهر اجرا شد. آن حکم صرفا مربوط به نابینا کردن چشم بود اما حکم مربوط به پرونده من، تخلیه کامل چشم بود که متوجه شدم در زندان امکانات لازم برای اجرای آن وجود ندارد.
روشنایی افزود: البته همان زمان با وجود درخواست قصاص، مطالبه دیه هم کرده بودم. با صحبت هایی که با خانواده محکوم داشتم، تصمیم گرفتم از قصاص چشم و گوش بگذرم و رضایت بدهم تا کفاره گناهان خودم باشد و انشاءالله خدا از گناهان من هم بگذرد. تصمیم گرفتم فقط دیه سایر سوختگیهای بدنم را بگیرم که حدود یک میلیارد و 200 میلیون تومان شد.
وی گفت: روز ولادت حضرت زهرا(س) به دادسرای امور جنایی تهران رفتم. با برادر محکوم قبلا صحبت کرده بودم و برای آن روز قرار گذاشته بودیم. آقای شهریاری سرپرست دادسرا آن روز حضور نداشتند و آقای دشتبان که در جریان پرونده بود حضور داشت. نمیخواستم چک قبول کنم چون از عدم وصول آن میترسیدم به همین خاطر به من پیشنهاد شد پول به حساب دادگستری واریز شود تا از وصولش مطمئن باشم که من هم قبول کردم.
قربانی دومین پرونده جنجالی اسیدپاشی افزود: آقای شهریاری گفته بود به محض واریز به حساب دادگستری میتوانید آن را دریافت کنید. بابت قصاص چشم و گوش با وجود اینکه میتوانستم چندین برابر دیه قانونی، مطالبه دیه کنم اما هیچ پولی نگرفتم.
وی ادامه داد: پولی هم که دریافت کردم، صرف درمانم خواهم کرد. البته روند رسیدگی به این پرونده واقعاً خیلی طولانی شد و فرصتهای درمان و جوانی خود را از دست دادم.
روشنایی در پاسخ به این سئوال که در داخل یا خارج ایران به درمان خود ادامه میدهد افزود: امیدوارم داخل کشور بتوانم درمان کنم. البته به فکر رفتن به خارج از کشور هم هستم اما هزینههای درمان و هزینههای جانبی آنجا واقعاً سنگین است. شنیدهام روزانه بیش از 400 یورو فقط برای مترجم باید پرداخت کنم.
این قربانی اسیدپاشی خاطرنشان کرد: دوست دارم در صورت امکان پوست صورتم را تعویض کنم و از برخی شنیدهام این امکان در کشور وجود دارد؛ امیدوارم با کمک پزشکان و مسئولان بتوانم این کار را انجام بدهم.