رجب طیب اردوغان با جوان پر انگیزه ای که از شهرداری استانبول به نخست وزیری ترکیه رسید بسیار متفاوت است. پیروزی های پیاپی، قدرت گرفتن های روز افزون، کنار زدن مخالفان برجسته یکی پس از دیگری (به ویژه ارتش) ایده ها و اندیشه های تازه ای را در سر اردوغان پروراند. ایده هایی که اردوغان برای اجرایی کردن آن ایده ها تا امروز کم هم نگذاشته است.
به گزارش شهدای ایران، اما شاید وقتش باشد اردوغان نگاهی به کارنامه سیاسی خود طی سالهای اخیر بیندازد. با وقوع تحولات موسوم به بهار عربی، ترکیه و مدل اسلام میانه این کشور برند شماره یک و پر طرفدار در کشورهای انقلابی بود، در نظام های غرق در درگیری هم ایده آل مدل ترکیه بود. اردوغان با اعتماد به نفس فراوان از مخالفان دولت سوریه حمایت می کرد و برای آنها نشست های هماهنگی ترتیب می داد. به مصر و تونس سفر می کرد و از آنها می خواست مدل اسلام سکولار ترکیه را برای رستگاری برگزینند. اما گذشت زمان نشان داد که همه آن دست آوردها بر باد رفت. مرسی امروز در زندان است، الغنوشی قدرت را از دست داده و مخالفین اسد تقریبا تار و مار شده اند.
در عرصه داخلی هم اردوغان طی یک دهه اخیر کارنامه درخشانی از خود بر جای گذاشت و دست آوردهای اقتصادی او بر هیچ کس پوشیده نیست. تورم سه رقمی را یک رقمی کرد، نرخ بیکاری را کاهش داد و رشد اقتصادی قابل توجهی را برای ترکیه به ارمغان آورد. به مدد همین پیروزی ها و البته سیاست ورزی اردوغان، نه تنها ارتش از دور کنار رفت که دیگر احزاب رقیب هم نتوانسته اند، هژمونی عدالت و توسعه را به چالش بکشند.
اما از آن دست آوردهای اقتصادی و پیروزی های قاطع در انتخابات های مختلف، کار به جایی رسیده که حزب او برای اینکه بتواند دولت را به تنهایی تشکیل دهد انتخابات تکراری برگزار کند، افنجارها هر روز در گوشه ای از خاک ترکیه جان شهروندان این کشور را می گیرد، هر روز روزنامه نگاران بیشتری به زندان می افتند و اعتراضات مدنی نسبت به عملکرد دولت بیش از پیش شده است.
اما آیا وقتش نرسیده اردوغان تجدیدنظری نسبی در نوع نگاهش به اتفاقات پیرامونش بیندازد؟ در روزگاری که عربستان سعودی هر روز بیش از گذشته در فضای بین الملل منفورتر می شود و مقامات دولتی فزونتری از عملکرد سوال برانگیز این کشور در بحران های خاورمیانه سخن می گویند، نزدیکی آنکارا به ریاض به وجهه این کشور لطمه نمی زند؟ در روزهایی که همه جهان به صورت یکپارچه گروه موسوم به دولت اسلامی را تروریستی معرفی کرد، ترکیه با نگاهی محتاطانه تلاش کرد پدید آمدن این گروه را نتیجه سیاست های دولت های عراق و سوریه بداند که نفس چنین اقدامی تردیدها درباره ارتباط آنکارا با داعش را شدت بخشید.
در فضایی که ایران با برجام و توافق هسته ای اش به بازیگر پرطرفدار جهان بدل شده، بهتر نیست اردوغان هم از این فرصت بهره جوید و تعدیلی در راهبردهای سختش در منطقه خاورمیانه پدید آورد؟ بازی که مصداق عینی برد - برد برای تهران و آنکارا است. نه ایران و نه ترکیه از شدت گرفتن تنش ها سودی نمی برند و بر هزینه های بیهوده رقابت های بی دلیل دامن می زنند.
در شرایطی که ترکیه چنین گامی به پیش برداشته و بعد از چندین بار لغو سفر وزیر خارجه کشورمان به این کشور، از ظریف دعوت کرده که به ترکیه برود، بهتر است، مقامات ترک، با رفتارهای احساسی چون نوع نشستن اردوغان در مقابل ظریف، از رویکرد منطقی فاصله نگیرند.
ایران و ترکیه در فضای فعلی بیش از هر دو بازیگر دیگری در منطقه به یکدیگر نیاز دارند. ایران از ابتدای کار دولت روحانی بر این امر واقف بوده و به نظر می رسد ترکیه هم پس از کش و قوس هایی به این مهم رسیده است. پس شاید لازم باشد اردوغان کمی غرور و بزرگ بینی اش را کنار بگذارد و با صراحت و متانت بر سر حوزه های مورد اختلاف با تهران به گفتگو بنشیند، چرا که دور شدن دو طرف از یکدیگر مصداق عینی بازی با حاصل جمع صفر است که پیروزی جز اسرائيل و عربستان سعودی نخواهد داشت. شاید لازم باشد پیش از اینکه دیر شود، اردوغان تغییر در رفتار و نگاهش را در دستور کار قرار دهد.
در عرصه داخلی هم اردوغان طی یک دهه اخیر کارنامه درخشانی از خود بر جای گذاشت و دست آوردهای اقتصادی او بر هیچ کس پوشیده نیست. تورم سه رقمی را یک رقمی کرد، نرخ بیکاری را کاهش داد و رشد اقتصادی قابل توجهی را برای ترکیه به ارمغان آورد. به مدد همین پیروزی ها و البته سیاست ورزی اردوغان، نه تنها ارتش از دور کنار رفت که دیگر احزاب رقیب هم نتوانسته اند، هژمونی عدالت و توسعه را به چالش بکشند.
اما از آن دست آوردهای اقتصادی و پیروزی های قاطع در انتخابات های مختلف، کار به جایی رسیده که حزب او برای اینکه بتواند دولت را به تنهایی تشکیل دهد انتخابات تکراری برگزار کند، افنجارها هر روز در گوشه ای از خاک ترکیه جان شهروندان این کشور را می گیرد، هر روز روزنامه نگاران بیشتری به زندان می افتند و اعتراضات مدنی نسبت به عملکرد دولت بیش از پیش شده است.
اما آیا وقتش نرسیده اردوغان تجدیدنظری نسبی در نوع نگاهش به اتفاقات پیرامونش بیندازد؟ در روزگاری که عربستان سعودی هر روز بیش از گذشته در فضای بین الملل منفورتر می شود و مقامات دولتی فزونتری از عملکرد سوال برانگیز این کشور در بحران های خاورمیانه سخن می گویند، نزدیکی آنکارا به ریاض به وجهه این کشور لطمه نمی زند؟ در روزهایی که همه جهان به صورت یکپارچه گروه موسوم به دولت اسلامی را تروریستی معرفی کرد، ترکیه با نگاهی محتاطانه تلاش کرد پدید آمدن این گروه را نتیجه سیاست های دولت های عراق و سوریه بداند که نفس چنین اقدامی تردیدها درباره ارتباط آنکارا با داعش را شدت بخشید.
در فضایی که ایران با برجام و توافق هسته ای اش به بازیگر پرطرفدار جهان بدل شده، بهتر نیست اردوغان هم از این فرصت بهره جوید و تعدیلی در راهبردهای سختش در منطقه خاورمیانه پدید آورد؟ بازی که مصداق عینی برد - برد برای تهران و آنکارا است. نه ایران و نه ترکیه از شدت گرفتن تنش ها سودی نمی برند و بر هزینه های بیهوده رقابت های بی دلیل دامن می زنند.
در شرایطی که ترکیه چنین گامی به پیش برداشته و بعد از چندین بار لغو سفر وزیر خارجه کشورمان به این کشور، از ظریف دعوت کرده که به ترکیه برود، بهتر است، مقامات ترک، با رفتارهای احساسی چون نوع نشستن اردوغان در مقابل ظریف، از رویکرد منطقی فاصله نگیرند.
ایران و ترکیه در فضای فعلی بیش از هر دو بازیگر دیگری در منطقه به یکدیگر نیاز دارند. ایران از ابتدای کار دولت روحانی بر این امر واقف بوده و به نظر می رسد ترکیه هم پس از کش و قوس هایی به این مهم رسیده است. پس شاید لازم باشد اردوغان کمی غرور و بزرگ بینی اش را کنار بگذارد و با صراحت و متانت بر سر حوزه های مورد اختلاف با تهران به گفتگو بنشیند، چرا که دور شدن دو طرف از یکدیگر مصداق عینی بازی با حاصل جمع صفر است که پیروزی جز اسرائيل و عربستان سعودی نخواهد داشت. شاید لازم باشد پیش از اینکه دیر شود، اردوغان تغییر در رفتار و نگاهش را در دستور کار قرار دهد.
اردوغان درسایه سکوت ظریف ودیگرمسئولان بارها به ایران توهین کرده است.