جوانی که متهم است سرباز نیروی انتظامی را با پرتاب نارنجک دست ساز در چهارشنبه سوری سال گذشته به قتل رسانده است هنگامی که به طور علنی در شعبه پنجم دادگاه کیفری یک خراسان رضوی محاکمه می شد، گفت: دوستانم گفتند بیایید حال مأموران انتظامی را بگیریم! آن ها هندوانه زیر بغلم دادند و من از همه احمق تر بودم که با آنان همراهی کردم...
به گزارش شهدای ایران؛ ساعت 9 صبح شنبه گذشته، اولین جلسه محاکمه «قاتل چهارشنبه سوری» در شعبه پنجم دادگاه کیفری یک خراسان رضوی به ریاست قاضی مجتبی علیزاده و قاضی مصطفی بنده ای (مستشار) برگزار شد.
در این جلسه ابتدا نماینده دادستان به قرائت کیفر خواست صادره از سوی دادسرای عمومی و انقلاب مشهد پرداخت و صدور مجازات قانونی برای متهم به قتل را خواستار شد. سپس نماینده حقوقی نیروی انتظامی با بیان این که متهم در ارتکاب جرم از نارنجک دست ساز استفاده کرده است که در اصطلاح قانونی نوعاً کشنده است، گفت: سرباز مجید فخرایی برای مأموریت به کلانتری سناباد اعزام شده بود که مورد هجوم قرار گرفته و به شهادت رسیده است. وی به اظهارات صریح متهم به قتل در جلسات بازجویی و بازپرسی استناد کرد و با اشاره به این که متهم قصد و فعل مجرمانه داشته است، تصریح کرد: خودرو یکی از دوستان متهم توسط نیروی انتظامی توقیف شده بود و او به قصد «انتقام» به سوی مأموران نارنجک پرتاب کرده است در حالی که می دانست نارنجک های دست ساز مذکور استاندارد نیست و از مواد منفجره خطرناک و کشنده ساخته می شود و در مراحل مختلف بازجویی در دادسرا نیز به صراحت به پرتاب نارنجک به صورت سرباز اعتراف کرده است بنابراین از محضر دادگاه تقاضای قصاص متهم را دارم. نماینده حقوقی نیروی انتظامی همچنین در پاسخ به سوال قاضی بنده ای که آیا سرباز مذکور آموزش های لازم برای مقابله با چنین حوادثی را فرا گرفته بود، گفت: بله! همه نیروها از آموزش های برخورد با حوادث مختلف بهره می برند. در این هنگام مستشار دادگاه سوال کرد آیا نیروی انتظامی همه امکانات و تجهیزات را برای حفاظت از جان سرباز در اختیار وی قرار داده بود تا در صورت بروز حادثه به وی آسیبی نرسد؟ نماینده حقوقی پاسخ داد: در این رابطه باید پلیس پیشگیری یا معاونت آموزشی و یا فرمانده انتظامی مشهد توضیح بدهند که این امر نیازمند استعلام از نیروی انتظامی است و پس از آن که موضوع را از مبادی ذی ربط استعلام کردیم به محضر دادگاه ارائه خواهیم داد.
در ادامه جلسه، رئیس دادگاه با تفهیم اتهام ارتکاب یک فقره قتل عمومی مرد مسلمان به «س.م» (متهم) از وی خواست مواظب اظهارات خود باشد و حقیقت ماجرا را بیان کند. متهم پس از معرفی کامل خود گفت: متولد 75.12.28 هستم و سابقه کیفری هم ندارم. پدر و مادرم حدود 10 سال قبل از یکدیگر جدا شدند و من در یک کارواش مشغول به کار بودم. وی در پاسخ به سوال قاضی علیزاده که پرسید آیا اتهام قتل عمدی سرباز نیروی انتظامی از طریق پرتاب نارنجک دست ساز در شب چهارشنبه آخر سال را قبول دارید؟ گفت: من قصد کشتن سرباز را نداشتم! آن شب من 2 نارنجک پرتاب کردم که یکی به جدول حاشیه خیابان خورد و دود غلیظی برخاست ولی وقتی نارنجک دوم را پرت کردم، نفهمیدم به کجا اصابت کرد!! از کجا معلوم که دیگر دوستانم به سوی سرباز مذکور نارنجک پرت نکرده اند؟ قاضی دادگاه پرسید اما شما در همه مراحل تحقیقات در دادسرا و پلیس آگاهی عنوان کرده اید که نارنجک مذکور را من به صورت سرباز پرت کردم!
متهم پاسخ داد: من آن سرباز را نمی شناختم و قصد کشتن او را هم نداشتم در زمان بازجویی هم دیگر خسته شده بودم که اقرار کردم. به نظر شما آیا کسی حاضر می شود این گونه خودش را بدبخت کند؟! رئیس دادگاه سوال کرد: پس شما چگونگی وقوع حادثه و همه جزئیات آن را در بازسازی صحنه و در حضور بازپرس تشریح کرده اید؟ متهم پاسخ داد: اما افراد دیگری هم در صحنه پرتاب نارنجک حضور داشتند.
وقتی بازپرس گفت: چگونه نارنجک را پرت کردی؟ من هم توضیح دادم و چیزی نگفتم اما دوستان دیگرم نیز آن شب نارنجک داشتند!متهم این پرونده جنایی در ادامه جلسه رسیدگی به اتهام قتل عمدی گفت: آن شب نارنجک ها را با دوستان دیگرم به نام های «ع» معروف به بنگی و «ج» در منزل مادر بزرگ «ج» درست کردیم و به خیابان آمدیم. مأموران انتظامی پراید «م» که یکی از دوستان «ج» بود را توقیف کرده بودند ساعت حدود 21:10 شب بود که وارد خیابان مجد شدیم که چنین حادثه ای رخ داد.
وی در پاسخ به سوال دیگر قاضی علیزاده که آیا مأموران قبل از وقوع این حادثه به شما تذکر دادند که محل را ترک کنید نیز گفت: به من تذکر ندادند ولی به دوستانم تذکر دادند.
در این هنگام دوستانم گفتند: بیا حال مأموران را بگیریم، آن ها هندوانه زیر بغلم دادند و من از همه احمق تر بودم. برخی از دوستانم صورت های خود را پوشانده بودند که شناخته نشوند و تنها چشم هایشان باز بود. آن ها نارنجک ها را به مأموران نشان می دادند. وقتی 2 نارنجک را پرت کردم طبق تکیه کلامی که داشتم فریاد زدم بدبخت شدیم!! فرار کنید! همزمان نیز مأموران به سوی ما هجوم آوردند که من هم فرار کردم. اگر می خواستم به صورت سرباز نارنجک بزنم من هم صورتم را می پوشاندم!
«س- م» در ادامه دفاعیات خود گفت: مأموری که در این حادثه آسیب دید جلوتر از دیگر مأموران بود و تا وسط خیابان آمده بود. پس از آن هم من به مغازه میوه فروشی یکی از دوستانم رفتم و سوار بر خودرو او دور می زدیم که «ج» زنگ زد و با من قرار گذاشت وقتی نزد او رفتم مأموران ما را دستگیر کردند. در این هنگام قاضی علیزاده پرسید: همه دوستان شما شهادت داده اند که شما نارنجک را به صورت سرباز پرت کرده ای، آیا قبول داری؟
متهم گفت: من کنار «ع» بنگی بودم و فقط گفتم که بدبخت شدیم! مقام قضایی پرسید اما فردی که سوار خودرو او بودید و او هم در صحنه حادثه حضور نداشته، شهادت داده است که شما هنگام مکالمه تلفنی با «ج» در خودرو او عنوان کرده اید که من نارنجک را به صورت سرباز زدم! پس او از کجا این موضوع را می دانست؟
متهم پس از لحظاتی سکوت گفت: من تلفنی با «ج» صحبت کردم اما نمی دانم او از کجا این موضوع را فهمیده بود شاید کس دیگری به او گفته است. ضمن این که این صحبت ها مربوط به یک سال قبل است و من چیزی به خاطر ندارم!
با این جمله متهم، مستشار دادگاه سوال کرد: شما همه جزئیات آن شب را توضیح می دهید اما این موضوع را فراموش کرده اید؟ با سکوت متهم، جلسه محاکمه به مراحل پایانی نزدیک می شد که رئیس دادگاه از وی پرسید چرا به «افغانی» معروف هستید؟
متهم پاسخ داد: قبلاً در مکانیکی کار می کردم و سر و وضعم کثیف بود وقتی با همان وضعیت به پارک می رفتم یکی از دوستانم این لقب را به دهان دیگر دوستانم انداخت.
در آخرین مرحله از جلسه دادگاه نیز وکیل مدافع متهم به دفاع از وی پرداخت و ضمن بیان این که موکلش قصد کشتن سرباز ناجا را نداشته گفت: او نارنجک را پرتاب کرده است یعنی قصد فعل را داشته اما قصد کشتن کسی را نداشته است بنابراین فکر می کنم این موضوع قتل «شبه عمد» است.
وی اضافه کرد: شاهدان این حادثه نیز به خاطر آن که خودشان در معرض اتهام قرار نگیرند موکل مرا متهم کرده اند، از سوی دیگر از افرادی که آن شب در محل بوده اند تحقیق نشده است...
بنابراین گزارش، در پایان جلسه محاکمه رئیس دادگاه اظهار کرد با توجه به انجام برخی تحقیقات، جلسه دیگر محاکمه در آینده برگزار می شود و بدین ترتیب با اعلام ختم جلسه رسیدگی به پرونده «قاتل چهارشنبه سوری» متهم روانه زندان شد تا بررسی های بیشتری در این باره انجام شود.
منبع: خراسان
در این جلسه ابتدا نماینده دادستان به قرائت کیفر خواست صادره از سوی دادسرای عمومی و انقلاب مشهد پرداخت و صدور مجازات قانونی برای متهم به قتل را خواستار شد. سپس نماینده حقوقی نیروی انتظامی با بیان این که متهم در ارتکاب جرم از نارنجک دست ساز استفاده کرده است که در اصطلاح قانونی نوعاً کشنده است، گفت: سرباز مجید فخرایی برای مأموریت به کلانتری سناباد اعزام شده بود که مورد هجوم قرار گرفته و به شهادت رسیده است. وی به اظهارات صریح متهم به قتل در جلسات بازجویی و بازپرسی استناد کرد و با اشاره به این که متهم قصد و فعل مجرمانه داشته است، تصریح کرد: خودرو یکی از دوستان متهم توسط نیروی انتظامی توقیف شده بود و او به قصد «انتقام» به سوی مأموران نارنجک پرتاب کرده است در حالی که می دانست نارنجک های دست ساز مذکور استاندارد نیست و از مواد منفجره خطرناک و کشنده ساخته می شود و در مراحل مختلف بازجویی در دادسرا نیز به صراحت به پرتاب نارنجک به صورت سرباز اعتراف کرده است بنابراین از محضر دادگاه تقاضای قصاص متهم را دارم. نماینده حقوقی نیروی انتظامی همچنین در پاسخ به سوال قاضی بنده ای که آیا سرباز مذکور آموزش های لازم برای مقابله با چنین حوادثی را فرا گرفته بود، گفت: بله! همه نیروها از آموزش های برخورد با حوادث مختلف بهره می برند. در این هنگام مستشار دادگاه سوال کرد آیا نیروی انتظامی همه امکانات و تجهیزات را برای حفاظت از جان سرباز در اختیار وی قرار داده بود تا در صورت بروز حادثه به وی آسیبی نرسد؟ نماینده حقوقی پاسخ داد: در این رابطه باید پلیس پیشگیری یا معاونت آموزشی و یا فرمانده انتظامی مشهد توضیح بدهند که این امر نیازمند استعلام از نیروی انتظامی است و پس از آن که موضوع را از مبادی ذی ربط استعلام کردیم به محضر دادگاه ارائه خواهیم داد.
در ادامه جلسه، رئیس دادگاه با تفهیم اتهام ارتکاب یک فقره قتل عمومی مرد مسلمان به «س.م» (متهم) از وی خواست مواظب اظهارات خود باشد و حقیقت ماجرا را بیان کند. متهم پس از معرفی کامل خود گفت: متولد 75.12.28 هستم و سابقه کیفری هم ندارم. پدر و مادرم حدود 10 سال قبل از یکدیگر جدا شدند و من در یک کارواش مشغول به کار بودم. وی در پاسخ به سوال قاضی علیزاده که پرسید آیا اتهام قتل عمدی سرباز نیروی انتظامی از طریق پرتاب نارنجک دست ساز در شب چهارشنبه آخر سال را قبول دارید؟ گفت: من قصد کشتن سرباز را نداشتم! آن شب من 2 نارنجک پرتاب کردم که یکی به جدول حاشیه خیابان خورد و دود غلیظی برخاست ولی وقتی نارنجک دوم را پرت کردم، نفهمیدم به کجا اصابت کرد!! از کجا معلوم که دیگر دوستانم به سوی سرباز مذکور نارنجک پرت نکرده اند؟ قاضی دادگاه پرسید اما شما در همه مراحل تحقیقات در دادسرا و پلیس آگاهی عنوان کرده اید که نارنجک مذکور را من به صورت سرباز پرت کردم!
متهم پاسخ داد: من آن سرباز را نمی شناختم و قصد کشتن او را هم نداشتم در زمان بازجویی هم دیگر خسته شده بودم که اقرار کردم. به نظر شما آیا کسی حاضر می شود این گونه خودش را بدبخت کند؟! رئیس دادگاه سوال کرد: پس شما چگونگی وقوع حادثه و همه جزئیات آن را در بازسازی صحنه و در حضور بازپرس تشریح کرده اید؟ متهم پاسخ داد: اما افراد دیگری هم در صحنه پرتاب نارنجک حضور داشتند.
وقتی بازپرس گفت: چگونه نارنجک را پرت کردی؟ من هم توضیح دادم و چیزی نگفتم اما دوستان دیگرم نیز آن شب نارنجک داشتند!متهم این پرونده جنایی در ادامه جلسه رسیدگی به اتهام قتل عمدی گفت: آن شب نارنجک ها را با دوستان دیگرم به نام های «ع» معروف به بنگی و «ج» در منزل مادر بزرگ «ج» درست کردیم و به خیابان آمدیم. مأموران انتظامی پراید «م» که یکی از دوستان «ج» بود را توقیف کرده بودند ساعت حدود 21:10 شب بود که وارد خیابان مجد شدیم که چنین حادثه ای رخ داد.
وی در پاسخ به سوال دیگر قاضی علیزاده که آیا مأموران قبل از وقوع این حادثه به شما تذکر دادند که محل را ترک کنید نیز گفت: به من تذکر ندادند ولی به دوستانم تذکر دادند.
در این هنگام دوستانم گفتند: بیا حال مأموران را بگیریم، آن ها هندوانه زیر بغلم دادند و من از همه احمق تر بودم. برخی از دوستانم صورت های خود را پوشانده بودند که شناخته نشوند و تنها چشم هایشان باز بود. آن ها نارنجک ها را به مأموران نشان می دادند. وقتی 2 نارنجک را پرت کردم طبق تکیه کلامی که داشتم فریاد زدم بدبخت شدیم!! فرار کنید! همزمان نیز مأموران به سوی ما هجوم آوردند که من هم فرار کردم. اگر می خواستم به صورت سرباز نارنجک بزنم من هم صورتم را می پوشاندم!
«س- م» در ادامه دفاعیات خود گفت: مأموری که در این حادثه آسیب دید جلوتر از دیگر مأموران بود و تا وسط خیابان آمده بود. پس از آن هم من به مغازه میوه فروشی یکی از دوستانم رفتم و سوار بر خودرو او دور می زدیم که «ج» زنگ زد و با من قرار گذاشت وقتی نزد او رفتم مأموران ما را دستگیر کردند. در این هنگام قاضی علیزاده پرسید: همه دوستان شما شهادت داده اند که شما نارنجک را به صورت سرباز پرت کرده ای، آیا قبول داری؟
متهم گفت: من کنار «ع» بنگی بودم و فقط گفتم که بدبخت شدیم! مقام قضایی پرسید اما فردی که سوار خودرو او بودید و او هم در صحنه حادثه حضور نداشته، شهادت داده است که شما هنگام مکالمه تلفنی با «ج» در خودرو او عنوان کرده اید که من نارنجک را به صورت سرباز زدم! پس او از کجا این موضوع را می دانست؟
متهم پس از لحظاتی سکوت گفت: من تلفنی با «ج» صحبت کردم اما نمی دانم او از کجا این موضوع را فهمیده بود شاید کس دیگری به او گفته است. ضمن این که این صحبت ها مربوط به یک سال قبل است و من چیزی به خاطر ندارم!
با این جمله متهم، مستشار دادگاه سوال کرد: شما همه جزئیات آن شب را توضیح می دهید اما این موضوع را فراموش کرده اید؟ با سکوت متهم، جلسه محاکمه به مراحل پایانی نزدیک می شد که رئیس دادگاه از وی پرسید چرا به «افغانی» معروف هستید؟
متهم پاسخ داد: قبلاً در مکانیکی کار می کردم و سر و وضعم کثیف بود وقتی با همان وضعیت به پارک می رفتم یکی از دوستانم این لقب را به دهان دیگر دوستانم انداخت.
در آخرین مرحله از جلسه دادگاه نیز وکیل مدافع متهم به دفاع از وی پرداخت و ضمن بیان این که موکلش قصد کشتن سرباز ناجا را نداشته گفت: او نارنجک را پرتاب کرده است یعنی قصد فعل را داشته اما قصد کشتن کسی را نداشته است بنابراین فکر می کنم این موضوع قتل «شبه عمد» است.
وی اضافه کرد: شاهدان این حادثه نیز به خاطر آن که خودشان در معرض اتهام قرار نگیرند موکل مرا متهم کرده اند، از سوی دیگر از افرادی که آن شب در محل بوده اند تحقیق نشده است...
بنابراین گزارش، در پایان جلسه محاکمه رئیس دادگاه اظهار کرد با توجه به انجام برخی تحقیقات، جلسه دیگر محاکمه در آینده برگزار می شود و بدین ترتیب با اعلام ختم جلسه رسیدگی به پرونده «قاتل چهارشنبه سوری» متهم روانه زندان شد تا بررسی های بیشتری در این باره انجام شود.
منبع: خراسان