رئيس سازمان سينمايي اولويت سينماي ايران در سال 95 را توليد مشترك فيلم عنوان كرده است، اين در حالي است كه هنوز مفهوم سينماي اميد كه ايوبي آن را عنوان كرده بود، محقق نشده و سينماي كشور با موضوعات جديتري از توليد مشترك مواجه است.
به گزارش شهدای ایران به نقل از جوان، رئيس سازمان سينمايي اولويت سينماي ايران در سال 95 را توليد مشترك فيلم عنوان كرده است، اين در حالي است كه هنوز مفهوم سينماي اميد كه ايوبي آن را عنوان كرده بود، محقق نشده و سينماي كشور با موضوعات جديتري از توليد مشترك مواجه است. از سوي ديگر تجربه توليد مشترك فيلم در كشورمان با حضور پر رنگ سفارتخانههاي اروپايي به پديده سينماي سفارتي منجر شده است.
حدود دو سال پيش حجتالله ايوبي، رئيس سازمان سينمايي كه ماههاي اول تصدي امور سينمايي كشور را پشت سر ميگذاشت، شعار «سينماي اميد» را به عنوان استراتژي كاري خود اعلام كرد. ايوبي در جمع سينماگران، سال 93 را سال «سينماي اميد» ناميد. اين شعار در امسال نيز تداوم داشت، اما واكنش سينماييها به اين شعار با حضور 80 درصدي فيلمهاي تلخ در جشنواره امسال فيلم فجر خودنمايي كرد. بدنه سينما به هيچ وجه حاضر نشد تا استراتژي رئيس را دنبال كند. حميد فرخنژاد نيز در مصاحبهاي سينماي اميد را تكنيك كشورهاي كمونيستي دانست تا پاسخي ديپلماتيك به ديپلمات فرانسه رفته سينما بدهد. حال بعد از شعار شكست خورده سالهاي 93 و 94 اين بار رئيس سازمان سينمايي سال 95 را سال توليد فيلمهاي مشترك معرفي كرده است.
توليد مشترك فيلم در شرايطي مطرح ميشود كه سينماي ايران با موضوعات جديتري روبهرو است و ميشد به جاي نگاه جزئينگر به سينما كه در نهايت به توليد مشترك فيلم توجه دارد، موضوعاتي مانند اخلاقيشدن سينما، اقتصاد سينما و كمك به حضور قويتر بخش خصوصي در سينما را مدنظر قرار داد.
سال 95؛ سال توليد مشترك
حجتالله ايوبي در ديدار با سفير ارمنستان اولويت سال ۹۵ سازمان سينمايي را توليد مشترك فيلم عنوان كرد. ايوبي در اين ديدار گفت: اعلام كرديم اولويت ما در سال ۹۵ توليد فيلم مشترك است. در فيلم مشترك نيز اولويت ما كشورهاي همسايه و هم فرهنگ ما هستند.
اولويت توليد مشترك فيلم آن هم با كشورهاي همسايه در حالي مطرح ميشود كه به غير از تركيه همسايه غربيمان هيچ كدام از همسايگان ايران، كشورهاي صاحب سينمايي به شمار نميروند. پاكستان و افغانستان سالها است كه مصرفكنندگان باليوود به شمار ميروند، عراق جنگ زده هم كه تازه به فكر بازسازي فرهنگي افتاده و حضور معناداري در سينما ندارد. آذربايجان و ارمنستان وامداران سينماي شوروي سابق هستند. در اين بين تنها سينماي ايران و تركيهاند كه در سطح بينالمللي داراي نام و نشان هستند و روي سينما سرمايهگذاري كردهاند. البته جنس سينماي ايران و تركيه تفاوتهاي زيادي دارد و زمينهسازي براي همكاري مشترك در توليد فيلم سينمايي با اين كشور، ملاحظات زيادي را طلب ميكند. اما توليد مشترك فيلم تنها به چند كشور همسايه كه اولويت دولت به شمار ميروند، منحصر نيست و پيش از اين نيز سابقه توليدات مشترك سينمايي با كشورهاي خارجي در قالب توافقهاي رسمي و غيررسمي وجود داشته است.
سينماي مشترك و سينماي سفارتي
توليد مشترك فيلم با كشورهاي فاقد صنعت سينما در همسايگيمان چه سودي براي سينماي ما دارد؟ اين سؤال را بايد در ماهيت توليد مشترك فيلم ديد. معمولاً توليد مشترك فيلم در دو حالت رخ ميدهد، ابتدا اينكه يك پروژه مشترك با خط داستاني مشترك تعريف شود كه توليد آن در چند كشور دخيل باشد؛ مانند پيشنهاد توليد فيلم مشترك«مولانا» كه كارگردان ترك به ايران پيشنهاد داد و خواستار سرمايه گذاري چند ميليون دلاري ايران در ساخت اين فيلم شد كه به نتيجه نرسيد. در حالت دوم كشورهايي كه فاقد صنعت سينما هستند با دعوت از كشورهاي صاحب سينما، سرمايه و امكانات در اختيار گروههاي فيلمساز ميگذارند تا فيلمي را توليد و در نهايت نام كشور مشاركتكننده را نيز درج كنند. كشورهاي عربي در اين كار تبحر زيادي دارند. نمونه مشخص آن سرمايهگذاري معمر قذافي در توليد فيلم سينمايي «شير صحرا» داستان زندگي عمر مختار رهبر مبارزه مردم ليبي با استعمار ايتاليا است، اما نوع سومي از توليد مشترك نيز وجود دارد كه در سينماي ايران بيشتر از همه ديده ميشود. سينماي سفارتي، عنوان نوع همكاري مشتركی است كه در آن هزينههاي توليد فيلم توسط سفارتخانههاي خارجي و به خصوص اروپايي تأمين ميشود. در اين نوع توليد فيلم، فيلمساز ايراني با ارتباط با سفارتخانههاي خارجي كه در رأس آنها سفارت فرانسه را ميتوان نام برد، كمكهايي براي توليد فيلم دريافت ميكند. سينماي سفارتي اغلب نگاه جشنوارهاي دارد و موضوعات مورد علاقه سفارتخانه اغلب موضوعات سياه و كثيفي به شمار ميرود. اينگونه سينما با انتقادهاي جدي در داخل كشور همراه است.
ابراهيم حاتميکیا زماني كه درباره هزينه ساخت فيلم «چ» از وي سؤال شد، به طعنه گفت: پول فيلم من را سفارت هلند و جشنواره برلين نميدهد. اين كار را بايد نظام جمهوري اسلامي انجام دهد و ريال به ريالش را خرج كند. احسان محمد حسني، تهيه كننده «باديگارد» نيز طي يادداشتي انتقادي درباره جشنواره سي و چهارم فيلم فجر نوشت: «سينماي سفارتي» كه با پمپاژ دلارهاي سفارتخانهها ارتزاق ميكند، ترجيح دارد بر سينماي نجيبِ آرماني و ميهني كه ولو با پشتيباني نهادهاي حكومتي اين آب و خاك به توليد برسند.
به نظر ميرسد پيشنهاد توليد مشترك كه ايوبي آن را مطرح كرده است، بيش از آنكه توسط كشورهاي همسايه ما مورد استقبال قرار گيرد، از سوي جريان سينماي سفارتي با استقبال روبهرو شود. رد پاي پر رنگ سينماي سفارتي در همكاري با برخي از سينماگران ايراني به وضوح قابل ملاحظه است. رايزن فرهنگي سفارت فرانسه در مصاحبه با خبرگزاري فارس، درباره سياست سفارتخانه درباره سينماي ايران ميگويد: در رابطه با سينما هم اتفاقات زيادي ميافتد، اما تمركز ما بيشتر روي تهيهكنندهها و تهيهكنندگي است. وي توضيح ميدهد: در واقع يك برنامهاي در فرانسه هست به عنوان «برنامه كمك» كه برنامه كمك به تهيهكنندگان هست و ايران كاملاً از اين برنامه دولت فرانسه كه كمك به تهيهكنندگان كشورهاي غيرصنعتي است، اطلاع دارد و اين براي همه كشورهاي غيرصنعتي است و بهترين كمك نصيب تهيهكننده ميشود.
وزير ارشاد به تازگي درباره بهتر شدن شرايط فرهنگ بعد از دوران پسا برجام صحبتكرده و وعده بهبود شرايط اقتصادي در حوزه فرهنگ را داده است. در صورتي كه وعده وزير را محقق شده فرض كنيم، در سال آتي ميتوان وضعيت مناسبي را در بخش سينما متصور بود كه در اين صورت قاعدتاً نيازي به تأمين بودجه توليد فيلم از طريق دريافت كمك از سفارتخانهها وجود نخواهد داشت، مگر اينكه يك سفارتخانه بخواهد از طريق كمك به فيلمساز ايراني اهدافي را دنبال كند كه قاعدتاً با معناي توليد مشتركي كه ايوبي آن را مطرح كرده است، همخواني نخواهد داشت.
حدود دو سال پيش حجتالله ايوبي، رئيس سازمان سينمايي كه ماههاي اول تصدي امور سينمايي كشور را پشت سر ميگذاشت، شعار «سينماي اميد» را به عنوان استراتژي كاري خود اعلام كرد. ايوبي در جمع سينماگران، سال 93 را سال «سينماي اميد» ناميد. اين شعار در امسال نيز تداوم داشت، اما واكنش سينماييها به اين شعار با حضور 80 درصدي فيلمهاي تلخ در جشنواره امسال فيلم فجر خودنمايي كرد. بدنه سينما به هيچ وجه حاضر نشد تا استراتژي رئيس را دنبال كند. حميد فرخنژاد نيز در مصاحبهاي سينماي اميد را تكنيك كشورهاي كمونيستي دانست تا پاسخي ديپلماتيك به ديپلمات فرانسه رفته سينما بدهد. حال بعد از شعار شكست خورده سالهاي 93 و 94 اين بار رئيس سازمان سينمايي سال 95 را سال توليد فيلمهاي مشترك معرفي كرده است.
توليد مشترك فيلم در شرايطي مطرح ميشود كه سينماي ايران با موضوعات جديتري روبهرو است و ميشد به جاي نگاه جزئينگر به سينما كه در نهايت به توليد مشترك فيلم توجه دارد، موضوعاتي مانند اخلاقيشدن سينما، اقتصاد سينما و كمك به حضور قويتر بخش خصوصي در سينما را مدنظر قرار داد.
سال 95؛ سال توليد مشترك
حجتالله ايوبي در ديدار با سفير ارمنستان اولويت سال ۹۵ سازمان سينمايي را توليد مشترك فيلم عنوان كرد. ايوبي در اين ديدار گفت: اعلام كرديم اولويت ما در سال ۹۵ توليد فيلم مشترك است. در فيلم مشترك نيز اولويت ما كشورهاي همسايه و هم فرهنگ ما هستند.
اولويت توليد مشترك فيلم آن هم با كشورهاي همسايه در حالي مطرح ميشود كه به غير از تركيه همسايه غربيمان هيچ كدام از همسايگان ايران، كشورهاي صاحب سينمايي به شمار نميروند. پاكستان و افغانستان سالها است كه مصرفكنندگان باليوود به شمار ميروند، عراق جنگ زده هم كه تازه به فكر بازسازي فرهنگي افتاده و حضور معناداري در سينما ندارد. آذربايجان و ارمنستان وامداران سينماي شوروي سابق هستند. در اين بين تنها سينماي ايران و تركيهاند كه در سطح بينالمللي داراي نام و نشان هستند و روي سينما سرمايهگذاري كردهاند. البته جنس سينماي ايران و تركيه تفاوتهاي زيادي دارد و زمينهسازي براي همكاري مشترك در توليد فيلم سينمايي با اين كشور، ملاحظات زيادي را طلب ميكند. اما توليد مشترك فيلم تنها به چند كشور همسايه كه اولويت دولت به شمار ميروند، منحصر نيست و پيش از اين نيز سابقه توليدات مشترك سينمايي با كشورهاي خارجي در قالب توافقهاي رسمي و غيررسمي وجود داشته است.
سينماي مشترك و سينماي سفارتي
توليد مشترك فيلم با كشورهاي فاقد صنعت سينما در همسايگيمان چه سودي براي سينماي ما دارد؟ اين سؤال را بايد در ماهيت توليد مشترك فيلم ديد. معمولاً توليد مشترك فيلم در دو حالت رخ ميدهد، ابتدا اينكه يك پروژه مشترك با خط داستاني مشترك تعريف شود كه توليد آن در چند كشور دخيل باشد؛ مانند پيشنهاد توليد فيلم مشترك«مولانا» كه كارگردان ترك به ايران پيشنهاد داد و خواستار سرمايه گذاري چند ميليون دلاري ايران در ساخت اين فيلم شد كه به نتيجه نرسيد. در حالت دوم كشورهايي كه فاقد صنعت سينما هستند با دعوت از كشورهاي صاحب سينما، سرمايه و امكانات در اختيار گروههاي فيلمساز ميگذارند تا فيلمي را توليد و در نهايت نام كشور مشاركتكننده را نيز درج كنند. كشورهاي عربي در اين كار تبحر زيادي دارند. نمونه مشخص آن سرمايهگذاري معمر قذافي در توليد فيلم سينمايي «شير صحرا» داستان زندگي عمر مختار رهبر مبارزه مردم ليبي با استعمار ايتاليا است، اما نوع سومي از توليد مشترك نيز وجود دارد كه در سينماي ايران بيشتر از همه ديده ميشود. سينماي سفارتي، عنوان نوع همكاري مشتركی است كه در آن هزينههاي توليد فيلم توسط سفارتخانههاي خارجي و به خصوص اروپايي تأمين ميشود. در اين نوع توليد فيلم، فيلمساز ايراني با ارتباط با سفارتخانههاي خارجي كه در رأس آنها سفارت فرانسه را ميتوان نام برد، كمكهايي براي توليد فيلم دريافت ميكند. سينماي سفارتي اغلب نگاه جشنوارهاي دارد و موضوعات مورد علاقه سفارتخانه اغلب موضوعات سياه و كثيفي به شمار ميرود. اينگونه سينما با انتقادهاي جدي در داخل كشور همراه است.
ابراهيم حاتميکیا زماني كه درباره هزينه ساخت فيلم «چ» از وي سؤال شد، به طعنه گفت: پول فيلم من را سفارت هلند و جشنواره برلين نميدهد. اين كار را بايد نظام جمهوري اسلامي انجام دهد و ريال به ريالش را خرج كند. احسان محمد حسني، تهيه كننده «باديگارد» نيز طي يادداشتي انتقادي درباره جشنواره سي و چهارم فيلم فجر نوشت: «سينماي سفارتي» كه با پمپاژ دلارهاي سفارتخانهها ارتزاق ميكند، ترجيح دارد بر سينماي نجيبِ آرماني و ميهني كه ولو با پشتيباني نهادهاي حكومتي اين آب و خاك به توليد برسند.
به نظر ميرسد پيشنهاد توليد مشترك كه ايوبي آن را مطرح كرده است، بيش از آنكه توسط كشورهاي همسايه ما مورد استقبال قرار گيرد، از سوي جريان سينماي سفارتي با استقبال روبهرو شود. رد پاي پر رنگ سينماي سفارتي در همكاري با برخي از سينماگران ايراني به وضوح قابل ملاحظه است. رايزن فرهنگي سفارت فرانسه در مصاحبه با خبرگزاري فارس، درباره سياست سفارتخانه درباره سينماي ايران ميگويد: در رابطه با سينما هم اتفاقات زيادي ميافتد، اما تمركز ما بيشتر روي تهيهكنندهها و تهيهكنندگي است. وي توضيح ميدهد: در واقع يك برنامهاي در فرانسه هست به عنوان «برنامه كمك» كه برنامه كمك به تهيهكنندگان هست و ايران كاملاً از اين برنامه دولت فرانسه كه كمك به تهيهكنندگان كشورهاي غيرصنعتي است، اطلاع دارد و اين براي همه كشورهاي غيرصنعتي است و بهترين كمك نصيب تهيهكننده ميشود.
وزير ارشاد به تازگي درباره بهتر شدن شرايط فرهنگ بعد از دوران پسا برجام صحبتكرده و وعده بهبود شرايط اقتصادي در حوزه فرهنگ را داده است. در صورتي كه وعده وزير را محقق شده فرض كنيم، در سال آتي ميتوان وضعيت مناسبي را در بخش سينما متصور بود كه در اين صورت قاعدتاً نيازي به تأمين بودجه توليد فيلم از طريق دريافت كمك از سفارتخانهها وجود نخواهد داشت، مگر اينكه يك سفارتخانه بخواهد از طريق كمك به فيلمساز ايراني اهدافي را دنبال كند كه قاعدتاً با معناي توليد مشتركي كه ايوبي آن را مطرح كرده است، همخواني نخواهد داشت.