شهدای ایران shohadayeiran.com

کد خبر: ۱۱۱۱۱۷
تاریخ انتشار: ۲۰ اسفند ۱۳۹۴ - ۲۲:۱۰
نگران ناکارآمدی‌های هشت سال مدیریت‌هایی که به ما منتصب هستند و منتصب خواهند بود، باشیم. این را هم بدانیم که امروز با پدیده‌ای به نام «استحاله نظام» روبه‌رو هستیم که برای مقابله با آن موضع انتقادی و ضدنفوذی ما کفایت نمی‌کند. اگر بتوانیم پرچم قسط را بلند کنیم، سازوکارهای نفوذی دشمنان نظام و انقلاب موثر واقع نخواهد شد.
شهدای ایران: بخش عمده‌ای از مشکلاتی که امروز در صنعت نفت، اقتصاد و سایر صنایع وجود دارد به مدیریت درون نظام در دوره های هشت ساله ریاست جمهوری وابسته با جریانات مختلف از جمله جریان لیبرال غربگرای هاشمی, خاتمی وحسن روحانی  رخ داده است .. امروز بدتر از نفوذ، ناکارآمدی‌هایی است که ما در سیستم مدیریتی داریم  .......

ما مجبور شدیم پای میز مذاکره برویم مسئله ناکارآمدی اقتصادی بود که از مدیریت های ضعیف ناقص وبعضا حرکت عامدانه در مسیر منافع باندی وشخی بود که عده ای را سرمایه دارتر وعده زیادتری را هم محروم تر ومستضعف تر ومغروضتر نمود .     ناکار آمدی مدیریتی در ابعاد سیاسی اجتماعی فرهنگی واقتصادی خود بدترین نوع اصطحاله از دورن وتوسط خودی هاست . جریان اصلاحات که دررویکرد فکری برنامه ها ی سیاسی واقتصادی واجتماعی و روش مدیریت ها در دوران قدرت که درصد بالایی از عمر انقلاب را شامل می شود /. سابقه وعملکردش بر مردم مشخص و روشن است وگله ای نمی توان داشت ، چراکه بیشتر تئوری پردازان ان جریان علنا معترف هستند که دنبال جدی وعملی اصطحاله نظام بوده وهمیشه هستند  ولذا بحث ما در رابطه با عملکرد مدعیان اصولگرایی وبه ظاهر سینه چاکان ارزشها و ولایت فقیه است که در عمل اینگونه نبوده ونیستند. به

عنوان نمونه در دو انتخابات ریاست جمهوری 92 وهمین انتخابات مجلس دهم 94 شاهد بودیم که برخی از خواص جریان اصولگرا که خود را همه کاره نه تنها جریان اصولگرایی می دانندکه شش دانگ انقلاب وارزشها وسخی تر از ان ، صاحب بلا منازع کشور وملت می دانند .

خوب اگر فردی از بیرون این جریان بخواهد نقدمنصفانه ومنطقی داشته باشد ،که بدون تردید با انگ ها وبهانه های گوناگون

ممکن است حکم ارتداد هم برایش صادر شود و اگر شخصی از درون این خانواده بزرگ که درونش افراد با رویکردهای گوناگون در نهان ،  اما به ظاهر متحد الفکر ، بخواهد در زمینه برخی از رفتارهای متناقض وچند گانه ، پرسش هایی را داشته باشد ، چگونه وچطور وبا یا چه کسانی حاضرند جواب این سوالات را بدهند ؟!

دیکتاتوری همیشه از به قدرت رسیدن می آید ، حال اگر جریان وافرادی که به قدرت می رسند ،رویکرد دینی و معنوی نداشته باشند ، که زیاد  محل نگرانی وجود ندارد واین روال طبیعی به نظر می رسد  ، اما اگر جریانی که مدعی معنویات و احاطه ارزشها وشایبسته سالاری بر مدیریت جامعه باشد ، وقوانین ومقررات حاکم را برگرفته از شرع مقدس اسلام بداند ،  وجود تناقض وتعارض در عملکرد ونوع بینش واصولی که ظاهرا معتقد است ، می تواند لطمه های جبران ناپذیری به جامعه وحاکمیت ارزشی ان جامعه وارد نماید ، کما اینکه در بین همین جریان اصولگرا ، هرچند مدت کوتاهی نسبت به جریان اصلاح طلب ، بر قوه اجرایی کشور حاکم بوده است ، مشاهده می شد ، که  بعضا منافع باندی وجریانی به تمام اصول ارزشها ونیز منافع ملی که در دین اسلام هم به ان توجه جدی شده است ، ارجحیت داشته است ودرست این همان نقطه ای ایست که وقتی راه گریزی از ان باقی نمی ماند ، می توان به واقعیت آیا نظام دچار اصطحاله درونی شده است یا خیر پاسخی منطقی ومتقن داد .

 

در یک نگاه اجمالی وتحلیل گرانه  به اصول ارزشهای حاکم بر حاکمیت انقلاب اسلامی ودر نظر قرار دادن ، اصول ارزشهای دینی ، عدالت اجتماعی ، اعتقاد به اصل ولایت فقیه و حرکت در مسیر سیره نبوی وائمه که جز صداقت وخدمت صادقانه به جامعه وبرخوردار نمودن احد جامعه از تمامی برکات ومنابع کشور به صورت مساوی ، عدم تبعیض و.... همه وهمه به خوبی از کلیت نظام اسلامی ایران وباورهایی که می بایست در اجرا به ان توجه نمود ، پرده بر می دارد و سوال ناگفته ومسیر پنهانی را متصور باقی نمی گذارد .

فتنه های مختلف ، همانگونه  که از صدر اسلام تا کنون وهر از گاهی به بهانه های واهی وبعضا نا معقول ونادرست در جامعه

اسلامی که تصور می شد ، از حاکمیتی مستحکم وغیر قابل نفوذ تشکیل شده است ، با مصادیقی روشن به وقوع پیوشته است ، که در دوران انقلاب اسلامی الی ماشاء الله ودر همین چند سال گذشته مانند فتنه کوه دانشگاه 78 وفتنه بزرگ 88 رخ داده است که دستان پشت پرده ونیز ماهیت آن بر هیجکس پوشیده نبوده ونیست .

هدف قرار دادن اصل نظام واصول غیر قابل مناقشه همچون ولایت فقیه ، دفاع از محورهای مقاومت همچون قزه ولبنان و....... اقداماتی نیست که بتوان به این آسانی از ان گذشت در حالی که در فتنه 88 اساس دمکراسی ومردم سالاری دینی را نیز هدف قرار داده وتا جایی پیش می رفتند که میخ واستند با اوباش گری وفشار  میدانی از طریق ارازلو اوباش خیابانی ، رای اکثریت ملت را نادیده بگیرند وکشور را دچار نا امنی واغتشاشات ویران کننده دائمی نمایند اصول حاکمیتی جمهوری اسلامی که مورد قبول اکثریت جامعه متدین ایران اسلامی است واز سویی مورد خشم دنیای استکبار و ایادی مزدور داخلی انهاست ، وقتی مورد تعرض وخدشه قرار می گیرد  جامعه دچار دو دستگی خواهد شد که دسته بسیار گسترده وبزرگی از جامعه ، مدافعین اصول ارزشهای حاکم بر کشور هستند واز سویی دسته دوم که واقعا همیشه در حد اقل قرار داشته اند ، سعی بر دامن زدن به نا امنی ، جو سازی و تلاش بر به کرسی نشاندن خواسته های خود داشته ودارند که مع الاصف در دو دسته خواصی وجود دارند که نقش تعیین کننده ای در مسیر اهداف جریان مطبوع خود ایفا می نمایند .

در هردو جریان ممکن است افراد وخواصی باشند که بیش از توجه به اهداف کلان جریان خود ، بیشتر به منافع شحصی وباندی خود می اندیشند وووقعی به منافع کلان جامعه نمی گذارند که اینجاست که خطر اصطحاله از درون ،هم با عملکرد نا ثواب  نیروهای خودی وهم خیانمت ها وخباثت های مزدوران داخلی دشمن شکل می گیرد .

مدیریت ها هم که در نتیجه عملکرد خوب وبد مدیران میدانی وابسته به جریانات درون نظام ! می تواند در جریان پروسه اصحاله نقش ایفا نماید ، نباید دور از چشم قرار بگیرد ولذا وقتی گفته می شود ، هردو جریان مدعی اصلاح طلب واصولگرا که در دورن نظام تعریف می شوند ، فارق از ظاهر وباطن رویکرد ها ونیز عملکرد مدیریتی انان ، می توانند در مسیر اهداف دشمن با کمترین هزینه برای دشمن ، حرکت نمایند ، سخنی گزاف نیست ، چراکه وقتی تمام دنیا وتحلیل گران مخالف و مواقف متفق القولند که ملت ایران ، ملتی اعتقادی ، بصیر ، انقلابی وباهوش هستند وهمیشه در دفاع از انقلاب ارزشی خود درنگ و تعلل نمی گنند ،پس این یک شبهه است یا یک واقعیت تلخ که ؛ نظام از درون دچار اصطحاله شده است ؟!

بله این یک حقیقت تلخ است که باید باور نماییم ، هرچند ممکن است برخی این واقعیت را برنتابند و البته می بایست برای خود دلائل محکم ومستندی داشته باشند که  با شنیدن ان ، تمام واقعیت هایی که اکنون بعد از 37 سال انقلاب شاهد ان هستیم ، وخواب وخیال نیست ،! می تواند یک شبهه ویا برداشت اشتباه باشد .

اما واقعیت هایی که شاهد ان هستیم  مبنی بر" اصطحاله از دورن" :اتفاقات وفتنه های گوناگون که از رویکرد تحرکات واهداف ظاهر وپنهان انها به وضوح از اقدام بر علیه آرامش و امنیت نظام ومردم آگاهی می دهد ، چیزی نیست که بشود آن را تفسیر به رای نمود ، چراکه واقعیت امر روشن و پر واضح است ولذا وقتی برخی از خواص که ممکن است سالیانی دراز در مسیر اهداف نظام مقدس جمهوری اسلامی هم در حرکت بوده اند ، این روزها بلند گو ونیز میدان دار جریانات معاند با ارزشها  وملت متدین ایران باشند که در دوره هایی توسط خود همین مردم ، انها از عرصه سیاسی کشور عقب رانده شده اند وان چیزی که مثل

خورسید روشن است وغیر قابل کتمان ،! ماهیت این افراد و عنادی که نسبت به اصول ارزشهای دینی واعتقادی این مکلت بزرگ دارند که به عنوان نمونه  به چند مورد اشاره می نماییم :_ در جریان فتنه کوی دانشگاه 78 که بعدهابا برملا شدن پرده هایی مستتر از ان مشخص شد  که برخی از دولتمردان دولت آقای محمد خاتمی "دولت اصلاحات" عامدانه پشت ان فتنه حضور داشته ویکی از خطرناکترین اهداف ان فتنه ،حرکت به سوی بیت مقام معظم رهبری وحمله به ان بوده است ، چه بسا که عده ای از خواص همین جریان نسبت به این نیت معترض شده و بقیه ماجرا.......... که نشان دهنده  عمق ماجرا ونیز رویکرد سیاسی سید محمد خاتمی  وبرخی از نزدیکان وی می باشد ، جدا از اینکه ایشان در دولت مطبوع خود ، چه اقدامات فرهنگی وسیاسی ونیز اجتماعی که نکرد وبه ضرر ارزشها ونیز اصول انقلاب تمام شد .

_ فتنه 88 که ابتدا با شعار واسم رمز تقلب ،عرصه را برای اغتشاش ونا امنی  وشورش ، برعلیه مردم بیگناه ومظلوم تهران مهیا نموده وسپس کشاندن ماجرا به جاهای باریک ، تا جایی که برخی ها از خود همین جریان اعتراف نمودند که در نظر داشته اند با ادامه ماجرا وشورش ، از قدرت های بزرگ خواستار دخالت نظامی نمایند و.......

خوب این جریان به سرکردگی آقایان موسوی وکروبی بر اساس کدام اصول ، قوانین ومقررات دست به تشویش اذهان ، تحریک عده ای بی خبر وشاید تعداد زیادی ارارازل واوباش که بعدها ثابت شد ،! می زدند؟!  آیا اگر شخصی عادی ویا یکی از سرکرده های منافقین خلق در کشور این اقدامات را انجام می داد وخود همین اقایان موسوی وکروبی مسئولیت داشتند ، بازهم فقط با یک حصر پر امکانات که بیشتر برای امنیت خود آقایان در نظر گرفته شده است ، بسنده می کردند؟! ویا افراد عادی دیگری این همه اقدام علیه امنیت ملی ، کشور ومردم ، خون ریزی و....را مرتکب می شدند ومحاکم ویا شورای امنیت ملی کشور ، اینهمه  تسامح می کرد ؟!حال چه کسانی می خواهند واسرار دارند نسبت به اقدامات خلاف امنیت ملی کشور ،توسط این افراد ، تبعیض قائل شده وهیجگونه برخورد با اینها صورت نگیرد ؟! و یا از حصر که بیشتر به نفع انهاست خلاص شوند  که بیشتر در جهت ضربه زدن به انها خواهد بود تا کمک به انها و........

_ ممنوع التصویری و ممنوعیت رسانه ای آقای محمد خاتمی هر چند با تناقضات عدیده ای روبرو است که در شان جمهوری اسلامی نیست که اقای رئیس جمهور با صراحت چیزی میگوید واز سویی دیگر مدارکی منتشر می شود که حصر از سوی امنیت ملی بوده است و............... که به هر تقدیر چرا باید آنقدر مهم جلوه شود که گویا تمام دغدغه مردم ما ممنوع التصویری ایشان است وآقای رئیس جمهور باید تمام وقتش را به این اختصاص دهد و............

البته بر کسی پوشیده نیست که اقای محمد خاتمی الحق والانصاف نگاه هایی در جهت عکس نظام مقدس جمهوری اسلامی دارد ، چراکه وقتی موسوی وکروبی تهمت دروغ تقلب را به نظام بستند واز سویی کام حضور 40 میلیونی ملت ایران را به کام رای دهندگان تلخ وبه کام دشمنان شیرین ،! نمودند ، چرا موضع گیری منطقی وبر حقی نداشتند ؟! مگر غیر ازاین بود که ایشان هم  کمر بر نا امن نمودن ممکلت بسته اند و.............. وحال این شخص در عرصه سیاسی کشور به واسطه آقای رئیس جمهور حضوری پر رنگ دارد وکسی هم معترض نیست چراکه اگر معترض باشد بدون تردید از سوی اقای رئیس جمهور مورد شدیدترین الفاظ قرار خواهد گرفت .

- جناب آیت الله هاشمی رفسنجانی که از پر سابقه ترین انقلابیون همراه امام خمینی"ره" بود مدتی است موضع گیریهای شبهه ناکی دارد که اسرارزیادی هم به تکرا انها دارد واین سوال پیش می آید که چرا وبا چه نیاتی؟!

هاشمی رفسنجانی برای اولین بار توسط مردم رد صلاحیت شد ودر انتخابات مجلس ششم رای نیاورد وسپس توسط مردم برای بار دوم هم مورد اقبال قرار نگرفت ودر رقابت با محمود احمدی نژاد هم نتوانست رای مردم را جلب نماید  وسپس با توجه به اسناد ومدارکی که در اختیار شورای نگهبان بود رد صلاحیت شده  ودر نهایت ایشان در نزد مردم وهمچنین حاکمیت ، خصیتی نا مطمئن وغیر قابل اعتماد مبدل شده است که بیشتر در خدمت خانواده ودفاع از انها بوده است تا دفاع از حقوق مردم وبه خصوص محرومین  ولذا وقتی فرزندانش موضع گیری های شاذ ونیز مسئله دار می نمایند همسر ایشان مردم به ریختن در

خیابانها تحریک میک ند ومهدی دیگر فرزند ایشان به جرم اختلاص ارتشاء و... مکوم به زندان می شود  ودر همان جا ایشان از فرزند خود دفاع می نماید و.......

ودر نهایت این مردم به خصوص در تهران در اخرین انتخابات که خبرگان پنجم بود ،  با هر نیتی که بود به ایشان رای بالایی

دادند ونشان دادند به ایشان اعتماد نموده اند و...........

 حال سوال مهم که نیاز به پاسخی مستدل ومحکم دارد این است که تا کون هر رفتار وبرخوردی که با جریان اصلاح طلب شده است بیشتر برای نشان دادن زاویه ای است که این جریان با نظام اسلامی دارد واز سویی خواصی مانند محمد خاتمی ، وهاشمی رفسنجانی و..... که برچسب بی بصیرتی دارند  چرا بعد از گذشت بیش از 37 سال از عمر انقلاب ،باید در انتخابات مجلس ذهم ونیز خبرگان پنج پم با اهمیتی که دارد ف رای بالاییداشته باشند  ومورد اعتماد مردم قرار بگیرند ؟!

 نباید فراموش نماییم تمام تحرکات وتبلیغات میدانی این جریان "اصلاح طلبان" ونیز شخصیتهایی مانند هاشمی  وروحانی حودل محور محمد خاتمی بوده است واین مسئله را تقویت می نماید ویا حداقل میخ واهند اینطور جا بیاندازند که محمد خاتمی دارای اقبال گسترده عمومی است و.........

 حال با همه این واقعیت ها وحقایق آیا وقت ان نرسیده است که در واقعیت وعمل قبول نماییم که نظام جمهوری اسلامی ایران از درون دچار اصطحاله شده است ؟!
نظر شما
(ضروری نیست)
(ضروری نیست)
آخرین اخبار