براي چندمين بار است كه معظم له در 30 ماه اخير از چنين نگرانياي سخن به ميان آورده و از مديران دولتي و غير دولتي مطالبه ميكنند تا از بهكارگيري لغت «تندرو» در برخورد با منتقدان و دلسوزان نظام استفاده نكنند و به جاي بهكارگيري اينگونه الفاظ به نقدهاي مشفقانه اين قشر از جامعه توجه كنند.
نویسنده : سعيد همتي
شهدای ایران:«ما از ادبيات سياسي دشمن استفاده نكنيم؛ من اين مسئله را، بهخصوص به دوستان و برادران محترم خودمان در مشاغل گوناگون سياسي و دولتي و غيردولتي و مانند اينها تأكيد ميكنم، از ادبيات دشمن استفاده نكنيد. دشمنان انقلاب از روز اول آمدند تعبير ادبيات تندرو و ميانهرو را مطرح كردند، فلاني تندرو است، فلان جريان تندرو است، فلان جريان ميانهرو است. آن روز، از همه تندروتر هم از نظر آنها امام بزرگوار بود، امروز هم از همه تندروتر، به نظر آنها اين بنده حقير هستم.» اين عبارت از مهمترين بخشهاي بيانات مقام معظم رهبري در ديدار با مردم نجف آباد بود كه در بحبوبه انتخابات، آنطور كه بايد و شايد مورد توجه و دقت رسانهها و سياسيون قرار نگرفت.
براي چندمين بار است كه معظم له در 30 ماه اخير از چنين نگرانياي سخن به ميان آورده و از مديران دولتي و غير دولتي مطالبه ميكنند تا از بهكارگيري لغت «تندرو» در برخورد با منتقدان و دلسوزان نظام استفاده نكنند و به جاي بهكارگيري اينگونه الفاظ به نقدهاي مشفقانه اين قشر از جامعه توجه كنند.
ايشان در اين سخنان با يادآوري اتفاقات صدر انقلاب از تندرو ناميدن حضرت امام توسط قشري از سياسيون سخن به ميان آورده و بعد از آن از تندرو ناميدن خود توسط همين گروه ميگويند و منسوبان به دولت و حتي غير دولت را از اتخاذ چنين رويهاي بر حذر ميدارد.
رهبر معظم انقلاب در ادامه ابتدا تعريف دقيق تندرو را بيان كرده و سپس تند حركت كردن در مسير الي الله را شايسته تحسين و نه تخريب ميدانند: «ميانهرو حرف قشنگي است اما اسلام اينجوري حرف نميزند، بفهميم معارف اسلامي را. اسلام، طرفدار ميانه و طرفدار «وسط» است: وَ كذلِك جَعَلن كم اُمةً وَسَطًا. اما «وسط» در اسلام چيست؟ در مقابل تندرو است؟ نه، «وسط» در مقابل منحرف است: اَليمين و الشمال مَضلة وَ الطريق الوُسطي هِي الجاده؛اين نهجالبلاغه است. راه ميانه يعني راه مستقيم، راه جاده. اگر از اين راه مستقيم منحرف شديد - چه به اين طرف و چه به آن طرف- اين غير ميانه است. پس در مقابل ميانهرو تندرو نيست؛ در مقابل ميانهرو منحرف است. آن كسي ميانهرو نيست كه منحرف از راه و منحرف از جاده است، اما در جاده، بعضيها تندتر ميروند و بعضيها كندتر ميروند. تند رفتن در صراط مستقيم چيز بدي نيست...»
نامگذاري بخشي از جناح مؤمن و انقلابي بهعنوان«تندروها» يا «افراطيون» و همچنين تعديل اين نيروهاي ارزشي از بدنه اجرايي كشور يكي از مهمترين اهداف جريان مخالف گفتمان انقلاب اسلامي طي 30 ماه اخير به شمار آورد؛ مسئلهاي كه انتقاد رهبري را بارها به همراه داشته است.
رهبر معظم انقلاب اسلامي در تيرماه سال ۹۳ و در جمع مسئولان و كارگزاران نظام نسبت به همين موضوع اعلام نگراني كرده و به صورت شفاف از مسئولان ميخواهند كه از اين اقدام جلوگيري كنند: «شعار دولت، اعتدال است، اعتدال، شعار بسيار خوبي است، ما هم تأييد ميكنيم اعتدال را، افراط محكوم است و بد است. سفارشي كه من ميكنم اين است كه مراقب باشيد جريانهاي مؤمن را با شعار اعتدال كنار نزنند، بعضيها اين كارها را دارند ميكنند، من ميبينم در صحنهسياسي كشور، با شعار اعتدال، با شعار پرهيز از افراط، سعي ميكنند جريان مؤمن را كه در خطرها آن جريان است كه زودتر از همه سينه سپر ميكند، آن جريان است كه دولتها را در مشكلات واقعي به معناي حقيقي كلمه حمايت ميكند، كنار بزنند، مراقب باشيد.» معظمله همچنين در اسفندماه سال ۹۳ و در ديدار با اعضاي مجلس خبرگان تصريح ميفرمايند: «واقعاً بايد قدر جوانان مؤمن و انقلابي را همه بدانند، همه. اين جوانان مؤمن و انقلابياند كه روز خطر، سينه سپر ميكنند، هشت سال جنگ تحميلي ميروند توي ميدان، اينها هستند.»
ايشان همچنين در جاي ديگري در باب شاخص منحصر به فرد جناح مؤمن ميفرمايند: «اگر روزى دشمنى به كشورى حمله نظامى كند. چه كسى در مقابلش مىايستد؟ كسى كه از همه به سرزمين خود علاقهمندتر است، به ملت خود علاقهمندتر است، به زخارف دنيوى بىعلاقهتر است، احساس مسئوليت بيشترى مىكند و متعهدتر است. چنين كسى مىرود دفاع مىكند. شما ديديد كه در دوران جنگ، چه كسانى رفتند دفاع كردند. عمدهميدان ما را بسيج پر كرد. بسيج يعنى همين، يعنى عنصر مؤمن انقلابى علاقهمند به سرنوشت ميهن، علاقهمند به سرنوشت كشور و يك فرد فداكار. رفت وسط ميدان و با فداكارى، دشمن را به زانو درآورد.» تأكيد حاميان دولت يازدهم بر تخطئه انقلابيون و طرد اين قشر تأثيرگذار جامعه به سطحي رسيد كه طي هفته اخير رهبر معظم انقلاب بار ديگر دراين باره سخن به ميان آوردند و فرمودند: «يكي از مهمترين راههاي تقويت دروني، حفظ روحيه انقلابيگري است در مردم، بهخصوص در جوانها. سعي دشمنان اين است كه جوان ما را لاابالي بار بياورند، نسبت به انقلاب بيتفاوت بار بياورند، روحيه حماسه و انقلابيگري را در او بكشند و از بين ببرند، جلوي اين بايد ايستاد. جوان، روحيه انقلابيگري را بايد حفظ كند و مسئولان كشور جوانهاي انقلابي را گرامي بدارند، اين همه جوانهاي حزباللهي و انقلابي را برخي از گويندگان و نويسندگان نكوبند به اسم افراطي و امثال اينها. جوان انقلابي را بايد گرامي داشت، بايد به روحيه انقلابيگري تشويق كرد، اين روحيه است كه كشور را حفظ ميكند، از كشور دفاع ميكند؛ اين روحيه است كه هنگام خطر به داد كشور ميرسد.»
برچسب تندرو به انقلابيون
نزديك 30 ماهي ميشود كه استفاده از واژه «تندرو» در ادبيات سياسي كشور به يك برچسب جذاب سياسي تبديل شده است كه گستره آن را ميتوان از برخي مسئولان بلند پايه دولتي تا برخي سياسيون حزبي و جرياني در سخنرانيها، مقالات و مصاحبههاي خود دانست، اين جماعت چنان از اين لفظ استفاده ميكنند كه گويي متهمي را دستگير كرده و حال او را بايد محاكمه كنند. گرچه تندروي و كندروي در انديشه ديني و انقلابي ما محكوم است اما به نظر ميرسد «تندروي» امروز بيش از آنكه مفهوم واقعي خود را داشته باشد، همان برچسب جذاب سياسي شده كه با آن عدهاي را تخريب كنند تا به اهداف سياسي و جرياني خود برسند.
آغازي براي هجمه به انقلابيون
از همان ابتداي روي كارآمدن دولت يازدهم تا به امروز حمله به نيروهاي دلسوز و انقلابي جزئي از كاركرد جريان اعتدال- اصلاحات مورد توجه قرار گرفت، به گونهاي كه در تريبونهاي مختلف و در نشريههاي متفاوت نيروهاي مؤمن و انقلابي كشور بارها مورد تخريب قرار گرفتند، البته شروع برچسبزني به جناح مؤمن و انقلابي را بايد از جلسه رأي اعتماد مجلس به وزراي كابينه دولت يازدهم عنوان كرد كه با هدف «تقابل» و «القاي دو دسته بودن منتخبان ملت به تندرو ـ معتدل» در دستور كار جريان مقابل قرار گرفت، بهگونهاي كه روزنامههاي زنجيرهاي با تيترهاي پرشمار و متراكم تلاش كردند بخشي از نيروهاي انقلابي حاضر در كسوت نمايندگي مجلس را با عنوان «تندرو» مورد خطاب قرار دهند، نمونههايي از تيترهاي آن روز زنجيرهايها عبارتند از: «دولت اعتدال در چالش با افراطيون»، «رأي اعتماد و عملكرد تندروهاي مجلس»، «عقلاي مجلس بيشتر به فكر افراطيون باشند»، «پخش شبنامه تندروها، درصحن در شأن مجلس نبود» و «شبنامه تندروها كار دست نجفي داد.»
اينها تنها بخشي از تيترهايي است كه با محوريت «افراطي» ناميدن بخش قابل توجهي از نمايندگان انقلابي و دلسوز مجلس روي صفحههاي خبري رسانههاي اين جريان نقش بست و شكاف بين اصولگرايان را تعميق ميبخشيد. مقدمه اين طرح كه همان «اصرار» و «تكرار» گزاره«افراط» از رسانههاي اين جريان براي بخشي از منتخبان مردم در مجلس است، پرده از روي هدفگذاري سهساله نظريهپردازان اين جرگه براي «بازگشت رسمي اصلاحات به حاكميت» برميداشت.
فرار از زير بار نام فتنه
هدف رسانهها و شخصيتهاي اين جريان، از ناميدن بخشي از نيروهاي انقلاب به نام «تندرو» و القاي آن به جامعه اين است كه نخست جريان متبوع خود را از زير بار رواني اتهام فتنهگري خارج كرده و ديگر آنكه عناصر راديكال خود را از زير بار اتهامي كه مردم به واسطه رفتار ساختارشكنانهشان به آنها نسبت دادهاند برحذر دارند.
نامگذاري انقلابیون مخلص بهعنوان «تندروهاي مخالف مصلحت عمومي» ميتواند سابقههاي پرتعداد از تندرويها، هنجارشكنيها و رفتارهاي همسو با نظام سلطه اين طيف را در اذهان عمومي مخدوش كند و به طيف مقابل نسبت دهد كه همين رها شدن از بند بسياري از انتقادات است، آنگونه كه يكي از نامزدهاي مورد حمايت جريان تجديدنظرطلب پس از پيروزي در انتخابات تأكيد ميكند كه بعد از موفقيت ليست اصلاحطلبان در تهران، جريان اصولگرا ديگر نميتواند بحثي از فتنه را پيش بكشد.
رهبران فكري اين جريان بهخوبي ميدانند كه تكرار يك دروغ بزرگ - افراطي ناميدن بخشي از اصولگرايان انقلابي مجلس - در درازمدت تأثير خود را در فضاي سياسي كشور ميگذارد، پس ميتوان اميدوار بود كه آرامآرام با تبليغات جهتدار، جريان اصولگرايي را در اذهان عمومي با كلمه«افراط» پيوند داد و اين باور را به جامعه تزريق كرد كه اصولگرايي يعني تندروي و خشونتطلبي. بايد اضافه كرد نسبت دادن اتهامي كه سالها منسوبان به اصلاحات با آن شناخته شدهاند، تنها از اين مسير ميسر ميشود كه جريان رقيب را افراطگرا بنامند تا هم قد خميده دوستان فتنهگرشان را از زيربار اين اتهام سنگين چندساله خالي كنند و هم بتوانند از پاسخ به افكار عمومي در مورد چرايي هزينهزايي براي نظام و مردم طفره بروند.
*جوان
براي چندمين بار است كه معظم له در 30 ماه اخير از چنين نگرانياي سخن به ميان آورده و از مديران دولتي و غير دولتي مطالبه ميكنند تا از بهكارگيري لغت «تندرو» در برخورد با منتقدان و دلسوزان نظام استفاده نكنند و به جاي بهكارگيري اينگونه الفاظ به نقدهاي مشفقانه اين قشر از جامعه توجه كنند.
ايشان در اين سخنان با يادآوري اتفاقات صدر انقلاب از تندرو ناميدن حضرت امام توسط قشري از سياسيون سخن به ميان آورده و بعد از آن از تندرو ناميدن خود توسط همين گروه ميگويند و منسوبان به دولت و حتي غير دولت را از اتخاذ چنين رويهاي بر حذر ميدارد.
رهبر معظم انقلاب در ادامه ابتدا تعريف دقيق تندرو را بيان كرده و سپس تند حركت كردن در مسير الي الله را شايسته تحسين و نه تخريب ميدانند: «ميانهرو حرف قشنگي است اما اسلام اينجوري حرف نميزند، بفهميم معارف اسلامي را. اسلام، طرفدار ميانه و طرفدار «وسط» است: وَ كذلِك جَعَلن كم اُمةً وَسَطًا. اما «وسط» در اسلام چيست؟ در مقابل تندرو است؟ نه، «وسط» در مقابل منحرف است: اَليمين و الشمال مَضلة وَ الطريق الوُسطي هِي الجاده؛اين نهجالبلاغه است. راه ميانه يعني راه مستقيم، راه جاده. اگر از اين راه مستقيم منحرف شديد - چه به اين طرف و چه به آن طرف- اين غير ميانه است. پس در مقابل ميانهرو تندرو نيست؛ در مقابل ميانهرو منحرف است. آن كسي ميانهرو نيست كه منحرف از راه و منحرف از جاده است، اما در جاده، بعضيها تندتر ميروند و بعضيها كندتر ميروند. تند رفتن در صراط مستقيم چيز بدي نيست...»
نامگذاري بخشي از جناح مؤمن و انقلابي بهعنوان«تندروها» يا «افراطيون» و همچنين تعديل اين نيروهاي ارزشي از بدنه اجرايي كشور يكي از مهمترين اهداف جريان مخالف گفتمان انقلاب اسلامي طي 30 ماه اخير به شمار آورد؛ مسئلهاي كه انتقاد رهبري را بارها به همراه داشته است.
رهبر معظم انقلاب اسلامي در تيرماه سال ۹۳ و در جمع مسئولان و كارگزاران نظام نسبت به همين موضوع اعلام نگراني كرده و به صورت شفاف از مسئولان ميخواهند كه از اين اقدام جلوگيري كنند: «شعار دولت، اعتدال است، اعتدال، شعار بسيار خوبي است، ما هم تأييد ميكنيم اعتدال را، افراط محكوم است و بد است. سفارشي كه من ميكنم اين است كه مراقب باشيد جريانهاي مؤمن را با شعار اعتدال كنار نزنند، بعضيها اين كارها را دارند ميكنند، من ميبينم در صحنهسياسي كشور، با شعار اعتدال، با شعار پرهيز از افراط، سعي ميكنند جريان مؤمن را كه در خطرها آن جريان است كه زودتر از همه سينه سپر ميكند، آن جريان است كه دولتها را در مشكلات واقعي به معناي حقيقي كلمه حمايت ميكند، كنار بزنند، مراقب باشيد.» معظمله همچنين در اسفندماه سال ۹۳ و در ديدار با اعضاي مجلس خبرگان تصريح ميفرمايند: «واقعاً بايد قدر جوانان مؤمن و انقلابي را همه بدانند، همه. اين جوانان مؤمن و انقلابياند كه روز خطر، سينه سپر ميكنند، هشت سال جنگ تحميلي ميروند توي ميدان، اينها هستند.»
ايشان همچنين در جاي ديگري در باب شاخص منحصر به فرد جناح مؤمن ميفرمايند: «اگر روزى دشمنى به كشورى حمله نظامى كند. چه كسى در مقابلش مىايستد؟ كسى كه از همه به سرزمين خود علاقهمندتر است، به ملت خود علاقهمندتر است، به زخارف دنيوى بىعلاقهتر است، احساس مسئوليت بيشترى مىكند و متعهدتر است. چنين كسى مىرود دفاع مىكند. شما ديديد كه در دوران جنگ، چه كسانى رفتند دفاع كردند. عمدهميدان ما را بسيج پر كرد. بسيج يعنى همين، يعنى عنصر مؤمن انقلابى علاقهمند به سرنوشت ميهن، علاقهمند به سرنوشت كشور و يك فرد فداكار. رفت وسط ميدان و با فداكارى، دشمن را به زانو درآورد.» تأكيد حاميان دولت يازدهم بر تخطئه انقلابيون و طرد اين قشر تأثيرگذار جامعه به سطحي رسيد كه طي هفته اخير رهبر معظم انقلاب بار ديگر دراين باره سخن به ميان آوردند و فرمودند: «يكي از مهمترين راههاي تقويت دروني، حفظ روحيه انقلابيگري است در مردم، بهخصوص در جوانها. سعي دشمنان اين است كه جوان ما را لاابالي بار بياورند، نسبت به انقلاب بيتفاوت بار بياورند، روحيه حماسه و انقلابيگري را در او بكشند و از بين ببرند، جلوي اين بايد ايستاد. جوان، روحيه انقلابيگري را بايد حفظ كند و مسئولان كشور جوانهاي انقلابي را گرامي بدارند، اين همه جوانهاي حزباللهي و انقلابي را برخي از گويندگان و نويسندگان نكوبند به اسم افراطي و امثال اينها. جوان انقلابي را بايد گرامي داشت، بايد به روحيه انقلابيگري تشويق كرد، اين روحيه است كه كشور را حفظ ميكند، از كشور دفاع ميكند؛ اين روحيه است كه هنگام خطر به داد كشور ميرسد.»
برچسب تندرو به انقلابيون
نزديك 30 ماهي ميشود كه استفاده از واژه «تندرو» در ادبيات سياسي كشور به يك برچسب جذاب سياسي تبديل شده است كه گستره آن را ميتوان از برخي مسئولان بلند پايه دولتي تا برخي سياسيون حزبي و جرياني در سخنرانيها، مقالات و مصاحبههاي خود دانست، اين جماعت چنان از اين لفظ استفاده ميكنند كه گويي متهمي را دستگير كرده و حال او را بايد محاكمه كنند. گرچه تندروي و كندروي در انديشه ديني و انقلابي ما محكوم است اما به نظر ميرسد «تندروي» امروز بيش از آنكه مفهوم واقعي خود را داشته باشد، همان برچسب جذاب سياسي شده كه با آن عدهاي را تخريب كنند تا به اهداف سياسي و جرياني خود برسند.
آغازي براي هجمه به انقلابيون
از همان ابتداي روي كارآمدن دولت يازدهم تا به امروز حمله به نيروهاي دلسوز و انقلابي جزئي از كاركرد جريان اعتدال- اصلاحات مورد توجه قرار گرفت، به گونهاي كه در تريبونهاي مختلف و در نشريههاي متفاوت نيروهاي مؤمن و انقلابي كشور بارها مورد تخريب قرار گرفتند، البته شروع برچسبزني به جناح مؤمن و انقلابي را بايد از جلسه رأي اعتماد مجلس به وزراي كابينه دولت يازدهم عنوان كرد كه با هدف «تقابل» و «القاي دو دسته بودن منتخبان ملت به تندرو ـ معتدل» در دستور كار جريان مقابل قرار گرفت، بهگونهاي كه روزنامههاي زنجيرهاي با تيترهاي پرشمار و متراكم تلاش كردند بخشي از نيروهاي انقلابي حاضر در كسوت نمايندگي مجلس را با عنوان «تندرو» مورد خطاب قرار دهند، نمونههايي از تيترهاي آن روز زنجيرهايها عبارتند از: «دولت اعتدال در چالش با افراطيون»، «رأي اعتماد و عملكرد تندروهاي مجلس»، «عقلاي مجلس بيشتر به فكر افراطيون باشند»، «پخش شبنامه تندروها، درصحن در شأن مجلس نبود» و «شبنامه تندروها كار دست نجفي داد.»
اينها تنها بخشي از تيترهايي است كه با محوريت «افراطي» ناميدن بخش قابل توجهي از نمايندگان انقلابي و دلسوز مجلس روي صفحههاي خبري رسانههاي اين جريان نقش بست و شكاف بين اصولگرايان را تعميق ميبخشيد. مقدمه اين طرح كه همان «اصرار» و «تكرار» گزاره«افراط» از رسانههاي اين جريان براي بخشي از منتخبان مردم در مجلس است، پرده از روي هدفگذاري سهساله نظريهپردازان اين جرگه براي «بازگشت رسمي اصلاحات به حاكميت» برميداشت.
فرار از زير بار نام فتنه
هدف رسانهها و شخصيتهاي اين جريان، از ناميدن بخشي از نيروهاي انقلاب به نام «تندرو» و القاي آن به جامعه اين است كه نخست جريان متبوع خود را از زير بار رواني اتهام فتنهگري خارج كرده و ديگر آنكه عناصر راديكال خود را از زير بار اتهامي كه مردم به واسطه رفتار ساختارشكنانهشان به آنها نسبت دادهاند برحذر دارند.
نامگذاري انقلابیون مخلص بهعنوان «تندروهاي مخالف مصلحت عمومي» ميتواند سابقههاي پرتعداد از تندرويها، هنجارشكنيها و رفتارهاي همسو با نظام سلطه اين طيف را در اذهان عمومي مخدوش كند و به طيف مقابل نسبت دهد كه همين رها شدن از بند بسياري از انتقادات است، آنگونه كه يكي از نامزدهاي مورد حمايت جريان تجديدنظرطلب پس از پيروزي در انتخابات تأكيد ميكند كه بعد از موفقيت ليست اصلاحطلبان در تهران، جريان اصولگرا ديگر نميتواند بحثي از فتنه را پيش بكشد.
رهبران فكري اين جريان بهخوبي ميدانند كه تكرار يك دروغ بزرگ - افراطي ناميدن بخشي از اصولگرايان انقلابي مجلس - در درازمدت تأثير خود را در فضاي سياسي كشور ميگذارد، پس ميتوان اميدوار بود كه آرامآرام با تبليغات جهتدار، جريان اصولگرايي را در اذهان عمومي با كلمه«افراط» پيوند داد و اين باور را به جامعه تزريق كرد كه اصولگرايي يعني تندروي و خشونتطلبي. بايد اضافه كرد نسبت دادن اتهامي كه سالها منسوبان به اصلاحات با آن شناخته شدهاند، تنها از اين مسير ميسر ميشود كه جريان رقيب را افراطگرا بنامند تا هم قد خميده دوستان فتنهگرشان را از زيربار اين اتهام سنگين چندساله خالي كنند و هم بتوانند از پاسخ به افكار عمومي در مورد چرايي هزينهزايي براي نظام و مردم طفره بروند.
*جوان