گفت وگو شهدای ایران با مادر شهید علی آقا عبداللهی
مادر شهید «علی آقا عبداللهی» می گوید: آنقدر رابطه ام با علی آقا صمیمی بود و دوستش داشتم که حالا شب ها وقتی همه خوابند با عکس های پسرم در خانه حرف می زنم!
به گزارش خبرنگار فرهنگی پایگاه خبری شهدای ایران؛ مادر شهید «علی آقا عبداللهی» می گوید: آنقدر رابطه ام با علی آقا صمیمی بود و دوستش داشتم که حالا شب ها وقتی همه خوابند با عکس های پسرم در خانه حرف می زنم!
بنابراین گزارش، اینها گوشه ای از درد و دل های مادر شهید مدافع حرم علی آقا عبداللهی است که در اوج جوانی همسر جوان و امیر حسین 2 ساله اش را تنها گذاشته و به دفاع از حرم حضرت زینب (س) رفته است.
مادر شهید «علی آقا عبداللهی» که این روزها خانه شان محفل دعا و زیارت دوستان و نزدیکان فرزند شهیدشان شده است می گوید: علی آقا مدتها دوست داشت به سوریه برود و هر چه تلاش کرده بود موفق نشده بود و یک روز به سراغ من آمد و گفت مادر تا زمانی که تو راضی نباشی کار من درست نمی شود. من هم وقتی این همه شور و اشتیاق او را دیدم فقط گفتم علی جان می دانی زن جوان و بچه کوچک داری؟ و وقتی متوجه شدم که دلایل کافی و منطقی برای رفتن دارد من هم راضی شدم.
مادر شهید آقا عبداللهی می گوید: این روزها خیلی ها می گویند که مدافعان حرم برای پول به سوریه رفته اند در حالی که اصلا اینگونه نبوده و حداقل در مورد فرزند خودمان دیدیم که چطور از بچه اش دل کند و روزهای آخر حتی سمت امیر حسین نمی رفت تا بتواند سختی را تحمل کند.
او حتی در تلفن زدن از سوریه هم رعایت می کرد و خیلی کوتاه حرف می زد که هزینه ای ایجاد نشود.
این مادر شهید گفت: علی آقا قبل از رفتن به من گفت: مامان اگر یک موقع من چیزیم شد، مجروح شدم یا شهید شدم حواست باشد که سپاه اونقدر وضع مالی خوبی ندارد. نکند یک وقت چیزی از ایشان بخواهید.
مادر شهید آقا عبداللهی می گوید: وقتی علی آقا شهید شد چند نفر از مسئولان و همکارانش به منزل ما آمدند و مساعده ای همراهشان آوردند که من به هیچ وجه نپذیرفتم و به ایشان برگرداندم.
علی آقا عبداللهی روزهای پایانی دی ماه 1394 در حالی به شهادت رسید که هنوز هم پیکر پاکش به خاک وطن باز نگشته است.مادر این شهید که هنور هم چشم به راه فرزندش است می گوید: باورش برای من خیلی سخت است که تنها پسرم به شهادت رسیده است.
این مادر شهید می گوید: تمام خانه پر شده است از عکس پسر شهیدم و من شب ها بیدار می مانم و با این عس ها صحبت می کنم و آنقدر حرف می زنم که سبک شوم!
بنابراین گزارش، اینها گوشه ای از درد و دل های مادر شهید مدافع حرم علی آقا عبداللهی است که در اوج جوانی همسر جوان و امیر حسین 2 ساله اش را تنها گذاشته و به دفاع از حرم حضرت زینب (س) رفته است.
مادر شهید «علی آقا عبداللهی» که این روزها خانه شان محفل دعا و زیارت دوستان و نزدیکان فرزند شهیدشان شده است می گوید: علی آقا مدتها دوست داشت به سوریه برود و هر چه تلاش کرده بود موفق نشده بود و یک روز به سراغ من آمد و گفت مادر تا زمانی که تو راضی نباشی کار من درست نمی شود. من هم وقتی این همه شور و اشتیاق او را دیدم فقط گفتم علی جان می دانی زن جوان و بچه کوچک داری؟ و وقتی متوجه شدم که دلایل کافی و منطقی برای رفتن دارد من هم راضی شدم.
مادر شهید آقا عبداللهی می گوید: این روزها خیلی ها می گویند که مدافعان حرم برای پول به سوریه رفته اند در حالی که اصلا اینگونه نبوده و حداقل در مورد فرزند خودمان دیدیم که چطور از بچه اش دل کند و روزهای آخر حتی سمت امیر حسین نمی رفت تا بتواند سختی را تحمل کند.
او حتی در تلفن زدن از سوریه هم رعایت می کرد و خیلی کوتاه حرف می زد که هزینه ای ایجاد نشود.
این مادر شهید گفت: علی آقا قبل از رفتن به من گفت: مامان اگر یک موقع من چیزیم شد، مجروح شدم یا شهید شدم حواست باشد که سپاه اونقدر وضع مالی خوبی ندارد. نکند یک وقت چیزی از ایشان بخواهید.
علی آقا عبداللهی روزهای پایانی دی ماه 1394 در حالی به شهادت رسید که هنوز هم پیکر پاکش به خاک وطن باز نگشته است.مادر این شهید که هنور هم چشم به راه فرزندش است می گوید: باورش برای من خیلی سخت است که تنها پسرم به شهادت رسیده است.
این مادر شهید می گوید: تمام خانه پر شده است از عکس پسر شهیدم و من شب ها بیدار می مانم و با این عس ها صحبت می کنم و آنقدر حرف می زنم که سبک شوم!