محمدرضا عارف گفت: فکرش را هم نمیکردم. تا زمان اعلام نتایج فکر نمیکردم وضعیت به این خوبی باشد. برآورد خود من این بود که در بهترین حالت ۲۰ نفر دور اول رای میآورند که ۱۵،۱۶ نفرشان از لیست ما و ۴،۵ نفر از لیست رقیبمان خواهند بود.
به گزارش شهدای ایران،بعد از خوش و بش اولیه عارف گفت واقعا کار بزرگی انجام شد. این رای به خصوص در تهران پیام سیاسی دارد. کاش همه پیام آن را درک کنیم. برای تحلیل چگونگی رخداد واقعه ٧ اسفند نقبی به گذشته زد. از سال 91 شروع کرد که در دانشگاه شریف این روزها را پیشبینی میکرده است. هنوز تمام انتقاداتی را که هنگام ورودش به انتخابات مطرح میکردند، به یاد دارد. میگوید پیروزی امروز ثمره ناامید نشدن ما در برابر تمام ناسزاهایی است که سال 91 و 92 خوردم. وقتی به آن روزها اشاره میکند میگوید به من گفتند امنیتیها تو را جلو انداختهاند تا در نهایت با دو، سه میلیون رای ضایع شوی و این را به پای کل اصلاحات بنویسند. خوب به خاطر دارد که سه سال پیش همین روزها به او میگفتند اصلاحطلب بدلی. میگوید شما که باید خوب به خاطر داشته باشید چه تهمتهایی به من زدند. گفتند اصلاحطلب بدلیام. گفتند با دستور امنیتیها وارد انتخابات شدهام. هزار و یک حرف زدند اما به هیچ کدام پاسخ ندادم. به خرداد 92 که رسید همچنان از موضع متواضعانهاش دفاع میکرد اما در عین حال تاکید داشت که «کاری با نظرسازیها ندارم اما نظرسنجیهایی که به من میرسید، نشان میداد میتوانم پیروز انتخابات باشم اما از ابتدا گفته بودم به خردجمعی احترام میگذارم و حالا افتخار میکنم که به راحتی از قدرت گذشتم.»
حتی یک شب راحت نخوابیدم
با عبور از آن مقطع به تشکیل شورای سیاستگذاری رسیدیم. شورایی که برای نخستینبار در جریان اصلاحات تمام طیفها را در خود جا داد. عارف درباره شورای عالی میگوید: «واقعا چهار ماه و نیم سختی کشیدیم. کار بسیار پرفشاری بود که بتوانیم تمام این افراد و نگاههایشان را به هم نزدیک کنیم و در نهایت بدون انشعاب و درگیری نتیجه مطلوب را بگیریم. خوشبختانه یا متاسفانه مسوولیت این شورا روی دوش من بود. حتی یک شب نتوانستم راحت بخوابم. دایم دغدغه داشتیم و نگران بودیم.» بالاخره به هفته پایانی ماراتن انتخابات رسیدیم و از او خواستیم تا شبها و روزهای سخت هفته گذشته را برایمان روایت کند. نگاهی به خودش کرد. گفت هشت کیلو وزن کم کردم. حتی یک ساعت آرام نخوابیدم. نگران کشور بودم که کاری نکنیم فضا دوباره دوقطبی شود. از پنجره اتاقش نگاهی به بیرون میکند و میگوید: «وقتی مسوولیت چنین کار سنگینی را به دوش میکشید، حق ندارید حتی یک گاف بدهید یا اشتباه کنید. ما نباید آرامش را از مردم میگرفتیم. وقتی میخواستیم به مسجد نارمک برویم، نگران بودم. نه از این بابت که آنجا پایگاه سنتی رقیب ما است یا محل سکونت کسی که انتقادات بسیاری به او داریم. دلشوره داشتم مبادا کسی شعاری بدهد و دوباره عدهای با هم درگیر شوند. اما وقتی آرامش جمعیت حاضر را دیدم خیالم راحت شد.»
نتیجه را باور نمیکردم
وقتی پرسیدیم، فکر میکردید این اتفاق بیفتد؟ گفت: فکرش را هم نمیکردم. تا زمان اعلام نتایج فکر نمیکردم وضعیت به این خوبی باشد. برآورد خود من این بود که در بهترین حالت 20 نفر دور اول رای میآورند که 15 - 16 نفرشان از لیست ما و 4-5 نفر از لیست رقیبمان خواهند بود. بقیه هم دور دومی میشوند. حتی به این هم اکتفا نکرد و جلوتر رفت: «واقعا تعجب کردم. باورم نمیشد. فکر میکردم شاید این نتیجه مربوط به یک منطقه خاص تهران باشد و در مراحل بعد ترکیب عوض شود.»
عارف در ادامه میگوید: «باید ببینیم کدام فراکسیون اکثریت را به دست میآورد. ما به مردم قولهایی دادهایم و آنها هم مطالباتی دارند. این رای عظیم و اعتماد گسترده به ما باید پاسخ خود را دریافت کند. بخشی از پرداختن به مطالبات مردم هم با نقش داشتن در مدیریت مجلس میسر میشود.»
وی در مورد هاشمی میگوید: او یک مهندس واقعی است. هم مهندسی سیاسی را میفهمد و هم درک دقیقی از عدد و رقم دارد.
همینطور که کتش را میپوشد تا از اتاق بیرون برود تک جملههای جالبی میگوید. انگار اشارهاش به طرح موضوع ریاست لاریجانی در مجلس است: «کسی وکیل من نیست که از قول من حرف بزند. خودم میدانم چه زمانی چه حرفی بزنم و جز با مشورت و اتکا به خردجمعی تصمیمی نمیگیریم.» موقع خداحافظی خیلی جدی میگوید: مردم با ما اتمام حجت کردهاند. خدا کند مغرور نشویم و مشکلاتشان را حل کنیم.
حتی یک شب راحت نخوابیدم
با عبور از آن مقطع به تشکیل شورای سیاستگذاری رسیدیم. شورایی که برای نخستینبار در جریان اصلاحات تمام طیفها را در خود جا داد. عارف درباره شورای عالی میگوید: «واقعا چهار ماه و نیم سختی کشیدیم. کار بسیار پرفشاری بود که بتوانیم تمام این افراد و نگاههایشان را به هم نزدیک کنیم و در نهایت بدون انشعاب و درگیری نتیجه مطلوب را بگیریم. خوشبختانه یا متاسفانه مسوولیت این شورا روی دوش من بود. حتی یک شب نتوانستم راحت بخوابم. دایم دغدغه داشتیم و نگران بودیم.» بالاخره به هفته پایانی ماراتن انتخابات رسیدیم و از او خواستیم تا شبها و روزهای سخت هفته گذشته را برایمان روایت کند. نگاهی به خودش کرد. گفت هشت کیلو وزن کم کردم. حتی یک ساعت آرام نخوابیدم. نگران کشور بودم که کاری نکنیم فضا دوباره دوقطبی شود. از پنجره اتاقش نگاهی به بیرون میکند و میگوید: «وقتی مسوولیت چنین کار سنگینی را به دوش میکشید، حق ندارید حتی یک گاف بدهید یا اشتباه کنید. ما نباید آرامش را از مردم میگرفتیم. وقتی میخواستیم به مسجد نارمک برویم، نگران بودم. نه از این بابت که آنجا پایگاه سنتی رقیب ما است یا محل سکونت کسی که انتقادات بسیاری به او داریم. دلشوره داشتم مبادا کسی شعاری بدهد و دوباره عدهای با هم درگیر شوند. اما وقتی آرامش جمعیت حاضر را دیدم خیالم راحت شد.»
نتیجه را باور نمیکردم
وقتی پرسیدیم، فکر میکردید این اتفاق بیفتد؟ گفت: فکرش را هم نمیکردم. تا زمان اعلام نتایج فکر نمیکردم وضعیت به این خوبی باشد. برآورد خود من این بود که در بهترین حالت 20 نفر دور اول رای میآورند که 15 - 16 نفرشان از لیست ما و 4-5 نفر از لیست رقیبمان خواهند بود. بقیه هم دور دومی میشوند. حتی به این هم اکتفا نکرد و جلوتر رفت: «واقعا تعجب کردم. باورم نمیشد. فکر میکردم شاید این نتیجه مربوط به یک منطقه خاص تهران باشد و در مراحل بعد ترکیب عوض شود.»
عارف در ادامه میگوید: «باید ببینیم کدام فراکسیون اکثریت را به دست میآورد. ما به مردم قولهایی دادهایم و آنها هم مطالباتی دارند. این رای عظیم و اعتماد گسترده به ما باید پاسخ خود را دریافت کند. بخشی از پرداختن به مطالبات مردم هم با نقش داشتن در مدیریت مجلس میسر میشود.»
وی در مورد هاشمی میگوید: او یک مهندس واقعی است. هم مهندسی سیاسی را میفهمد و هم درک دقیقی از عدد و رقم دارد.
همینطور که کتش را میپوشد تا از اتاق بیرون برود تک جملههای جالبی میگوید. انگار اشارهاش به طرح موضوع ریاست لاریجانی در مجلس است: «کسی وکیل من نیست که از قول من حرف بزند. خودم میدانم چه زمانی چه حرفی بزنم و جز با مشورت و اتکا به خردجمعی تصمیمی نمیگیریم.» موقع خداحافظی خیلی جدی میگوید: مردم با ما اتمام حجت کردهاند. خدا کند مغرور نشویم و مشکلاتشان را حل کنیم.