یک استاد اقتصاد دانشگاه گفت: دولت به دنبال اجرای نظام اقتصاد جهانی است و عملا برنامه ششم توسعه نخواهیم داشت.
به گزارش شهدای ایران به نقل از فارس، محمد خوشچهره امروز در مراسم بررسی راهکارهای برنامه ششم توسعه که در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران برگزار شد، با اشاره به موضوع برنامه ششم توسعه اظهار داشت: برنامه در کشورهای مختلف منویات، هدفها و مأموریتها در قالب یک نظام برنامهریزی بوده که یک برنامه ارائه میدهند. بنابراین سند سیاسی یک دولت یا حزب حاکم و حکومت تلقی میشود.
این اقتصاددان با بیان اینکه برنامه میانمدت به همراه توسعه بخشهای اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی است این برنامه مجموعهای از اهداف را در بخشهای مختلف مانند اقتصاد از جمله ایجاد اشتغال، افزایش سطح تولید ناخالص داخلی و در دیگر بخشها را دنبال میکند.
خوشچهره افزود: بعد از جنگ تحمیلی، ادبیات برنامههای توسعه، حاکی از آمال و آرزوها شد که البته اشکالی ندارد، اما اگر هدفی از آن بیرون نیاید که به صورت شاخص کمی بیان نشود، مؤثر نخواهد بود، زیرا صرف شمردن هدفهای آرمانی برای برنامه ضرر دارد.
به گفته وی، در برخی برنامهها عناوین پرطمطراق داشته اما افتراق و شکاف مبنایی و مفهومی میان شاخصهای کمی مشاهده میشود، این خوب نیست که همه برنامهها و اهداف خوب در برنامه توسعه مطرح شود.
این اقتصاددان با تأکید بر اینکه در برنامه میانمدت توسعهای مقدرات یک کشور را تعیین میکند، تصریح کرد: 50 درصد یک برنامه، تدوین خوب آن است و 50 درصد دیگر اجرا خواهد بود، چالشهای برنامهها این بوده که به درستی اجرا نمیشود. برنامهمدت باید به برشهای یکساله با اهداف و شاخصهای کمی جزئی تقسیم شود. بنابراین بودجه باید برش یک ساله از برنامه 5 ساله باشد.
به گفته محمد خوشچهره در برخی کشورها برنامههای بلندمدت دارند که مثلاً صنعتی شدن آن در ترسیم میکند. یکی از این برنامهها مربوط به کشور مالزی بود که سال 2000 این برنامه 20 ساله را تهیه کرد.
وی افزود: نظام برنامهریزی در ایران از سال 1327 ایجاد شد و 12 سال پیش چشمانداز 20 ساله با اهداف آرمانی از جهت بلندمدت بودن ترسیم شد. در این سند قدرت اول اقتصاد و علم و فناوری در منطقه پیشبینی شده است.
این اقتصاددان یادآور شد: یکی از ایرادات اجرای برنامهها این است که دولتهای قبل آن را نوشته و دولتهای بعدی در اجرا با مشکلاتی مواجه هستند.
خوشچهره با اشاره به اینکه اقتصاد ایران مختلف دولتی، خصوصی و آزاد است، یادآور شد: در شرایط جنگ و تحریم به طور طبیعی دخالت دولت در اقتصاد بالا میرود، بنابراین در برنامه ششم توسعه باید مشخص شود عقبه برنامه و مبانی و اصول چیست و کدام مکتب اقتصادی را در بر میگیرد. چند سؤال اساسی وجود دارد، اینکه آیا اکثریت مردم از بالا رفتن رشد بهرهمند هستند؟
وی ادامه داد: چالش اقتصاد جهان موضوع برابری است که با رونق اقتصادی دنبال میشود، تجربه جهانی نشان میدهد آرژانتین که در دورهای تولید و رشد بالایی داشته، این رشد منجر به فروپاشی اقتصادش شد، زیرا اکثریت مردم از منافع آن برخوردار نبودند و 37 درصد مردم زیر خط فقر قرار گرفتند، بنابراین نگاه تئوریک روی توزیع ثروت متمرکز نبود.
وی افزود: بسیاری از برنامههای کشور در اجرا ناقص است و ملاحظات ارزشی ضعیف تدوین شد. در برخی مقاطع شکاف طبقاتی معناداری وجود داشته و فقر گسترده شد، برنامه ششم نیز تاکنون با کاستیهایی روبهرو است و اشکالات عمدهای به آن وارد میشود.
در ادامه این برنامه ابراهیم فیاض استاد جامعه شناسی نیز با اشاره به برنامه ششم گفت: وقتی برنامه را دیدم تعجب کردم و یک چیز عجیب و غریبی است، این اصل بیبرنامگی است و عملاً قرار نیست برنامه داشته باشیم، سازمان مدیریت و برنامهریزی این برنامه را ارائه داده، اما بدون پشتوانه نظری تهیه شده است.
این استاد دانشگاه افزود: بنابراین دولت برنامهای نخواهد داشت و برنامه اجرای برنامه ثابت جهانی است. دولت به دنبال اجرای برنامه اقتصاد جهانی بوده و وارد اقتصاد جهانی میشویم، جالب اینکه رئیس جمهور در جلسه تفاهم خرید هواپیما حضور مییابد و آن را امضا میکند، یعنی پول نفت را میدهیم و هواپیما و کارخانه و ماشین میخریم. بانکهای جهانی مانند سوئیس نیز برای همین کار میآیند.
وی با اشاره به دیدگاه و تفکر ناشی از چنین برنامههایی گفت: این بدان معنا است که تولید ارزش ندارد و چرا تولید میکنیم، به نظرم برنامه ششم مقدمه تجزیه ایران است و به همین دلیل دغدغه اقتصاد مقاومتی مطرح شد، زیرا اقتصاد ایران در نظام جهانی تجزیه میشود و تجزیه کشور نیز پس از آن در برنامه ششم یقینی است.
در ادامه فکوهی گفت: در پیشرفتهترین کشورهای دنیا نیز دولت در سیستم آموزش، حملونقل و بهداشت دخالت میکند، تا بتواند از این طریق رفاه اجتماعی را تأمین کرده امروز نمیتوان یک شهروند داشت و این دغدغه وجود داشته باشد که رفتن به مدرسه، دریافت آموزش خوب و بهداشت وجود داشته باشد. اگر پول کافی نداشته باشد، چه میشود حتی در لیبرالترین کشورها نیز این حقوق رعایت میشود و جزء قوانین پایه هستند. این موضوع در قانون اساسی ما نیز وجود دارد.
این استاد دانشگاه با تأکید براینکه در موضوع خصوصیسازی باید دقت داشت که رفاه آموزشی، حملونقل و بهداشت زیر سؤال نرود، تصریح کرد: در غیر این صورت این مباحث با قوانین اساسی در تضاد است و باید جلوی آن ایستاد و هیچ توجیهی ندارد که با خصوصیسازی سرمایهداری وارد شود.
فکوهی مشکل دانشگاه و آموزش در ایران را موضوع دوگانه خصوصی یا دولتی ندانست و گفت: موضوع این بوده که اکنون در بسیاری از کشور جمعیت دانشگاهی برای آموزش پول قرض میگیرند و در نتیجه فقرزدگی فارغالتحصیلی دانشگاه وجود دارد، این سیستم آموزشی خصوصی موجب باز تولید اختلاف طبقاتی به شکل شدید شده، زیرا اقلیتی هستند که از مدرسه تا دانشگاه پول خواهند داشت و در نهایت پستها و مناصب را از آن خود خواهند کرد، در نتیجه جامعه به سمت قطبی شدن میرود.
وی گفت: با کمیگرایی (مدرک گرایی) در نظام آموزشی زمینه برای بیکاری فارغالتحصلان زیاد شده است.
این اقتصاددان با بیان اینکه برنامه میانمدت به همراه توسعه بخشهای اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی است این برنامه مجموعهای از اهداف را در بخشهای مختلف مانند اقتصاد از جمله ایجاد اشتغال، افزایش سطح تولید ناخالص داخلی و در دیگر بخشها را دنبال میکند.
خوشچهره افزود: بعد از جنگ تحمیلی، ادبیات برنامههای توسعه، حاکی از آمال و آرزوها شد که البته اشکالی ندارد، اما اگر هدفی از آن بیرون نیاید که به صورت شاخص کمی بیان نشود، مؤثر نخواهد بود، زیرا صرف شمردن هدفهای آرمانی برای برنامه ضرر دارد.
به گفته وی، در برخی برنامهها عناوین پرطمطراق داشته اما افتراق و شکاف مبنایی و مفهومی میان شاخصهای کمی مشاهده میشود، این خوب نیست که همه برنامهها و اهداف خوب در برنامه توسعه مطرح شود.
این اقتصاددان با تأکید بر اینکه در برنامه میانمدت توسعهای مقدرات یک کشور را تعیین میکند، تصریح کرد: 50 درصد یک برنامه، تدوین خوب آن است و 50 درصد دیگر اجرا خواهد بود، چالشهای برنامهها این بوده که به درستی اجرا نمیشود. برنامهمدت باید به برشهای یکساله با اهداف و شاخصهای کمی جزئی تقسیم شود. بنابراین بودجه باید برش یک ساله از برنامه 5 ساله باشد.
به گفته محمد خوشچهره در برخی کشورها برنامههای بلندمدت دارند که مثلاً صنعتی شدن آن در ترسیم میکند. یکی از این برنامهها مربوط به کشور مالزی بود که سال 2000 این برنامه 20 ساله را تهیه کرد.
وی افزود: نظام برنامهریزی در ایران از سال 1327 ایجاد شد و 12 سال پیش چشمانداز 20 ساله با اهداف آرمانی از جهت بلندمدت بودن ترسیم شد. در این سند قدرت اول اقتصاد و علم و فناوری در منطقه پیشبینی شده است.
این اقتصاددان یادآور شد: یکی از ایرادات اجرای برنامهها این است که دولتهای قبل آن را نوشته و دولتهای بعدی در اجرا با مشکلاتی مواجه هستند.
خوشچهره با اشاره به اینکه اقتصاد ایران مختلف دولتی، خصوصی و آزاد است، یادآور شد: در شرایط جنگ و تحریم به طور طبیعی دخالت دولت در اقتصاد بالا میرود، بنابراین در برنامه ششم توسعه باید مشخص شود عقبه برنامه و مبانی و اصول چیست و کدام مکتب اقتصادی را در بر میگیرد. چند سؤال اساسی وجود دارد، اینکه آیا اکثریت مردم از بالا رفتن رشد بهرهمند هستند؟
وی ادامه داد: چالش اقتصاد جهان موضوع برابری است که با رونق اقتصادی دنبال میشود، تجربه جهانی نشان میدهد آرژانتین که در دورهای تولید و رشد بالایی داشته، این رشد منجر به فروپاشی اقتصادش شد، زیرا اکثریت مردم از منافع آن برخوردار نبودند و 37 درصد مردم زیر خط فقر قرار گرفتند، بنابراین نگاه تئوریک روی توزیع ثروت متمرکز نبود.
وی افزود: بسیاری از برنامههای کشور در اجرا ناقص است و ملاحظات ارزشی ضعیف تدوین شد. در برخی مقاطع شکاف طبقاتی معناداری وجود داشته و فقر گسترده شد، برنامه ششم نیز تاکنون با کاستیهایی روبهرو است و اشکالات عمدهای به آن وارد میشود.
در ادامه این برنامه ابراهیم فیاض استاد جامعه شناسی نیز با اشاره به برنامه ششم گفت: وقتی برنامه را دیدم تعجب کردم و یک چیز عجیب و غریبی است، این اصل بیبرنامگی است و عملاً قرار نیست برنامه داشته باشیم، سازمان مدیریت و برنامهریزی این برنامه را ارائه داده، اما بدون پشتوانه نظری تهیه شده است.
این استاد دانشگاه افزود: بنابراین دولت برنامهای نخواهد داشت و برنامه اجرای برنامه ثابت جهانی است. دولت به دنبال اجرای برنامه اقتصاد جهانی بوده و وارد اقتصاد جهانی میشویم، جالب اینکه رئیس جمهور در جلسه تفاهم خرید هواپیما حضور مییابد و آن را امضا میکند، یعنی پول نفت را میدهیم و هواپیما و کارخانه و ماشین میخریم. بانکهای جهانی مانند سوئیس نیز برای همین کار میآیند.
وی با اشاره به دیدگاه و تفکر ناشی از چنین برنامههایی گفت: این بدان معنا است که تولید ارزش ندارد و چرا تولید میکنیم، به نظرم برنامه ششم مقدمه تجزیه ایران است و به همین دلیل دغدغه اقتصاد مقاومتی مطرح شد، زیرا اقتصاد ایران در نظام جهانی تجزیه میشود و تجزیه کشور نیز پس از آن در برنامه ششم یقینی است.
در ادامه فکوهی گفت: در پیشرفتهترین کشورهای دنیا نیز دولت در سیستم آموزش، حملونقل و بهداشت دخالت میکند، تا بتواند از این طریق رفاه اجتماعی را تأمین کرده امروز نمیتوان یک شهروند داشت و این دغدغه وجود داشته باشد که رفتن به مدرسه، دریافت آموزش خوب و بهداشت وجود داشته باشد. اگر پول کافی نداشته باشد، چه میشود حتی در لیبرالترین کشورها نیز این حقوق رعایت میشود و جزء قوانین پایه هستند. این موضوع در قانون اساسی ما نیز وجود دارد.
این استاد دانشگاه با تأکید براینکه در موضوع خصوصیسازی باید دقت داشت که رفاه آموزشی، حملونقل و بهداشت زیر سؤال نرود، تصریح کرد: در غیر این صورت این مباحث با قوانین اساسی در تضاد است و باید جلوی آن ایستاد و هیچ توجیهی ندارد که با خصوصیسازی سرمایهداری وارد شود.
فکوهی مشکل دانشگاه و آموزش در ایران را موضوع دوگانه خصوصی یا دولتی ندانست و گفت: موضوع این بوده که اکنون در بسیاری از کشور جمعیت دانشگاهی برای آموزش پول قرض میگیرند و در نتیجه فقرزدگی فارغالتحصیلی دانشگاه وجود دارد، این سیستم آموزشی خصوصی موجب باز تولید اختلاف طبقاتی به شکل شدید شده، زیرا اقلیتی هستند که از مدرسه تا دانشگاه پول خواهند داشت و در نهایت پستها و مناصب را از آن خود خواهند کرد، در نتیجه جامعه به سمت قطبی شدن میرود.
وی گفت: با کمیگرایی (مدرک گرایی) در نظام آموزشی زمینه برای بیکاری فارغالتحصلان زیاد شده است.