دروغهای افراطیون هر چند وقت یک بار ابعاد تازهای به خود میگیرد.
به گزارش شهدای ایران به نقل از کیهان، وبسایت الف در تحلیلی نوشت: در جمع دوستان وقتی پای دروغهای شاخدار ناشی از توهم به میان میآمد، میگفتیم دروغهای سبز. وجه تسمیهاش هم همه دروغهای بامزهای بود که سال 88 آن اهالی مثلاً جنبش در جامعه شایع میکردند. یک روز حرف از ساندیس میزدند؛ روز دیگر مدعی میشدند کاغذپارهای که روی دست گرفتهاند، نامه فوق محرمانه وزیر کشور وقت به رهبری است! فردایش لیست کشتگان آشوبها را بیرون میدادند که بعدتر معلوم میشد چند نفرشان زنده هستند و چند نفرشان اصلاً وجود خارجی ندارند و آن یکی هم دروغ گفته که او را دزدیدهاند؛ یک روز میگفتند صندوق از رأی پر بوده و معلوم نشد موسوی چطور قبل از پایان انتخابات فهمیده بود پیروز انتخابات است و اعلام رسمی کرد؛ و خلاصه که لیست دروغهایشان زیاده بلند است و خود مجالی بس طولانی میطلبد.
در روزهای اخیر رسول منتجبنیا که گویی هنوز در فضای حزب بهم ریخته اعتماد ملی و 88 تحلیل ارائه میدهد، در مورد یک میلیون نفری گفته که اصولگرایان در جلسات محرمانهشان تصمیم گرفتهاند آنها را از روستاها به تهران بیاورند تا به نفع ائتلاف اصولگرایان رأی بدهند! این روزها وقتها زیاده شلوغ است سر انتخابات، وگرنه یک حساب و کتابی میشد کرد تا دریابیم چند اتوبوس، چند قطار یا چند هواپیما برای انتقال این تعداد آدم لازم است و با توجه به جمعیتهای نهایتاً چند هزار نفره روستاها، مبداء این سفر چند صد روستا خواهد بود و در نهایت چند کاروان از چند نقطه کشور به سمت تهران گسیل خواهد شد و سطح ترافیک جادههای ورودی به تهران چطور خواهد بود؟ با یک حساب ساده میتوان دریافت که با احتساب گنجایش 50 نفری هر اتوبوس، 20 هزار اتوبوس برای این کارناوالی که جناب منتجبنیا خوابش را دیده، مورد نیاز است.
گویا گوینده سخن فوق نمیداند همان قدری که در تهران انتخابات برگزار میشود، در شهرهای دیگر هم انتخابات هست و رأی یک نماینده شهرستانی با رأی یک نماینده تهرانی تفاوتی ندارد.
اصولگرایان برخلاف دوستان اعتماد ملی و بسیاری از همفکرانشان، ایران را محدود به پایتخت نمیدانند و برای همه شهرها و شهرستانهای کشور برنامه دارند و همان قدر که میخواهند در تهران پیروز شوند، همان قدر هم میخواهند در شهرستانها و روستاهای کشور انتخابات را ببرند؛ و یک رأی در روستای دور افتاده، برایشان قدر یک رأی در پایتخت ارزشمند است و برای کمک به اصولگرایان نیازی نیست آن یک میلیون نفر به تهران آورده شوند؛ در همان روستایی که هستند، قدر تهرانیها نقشآفرین خواهند بود و برای اصولگرایان رأی آن روستازاده اگر برتر از رأی تهرانیها نباشد، پایینتر هم نخواهد بود.
«الف» ادامه میدهد: حالا البته بعید هم نیست انتخابات که برگزار شد و خبری از آن یک میلیون نفر کذایی مد نظر دوستان نشد، مدعی شوند که چون ما گفتیم و نقشه محرمانه اصولگرایان را مقتدرانه افشا کردیم، از اجرای آن صرفنظر کردند. در هر حال، هر انتخاباتی وسط شلوغبازار جنجالها و جدلهای سیاسی یک موضوعاتی محض انبساط خاطر هم میخواهد دیگر!
و نکتهای پایانی با همکاران مان در رسانههای اصلاحطلب؛ اگر این کلام را یک فعال سیاسی اصولگرا گفته بود، من به عنوان کسی که دستی بر رسانه دارد، ترجیح میدادم خبرش جایی پخش نشود و آبروی گوینده و حزب و جناحش را با این سطح تحلیل نبرد؛ نه آنکه ذوق کنم و گاف هم حزبیام را قاب کنم و تیتر یک رسانهام بزنم. دلیل دیگرش هم احترام به شعور مخاطبان رسانهام است؛ نمیخواهم تصور کنند سهمی برای تعقل آنها قائل نبودهام.
در روزهای اخیر رسول منتجبنیا که گویی هنوز در فضای حزب بهم ریخته اعتماد ملی و 88 تحلیل ارائه میدهد، در مورد یک میلیون نفری گفته که اصولگرایان در جلسات محرمانهشان تصمیم گرفتهاند آنها را از روستاها به تهران بیاورند تا به نفع ائتلاف اصولگرایان رأی بدهند! این روزها وقتها زیاده شلوغ است سر انتخابات، وگرنه یک حساب و کتابی میشد کرد تا دریابیم چند اتوبوس، چند قطار یا چند هواپیما برای انتقال این تعداد آدم لازم است و با توجه به جمعیتهای نهایتاً چند هزار نفره روستاها، مبداء این سفر چند صد روستا خواهد بود و در نهایت چند کاروان از چند نقطه کشور به سمت تهران گسیل خواهد شد و سطح ترافیک جادههای ورودی به تهران چطور خواهد بود؟ با یک حساب ساده میتوان دریافت که با احتساب گنجایش 50 نفری هر اتوبوس، 20 هزار اتوبوس برای این کارناوالی که جناب منتجبنیا خوابش را دیده، مورد نیاز است.
گویا گوینده سخن فوق نمیداند همان قدری که در تهران انتخابات برگزار میشود، در شهرهای دیگر هم انتخابات هست و رأی یک نماینده شهرستانی با رأی یک نماینده تهرانی تفاوتی ندارد.
اصولگرایان برخلاف دوستان اعتماد ملی و بسیاری از همفکرانشان، ایران را محدود به پایتخت نمیدانند و برای همه شهرها و شهرستانهای کشور برنامه دارند و همان قدر که میخواهند در تهران پیروز شوند، همان قدر هم میخواهند در شهرستانها و روستاهای کشور انتخابات را ببرند؛ و یک رأی در روستای دور افتاده، برایشان قدر یک رأی در پایتخت ارزشمند است و برای کمک به اصولگرایان نیازی نیست آن یک میلیون نفر به تهران آورده شوند؛ در همان روستایی که هستند، قدر تهرانیها نقشآفرین خواهند بود و برای اصولگرایان رأی آن روستازاده اگر برتر از رأی تهرانیها نباشد، پایینتر هم نخواهد بود.
«الف» ادامه میدهد: حالا البته بعید هم نیست انتخابات که برگزار شد و خبری از آن یک میلیون نفر کذایی مد نظر دوستان نشد، مدعی شوند که چون ما گفتیم و نقشه محرمانه اصولگرایان را مقتدرانه افشا کردیم، از اجرای آن صرفنظر کردند. در هر حال، هر انتخاباتی وسط شلوغبازار جنجالها و جدلهای سیاسی یک موضوعاتی محض انبساط خاطر هم میخواهد دیگر!
و نکتهای پایانی با همکاران مان در رسانههای اصلاحطلب؛ اگر این کلام را یک فعال سیاسی اصولگرا گفته بود، من به عنوان کسی که دستی بر رسانه دارد، ترجیح میدادم خبرش جایی پخش نشود و آبروی گوینده و حزب و جناحش را با این سطح تحلیل نبرد؛ نه آنکه ذوق کنم و گاف هم حزبیام را قاب کنم و تیتر یک رسانهام بزنم. دلیل دیگرش هم احترام به شعور مخاطبان رسانهام است؛ نمیخواهم تصور کنند سهمی برای تعقل آنها قائل نبودهام.