شهدای ایران:پس از اعلام نتایج انتخابات، برخی سوالهای رسیده به سایت «بیان معنوی» را در مصاحبهای با حجتالاسلام پناهیان مطرح کردیم.
به گزارش سایت بیان معنوی، قسمت اول این مصاحبه را در ادامه میخوانید:
1.
پرسشهای فراوانی در زمینۀ انتخابات به سایت رسیده است که امیدواریم
بتوانیم بخشی از آنها را با شما در میان بگذاریم و پاسخهای شما را به
مخاطبان ارائه نماییم، ولی بیشترین آنها مربوط به شیوۀ رأی دادن به خبرگان
تهران است که ابتدا از شما «رأی به غیر مشترکین» نقل شد و بعد نظر دیگری
اعلام شد. چرا و چگونه این تغییر نظر صورت گرفت؟ در حالیکه ما الان
میبینیم همان نظر اول شما درست بوده.
بسم الله الرحمن
الرحیم. اولاً موفقیت باعظمت نظام را در این انتخابات به ملت ایران و رهبری
عزیز تبریک عرض میکنم. این موفقیت که از جنبههای مختلف موجب ثبات و
اعتبار هرچه بیشتر نظام در داخل و خارج از کشور شد، بسیار بزرگتر از این
است که ببینیم چه کسی رأی آورده و چه کسی رأی نیاورده. به عنوان نمونه عرض
میکنم: اگر در انتخابات ریاست جمهوری برخی هنوز بر این باور بودند که
نمیشود به انتخابات اطمینان کرد، در این نوبت با اطمینان کامل سر
صندوقهای رأی آمدند. این یک سرمایۀ بزرگ برای آینده است.
نمونۀ
دیگر از برکات این انتخابات، آن بود که اگرچه دخالت دشمنان در انتخابات
کار بدی بود و خیلیها آن را محکوم کردند، ولی این حُسن را داشت که بر
واقعی بودن این انتخابات اذعان داشتند و آنهمه دروغپراکنیهای گذشتۀ خود-
را هرچند بدون عذرخواهی علنی- اما کنار گذاشته بودند. این انتخابات واقعاً
برکات زیادی داشت که باید در جای خود به آن پرداخت.
ثانیا نتیجۀ
انتخابات هرچه باشد، موجب رشد جامعه خواهد شد. اگر کسانی که انتخاب شدهاند
از تفکر صحیحی در ادارۀ کشور برخوردار نباشند، جامعه پس از متقاعد شدن
نسبت به اشتباه آنها، از کنارشان عبور خواهد کرد، همانطور که از تفکر
غربگرا عبور کرد. بهطوری که همان افرادی که مروّجان این تفکر بودند نیز
الان آن شعارها را نمیدهند و با حرفهای دیگر به میدان آمدهاند. و اگر
دارای تفکر صحیحی باشند، این تفکر صحیح، تازه نشر پیدا خواهد کرد و تثبیت
خواهد شد و این موجب ثُبات و جا افتادن حقایقی نوین در جامعه خواهد شد.
البته انسان و جامعه در مسیر رشد معمولا هزینههایی را هم متقبل میشود که
امیدوارم کمترین هزینه بر جامعه تحمیل شود.
اما سوال شما، بله
ابتدا بنده هم مثل خیلی از افراد به ذهنم رسید که با توجه به لیستی که در
«خبرگان مردم» داده بودند که برخی افرادی که در آن لیست بودند، بههیچوجه
با سرلیستشان همفکر نبودند، ولی اصرار داشتند به همۀ افراد لیست رأی داده
شود. معلوم شد که میخواهند افراد شاخصی رأی نیاورند؛ حتی این را به زبان
آوردند. این یک نوع مهندسی آراء بود، نه تلاشی برای به دست آوردن رأی حقیقی
همۀ سلایق جامعه.
شاید به
دلیل اینکه این روش مهندسی آراء تاکنون بیسابقه بوده، زیاد شناخته نشد و
موثر واقع شد. خُب طبیعی بود اگر ما مصرّ بودیم که آن افراد رأی بیاورند،
باید به نیمی از لیست رأی میدادیم. ولی پس از اینکه صحبتی از بنده پخش شد،
بسیاری از آقایان با بنده تماس گرفتند که شما اشتباه میکنید و آراء مثبتی
که متوجه آن افراد شاخص است، بسیار بیشتر از آن است که قابل مهندسی باشد.
البته بنده متقاعد نشدم، ولی برخی از آقایان از بنده ناراحت شدند و فکر
کردند که بنده دارم بازی را بههم میزنم، بنده هم کوتاه آمدم و گفتم «طبق
بررسیهای به عمل آمده»، نیازی نیست به نیمی از لیست رأی بدهید.
2.
الان جوانها از ما مکرر میپرسند «آیا شما نمیتوانستید، فعالیت بیشتری
برای متقاعد کردن دستاندرکاران انجام دهید؟ چون ما اینجا با مخاطبانی
مواجه هستیم که به شدت به شما هم معترض هستند که چرا کوتاه آمدید؟
اساساً
باید به عرض همۀ دوستان و حتی غیردوستان برسانم که بنده یک فعال سیاسی به
معنایی که تصور میکنند نیستم. نباید از مثل بنده انتظار داشته باشید که
بتوانم بر دست اندرکاران تأثیر بگذارم. ضمن آنکه باید اذعان کنم، این
دوستان معمولاً زیاد تأثیرپذیر هم نیستند. مخاطبان بنده بیشتر جوانان و
عموم مردم هستند. بنده بیشتر سعی دارم به تبیین مفاهیم بپردازم و رسالت خود
را بیشتر تبلیغ و تبیین مفاهیم دین میدانم. اینگونه
نیست که بنده در اتاقفکرها و تصمیمگیریهای جریانهای سیاسی حضور داشته
باشم. و حتی بسیاری از اوقات از تصمیماتشان خبر هم ندارم و نوعاً مورد
مشورت هم قرار نمیگیرم. فرصت اینگونه ارتباطها را هم ندارم.
پس
بنده در جزئیات مسائل سیاسی دخالتی ندارم. اگر گاهی به جزئیات میپردازم،
غالباً از باب نقد است. آنهم نقد آنچه در عمل دیده میشود. نقد آنچه پشت
پرده هست نیز معمولاً در مباحث بنده دیده نمیشود. البته نمیشود انسان در
امور سیاسی جامعه بیتفاوت باشد، ولی فعال سیاسی به معنایی که در احزاب و
جریانهای سیاسی رایج است نیستم.
3.
سوالهایی از این قبیل، دربارۀ برخی از مواضع سابق سیاسی قبلی شما هم هست،
مانند اینکه در انتخابات ریاست جمهوری 92 ابتدا با ستاد آقای قالیباف
همکاری داشتید بعد به آقای جلیلی رأی دادید؟
بنده
هیچ ارتباط با همکاری با ستاد آقای قالیباف نداشتم، اگرچه ایشان را یکی از
نیروهای شایستۀ نظام میدانم، ولی به دلائلی رأی به آقای جلیلی را ترجیح
دادم. که توضیحش مفصل است. یکی از گروههای فعال در ستاد آقای
قالیباف به بنده گفتند: «بعضی از حزباللهیها ما را محکوم میکنند، شما
بیایید بچههای ما را تأیید و تقویت کنید.» بنده هم به شرط عدم انعکاس خبری
به مسجدشان رفتم، و ایشان را در جهت کارشان تقویت کردم، اما همانجا گفتم
که «رأی بنده جلیلی است ولی اگر شما به این رسیدید از آقای قالیباف حمایت و
تبلیغ کنید، چه اشکالی دارد؟ بلکه این محسنات و فوائد را هم دارد.» بعداً
این دوستان تحت هیجانات معمول سیاسی، در دقیقۀ نود تبلیغات انتخاباتی، تنها
قسمتی از بحث مرا که دربارۀ محسنات ایشان بود پخش کردند که برای بسیاری دو
موضع تلقی شد. بنده هم مجبور شدم موضع خودم را علنیتر کنم تا رفع اشتباه
بشود.
4. این هم سوأل شده که چرا در انتخابات مجلس هم شما در دو گروه «پایداری» و «ائتلاف» صحبت کردید، و تلقی به مردد بودن شد؟
بله،
بنده هم با حضور آیت الله مهدوی کنی (ره) برای جلسۀ ائتلاف سخنرانی کردم، و
هم با حضور آیت الله مصباح برای پایداری صحبت کردم. با اینکه هیچگونه
عضویت یا همکاری نزدیکی با هر دو گروه نداشتم. نه
عضو پایداری هستم، نه عضو جامعۀ روحانیت مبارز. از طرفی اساساً سیاه و
سفید کردن و مطلقنگری در این سطوح را کار خوبی نمیدانم. اما نمیدانم چرا
برخی تعجب میکنند، یا حتی کار را به توهین هم میرسانند. من در دو
انتخابات قبلی خوشحال بودم از اینکه جامعه دوقطبی نشده است و اگر برای کمک
به گروهها دعوت میشدم، تا حدی که موجب دلگرمی شده باشم همکاری میکردم و
نکاتی که به ذهنم میرسید عرض میکردم. در یک جامعه که فضای سیاسی سالمی
داشته باشد، باید همۀ گروههای سالم را در فعالیتشان تشویق کرد. نباید
تمام برخوردها جناحی باشد.
5. ممکن است که این سوأل پیش بیاید که قرارگاه عمار که شما عضو آن بودید چه بود؟
قرارگاه
عمار برای دفاع از کیان انقلاب در برابر یک فتنۀ بزرگ علیه اصل نظام و
انقلاب شکل گرفت و به فعالیت سیاسی هم نپرداخت. افرادی که در این مجموعه
دور هم جمع شدند، اختلاف سلیقههای سیاسی هم با هم داشتند، ولی اتفاقشان بر
اصول انقلاب موجب تجمعشان شده بود. بنا بود اگر ادامه پیدا کند، کار
فرهنگی کند و یا به تولید راهبرد برای دفاع از انقلاب بپردازد. مدتی دوستان
در برخی جلسات به همفکری میپرداختند و ثمراتی هم داشت، ولی ادامه پیدا
نکرد. چون غالباً افرادی بودند که مشغلههای فراوان مانع کار تشکیلاتی آنها
میشد.
6. چند ماه پیش در خبرها بود که شما عضو موسسین مجموعه ای هستید که جانبازان تشکیل دادهاند.
بله،
آن دوستان هم به بنده لطف داشتند، ولی با همۀ ارادتی که به تکتک این
عزیزان داشتم، از ایشان عذرخواهی کردم. چون اساساً اشتغالات حوزه،
فعالیتهای علمی و تبلیغی مانع اینگونه فعالیتها برای بنده است و زیاد هم
مایل نیستم مستقیماً در فعالیتهای سیاسی حضور پیدا کنم.
7. با اینکه صدای شما را دربارۀ انتخابات خبرگان به صورت مخفی ضبط کردند، با پخش آن موافق بودید؟
مسلماً نه، اینگونه رفتارها کاملاً غیراخلاقی است و زمینۀ خلافکاریهای بسیار بزرگتر را فراهم میکند. شنیدم
در روز انتخابات یک آقایی از بنده نقل کرده که بنده از قول رهبری گفتهام
ایشان میخواهد کمر فلانیها را بشکند. خب این حرف ضمن اینکه دروغ مضحکی
است، رفتار زشتی بود که در عصر روز انتخابات جز با قصد ملتهبسازی فضا
انجام نشد. این رفتارهای کثیف را کسانی انجام میدهند که رسیدن به
هدف هر وسیلهای را برای آنها توجیه میکند. وقتی کسی تهمتی بزند و صدای
خودش را به گوش دیگران برساند، بنده چگونه میتوانم رفع تهمت کنم؟ نه رهبری
چنین ادبیاتی دارند، و نه بنده سخن گوی رهبری هستم.
و یا متنی از
بنده در دفاع از لیست ائتلاف اصولگرایان در شبکه های اجتماعی پخش شد که
اصلا بنده نگفته بودم. بله، بنده به این لیست رأی دادم و اعلام هم کردم،
ولی این که رأی دادن به یک لیست به ظهور ربط داده شود، سخن بنده نبوده است.
و یا چندی پیش متنی از قول بنده علیه ساپورتپوشان نقل شده و به صورت
گسترده در فضای مجازی پخش شده بود که وقتی دیدم خیلی ناراحت شدم. بله،
بیحجابی خوب نیست، ولی این حرفها را من نزده بودم. اینگونه
بیبندوباریها در فضای مجازی بسیار مخرب است و مردم باید بدون تحقیق از
صحت سند هیچ مطلبی را نپذیرند.
در فضای مجازی، ارتباط و اطلاعرسانی
سهل شده است، ولی به همان نسبت مشکلات هم زیاد شده است. باید مراقب
آسیبها بود. یکی از اتفاقهای رایج، تقطیع و انتخابهای گزینشی است تا یک
نفر یا یک نظر را خراب کنند. حرف درستی را از کسی نقل میکنند، ولی صدر و
ذیل آن را میزنند و تصور غلطی بوجود میآورند، بعد نمیشود به سادگی آن را
اصلاح کرد. لااقل حزباللهی ها و متدینین باید به شدت اخلاق رسانهای را
مراعات کنند؛ از دیگران زیاد انتظار اخلاق و امانت نداریم.