سعید قاسمی گفت: پای مصنوعی محمودوند در جریان تفحص میشکست اما بنیاد می گفت: سالی یکبار فقط حق داری پایت را بشکنی. پا! دوچرخه و موتور سیکلت نبود که در بازار بفروشی اما آنها از این امر استکاف میکردند.
خبرگزاری فارس: فقط یکبار در سال حق دارید پایتان بشکند/آقای وزیر خارجه! تحریم اول به پاریابها اثر کرد
به گزارش شهدای ایران، سعید قاسمی از فرماندههان جنگ تحمیلی است که در مراسم بزرگداشت شهدای تفحص در بهشت زهرا حضور یافت و دقایقی از شروع این کار و مشکلاتی که داشتند گفت و افزود: ای کاش با شما بودیم حاج علی آقای محمودوند در دوران تفحص و ای کاش در کنار حسین همدانی و یا در کنار آن بچه افغانی آقا ذوالفقار بودیم که چهار ماه در یخچال اردن ماند و در تبادل با اجساد داعش برگشت و دفن شد، که نه مداحی آمد و نه سخنرانی. موقع خواندن تلقین باید کل هیکل را تکان میدادیم چون سری وجود نداشت.
وی گفت: باز هم شادی روح امام، شهدای انقلاب، شهدای هشت سال دفاع مقدس و شهدای استشهادی و فهمیده و عباس دوران شما تا همه آنهایی که این روزها پنجه در پنجه استکبار انداختند. همه شهدای معروف به مدافع حرم که هر هفته تشییع جدید داریم و شادی همه روح شهدای منتسب به این جمع و خاصه شهدای منتسب این مراسم که با عنوان شهدای تفحص که پرچم دارشان علی آقای محمود وند ما بوده صلوات می فرستیم.
این فرمانده دوران دفاع مقدس اظهار داشت: با همه فراز و نشیب ها سی و هشت سالگیمان را جشن گرفتیم و از این بابت خدا رو شکر می کنم. اگر چه قریب 50 و چند سال از خدا عمر گرفتم اما حدود 20 سال زندگی در دوران کثیف پهلوی حساب نمیشود. عمر من از وقتی است که مسیحی آمد و من را از داخل لجن کشید بیرون و در رود نیلی غسل تعمید داد و بال زدن و پرواز را آموخت.
وی ادامه داد: پس از آن 38 سال حکومت ولایت فقیه را درک می کنم، اگر برای هر یک روزش که خدا توفیق داده هزار رکعت نماز بخوانم که نمی خوانم و توفیق ندارم اما لسانا میگویم الحمدالله رب العالمین.
قاسمی بیان داشت: دختر و پسرم که سنت قد نمی دهد بدان هر کسی که سلطه انگلیسی ها را در این کشور درک کرد قدر این فضا را بهتر می داند، فلذا نکنه گول بخورید. حواستان جمع باشد.
وی با اشاره به اینکه محفل امروز به نام بچه های تفحص رقم خورده، افزود: می خواهم چند دقیقه ای از تفحص بگویم و چند دقیقه ای هم از حال امروز بگویم. اگر شهدا نتوانند ما را از این حال بیرون بکشند خودمان کرکره شان را پایین می کشیم. شهیدی که مشکل من را حل نکند شهید نیست و کل این مراسمات سرکاری خواهد بود. اما حقیقت اینگونه نیست.
این سردار دوران دفاع مقدس ادامه داد: همه با قلبشان به این آیه رسیدند که باور نکنید این ها اموات هستند بلکه زنده اند و نه تنها زنده هستند بلکه نزد خدا روزی می خورند. پس اگر امروز آمدیم اینجا و از اینها مطالبه داریم از یکسری زنده حاجت می خواهیم نه مردگان و این قدرت را دارند که شفاعت کنند. پس سعی کنید در این هوای خوبی که الحمد الله خانم ابتکار هم هوایی را ول دادند به این سمت بنشینید و استفاده کنید.
وی با اشاره به آغاز کار تفحص پیکر شهدا، گفت: دوسالی که از جنگ گذشت بچه های لشکر 27 که خودم هم جزوشان هستم کمی غفلت کردیم و داستان تفحص از شبی که رفتیم منزل شهید راحت که علی محمود وند هم با ما بود کلید خورد.
قاسمی افزود: خانم راحت گفت: شما همه تا رفتید پی درس و زندگی اما دو ساله پیکر شهدا مانده روی زمین و نمی روید محکم این قصه را دنبال کنید. آنجا تصمیممان را گرفتیم که این موضوع کلید بخورد.
این سردار سپاه پاسداران با بیان اینکه بنیاد شهید در دوران پسا برجام ما را منع کرده از صحبت و قانونا ممنوع المنبر هستیم، ادامه داد: اما دهها دوره ریاست جمهوری بوده که آنها امده و رفته اند اما ما ماندیم و حزب الله می ماند. این ور برجام، آن ور برجام، پسا برجام، پسا پسا برجام اینها می آیند و می روند اما شما می مانید.
وی گفت: امام گفتند اگر از جنایات صدام هم بگذریم از آل سعود نخواهیم گذشت و اگر این حرف ایشان را آقایان مد نظر قرار داده بودند عمرا اگر این رژیم جگر پیدا می کرد به دو نوجوان ما در فرودگاه تجاوز کند و تازه بعد از آن هم این جنایاتش را ادامه دهد. سپس هفت هزار نفر از شیعه و سنی در منا کشته شوند که حدود 500 نفر ایرانی هستند که یکی از آنها غضنفر رکن آبادی است و قرار است در دوره پسا پسا برجام یک هیئت حقیقت یاب برود بررسی کند که آیا آن فاجعه عمدی بوده یا سهوی! بزک نمیر بهار میاد ایرباس با خیر میاد!
این فرمانده زمان جنگ اظهار داشت: خلاصه ماجرای تفحص شهدا شروع شد. گلعلی بابایی و حسین بهزاد به عنوان شاهدان زنده خاطرشان هست که با چه مرارت و مصیبتی برای تک تک شهدایی که آوردیم خون دل خوردیم. اولین بار که 3 هزار شهید کف 50 تا تریلی آوردیم که اولین تشییع باشکوه بود و نتیجه بیل زدن علی محمود وند و مجید پازوکی است.
وی ادامه داد: یادم هست یک بوسنیایی را آورده بودم ایران. آن روز گفت: این ماجرا چیه؟ گفتم: ۳ هزار شهید آمده؟ گفت: نمادین؟ گفتم: نه اینها نمونه کوچکی است از هشت سال جنگ ما. و بعد از آن هم ادامه داشت که من اسم این تریلی ها را گذاشتم تریلی های مقدس.
قاسمی اظهار داشت: مراحل اول کار راحت بود و شهدا رو بودند. ده سال از شهادت بعضی ها گذشته بود که می دیدیم از جمجمه لاله روییده بود. یک تصویر را خودم عکس گرفتم که داخل یک جمجمه مرغ های دریایی تخم گذاشته بودند که همه فکر می کنند این کار گرافیکی هست.
وی افزود: یکی از این شهدای مفقود مثلا ابراهیم هادی است. مادرش دو سال پیش الحمد الله فوت کرد. حاج خانم تا وقتی زنده بود عین این سی دو سال هر شب برای بچه لحاف و تشک پهن کرد و موقع غذا ظرف برایش می گذاشت که انشاء الله ابرهیم می آید.
قاسمی ادامه داد: آخ چشم انتظاری! آخ! که چطور انتظار آدم را آب می کند و هر وقت که این شهدا میآیند مادران شهدای گمنام با قاب عکس می آیند که آقا بچه من را نیاوردید؟ و من این روزها خودم را لا به لای ماشین ها پنهان می کنم که چشم در چشم مادر مجید صادقی نیندازم که بگوید آقا بچه مرا نیا وردید؟ پدرش فوت کرد می خواهید من هم او را نبینم و جوابش را با شوخی بدهم که حالا چکارش داری؟ در منطقه خیبر خوابیده دیگه نمی خواد بیاد، اگر می خواست می آمد.
وی گفت: کار که سنگین تر شد شهدا بیشتر می رفتند زیر زمین و حالا باید برای تفحص از بیل مکانیکی استفاده کرد چون مگر در 40 درجه گرما چقدر می توانی بیل بزنی؟ و یک دیوانه ای مثل محمود وند با یک پا و بچه ی فلج که اصلا به او تکلیف نبود می رفت روی بیل مکانیکی و میگشت.
قاسمی ادامه داد: پایی که قطع شده بود در دوره تفحص 45 روزه این پای مصنوعی می شکست. خب حالا بنیاد جانبازان این پا را ترمیم کن. بنیاد می گفت: سالی یکبار فقط حق داری پایت را بشکنی. پا! دوچرخه و موتور سیکلت نبود که در بازار بفروشی. می خواستی همان پا را ترمیم کنی چسب بزنی اما استنکاف کردی.
وی بیان داشت: ای شیخ کروبی که عامل فتنه 88 بودی باید جواب بدهی. آن روزها را یادمان نرفته. اگر تحریم بودیم چرا کیف الله شما در سعدآباد به راه بود؟ فرقی هم نمی کرد اصولگرایتان همان بودید و اصلاح طلب هم همان. شفاف می شود امروز داد زد. تحریم هم که شد به شما فشاری نیامد. اول پاریاب ها دچار مشکل شدند. دو نصف شب زنگ می زد حاج سعید تو که فرمانده ما بودی چرا داد نمیزنی؟ دارو گرونه! بچهها نمی توانند بخرند و می میرند. تحریم به شما نخورد آقای وزیر خارجه. به ایرباس نخورد به این ها خورد.
این سردار دوران دفاع مقدس افزود: مدتی می گذشت و محمودوند شهید پیدا نمی کرد. دیگه کفری می شد. شروع می کرد کفریات به خدا که این چه بساطیه؟ من زن و زندگی ام را ول کردم یک ماهه دارم بیل می زنم یعنی یک شهید نباید پیدا شود؟ پدر و مادر این ها منتظرند. الگوی مسئولین علی محمود وند است. مزخرفات نگو آقا بیل بزن. بیل!
وی با بیان اینکه در دوران دفاع مقدس می گفتند مردم از جنگ خسته شدند، اظهار داشت: اما الان که الان است خیلی از جوانان می آیند با التماس می خواهند بروند سوریه شهید شوند. به آنها می گویم آقا جون برو تو زن و بچه داری بری سه هفته بعد شکلات پیچ بر می گردی. یا نه اصلا زن نداری؟ برو در دوران پسا برجام کیفت را بکن.
اما اینها به حرف سید علی هستند که گفت: کسانی که نروند در خارج از سرزمینشان بجنگند باید در داخل کشورشان با متجاوزین نبرد کنند.
قاسمی گفت: رهبری گفتند: لبخند دشمن برای همان مذاکرات سیاسی خوب است شما مردم انقلابی جدی نگیرید دروغ است و من به کرات گفتم که گولشان را نخورید.
وی افزود: خط انقلاب فقط سوریه نیست هر کسی هر جا هست باید خط را نگه دارد. وجود عناصر داعش در همه وزارت خانه ها، بانک و دانشگاه حضور دارند. حواستان را جمع کنید که در انتخابات به منحرفین رأی ندهید.
این سردار سپاه با اشاره به مذاکرات هسته ای گفت: چند بار رهبرت گفت من موی سپید کردم نروید برای مذاکره این ها قابل اعتماد نیستند اما باز این بچه می گوید فلان جا آقا حمایت کرد. خب ده هزار بار قبلش چه که گفت نکنید؟!
قاسمی در پایان با اشاره به انتخابات اظهار داشت: در جامعه ما سه گروه هستند. حزبالهی ها که مشخص هستند. یک گروه هم ضد انقلاب و ساواکی و گوگوش و سروش هستند که آنها هم معلوم است، دشمن هستند. اما گروه سومی داریم که جا دارد رویشان کار شود که مولا امیر المومنین(ع) به آنها می گوید: «حزب و الریح» یعنی حزب باد. اما در مراکز دانشگاهی می گویند رای های خاکستری. مثلا می خواهد به فلانی رأی بدهد اما دیگری شب آخر شامی می دهد او هم رایش تغییر میکند. بعد دیگه اصلا کاری ندارد رهبرش چه گفته است. اینجوری شکست می خوریم خیالتان راحت! پس برادران حواستان را جمع کنید.
*فارس
وی گفت: باز هم شادی روح امام، شهدای انقلاب، شهدای هشت سال دفاع مقدس و شهدای استشهادی و فهمیده و عباس دوران شما تا همه آنهایی که این روزها پنجه در پنجه استکبار انداختند. همه شهدای معروف به مدافع حرم که هر هفته تشییع جدید داریم و شادی همه روح شهدای منتسب به این جمع و خاصه شهدای منتسب این مراسم که با عنوان شهدای تفحص که پرچم دارشان علی آقای محمود وند ما بوده صلوات می فرستیم.
این فرمانده دوران دفاع مقدس اظهار داشت: با همه فراز و نشیب ها سی و هشت سالگیمان را جشن گرفتیم و از این بابت خدا رو شکر می کنم. اگر چه قریب 50 و چند سال از خدا عمر گرفتم اما حدود 20 سال زندگی در دوران کثیف پهلوی حساب نمیشود. عمر من از وقتی است که مسیحی آمد و من را از داخل لجن کشید بیرون و در رود نیلی غسل تعمید داد و بال زدن و پرواز را آموخت.
وی ادامه داد: پس از آن 38 سال حکومت ولایت فقیه را درک می کنم، اگر برای هر یک روزش که خدا توفیق داده هزار رکعت نماز بخوانم که نمی خوانم و توفیق ندارم اما لسانا میگویم الحمدالله رب العالمین.
قاسمی بیان داشت: دختر و پسرم که سنت قد نمی دهد بدان هر کسی که سلطه انگلیسی ها را در این کشور درک کرد قدر این فضا را بهتر می داند، فلذا نکنه گول بخورید. حواستان جمع باشد.
وی با اشاره به اینکه محفل امروز به نام بچه های تفحص رقم خورده، افزود: می خواهم چند دقیقه ای از تفحص بگویم و چند دقیقه ای هم از حال امروز بگویم. اگر شهدا نتوانند ما را از این حال بیرون بکشند خودمان کرکره شان را پایین می کشیم. شهیدی که مشکل من را حل نکند شهید نیست و کل این مراسمات سرکاری خواهد بود. اما حقیقت اینگونه نیست.
این سردار دوران دفاع مقدس ادامه داد: همه با قلبشان به این آیه رسیدند که باور نکنید این ها اموات هستند بلکه زنده اند و نه تنها زنده هستند بلکه نزد خدا روزی می خورند. پس اگر امروز آمدیم اینجا و از اینها مطالبه داریم از یکسری زنده حاجت می خواهیم نه مردگان و این قدرت را دارند که شفاعت کنند. پس سعی کنید در این هوای خوبی که الحمد الله خانم ابتکار هم هوایی را ول دادند به این سمت بنشینید و استفاده کنید.
وی با اشاره به آغاز کار تفحص پیکر شهدا، گفت: دوسالی که از جنگ گذشت بچه های لشکر 27 که خودم هم جزوشان هستم کمی غفلت کردیم و داستان تفحص از شبی که رفتیم منزل شهید راحت که علی محمود وند هم با ما بود کلید خورد.
قاسمی افزود: خانم راحت گفت: شما همه تا رفتید پی درس و زندگی اما دو ساله پیکر شهدا مانده روی زمین و نمی روید محکم این قصه را دنبال کنید. آنجا تصمیممان را گرفتیم که این موضوع کلید بخورد.
این سردار سپاه پاسداران با بیان اینکه بنیاد شهید در دوران پسا برجام ما را منع کرده از صحبت و قانونا ممنوع المنبر هستیم، ادامه داد: اما دهها دوره ریاست جمهوری بوده که آنها امده و رفته اند اما ما ماندیم و حزب الله می ماند. این ور برجام، آن ور برجام، پسا برجام، پسا پسا برجام اینها می آیند و می روند اما شما می مانید.
وی گفت: امام گفتند اگر از جنایات صدام هم بگذریم از آل سعود نخواهیم گذشت و اگر این حرف ایشان را آقایان مد نظر قرار داده بودند عمرا اگر این رژیم جگر پیدا می کرد به دو نوجوان ما در فرودگاه تجاوز کند و تازه بعد از آن هم این جنایاتش را ادامه دهد. سپس هفت هزار نفر از شیعه و سنی در منا کشته شوند که حدود 500 نفر ایرانی هستند که یکی از آنها غضنفر رکن آبادی است و قرار است در دوره پسا پسا برجام یک هیئت حقیقت یاب برود بررسی کند که آیا آن فاجعه عمدی بوده یا سهوی! بزک نمیر بهار میاد ایرباس با خیر میاد!
این فرمانده زمان جنگ اظهار داشت: خلاصه ماجرای تفحص شهدا شروع شد. گلعلی بابایی و حسین بهزاد به عنوان شاهدان زنده خاطرشان هست که با چه مرارت و مصیبتی برای تک تک شهدایی که آوردیم خون دل خوردیم. اولین بار که 3 هزار شهید کف 50 تا تریلی آوردیم که اولین تشییع باشکوه بود و نتیجه بیل زدن علی محمود وند و مجید پازوکی است.
وی ادامه داد: یادم هست یک بوسنیایی را آورده بودم ایران. آن روز گفت: این ماجرا چیه؟ گفتم: ۳ هزار شهید آمده؟ گفت: نمادین؟ گفتم: نه اینها نمونه کوچکی است از هشت سال جنگ ما. و بعد از آن هم ادامه داشت که من اسم این تریلی ها را گذاشتم تریلی های مقدس.
قاسمی اظهار داشت: مراحل اول کار راحت بود و شهدا رو بودند. ده سال از شهادت بعضی ها گذشته بود که می دیدیم از جمجمه لاله روییده بود. یک تصویر را خودم عکس گرفتم که داخل یک جمجمه مرغ های دریایی تخم گذاشته بودند که همه فکر می کنند این کار گرافیکی هست.
وی افزود: یکی از این شهدای مفقود مثلا ابراهیم هادی است. مادرش دو سال پیش الحمد الله فوت کرد. حاج خانم تا وقتی زنده بود عین این سی دو سال هر شب برای بچه لحاف و تشک پهن کرد و موقع غذا ظرف برایش می گذاشت که انشاء الله ابرهیم می آید.
قاسمی ادامه داد: آخ چشم انتظاری! آخ! که چطور انتظار آدم را آب می کند و هر وقت که این شهدا میآیند مادران شهدای گمنام با قاب عکس می آیند که آقا بچه من را نیاوردید؟ و من این روزها خودم را لا به لای ماشین ها پنهان می کنم که چشم در چشم مادر مجید صادقی نیندازم که بگوید آقا بچه مرا نیا وردید؟ پدرش فوت کرد می خواهید من هم او را نبینم و جوابش را با شوخی بدهم که حالا چکارش داری؟ در منطقه خیبر خوابیده دیگه نمی خواد بیاد، اگر می خواست می آمد.
وی گفت: کار که سنگین تر شد شهدا بیشتر می رفتند زیر زمین و حالا باید برای تفحص از بیل مکانیکی استفاده کرد چون مگر در 40 درجه گرما چقدر می توانی بیل بزنی؟ و یک دیوانه ای مثل محمود وند با یک پا و بچه ی فلج که اصلا به او تکلیف نبود می رفت روی بیل مکانیکی و میگشت.
قاسمی ادامه داد: پایی که قطع شده بود در دوره تفحص 45 روزه این پای مصنوعی می شکست. خب حالا بنیاد جانبازان این پا را ترمیم کن. بنیاد می گفت: سالی یکبار فقط حق داری پایت را بشکنی. پا! دوچرخه و موتور سیکلت نبود که در بازار بفروشی. می خواستی همان پا را ترمیم کنی چسب بزنی اما استنکاف کردی.
وی بیان داشت: ای شیخ کروبی که عامل فتنه 88 بودی باید جواب بدهی. آن روزها را یادمان نرفته. اگر تحریم بودیم چرا کیف الله شما در سعدآباد به راه بود؟ فرقی هم نمی کرد اصولگرایتان همان بودید و اصلاح طلب هم همان. شفاف می شود امروز داد زد. تحریم هم که شد به شما فشاری نیامد. اول پاریاب ها دچار مشکل شدند. دو نصف شب زنگ می زد حاج سعید تو که فرمانده ما بودی چرا داد نمیزنی؟ دارو گرونه! بچهها نمی توانند بخرند و می میرند. تحریم به شما نخورد آقای وزیر خارجه. به ایرباس نخورد به این ها خورد.
این سردار دوران دفاع مقدس افزود: مدتی می گذشت و محمودوند شهید پیدا نمی کرد. دیگه کفری می شد. شروع می کرد کفریات به خدا که این چه بساطیه؟ من زن و زندگی ام را ول کردم یک ماهه دارم بیل می زنم یعنی یک شهید نباید پیدا شود؟ پدر و مادر این ها منتظرند. الگوی مسئولین علی محمود وند است. مزخرفات نگو آقا بیل بزن. بیل!
وی با بیان اینکه در دوران دفاع مقدس می گفتند مردم از جنگ خسته شدند، اظهار داشت: اما الان که الان است خیلی از جوانان می آیند با التماس می خواهند بروند سوریه شهید شوند. به آنها می گویم آقا جون برو تو زن و بچه داری بری سه هفته بعد شکلات پیچ بر می گردی. یا نه اصلا زن نداری؟ برو در دوران پسا برجام کیفت را بکن.
اما اینها به حرف سید علی هستند که گفت: کسانی که نروند در خارج از سرزمینشان بجنگند باید در داخل کشورشان با متجاوزین نبرد کنند.
قاسمی گفت: رهبری گفتند: لبخند دشمن برای همان مذاکرات سیاسی خوب است شما مردم انقلابی جدی نگیرید دروغ است و من به کرات گفتم که گولشان را نخورید.
وی افزود: خط انقلاب فقط سوریه نیست هر کسی هر جا هست باید خط را نگه دارد. وجود عناصر داعش در همه وزارت خانه ها، بانک و دانشگاه حضور دارند. حواستان را جمع کنید که در انتخابات به منحرفین رأی ندهید.
این سردار سپاه با اشاره به مذاکرات هسته ای گفت: چند بار رهبرت گفت من موی سپید کردم نروید برای مذاکره این ها قابل اعتماد نیستند اما باز این بچه می گوید فلان جا آقا حمایت کرد. خب ده هزار بار قبلش چه که گفت نکنید؟!
قاسمی در پایان با اشاره به انتخابات اظهار داشت: در جامعه ما سه گروه هستند. حزبالهی ها که مشخص هستند. یک گروه هم ضد انقلاب و ساواکی و گوگوش و سروش هستند که آنها هم معلوم است، دشمن هستند. اما گروه سومی داریم که جا دارد رویشان کار شود که مولا امیر المومنین(ع) به آنها می گوید: «حزب و الریح» یعنی حزب باد. اما در مراکز دانشگاهی می گویند رای های خاکستری. مثلا می خواهد به فلانی رأی بدهد اما دیگری شب آخر شامی می دهد او هم رایش تغییر میکند. بعد دیگه اصلا کاری ندارد رهبرش چه گفته است. اینجوری شکست می خوریم خیالتان راحت! پس برادران حواستان را جمع کنید.
*فارس