وزیر بهداشت به بهانه حضور در یادمان شهدای هویزه در مطلبی با عنوان «عطر یاران» به بیان حکایت آشنایی خود با شهید محمدحسین علمالهدی و آخرین دیدارش با شهدای هویزه پرداخت.
به گزارش شهدای ایران به نقل از مهر، دکتر سید حسن هاشمی در یاداشت تلگرامی خود نوشته است: وقتی قدم بر خاکی میگذاری که روزگاری را با عزیزترین دوستان خود در آن گذرانده ای، هر وجب اش برایت خاطره است. هر گوشه، یادآور عطر یاران است و نجوای همرزم شهیدی.
به یادمان شهدای هویزه رفته بودم؛ که مزین به نام عزیزترین دوستان شهیدم است؛ شهیدان علم الهدی، محمود قدوسی، مجید مهدوی، حسن مختاری، محمد فاضل، شهید حسین خوشنویسان و محمود فروزش.
چهره پاک و صمیمیشان پیش چشمانم حاضر است. بزرگمردان پاک نیتی که در دفاع از کشور و ملتی بزرگ، از جان شیرین گذشتند و اینک در گوشه ای از همین خاک، آرمیده اند و به آرزویشان، شهادت در راه خدا و وطن، رسیده اند.
حکایت آشنایی ما و رفقای شهید از روزهای تظاهرات شروع شد. سال ۵۶ با سید محمد حسین علم الهدی در مسجد ملاحیدر مشهد و در یک تظاهرات دانشجویی آشنا شدم. دانشجوی دانشکده ادبیات بود و من دانشجوی دانشکده پزشکی. بعد از آن؛ بیشتر همدیگر را در مسجد امام حسن (ع) و مسجد کرامت می دیدیم. پایگاه فکری و تبلیغی حضرت آیت الله خامنه ای، همانجا بود. چند نفر از دیگر دوستانم هم اتاقی سید حسین بودند؛ در تظاهرات ها با ایشان در میدان شهدای فعلی مشهد، جمع می شدیم.
شهید علم الهدی فرزند خوزستان بود، اما در طول دوران انقلاب در محافل مختلفی همدیگر را می دیدیم. شب قبل از شهادت او، در سوسنگرد بودیم که محاصره شدیم. شهید علم الهدی البته در هویزه بود. مسوولیت سپاه و یک گردان را بر عهده داشت؛ نزد ما آمد و پیش بینی کرد بهتر است شهر را ترک کنیم چون سوسنگرد فردا سقوط می کند. چند نفری با ایشان رفتند و ۱۲ نفر ماندیم.
فردای آن روز در دی ماه سال ۵۹ با ورود بعثی ها به شهر، سوسنگرد سقوط کرد و برخی دوستان دیگر نیز به خیل شهدا پیوستند. ما در سوسنگرد ماندیم، بچه ها هم در هویزه ماندند و محاصره شدند. آن زمان فرماندهی کل قوا در اختیار بنی صدر بود. اجازه نداد لشکر ۱۶ زرهی قزوین برای حمایت از ما وارد عملیات شود و از همین رو نیز اغلب دوستانمان در محاصره به شهادت رسیدند.
حسین علمالهدی از جمله همین شهدا بود. و علاوه بر وی؛ محمود قدوسی دانشجوی ادبیات و فرزند شهید قدوسی دادستان وقت انقلاب، برخی بچههای گروه اخلاص سبزوار؛ مجید مهدوی، حسن مختاری و محمد فاضل از دانشجویان خط امام؛ شهید حسین خوشنویسان مسوول جهاد سوسنگرد، محمود فروزش از بچه های جهاد اهواز و ...که گلزار پاکشان امروز میعادگاه جوانان پرشوری است که اگرچه آن روزها را ندیدند اما با دلهای پاک و نیت هایی خالص، همان آرمانها را می جویند.
امید که شرمنده یاران شهید نباشیم.
به یادمان شهدای هویزه رفته بودم؛ که مزین به نام عزیزترین دوستان شهیدم است؛ شهیدان علم الهدی، محمود قدوسی، مجید مهدوی، حسن مختاری، محمد فاضل، شهید حسین خوشنویسان و محمود فروزش.
چهره پاک و صمیمیشان پیش چشمانم حاضر است. بزرگمردان پاک نیتی که در دفاع از کشور و ملتی بزرگ، از جان شیرین گذشتند و اینک در گوشه ای از همین خاک، آرمیده اند و به آرزویشان، شهادت در راه خدا و وطن، رسیده اند.
حکایت آشنایی ما و رفقای شهید از روزهای تظاهرات شروع شد. سال ۵۶ با سید محمد حسین علم الهدی در مسجد ملاحیدر مشهد و در یک تظاهرات دانشجویی آشنا شدم. دانشجوی دانشکده ادبیات بود و من دانشجوی دانشکده پزشکی. بعد از آن؛ بیشتر همدیگر را در مسجد امام حسن (ع) و مسجد کرامت می دیدیم. پایگاه فکری و تبلیغی حضرت آیت الله خامنه ای، همانجا بود. چند نفر از دیگر دوستانم هم اتاقی سید حسین بودند؛ در تظاهرات ها با ایشان در میدان شهدای فعلی مشهد، جمع می شدیم.
شهید علم الهدی فرزند خوزستان بود، اما در طول دوران انقلاب در محافل مختلفی همدیگر را می دیدیم. شب قبل از شهادت او، در سوسنگرد بودیم که محاصره شدیم. شهید علم الهدی البته در هویزه بود. مسوولیت سپاه و یک گردان را بر عهده داشت؛ نزد ما آمد و پیش بینی کرد بهتر است شهر را ترک کنیم چون سوسنگرد فردا سقوط می کند. چند نفری با ایشان رفتند و ۱۲ نفر ماندیم.
فردای آن روز در دی ماه سال ۵۹ با ورود بعثی ها به شهر، سوسنگرد سقوط کرد و برخی دوستان دیگر نیز به خیل شهدا پیوستند. ما در سوسنگرد ماندیم، بچه ها هم در هویزه ماندند و محاصره شدند. آن زمان فرماندهی کل قوا در اختیار بنی صدر بود. اجازه نداد لشکر ۱۶ زرهی قزوین برای حمایت از ما وارد عملیات شود و از همین رو نیز اغلب دوستانمان در محاصره به شهادت رسیدند.
حسین علمالهدی از جمله همین شهدا بود. و علاوه بر وی؛ محمود قدوسی دانشجوی ادبیات و فرزند شهید قدوسی دادستان وقت انقلاب، برخی بچههای گروه اخلاص سبزوار؛ مجید مهدوی، حسن مختاری و محمد فاضل از دانشجویان خط امام؛ شهید حسین خوشنویسان مسوول جهاد سوسنگرد، محمود فروزش از بچه های جهاد اهواز و ...که گلزار پاکشان امروز میعادگاه جوانان پرشوری است که اگرچه آن روزها را ندیدند اما با دلهای پاک و نیت هایی خالص، همان آرمانها را می جویند.
امید که شرمنده یاران شهید نباشیم.