شهدای ایران:نشریه سوره در شماره ۱۹ خود که در تابستان ۸۴ و بعد از انتخابات ریاست جمهوری سوم تیر منتشر شد، در توصیف مواضع زیگزاگی یک نماینده نوشت:
" شلاق زنها بر میگردند "، " انتخاب احمدینژاد یا انتحار سیاسی"، " موتور سوارها بر میگردند" و.... اینها و چندین تیتر مشابه دیگر مربوط است به ویژه نامه انتخاباتی یکی از نشریات که اتفاقا مدیر مسئولش از دوستان سابق ماست. و اتفاقا" آن دوست سابق الآن نماینده مجلس است. واتفاقا" آن دوست سابق خودش یکی از موتور سوارها ست! و اتفاقا" روی بی حجابها نه شلاق که کُلت میکشید! (نشانی؟ پارک ملت، سال ۱۳۷۱، بعد از نماز جماعت وسط پارک) این دوست عزیز که اخیرا" خیلی طرفدار اعتدال و توسعه شده است و به مدد اعتدال، خیلی خوب هم توسعه پیدا کرده است مسئول ستاد انتخاباتی رقیب آقای احمدینژاد در یکی از استانها بود. و جالب اینکه در همان ایامی که آن ویژهنامه به مدیر مسئولیاش منتشر میشد توی مجلس یقهدرانی میکرد که آقا کشتند! آقا بردند! آقا چقدر تخریب! آقای وزیر اطلاعات چرا جلوی تخریب سرمایههای... را نمیگیری؟ آی دزد! آی دزد!...» تا اینجایش جالب بود؟ جالبترش را هم بشنوید.
دو روز بعد از انتخابات روزنامهها از قول همین عزیز دل برادر تیتر کرده بودند:" باید رقابتها را به رفاقت تبدیل کنیم."!
جالبتر اینکه همین رفیق عزیز چند روز پیش با عکس شش در چهار رفته روی جلد نشریه پرتو اُرگان عاشقان آقای احمدینژاد با عنوان " گفتگوی اختصاصی پرتو با اقای دکتر...."
التفات فرمودید؟
هر چقدر بنده دلم میخواهد یک سر مقاله سنگین و وزین بنویسم ولی نمیدانم چرا سوژهها اینقدر به طنز میل میکنند؟ انگار میگویند:
" به قلمتان دست نزنید مسخرگی در خود واقعیت است."
الغرض بیشتر از مائده مهمان دیدیم
رمه آنقدر ندیدیم که چوپان دیدیم