اقدام های اخیر عربستان در تشدید تنش ها با ایران به همگان نشان داد که این عربستان است که در پی بحران سازی در خاورمیانه است و شکست تلاش های این کشور در همراه کردن کشورهای عربی با سیاست های منطقه ای خود نیز نشان داد که تصور آن ها از رهبری بر جهان عرب بیشتر ناشی از توهم خودبزرگ بینی رهبران سعودی است و پایی در واقعیت ندارد.
به گزارش شهدای ایران به نقل از ابنا ـ روزنامه اطلاعات در صفحه بین الملل گزارشی را درباره ناکامی عربستان در اجماع سازی منطقه ای علیه ایران به چاپ رساند و علل آن را بررسی کرد.
در این گزارش که بخش نخست آن در شماره شنبه 17 بهمن 1394 هجری خورشیدی منتشر شده، آمده است:
ناکامی عربستان در همراه کردن کشورهای عربی و سازمان های منطقه ای با سیاست های تنش آمیز خود با ایران، نشان داد که آن چه که این کشور از تصور رهبری بر جهان عرب دارد بیشتر ناشی از توهم رهبران آل سعود است و نه واقعیت های موجود.
وزیران امور خارجه کشورهای عربی بیستم دی ماه در نشستی اضطراری در شهر قاهره پایتخت مصر برای بررسی تنش های اخیر در روابط ایران و عربستان گرد هم آمدند.
این نشست یک روزه که به درخواست عربستان سعودی برگزار شد، در چارچوب تلاش های این کشور برای همراهی جهان عرب با سیاست های منطقه ای این کشور علیه ایران صورت گرفت.در پایان نشست اتحادیه عرب، اعضای این اتحادیه بیانیه ای در پشتیبانی از عربستان صادر کردند.بر پایه این بیانیه کمیته مشترکی برای بحث و مذاکره درباره بحران پیش آمده در روابط ایران و عربستان و مشورت درباره اقدامات احتمالی آینده ایجاد خواهد شد.
همچنین این که، در این بیانیه هیچ گونه اشاره ای به توافق میان اعضای این اتحادیه برای اتخاذ اقداماتی مشترک علیه ایران نشده است. یک روز پیش از این نیز عربستان سعودی وزیران خارجه کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس را برای نشستی اضطراری در شهر ریاض پایتخت عربستان گرد هم آورده بود.
نشست وزیران خارجه کشورهای عضو شورای همکاری نیز بدون اتخاذ تصمیمی روشن و مشترک علیه ایران پایان یافت و اعضا تنها به صدور بیانیه ای در پشتیبانی از عربستان رضایت دادند.
در این راستا و در تحلیل نشست اتحادیه عرب و نشست وزیران خارجه کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس، باید چنین نشست هایی را در راستای تلاش های عربستان سعودی در راستای مقابله منطقه ای با جمهوری اسلامی ایران از راه تکیه بر سازمان های منطقه ای تحلیل کرد. عربستان سعودی که در پی حمله برخی افراد خودسر به سفارت و کنسولگری این کشور در ایران –که البته در پی جریحه دار شدن احساسات مردم از اعدام شیخ «نمر باقر النمر» روحانی شیعه عربستان صورت گرفت- روابط سیاسی و اقتصادی خود را با ایران قطع کرده است، تلاش دارد با ایجاد یک ائتلاف عربی، کشورهای عربی را با خود و علیه جمهوری اسلامی ایران بسیج کند.
عربستان سعودی که شکست های سنگینی را در سال های اخیر در سیاست های منطقه ای خود تجریه کرده است، می کوشد با تشدید تنش با ایران و بحران سازی منطقه ای، هزینه های شکست های خود را کاهش دهد. در چنین چارچوبی، اقدام عربستان در قطع ارتباط با ایران با دو هدف صورت گرفت.
نخست این که، با در پیش گرفتن سیاست های تهاجمی علیه ایران و بحران سازی در روابط دوجانبه، ایران را وادار به واکنشی تهاجمی در سطحی منطقه ای کند تا از این راه، این کشور را به در پیش گرفتن سیاست فرقه ای و دخالت در امور داخلی دیگر کشورهای منطقه متهم کند.
تیم سیاست خارجی و مسئولان امنیتی این کشور پیش بینی می کردند ایران واکنشی احساسی در مقابل سیاست های تهاجمی عربستان از خود نشان دهد و این بهترین فرصت و بهانه را در اختیار این کشور قرار می دهد تا فضای منطقه ای و بین المللی را علیه ایران بسیج کنند.
حمله برخی افراد خودسر به سفارت و کنسولگری عربستان تا اندازه ای چنین فرصتی را در اختیار عربستان قرار داد، اما واکنش به موقع و صریح تمامی مسئولان سیاسی و امنیتی ایران و یکپارچگی همه دستگاه های مربوطه در محکوم کردن حمله به سفارت عربستان، توانست مانع از فضاسازی های منطقه ای و بین المللی عربستان شود.
نامه سفیر ایران در سازمان ملل متحد به دبیر کل این سازمان و شفاف سازی رویدادهای رخ داده، دستور صریح و فوری دکتر«حسن روحانی»رییس جمهوری ایران برای دستگیری افراد حمله کننده به سفارت و محاکمه آن ها و دیگر اقدامات رسانه ای از جمله مقاله اخیر «محمد جواد ظریف» وزیر امور خارجه ایران در روزنامه «نیویورک تایمز» به خوبی توانست مانع از فضاسازی سعودی ها علیه ایران شود.
در ادامه هدف نخست، دومین هدف عربستان بهره گیری از تنش های پیش آمده در راستای انزوای منطقه ای ایران بود. این هدف با فشار بر برخی کشورهای عربی و اسلامی برای قطع رابطه با ایران پیگیری می شود.
عربستان سعودی که پس از سرنگونی برخی از رهبران قدرتمند جهان عرب در پی خیزش های عربی، خود را رهبر جهان عرب می داند، پیش بینی کرده بود با قطع رابطه با ایران، جهان عرب نیز در پشتیبانی از این کشور رابطه خود را با ایران قطع می کند و ایران در سطح منطقه ای منزوی می شود.
اما آن چه در عمل اتفاق افتاد همراهی تنها برخی از کشورهای حاشیه ای در جهان عرب از جمله سودان، جیبوتی، بحرین با عربستان و قطع ارتباط با ایران بود. دیگر کشورهای عربی از جمله کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس –که عربستان در همراهی آن ها مطمئن بود- واکنش خاصی از خود نشان ندادند و تنها برخی از آن ها به کاهش سطح روابط و برخی دیگر نیز به فراخوانی سفیر خود از ایران برای مشورت اکتفا کردند.در ادامه چنین سیاستی، عربستان تلاش دارد همزمان با تشدید فشارها بر کشورهای عربی و برای جلوگیری از شکست سیاست انزوای منطقه ای ایران، برخی سازمان های منطقه ای از جمله شورای همکاری خلیج فارس، اتحادیه عرب و سازمان همکاری اسلامی را با خود همراه و علیه ایران بسیج کند.
اما نشست شورای همکاری خلیج فارس و اتحادیه عرب و بسنده کردن اعضای این دو سازمان تنها به صادر کردن یک بیانیه رسمی، نشان داد که سیاست عربستان در همراه کردن این سازمان ها نیز شکست خورده و نتوانسته است تضمین های اجرایی برای همراهی این سازمان ها با این کشور و علیه ایران کسب کند. این در حالی است که عربستان نفوذ مالی زیادی بر این دو سازمان دارد.
عربستان سعودی که پیش از این با تصویرسازی منفی از ایران به عنوان مهم ترین تهدید علیه جهان عرب، در تلاش بود خود را رهبر جهان عرب و در خط مقدم مقابله منطقه ای با ایران معرفی کند، بر این باور بود که با افزایش تنش با ایران و قطع ارتباط با این کشور همزمان با تشدید فضاسازی علیه آن، می تواند همراهی جهان عرب را با سیاست های منطقه ای خود کسب کند.
اما، در پیش گرفتن سیاست صبر و تحمل توسط مسئولان سیاسی و امنیتی ایران در برابر سیاست تهاجمی عربستان علیه ایران از یک سو و همراهی نکردن جهان عرب با سیاست های تنش آمیز منطقه ای عربستان از سوی دیگر باعث فرو ریختن توهم پوشالی سیاستمداران سعودی از رهبری بر جهان عرب شد.
امروز دیگر بر همگان روشن شده است که سیاست های عربستان مهم ترین عامل بی ثباتی ها و بحران های کنونی در خاورمیانه است و پشتیبانی های مالی، سیاسی، امنیتی و مذهبی آل سعود از جریان های تکفیری عامل نخست رشد این گروه ها در منطقه و در جهان است.
به همین دلیل است که شاهد افزایش بیش از پیش انتقادها در سطح مقام های سیاسی و امنیتی چه در میان کشورهای منطقه و چه در میان کشورهای فرامنطقه ای نسبت به سیاست های تنش آلود عربستان در خاورمیانه هستیم.
بنابراین می توان گفت، اقدام های اخیر عربستان در تشدید تنش ها با ایران به همگان نشان داد که این عربستان است که در پی بحران سازی در خاورمیانه است و شکست تلاش های این کشور در همراه کردن کشورهای عربی با سیاست های منطقه ای خود نیز نشان داد که تصور آن ها از رهبری بر جهان عرب بیشتر ناشی از توهم خودبزرگ بینی رهبران سعودی است و پایی در واقعیت ندارد.
چهار شکستی که سعودی ها را عصبانی کرد
ناکامی های عربستان سعودی در جبهه های سوریه، عراق و یمن و نیز ناتوانی در بر هم زدن توافق هسته ای ایران و 1+5، چهار عاملی است که رهبران ریاض را خشمگین کرده و به بحران سازی های کنونی سوق داده است .
عربستان سعودی در حالی تصمیم به اعدام شیخ «نمر باقرالنمر» روحانی برجسته شیعه این کشور گرفت که به واسطه شکست در بازی های منطقه ای در یکی از بغرنج ترین شرایط از زمان تاسیس یعنی حدود هشت دهه اخیر به سر می برد.
شکست عربستان در جبهه سوریه و عراق و نیز در یمن اوج این ناکامی را آشکار می کند. افزون بر آن، به رغم مخالفت های سران ریاض با توافق هسته ای، سرانجام ایران و 1+5 در این زمینه به توافقی تاریخی دست یافتند و این توافق به اجرا درآمد. در این نوشتار تلاش شده تا این ناکامی ها به شکلی آشکارتر تبیین شود:
1- چهار سال از آغاز بحران سوریه می گذرد و عربستان به رغم اختصاص هزینه ای میلیارد دلاری با هدف سرنگونی دولت «بشار اسد» رییس جمهوری سوریه در این عرصه ناکام مانده است. در کنار این هزینه ها، عربستان سعودی نزدیک به 2500 تروریست به سوریه صادر کرده است. به این ترتیب عمده گروه های تروریستی و بحران ساز در سوریه از کمک های مالی، نظامی و انسانی عربستان تغذیه می کنند. گروه دهشت افکن «جیش الاسلام» از جمله این گروه های زیر حمایت عربستان است؛ گروهی که چندی پیش سرکرده خود را از دست داد. مرگ «زهران علوش» سرکرده این گروه تروریستی در حومه دمشق باعث شد اقدام های ضدایرانی در عربستان شدت بیشتری پیدا کند؛ موضوعی که به باور تحلیلگران بی ارتباط با اعدام شیخ نمر نیست.
چندی پیش با حضور ایران در گفت وگوهای صلح سوریه و دستیابی اعضا به بیانیه ای مشترک، گامی موفقیت آمیز در حل وفصل این بحران برداشته شد؛ بیانیه ای که در آن انتخاباتی عمومی تا 18 ماه آینده در این کشور بحران زده پیش بینی شده است. بنابراین، نزدیک شدن به حل این بحران فرسوده زنگ هشدار را برای خاندان آل سعود به صدا درآورد چرا که آرامش در سوریه می تواند به ناآرامی خاندان آل سعود بیانجامد.
2- پس از سوریه، کشور عراق به جولانگاه گروه تروریستی داعش تبدیل شد. داعشیان مسلح که در جبهه سوریه به هدف های خود دست نیافتند از ژوئن 2014 قدم در خاک عراق نهادند. ارتباط نزدیک دولت عراق با ایران بر کسی پوشیده نیست. «حیدر العبادی» نخست وزیر این کشور بارها در محافل بین المللی از همکاری های تهران با بغداد در مبارزه با تروریسم تشکر و قدردانی کرده است. در برابر، عربستان نزدیک به 25 سال در بغداد سفارتخانه ای نداشته است. سفارتخانه عربستان در بغداد که در سال 1990 پس از حمله عراق به کویت تعطیل شده بود بتازگی بازگشایی شده است.
از آنجا که سعودی ها از جمله بانیان و حامیان اصلی گروه های تروریستی بوده و هستند، گرایش بغداد به سمت ایران برای مقابله با تروریسم موجب شکل گیری رابطه ای نزدیک تر میان دو کشور شیعه منطقه شده است. در این میان، اتهام عربستان به دولت عراق مبنی بر تبعیض علیه سنی های این کشور بر تیرگی روابط بغداد- ریاض افزوده است. ناکامی بزرگ حامیان تروریسم از جمله عربستان سعودی زمانی آشکارتر شد که اخیرا، ارتش عراق به همراه بسیج مردمی این کشور (الحشد الشعبی) شهر «الرمادی» مرکز استان «الانبار» را از اشغال داعش آزاد کرد؛ شهری مهم و استراتژیک که چندی پیش به طور مشکوکی سقوط کرده بود. آزادسازی رمادی در حالی انجام گرفت که عربستان سعودی با مشارکت 34 کشور دیگر به دنبال ائتلاف نظامی تازه ای بود تا از این راه بتواند در امور عراق به طور مستقیم مداخله کند.
3- یکی از بزرگترین شکست ها و ناکامی های عربستان سعودی در بحران یمن آشکار شد. به دنبال پیروزی های چشمگیر جنبش اعتراضی مردم به رهبری انصارالله در یمن، فروردین ماه امسال عربستان حمله هوایی خود را به یمن آغاز کرد.از ابتدای این تهاجم، عملیات موسوم به «توفان قاطعیت» انتظار سعودی ها و اعضای ائتلاف عربی به رهبری ریاض را به حدی افزایش داده بود که تصور می کردند چند روزه می توانند به عمر انصارالله پایان دهند و جایگاه «عبد ربه منصور هادی» رییس جمهوری فراری یمن را به وی برگردانند. با گذشت بیش از 10 ماه از آغاز این جنگ و حمله های گسترده به یمن اما هنوز این هدف تحقق پیدا نکرده است.
گرایش انصارالله به ایران و حمایت معنوی تهران از این جنبش مردمی منجر به فزونی خشم سران آل سعود از یمنی ها شده است. سعودی ها به طور غیرمستقیم در یمن خود را در برابر ایران می بینند؛ موضوعی که در سوریه و عراق نیز قابل مشاهده است. بنابر گزارش های منتشر شده، این ائتلاف تاکنون 100 فروند هواپیمای نظامی و 150 هزار نیرو به جبهه یمن اعزام کرده است.
در سال های گذشته، تقابل عربستان با ایران در بحران های منطقه ای باعث شد ریاض برای برتری نظامی خود تنها بین سال های 2007 تا 2014 با قراردادهایی به ارزش بیش از 80 میلیارد دلار به بزرگترین واردکنندگان اسلحه در جهان تبدیل شود. این قراردادهای بزرگ تسلیحاتی اما تاکنون هیچگونه کامیابی در بازی های منطقه ای برای عربستان به ارمغان نیاورده است.
4- توافق هسته ای میان ایران و 6 قدرت جهانی از مهمترین رویدادهایی است که نزدیک به 2 سال کانون تشدید نگرانی خاندان آل سعود بوده است. رهبران ریاض به خوبی می دانند که بهبود چهره ایران به عنوان کشوری پویا در عرصه منطقه ای و بین المللی و رهایی از بند تحریم های ظالمانه به قدرت یابی فزاینده ایران می انجامد. بی تردید پذیرش چنین موضوعی برای عربستان به عنوان رقیب اصلی منطقه ای ایران دشوار است. مقام های عربستان درست در مقطعی روحانی سرشناس شیعی را اعدام کردند که تنها چند روز به زمان اجرای برجام باقی مانده بود. آنها اعدام شیخ نمر را به امید واکنش هیجانی و غیرهوشمندانه ایران انجام دادند اما با موضعگیری های بجای مقام های عالیرتبه کشورمان توطئه سعودی خنثی شد.
در این میان، با اینکه عربستان متحد ایالات متحده در منطقه به شمار می رود اقدام ضدحقوق بشری سعودی مورد انتقاد صریح وزارت امور خارجه آمریکا و همچنین سازمان ملل متحد قرار گرفت. بدون شک، یکی از دلیل های حمایت نکردن کاخ سفید از اقدام های نسنجیده عربستان و پرهیز از قضاوت های یکطرفه، به توافق هسته ای ایران و قدرت های بزرگ برمی گردد. توافق تاریخی وین بستر را برای عادی سازی روابط ایران با جهان هموار کرد. همان طور که انتظار می رفت دشواری پذیرش این موضوع باعث شد سران ریاض از مدت ها پیش، هراس به نتیجه رسیدن گفت وگوهای هسته ای را داشته باشند؛ رویدادی که با وجود کارشکنی های بسیار سرانجام تیرماه امسال به وقوع پیوست و به رغم نگرانی های ریاض به اجرا درآمد.
اسرائیل و اعراب به سمت روابط نزدیکتر
روزنامه وال استریت ژورنال نوشته است که کشورهای عربی و اسرائیل با هدف مقابله با ایران به سمت تقویت روابط دوجانبه پیش می روند.روزنامه وال استریت ژورنال در گزارشی در مورد مواضع مشترک اسرائیل و کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس در قبال ایران، نوشته است که دو طرف به صورت مخفیانه به سمت روابط نزدیک تر پیش می روند.
بنا بر این گزارش، تشدید تنش میان ریاض و تهران موجب شده تا تل آویو بیش از گذشته به بهبود روابط با عربستان امیدوار شود. در همین راستا، «دور گلد» سرپرست وزارت خارجه رژیم صهیونیستی تلاش هایش برای تحکیم روابط با کشورهای منطقه را با هدف مقابله با نفوذ ایران تشدید کرده است.
گلد به وال استریت ژورنال گفته است: روشن است که منافع اسرائیل و بسیاری از کشورهای عرب سنی با یکدیگر همخوانی دارد، به خصوص با توجه به اینکه هر دو طرف با چالش هویتی در منطقه مواجه هستند.به گفته مقامات اسرائیلی، توافق هسته ای موجب شده تا مواضع طرفین بیش از پیش به هم نزدیک شود.
یک مقام ارشد اسرائیلی به وال استریت ژورنال گفته است،آنچه در طول 6 ماه گذشته دیده ایم، گرمی روابط (با کشورهای عربی) بوده است. اسرائیل با آن ها در یک طرف قرار دارد.به نوشته وال استریت ژورنال، برخی نمایندگان پارلمان اسرائیل حالا روابط آشکار با عربستان و دیگر کشورهای عربی را خواستار شده اند. «زیپی لیونی» از نمایندگان ارشد اپوزیسیون در کنیست و عضو اسبق کابینه اسرائیل می گوید: ما درک مشترکی از منطقه داریم.
این می تواند مبنایی برای اتحاد باشد.بنا بر این گزارش، وضعیت فلسطین و مخالفت افکار عمومی کشورهای عربی با اسرائیل موجب شده تا سران این کشورها نتوانند روابط دیپلماتیک رسمی با تل آویو داشته باشند. با این حال، مقامات دو طرف به صورت مخفیانه دیدارهایی داشته اند.
مقامات اسرائیلی و غربی می گویند گلد در تلاش است تا روابط دیپلماتیک، تجاری و اطلاعاتی گسترده تری با کشورهای عربی برقرار شود. وی سال گذشته دیداری علنی با «انور عشقی» ژنرال سابق ارتش و مشاور پادشاه عربستان داشت.
گلد پارسال سفری هم به امارات داشت. یک مقام اسرائیلی می گوید تا زمانی که یک توافق صلح بین اسرائیلی ها و فلسطینی ها امضا نشود، روابط دیپلماتیک آشکار بعید است، اما همراستا شدن طرفین در حال رخ دادن است، حتی با وجود اینکه روند مذاکرات صلح متوقف شده است.به نوشته وال استریت ژورنال، مصر و ترکیه که روابط رسمی با تل آویو دارند، دو کشوری در خاورمیانه هستند که در ماه های گذشته به سمت بهبود روابط با اسرائیل پیش رفته اند.
این در حالی است که،اواخر سال گذشته میلادی آژانس اطلاعاتی آلمان سندی را منتشر کرد که درباره تهدید خودسر بودن وزیر دفاع جوان و کم تجربه عربستان هشدار داده بود اما به علت فضایی که در آن زمان بر اثر حملات رخ داده در پاریس و همچنین سن برناردینو آمریکا به وجود آمده بود کمتر کسی به این سند توجه کرد.
به گزارش روزنامه ایندیپندنت، آژانس اطلاعاتی آلمان موسوم به 'بی ان دی'، اواخر سال گذشته میلادی یک سند یک و نیم صفحه ای را منتشر کرده و در آن هشدار داد که عربستان سیاست مداخله جویانه نسنجیده ای را در پیش گرفته است.
این سند قابل توجه در ادامه فاش کرد که محمد بن سلمان جانشین ولیعهد عربستان و وزیر دفاع این کشور که تنها 29 سال دارد تبدیل به یک قمارباز سیاسی شده که از طریق جنگ های نیابتی در یمن و سوریه درحال بی ثبات کردن جهان عرب است.
این در حالی است که آژانس های جاسوسی کشورها معمولا به ندرت اقدام به انتشار علنی چنین اسناد شدیدا انتقاد آمیزی در مطبوعات علیه رهبران یک کشور همپیمان نظیر عربستان می کنند.این ناشی از نگرانی فزاینده در آژانس اطلاعاتی آلمان است که چنین سندی می بایست به طور علنی و آزادانه توزیع و منتشر شود.
با این حال بعد از اعتراضات رسمی عربستانی ها وزارت امور خارجه آلمان در مقام جبران انتشار این سند از سوی آژانس اطلاعاتی آلمان برآمد اما هشدار این آژانس اطلاعاتی نشان دهنده نگرانی های فزاینده ای است مبنی بر اینکه عربستان تبدیل به یک کشور غیرقابل پیش بینی شده است.یکی از وزرای سابق متعلق به کشورهای خاورمیانه که نامش را فاش نساخت در این خصوص به ایندیپندنت گفت: در گذشته عربستانی ها معمولا تلاش داشتند که گزینه هایشان را استفاده نکرده و در انتخاب آنها محتاط باشند حتی زمانی که می خواستند از دولتی که از آن خوششان نمی آید خلاص شوند نیز احتیاط به خرج می دادند.گزارش آژانس اطلاعاتی آلمان به طرزی تعجب برانگیز در زمان انتشار جلب توجه چندانی در خارج از این کشور نکرد علت این مساله این بود که تاریخ انتشار آن در دوم دسامبر یعنی سه هفته بعد از وقوع حملات 13 نوامبر پاریس بود و اینکه دولت ها و رسانه های جهان همچنان سرگرم پرداختن به تهدید گروه تروریستی داعش بودند.
همچنین در انگلیس بحث بر سر پیوستن نیروی هوایی این کشور به جنگ با داعش در سوریه بود و بلافاصله بعد از آن نیز در آمریکا حملات منسوب به عوامل داعش در سن برناردینو رخ داد. اما به دنبال اعدام شیخ نمر و 46 تن دیگر از سوی عربستان در دوم ژانویه برای نخستین بار کشورهای جهان زنگ خطر را درباره ابعاد تهدید عربستان علیه وضعیت موجود به صدا در آوردند.
به نظر می رسد که عربستان عمدا به دنبال تحریک ایران بوده تا رهبری جهان عرب و کشورهای سنی را به دست آورد و همزمان محمد بن سلمان به دنبال افزایش قدرت داخلی خود با دامن زدن به ملی گرایی و فرقه گرایی است.آژانس اطلاعاتی آلمان در سند خود حوزه هایی که در آن عربستان سیاست های تهاجمی و شبه جنگ طلبانه را در پیش گرفته را اعلام کرد.
عربستان براساس این سند در اوایل 2015 در سوریه از تشکیل گروه تروریستی جیش الفتح متشکل از عوامل جبهه النصره و دارای ایدئولوژی مشابه احرار الشام حمایت کرد.در یمن نیز این کشور جنگ هوایی را علیه حوثی ها و دیگر مردم این کشور آغاز کرد و هنوز نشانه ای از پایان آن وجود ندارد.طبق سند آژانس اطلاعاتی آلمان، از جمله کسانی که از جنگ عربستان در یمن بهره مند شدند گروه تروریستی القاعده در شبه جزیره عرب بود که سال هاست آمریکا با آن مبارزه می کند.با این حال هیچ یک از ماجراجویی های خارجی محمد بن سلمان تاکنون موفق نبوده اند و تنها باعث افزایش حمایت داخلی از وی شده اند.
آژانس اطلاعاتی آلمان هشدار داد، قدرت بالای محمد بن سلمان این خطر را به همراه دارد که او برای جا انداختن خودش در زمان حیات پدرش بخواهد دست به اقداماتی بزند که خطرساز باشند.
در این گزارش که بخش نخست آن در شماره شنبه 17 بهمن 1394 هجری خورشیدی منتشر شده، آمده است:
ناکامی عربستان در همراه کردن کشورهای عربی و سازمان های منطقه ای با سیاست های تنش آمیز خود با ایران، نشان داد که آن چه که این کشور از تصور رهبری بر جهان عرب دارد بیشتر ناشی از توهم رهبران آل سعود است و نه واقعیت های موجود.
وزیران امور خارجه کشورهای عربی بیستم دی ماه در نشستی اضطراری در شهر قاهره پایتخت مصر برای بررسی تنش های اخیر در روابط ایران و عربستان گرد هم آمدند.
این نشست یک روزه که به درخواست عربستان سعودی برگزار شد، در چارچوب تلاش های این کشور برای همراهی جهان عرب با سیاست های منطقه ای این کشور علیه ایران صورت گرفت.در پایان نشست اتحادیه عرب، اعضای این اتحادیه بیانیه ای در پشتیبانی از عربستان صادر کردند.بر پایه این بیانیه کمیته مشترکی برای بحث و مذاکره درباره بحران پیش آمده در روابط ایران و عربستان و مشورت درباره اقدامات احتمالی آینده ایجاد خواهد شد.
همچنین این که، در این بیانیه هیچ گونه اشاره ای به توافق میان اعضای این اتحادیه برای اتخاذ اقداماتی مشترک علیه ایران نشده است. یک روز پیش از این نیز عربستان سعودی وزیران خارجه کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس را برای نشستی اضطراری در شهر ریاض پایتخت عربستان گرد هم آورده بود.
نشست وزیران خارجه کشورهای عضو شورای همکاری نیز بدون اتخاذ تصمیمی روشن و مشترک علیه ایران پایان یافت و اعضا تنها به صدور بیانیه ای در پشتیبانی از عربستان رضایت دادند.
در این راستا و در تحلیل نشست اتحادیه عرب و نشست وزیران خارجه کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس، باید چنین نشست هایی را در راستای تلاش های عربستان سعودی در راستای مقابله منطقه ای با جمهوری اسلامی ایران از راه تکیه بر سازمان های منطقه ای تحلیل کرد. عربستان سعودی که در پی حمله برخی افراد خودسر به سفارت و کنسولگری این کشور در ایران –که البته در پی جریحه دار شدن احساسات مردم از اعدام شیخ «نمر باقر النمر» روحانی شیعه عربستان صورت گرفت- روابط سیاسی و اقتصادی خود را با ایران قطع کرده است، تلاش دارد با ایجاد یک ائتلاف عربی، کشورهای عربی را با خود و علیه جمهوری اسلامی ایران بسیج کند.
عربستان سعودی که شکست های سنگینی را در سال های اخیر در سیاست های منطقه ای خود تجریه کرده است، می کوشد با تشدید تنش با ایران و بحران سازی منطقه ای، هزینه های شکست های خود را کاهش دهد. در چنین چارچوبی، اقدام عربستان در قطع ارتباط با ایران با دو هدف صورت گرفت.
نخست این که، با در پیش گرفتن سیاست های تهاجمی علیه ایران و بحران سازی در روابط دوجانبه، ایران را وادار به واکنشی تهاجمی در سطحی منطقه ای کند تا از این راه، این کشور را به در پیش گرفتن سیاست فرقه ای و دخالت در امور داخلی دیگر کشورهای منطقه متهم کند.
تیم سیاست خارجی و مسئولان امنیتی این کشور پیش بینی می کردند ایران واکنشی احساسی در مقابل سیاست های تهاجمی عربستان از خود نشان دهد و این بهترین فرصت و بهانه را در اختیار این کشور قرار می دهد تا فضای منطقه ای و بین المللی را علیه ایران بسیج کنند.
حمله برخی افراد خودسر به سفارت و کنسولگری عربستان تا اندازه ای چنین فرصتی را در اختیار عربستان قرار داد، اما واکنش به موقع و صریح تمامی مسئولان سیاسی و امنیتی ایران و یکپارچگی همه دستگاه های مربوطه در محکوم کردن حمله به سفارت عربستان، توانست مانع از فضاسازی های منطقه ای و بین المللی عربستان شود.
نامه سفیر ایران در سازمان ملل متحد به دبیر کل این سازمان و شفاف سازی رویدادهای رخ داده، دستور صریح و فوری دکتر«حسن روحانی»رییس جمهوری ایران برای دستگیری افراد حمله کننده به سفارت و محاکمه آن ها و دیگر اقدامات رسانه ای از جمله مقاله اخیر «محمد جواد ظریف» وزیر امور خارجه ایران در روزنامه «نیویورک تایمز» به خوبی توانست مانع از فضاسازی سعودی ها علیه ایران شود.
در ادامه هدف نخست، دومین هدف عربستان بهره گیری از تنش های پیش آمده در راستای انزوای منطقه ای ایران بود. این هدف با فشار بر برخی کشورهای عربی و اسلامی برای قطع رابطه با ایران پیگیری می شود.
عربستان سعودی که پس از سرنگونی برخی از رهبران قدرتمند جهان عرب در پی خیزش های عربی، خود را رهبر جهان عرب می داند، پیش بینی کرده بود با قطع رابطه با ایران، جهان عرب نیز در پشتیبانی از این کشور رابطه خود را با ایران قطع می کند و ایران در سطح منطقه ای منزوی می شود.
اما آن چه در عمل اتفاق افتاد همراهی تنها برخی از کشورهای حاشیه ای در جهان عرب از جمله سودان، جیبوتی، بحرین با عربستان و قطع ارتباط با ایران بود. دیگر کشورهای عربی از جمله کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس –که عربستان در همراهی آن ها مطمئن بود- واکنش خاصی از خود نشان ندادند و تنها برخی از آن ها به کاهش سطح روابط و برخی دیگر نیز به فراخوانی سفیر خود از ایران برای مشورت اکتفا کردند.در ادامه چنین سیاستی، عربستان تلاش دارد همزمان با تشدید فشارها بر کشورهای عربی و برای جلوگیری از شکست سیاست انزوای منطقه ای ایران، برخی سازمان های منطقه ای از جمله شورای همکاری خلیج فارس، اتحادیه عرب و سازمان همکاری اسلامی را با خود همراه و علیه ایران بسیج کند.
اما نشست شورای همکاری خلیج فارس و اتحادیه عرب و بسنده کردن اعضای این دو سازمان تنها به صادر کردن یک بیانیه رسمی، نشان داد که سیاست عربستان در همراه کردن این سازمان ها نیز شکست خورده و نتوانسته است تضمین های اجرایی برای همراهی این سازمان ها با این کشور و علیه ایران کسب کند. این در حالی است که عربستان نفوذ مالی زیادی بر این دو سازمان دارد.
عربستان سعودی که پیش از این با تصویرسازی منفی از ایران به عنوان مهم ترین تهدید علیه جهان عرب، در تلاش بود خود را رهبر جهان عرب و در خط مقدم مقابله منطقه ای با ایران معرفی کند، بر این باور بود که با افزایش تنش با ایران و قطع ارتباط با این کشور همزمان با تشدید فضاسازی علیه آن، می تواند همراهی جهان عرب را با سیاست های منطقه ای خود کسب کند.
اما، در پیش گرفتن سیاست صبر و تحمل توسط مسئولان سیاسی و امنیتی ایران در برابر سیاست تهاجمی عربستان علیه ایران از یک سو و همراهی نکردن جهان عرب با سیاست های تنش آمیز منطقه ای عربستان از سوی دیگر باعث فرو ریختن توهم پوشالی سیاستمداران سعودی از رهبری بر جهان عرب شد.
امروز دیگر بر همگان روشن شده است که سیاست های عربستان مهم ترین عامل بی ثباتی ها و بحران های کنونی در خاورمیانه است و پشتیبانی های مالی، سیاسی، امنیتی و مذهبی آل سعود از جریان های تکفیری عامل نخست رشد این گروه ها در منطقه و در جهان است.
به همین دلیل است که شاهد افزایش بیش از پیش انتقادها در سطح مقام های سیاسی و امنیتی چه در میان کشورهای منطقه و چه در میان کشورهای فرامنطقه ای نسبت به سیاست های تنش آلود عربستان در خاورمیانه هستیم.
بنابراین می توان گفت، اقدام های اخیر عربستان در تشدید تنش ها با ایران به همگان نشان داد که این عربستان است که در پی بحران سازی در خاورمیانه است و شکست تلاش های این کشور در همراه کردن کشورهای عربی با سیاست های منطقه ای خود نیز نشان داد که تصور آن ها از رهبری بر جهان عرب بیشتر ناشی از توهم خودبزرگ بینی رهبران سعودی است و پایی در واقعیت ندارد.
چهار شکستی که سعودی ها را عصبانی کرد
ناکامی های عربستان سعودی در جبهه های سوریه، عراق و یمن و نیز ناتوانی در بر هم زدن توافق هسته ای ایران و 1+5، چهار عاملی است که رهبران ریاض را خشمگین کرده و به بحران سازی های کنونی سوق داده است .
عربستان سعودی در حالی تصمیم به اعدام شیخ «نمر باقرالنمر» روحانی برجسته شیعه این کشور گرفت که به واسطه شکست در بازی های منطقه ای در یکی از بغرنج ترین شرایط از زمان تاسیس یعنی حدود هشت دهه اخیر به سر می برد.
شکست عربستان در جبهه سوریه و عراق و نیز در یمن اوج این ناکامی را آشکار می کند. افزون بر آن، به رغم مخالفت های سران ریاض با توافق هسته ای، سرانجام ایران و 1+5 در این زمینه به توافقی تاریخی دست یافتند و این توافق به اجرا درآمد. در این نوشتار تلاش شده تا این ناکامی ها به شکلی آشکارتر تبیین شود:
1- چهار سال از آغاز بحران سوریه می گذرد و عربستان به رغم اختصاص هزینه ای میلیارد دلاری با هدف سرنگونی دولت «بشار اسد» رییس جمهوری سوریه در این عرصه ناکام مانده است. در کنار این هزینه ها، عربستان سعودی نزدیک به 2500 تروریست به سوریه صادر کرده است. به این ترتیب عمده گروه های تروریستی و بحران ساز در سوریه از کمک های مالی، نظامی و انسانی عربستان تغذیه می کنند. گروه دهشت افکن «جیش الاسلام» از جمله این گروه های زیر حمایت عربستان است؛ گروهی که چندی پیش سرکرده خود را از دست داد. مرگ «زهران علوش» سرکرده این گروه تروریستی در حومه دمشق باعث شد اقدام های ضدایرانی در عربستان شدت بیشتری پیدا کند؛ موضوعی که به باور تحلیلگران بی ارتباط با اعدام شیخ نمر نیست.
چندی پیش با حضور ایران در گفت وگوهای صلح سوریه و دستیابی اعضا به بیانیه ای مشترک، گامی موفقیت آمیز در حل وفصل این بحران برداشته شد؛ بیانیه ای که در آن انتخاباتی عمومی تا 18 ماه آینده در این کشور بحران زده پیش بینی شده است. بنابراین، نزدیک شدن به حل این بحران فرسوده زنگ هشدار را برای خاندان آل سعود به صدا درآورد چرا که آرامش در سوریه می تواند به ناآرامی خاندان آل سعود بیانجامد.
2- پس از سوریه، کشور عراق به جولانگاه گروه تروریستی داعش تبدیل شد. داعشیان مسلح که در جبهه سوریه به هدف های خود دست نیافتند از ژوئن 2014 قدم در خاک عراق نهادند. ارتباط نزدیک دولت عراق با ایران بر کسی پوشیده نیست. «حیدر العبادی» نخست وزیر این کشور بارها در محافل بین المللی از همکاری های تهران با بغداد در مبارزه با تروریسم تشکر و قدردانی کرده است. در برابر، عربستان نزدیک به 25 سال در بغداد سفارتخانه ای نداشته است. سفارتخانه عربستان در بغداد که در سال 1990 پس از حمله عراق به کویت تعطیل شده بود بتازگی بازگشایی شده است.
از آنجا که سعودی ها از جمله بانیان و حامیان اصلی گروه های تروریستی بوده و هستند، گرایش بغداد به سمت ایران برای مقابله با تروریسم موجب شکل گیری رابطه ای نزدیک تر میان دو کشور شیعه منطقه شده است. در این میان، اتهام عربستان به دولت عراق مبنی بر تبعیض علیه سنی های این کشور بر تیرگی روابط بغداد- ریاض افزوده است. ناکامی بزرگ حامیان تروریسم از جمله عربستان سعودی زمانی آشکارتر شد که اخیرا، ارتش عراق به همراه بسیج مردمی این کشور (الحشد الشعبی) شهر «الرمادی» مرکز استان «الانبار» را از اشغال داعش آزاد کرد؛ شهری مهم و استراتژیک که چندی پیش به طور مشکوکی سقوط کرده بود. آزادسازی رمادی در حالی انجام گرفت که عربستان سعودی با مشارکت 34 کشور دیگر به دنبال ائتلاف نظامی تازه ای بود تا از این راه بتواند در امور عراق به طور مستقیم مداخله کند.
3- یکی از بزرگترین شکست ها و ناکامی های عربستان سعودی در بحران یمن آشکار شد. به دنبال پیروزی های چشمگیر جنبش اعتراضی مردم به رهبری انصارالله در یمن، فروردین ماه امسال عربستان حمله هوایی خود را به یمن آغاز کرد.از ابتدای این تهاجم، عملیات موسوم به «توفان قاطعیت» انتظار سعودی ها و اعضای ائتلاف عربی به رهبری ریاض را به حدی افزایش داده بود که تصور می کردند چند روزه می توانند به عمر انصارالله پایان دهند و جایگاه «عبد ربه منصور هادی» رییس جمهوری فراری یمن را به وی برگردانند. با گذشت بیش از 10 ماه از آغاز این جنگ و حمله های گسترده به یمن اما هنوز این هدف تحقق پیدا نکرده است.
گرایش انصارالله به ایران و حمایت معنوی تهران از این جنبش مردمی منجر به فزونی خشم سران آل سعود از یمنی ها شده است. سعودی ها به طور غیرمستقیم در یمن خود را در برابر ایران می بینند؛ موضوعی که در سوریه و عراق نیز قابل مشاهده است. بنابر گزارش های منتشر شده، این ائتلاف تاکنون 100 فروند هواپیمای نظامی و 150 هزار نیرو به جبهه یمن اعزام کرده است.
در سال های گذشته، تقابل عربستان با ایران در بحران های منطقه ای باعث شد ریاض برای برتری نظامی خود تنها بین سال های 2007 تا 2014 با قراردادهایی به ارزش بیش از 80 میلیارد دلار به بزرگترین واردکنندگان اسلحه در جهان تبدیل شود. این قراردادهای بزرگ تسلیحاتی اما تاکنون هیچگونه کامیابی در بازی های منطقه ای برای عربستان به ارمغان نیاورده است.
4- توافق هسته ای میان ایران و 6 قدرت جهانی از مهمترین رویدادهایی است که نزدیک به 2 سال کانون تشدید نگرانی خاندان آل سعود بوده است. رهبران ریاض به خوبی می دانند که بهبود چهره ایران به عنوان کشوری پویا در عرصه منطقه ای و بین المللی و رهایی از بند تحریم های ظالمانه به قدرت یابی فزاینده ایران می انجامد. بی تردید پذیرش چنین موضوعی برای عربستان به عنوان رقیب اصلی منطقه ای ایران دشوار است. مقام های عربستان درست در مقطعی روحانی سرشناس شیعی را اعدام کردند که تنها چند روز به زمان اجرای برجام باقی مانده بود. آنها اعدام شیخ نمر را به امید واکنش هیجانی و غیرهوشمندانه ایران انجام دادند اما با موضعگیری های بجای مقام های عالیرتبه کشورمان توطئه سعودی خنثی شد.
در این میان، با اینکه عربستان متحد ایالات متحده در منطقه به شمار می رود اقدام ضدحقوق بشری سعودی مورد انتقاد صریح وزارت امور خارجه آمریکا و همچنین سازمان ملل متحد قرار گرفت. بدون شک، یکی از دلیل های حمایت نکردن کاخ سفید از اقدام های نسنجیده عربستان و پرهیز از قضاوت های یکطرفه، به توافق هسته ای ایران و قدرت های بزرگ برمی گردد. توافق تاریخی وین بستر را برای عادی سازی روابط ایران با جهان هموار کرد. همان طور که انتظار می رفت دشواری پذیرش این موضوع باعث شد سران ریاض از مدت ها پیش، هراس به نتیجه رسیدن گفت وگوهای هسته ای را داشته باشند؛ رویدادی که با وجود کارشکنی های بسیار سرانجام تیرماه امسال به وقوع پیوست و به رغم نگرانی های ریاض به اجرا درآمد.
اسرائیل و اعراب به سمت روابط نزدیکتر
روزنامه وال استریت ژورنال نوشته است که کشورهای عربی و اسرائیل با هدف مقابله با ایران به سمت تقویت روابط دوجانبه پیش می روند.روزنامه وال استریت ژورنال در گزارشی در مورد مواضع مشترک اسرائیل و کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس در قبال ایران، نوشته است که دو طرف به صورت مخفیانه به سمت روابط نزدیک تر پیش می روند.
بنا بر این گزارش، تشدید تنش میان ریاض و تهران موجب شده تا تل آویو بیش از گذشته به بهبود روابط با عربستان امیدوار شود. در همین راستا، «دور گلد» سرپرست وزارت خارجه رژیم صهیونیستی تلاش هایش برای تحکیم روابط با کشورهای منطقه را با هدف مقابله با نفوذ ایران تشدید کرده است.
گلد به وال استریت ژورنال گفته است: روشن است که منافع اسرائیل و بسیاری از کشورهای عرب سنی با یکدیگر همخوانی دارد، به خصوص با توجه به اینکه هر دو طرف با چالش هویتی در منطقه مواجه هستند.به گفته مقامات اسرائیلی، توافق هسته ای موجب شده تا مواضع طرفین بیش از پیش به هم نزدیک شود.
یک مقام ارشد اسرائیلی به وال استریت ژورنال گفته است،آنچه در طول 6 ماه گذشته دیده ایم، گرمی روابط (با کشورهای عربی) بوده است. اسرائیل با آن ها در یک طرف قرار دارد.به نوشته وال استریت ژورنال، برخی نمایندگان پارلمان اسرائیل حالا روابط آشکار با عربستان و دیگر کشورهای عربی را خواستار شده اند. «زیپی لیونی» از نمایندگان ارشد اپوزیسیون در کنیست و عضو اسبق کابینه اسرائیل می گوید: ما درک مشترکی از منطقه داریم.
این می تواند مبنایی برای اتحاد باشد.بنا بر این گزارش، وضعیت فلسطین و مخالفت افکار عمومی کشورهای عربی با اسرائیل موجب شده تا سران این کشورها نتوانند روابط دیپلماتیک رسمی با تل آویو داشته باشند. با این حال، مقامات دو طرف به صورت مخفیانه دیدارهایی داشته اند.
مقامات اسرائیلی و غربی می گویند گلد در تلاش است تا روابط دیپلماتیک، تجاری و اطلاعاتی گسترده تری با کشورهای عربی برقرار شود. وی سال گذشته دیداری علنی با «انور عشقی» ژنرال سابق ارتش و مشاور پادشاه عربستان داشت.
گلد پارسال سفری هم به امارات داشت. یک مقام اسرائیلی می گوید تا زمانی که یک توافق صلح بین اسرائیلی ها و فلسطینی ها امضا نشود، روابط دیپلماتیک آشکار بعید است، اما همراستا شدن طرفین در حال رخ دادن است، حتی با وجود اینکه روند مذاکرات صلح متوقف شده است.به نوشته وال استریت ژورنال، مصر و ترکیه که روابط رسمی با تل آویو دارند، دو کشوری در خاورمیانه هستند که در ماه های گذشته به سمت بهبود روابط با اسرائیل پیش رفته اند.
این در حالی است که،اواخر سال گذشته میلادی آژانس اطلاعاتی آلمان سندی را منتشر کرد که درباره تهدید خودسر بودن وزیر دفاع جوان و کم تجربه عربستان هشدار داده بود اما به علت فضایی که در آن زمان بر اثر حملات رخ داده در پاریس و همچنین سن برناردینو آمریکا به وجود آمده بود کمتر کسی به این سند توجه کرد.
به گزارش روزنامه ایندیپندنت، آژانس اطلاعاتی آلمان موسوم به 'بی ان دی'، اواخر سال گذشته میلادی یک سند یک و نیم صفحه ای را منتشر کرده و در آن هشدار داد که عربستان سیاست مداخله جویانه نسنجیده ای را در پیش گرفته است.
این سند قابل توجه در ادامه فاش کرد که محمد بن سلمان جانشین ولیعهد عربستان و وزیر دفاع این کشور که تنها 29 سال دارد تبدیل به یک قمارباز سیاسی شده که از طریق جنگ های نیابتی در یمن و سوریه درحال بی ثبات کردن جهان عرب است.
این در حالی است که آژانس های جاسوسی کشورها معمولا به ندرت اقدام به انتشار علنی چنین اسناد شدیدا انتقاد آمیزی در مطبوعات علیه رهبران یک کشور همپیمان نظیر عربستان می کنند.این ناشی از نگرانی فزاینده در آژانس اطلاعاتی آلمان است که چنین سندی می بایست به طور علنی و آزادانه توزیع و منتشر شود.
با این حال بعد از اعتراضات رسمی عربستانی ها وزارت امور خارجه آلمان در مقام جبران انتشار این سند از سوی آژانس اطلاعاتی آلمان برآمد اما هشدار این آژانس اطلاعاتی نشان دهنده نگرانی های فزاینده ای است مبنی بر اینکه عربستان تبدیل به یک کشور غیرقابل پیش بینی شده است.یکی از وزرای سابق متعلق به کشورهای خاورمیانه که نامش را فاش نساخت در این خصوص به ایندیپندنت گفت: در گذشته عربستانی ها معمولا تلاش داشتند که گزینه هایشان را استفاده نکرده و در انتخاب آنها محتاط باشند حتی زمانی که می خواستند از دولتی که از آن خوششان نمی آید خلاص شوند نیز احتیاط به خرج می دادند.گزارش آژانس اطلاعاتی آلمان به طرزی تعجب برانگیز در زمان انتشار جلب توجه چندانی در خارج از این کشور نکرد علت این مساله این بود که تاریخ انتشار آن در دوم دسامبر یعنی سه هفته بعد از وقوع حملات 13 نوامبر پاریس بود و اینکه دولت ها و رسانه های جهان همچنان سرگرم پرداختن به تهدید گروه تروریستی داعش بودند.
همچنین در انگلیس بحث بر سر پیوستن نیروی هوایی این کشور به جنگ با داعش در سوریه بود و بلافاصله بعد از آن نیز در آمریکا حملات منسوب به عوامل داعش در سن برناردینو رخ داد. اما به دنبال اعدام شیخ نمر و 46 تن دیگر از سوی عربستان در دوم ژانویه برای نخستین بار کشورهای جهان زنگ خطر را درباره ابعاد تهدید عربستان علیه وضعیت موجود به صدا در آوردند.
به نظر می رسد که عربستان عمدا به دنبال تحریک ایران بوده تا رهبری جهان عرب و کشورهای سنی را به دست آورد و همزمان محمد بن سلمان به دنبال افزایش قدرت داخلی خود با دامن زدن به ملی گرایی و فرقه گرایی است.آژانس اطلاعاتی آلمان در سند خود حوزه هایی که در آن عربستان سیاست های تهاجمی و شبه جنگ طلبانه را در پیش گرفته را اعلام کرد.
عربستان براساس این سند در اوایل 2015 در سوریه از تشکیل گروه تروریستی جیش الفتح متشکل از عوامل جبهه النصره و دارای ایدئولوژی مشابه احرار الشام حمایت کرد.در یمن نیز این کشور جنگ هوایی را علیه حوثی ها و دیگر مردم این کشور آغاز کرد و هنوز نشانه ای از پایان آن وجود ندارد.طبق سند آژانس اطلاعاتی آلمان، از جمله کسانی که از جنگ عربستان در یمن بهره مند شدند گروه تروریستی القاعده در شبه جزیره عرب بود که سال هاست آمریکا با آن مبارزه می کند.با این حال هیچ یک از ماجراجویی های خارجی محمد بن سلمان تاکنون موفق نبوده اند و تنها باعث افزایش حمایت داخلی از وی شده اند.
آژانس اطلاعاتی آلمان هشدار داد، قدرت بالای محمد بن سلمان این خطر را به همراه دارد که او برای جا انداختن خودش در زمان حیات پدرش بخواهد دست به اقداماتی بزند که خطرساز باشند.