به گزارش شهدای ایران ،فارس نوشت: محمدتقی فاضل میبدی، فعال سیاسی اصلاحطلب در سرمقاله روزنامه شرق (مورخ ۹۴/۱۱/۲۵) با اشاره به دستگیری تفنگداران دریایی آمریکا توسط سپاه پاسداران؛ از رفتار چند جوان در صحنهسازی کمدی این دستگیری در مراسم راهپیمایی روز ۲۲ بهمن در تهران انتقاد کرده و گفته است:
سؤال این است که چنین کاری را با کدام منطق سیاسی و دینی میتوان توجیه کرد؟ پس از مذاکرات هستهای و بهثمرنشستن برجام که دولت فعلی آمریکا زیر فشار برخی جمهوریخواهان افراطی است، اینگونه حرکتها تا چه میزان به سود و صلاح دستگاه دیپلماسی ایران است؟ آیا اینگونه اقدامات تحریککننده نمیتواند اجرای برجام را با بهانهگیریهای طرف مقابل همراه کند؟ آیا این نوع حرکات نمایشی به سود جمهوریخواهان افراطی در آمریکا نیست؟
او افزوده است: نگارنده این سطور در مقام دفاع از منطق سیاست در ایالات متحده نیست، بلکه در مقام دفاع اخلاقی و عقلانی از اسلام است که پایههای عقل و اخلاق، اجازه تحقیر چند نیروی ارتش یک کشور خارجی را که در حال انجام مأموریت به اشتباه وارد مرزهای ما شدهاند، به ما نمیدهد.
در همین حال سایت حزب اصلاحطلب ندای ایرانیان اما مستقیماً وارد متن شکایت شده و قضیه انتشار فیلم اشک ریختن تفنگدار آمریکایی را مورد اشاره قرار داده است.
شخصی به نام صادق ملکی طی یادداشتی با عنوان «اشک سرباز آمریکایی و رسم آمریکایی» در سایت مذکور نوشته است: عیاری، میراث ایرانیست. جوانمردی، بخشی از فرهنگ ایران بوده و هست. نمایش اشک سرباز آمریکایی، نه با حقوق بین الملل، نه با عیاری، نه با مروت اسلامی و نه با بلوغ سیاسی، همخوانی ندارد.
این فرد همچنین در خاتمه مطلب خود مینویسد: نمایش اشک سرباز آمریکایی، راه و رسم اثبات دشمنی آمریکا با ایران نبوده و این نمایش، اثبات شجاعت ما نیز نیست.
*حقیقت این است که جریان سیاسی خاص از ابتدای انتشار خبر دستگیری تفنگداران دریایی متجاوز آمریکا از این اقدام راضی نبود و البته نارضایتی خود را نیز با انتشار اخبار جهتدار در لحظات اول و بعد از آن با سکوت و اکنون با شکایتهای زیر پوستی که در بالا به آن اشاره شد، ابراز کرد.
کما اینکه افکار عمومی به یاد دارند که یک کانال اجتماعی مرتبط با اصلاحطلبان در لحظات اولیه انتشار خبر دستگیری تفنگداران آمریکایی در خبری نوشته بود: «دستگیری چند آمریکایی در خلیج فارس با ادعای ورود به مرزهای آبی ایران برای فشار مجدد بر دولت و مخالفت با برجام»!
در باب این شکوه و شکایتها بیان دو نکته مهم ضروریست:
یکم: جریان سیاسی خاص طی دو و نیم سال گذشته با تمام راهپیماییهای ملی، تشییع جنازه بزرگ شهدای غواص و دستگیری تفنگداران متجاوز آمریکایی مخالفت خود را به نحوی از انحاء ابراز کرده و اعتراض تلویحی خود را نشان داده است.
این مخالفتها و اعتراضات البته با نام و نشانهایی مثل «مخالفت با مصادره شهدا»، «جلوگیری از تندروی» و «به رخ کشیدن رسم عیاری و جوانمردی»! عنوان شده است اما هم اصلاحطلبان و هم مردم میدانند که دعوا بر سر شعار «مرگ بر آمریکا» است نه چیز دیگر.
وانگهی بدیهیست که جریان سیاسی خاص و کسانی در دولت که ۳ سال آزگار تلاش کردند بخشهایی از افکار عمومی را از چیزی به نام «جنگ با آمریکا» در خوف قرار دهند تا توافقات آنها با غرب و مثلاً ریختن بتن در قلب رآکتور اراک، منطقی جلوه کند؛ با دیده شدن تصویر اشک ریختن تفنگدار آمریکایی که نشانی بر پرت و پلا بودن تئوری موهوم «جنگ»! است مخالفتی غیر قابل کتمان را به خرج خواهند داد.
و دوم: اگرچه رفتار چند جوان در آن صحنهسازی کذایی کار درستی نبود اما اولا نباید بخاطر یک دستمال قیصریه را به آتش کشید و ثانیاً همانطور که در بالا نیز محرز است؛ حرف دل جریان سیاسی خاص نه این رفتار غلط جزئی که اعتراض به چرایی نشان داده شدن فیلم گریهی تفنگدار آمریکایی است.
و اما چرا نشان دادن این تصاویر و همچنان سایر شواهد و فیلمهای موجود از واقعیتهای تفنگداران آمریکایی ضروریست...؟!
در وهله اول باید دانست که نشان دادن واقعیت و گفتن حقیقت به افکار عمومی در ایران و جهان یک رسالت بزرگ است که باید گفته شود.
به این معنی که باید مردم حقیقت هر چیزی را بدانند و یکی از این حقایق نیز ماهیت و چیستی هیمنه استکبار جهانی یا همان آمریکا و اذناب اوست که مدعی ابرقدرتی، کدخدایی و قدرت بیانتها هستند.
مردم باید بدانند که تمام تفنگداران و کماندوهای آمریکایی و اسرائیلی چیزی غیر از همین آدمهای ترسو و بزدل نیستند.
(کما اینکه افکار عمومی باید بدانند این دستگیری نخستین دستگیری نبوده و یا مثلاً زمانی چند دستگاه نفربر زرهی آمریکا نیز به مرزهای ایران نزدیک شدند اما پس از آتش گشودن یک مرزبان جوان ایرانی به سمت آنها، تمام این نفربرهای زرهی پا به فرار گذاشتهاند).
و این دانستگی یقیناً موجب اعتلای سطح تحلیل صحیح در جامعه ایران و جهان خواهد شد.
دقت شود که بیان واقعیتهای دشمن با تحقیر کردن اسیر دو مقولهی جدا از هم است.
تحقیر اسیر و مجرم دستگیر شده در اصول زندانبانی اسلامی صددرصد محکوم و مذموم است. (مگر در ماجرای مفسدین اقتصادی و به صلاحدید حاکم شرع)
همچنین تحقیر اسیر به معنای انجام عملی غیر اصولی از سوی دستگیرکنندگان است که موجب حقارت، مضحکه و یا شکنندگی فرد میشود.
رفتاری که مثلاً آمریکاییها با زندانیان و اسرای خود در حمله به عراق، در زندان ابوغریب و در زندانهای داخل آمریکا انجام میدهند؛ مثالی از همین قضیه است.
اما اینکه نشان داده شود دشمنی تا دندان مسلح در مقابل رزمندگان یک کشور دست تسلیم بالا برده، اشک میریزد و یا حتی مرتکب ادرار غیر ارادی میشود! نه تنها تحقیر نیست بلکه عیبی هم ندارد و صرفاً ماهیت دشمن را نشان میدهد.
تأکید میشود که تمام رخدادهای خبری اشاره شده در این تحلیل طی سالیان گذشته در رسانههای کشور منتشر شده و یا حتی فیلم آنها نیز نشان داده شده است. اما اصل معنای متفاوت بودن نمایش واقعیت دشمن با تحقیر اسیر نیز لایتغیّر است.
گفتنیست، جدای از فیلم گریه کردن تفنگدار متجاوز آمریکایی؛ مقامات سپاه پاسداران بیان کردهاند که اطلاعات دیگری نیز از تفنگداران آمریکایی در دست دارند که به وقت ضرورت آنها را در معرض دید افکار عمومی خواهند گذاشت.
اینکه جریان سیاسی خاص نسبت به فیلمهای جدید تفنگداران آمریکایی چه واکنشی نشان خواهد داد؛ مسئلهای است که برای رؤیت آن بایستی منتظر رخدادهای آینده بود...
سؤال این است که چنین کاری را با کدام منطق سیاسی و دینی میتوان توجیه کرد؟ پس از مذاکرات هستهای و بهثمرنشستن برجام که دولت فعلی آمریکا زیر فشار برخی جمهوریخواهان افراطی است، اینگونه حرکتها تا چه میزان به سود و صلاح دستگاه دیپلماسی ایران است؟ آیا اینگونه اقدامات تحریککننده نمیتواند اجرای برجام را با بهانهگیریهای طرف مقابل همراه کند؟ آیا این نوع حرکات نمایشی به سود جمهوریخواهان افراطی در آمریکا نیست؟
او افزوده است: نگارنده این سطور در مقام دفاع از منطق سیاست در ایالات متحده نیست، بلکه در مقام دفاع اخلاقی و عقلانی از اسلام است که پایههای عقل و اخلاق، اجازه تحقیر چند نیروی ارتش یک کشور خارجی را که در حال انجام مأموریت به اشتباه وارد مرزهای ما شدهاند، به ما نمیدهد.
در همین حال سایت حزب اصلاحطلب ندای ایرانیان اما مستقیماً وارد متن شکایت شده و قضیه انتشار فیلم اشک ریختن تفنگدار آمریکایی را مورد اشاره قرار داده است.
شخصی به نام صادق ملکی طی یادداشتی با عنوان «اشک سرباز آمریکایی و رسم آمریکایی» در سایت مذکور نوشته است: عیاری، میراث ایرانیست. جوانمردی، بخشی از فرهنگ ایران بوده و هست. نمایش اشک سرباز آمریکایی، نه با حقوق بین الملل، نه با عیاری، نه با مروت اسلامی و نه با بلوغ سیاسی، همخوانی ندارد.
این فرد همچنین در خاتمه مطلب خود مینویسد: نمایش اشک سرباز آمریکایی، راه و رسم اثبات دشمنی آمریکا با ایران نبوده و این نمایش، اثبات شجاعت ما نیز نیست.
*حقیقت این است که جریان سیاسی خاص از ابتدای انتشار خبر دستگیری تفنگداران دریایی متجاوز آمریکا از این اقدام راضی نبود و البته نارضایتی خود را نیز با انتشار اخبار جهتدار در لحظات اول و بعد از آن با سکوت و اکنون با شکایتهای زیر پوستی که در بالا به آن اشاره شد، ابراز کرد.
کما اینکه افکار عمومی به یاد دارند که یک کانال اجتماعی مرتبط با اصلاحطلبان در لحظات اولیه انتشار خبر دستگیری تفنگداران آمریکایی در خبری نوشته بود: «دستگیری چند آمریکایی در خلیج فارس با ادعای ورود به مرزهای آبی ایران برای فشار مجدد بر دولت و مخالفت با برجام»!
در باب این شکوه و شکایتها بیان دو نکته مهم ضروریست:
یکم: جریان سیاسی خاص طی دو و نیم سال گذشته با تمام راهپیماییهای ملی، تشییع جنازه بزرگ شهدای غواص و دستگیری تفنگداران متجاوز آمریکایی مخالفت خود را به نحوی از انحاء ابراز کرده و اعتراض تلویحی خود را نشان داده است.
این مخالفتها و اعتراضات البته با نام و نشانهایی مثل «مخالفت با مصادره شهدا»، «جلوگیری از تندروی» و «به رخ کشیدن رسم عیاری و جوانمردی»! عنوان شده است اما هم اصلاحطلبان و هم مردم میدانند که دعوا بر سر شعار «مرگ بر آمریکا» است نه چیز دیگر.
وانگهی بدیهیست که جریان سیاسی خاص و کسانی در دولت که ۳ سال آزگار تلاش کردند بخشهایی از افکار عمومی را از چیزی به نام «جنگ با آمریکا» در خوف قرار دهند تا توافقات آنها با غرب و مثلاً ریختن بتن در قلب رآکتور اراک، منطقی جلوه کند؛ با دیده شدن تصویر اشک ریختن تفنگدار آمریکایی که نشانی بر پرت و پلا بودن تئوری موهوم «جنگ»! است مخالفتی غیر قابل کتمان را به خرج خواهند داد.
و دوم: اگرچه رفتار چند جوان در آن صحنهسازی کذایی کار درستی نبود اما اولا نباید بخاطر یک دستمال قیصریه را به آتش کشید و ثانیاً همانطور که در بالا نیز محرز است؛ حرف دل جریان سیاسی خاص نه این رفتار غلط جزئی که اعتراض به چرایی نشان داده شدن فیلم گریهی تفنگدار آمریکایی است.
و اما چرا نشان دادن این تصاویر و همچنان سایر شواهد و فیلمهای موجود از واقعیتهای تفنگداران آمریکایی ضروریست...؟!
در وهله اول باید دانست که نشان دادن واقعیت و گفتن حقیقت به افکار عمومی در ایران و جهان یک رسالت بزرگ است که باید گفته شود.
به این معنی که باید مردم حقیقت هر چیزی را بدانند و یکی از این حقایق نیز ماهیت و چیستی هیمنه استکبار جهانی یا همان آمریکا و اذناب اوست که مدعی ابرقدرتی، کدخدایی و قدرت بیانتها هستند.
مردم باید بدانند که تمام تفنگداران و کماندوهای آمریکایی و اسرائیلی چیزی غیر از همین آدمهای ترسو و بزدل نیستند.
(کما اینکه افکار عمومی باید بدانند این دستگیری نخستین دستگیری نبوده و یا مثلاً زمانی چند دستگاه نفربر زرهی آمریکا نیز به مرزهای ایران نزدیک شدند اما پس از آتش گشودن یک مرزبان جوان ایرانی به سمت آنها، تمام این نفربرهای زرهی پا به فرار گذاشتهاند).
و این دانستگی یقیناً موجب اعتلای سطح تحلیل صحیح در جامعه ایران و جهان خواهد شد.
دقت شود که بیان واقعیتهای دشمن با تحقیر کردن اسیر دو مقولهی جدا از هم است.
تحقیر اسیر و مجرم دستگیر شده در اصول زندانبانی اسلامی صددرصد محکوم و مذموم است. (مگر در ماجرای مفسدین اقتصادی و به صلاحدید حاکم شرع)
همچنین تحقیر اسیر به معنای انجام عملی غیر اصولی از سوی دستگیرکنندگان است که موجب حقارت، مضحکه و یا شکنندگی فرد میشود.
رفتاری که مثلاً آمریکاییها با زندانیان و اسرای خود در حمله به عراق، در زندان ابوغریب و در زندانهای داخل آمریکا انجام میدهند؛ مثالی از همین قضیه است.
اما اینکه نشان داده شود دشمنی تا دندان مسلح در مقابل رزمندگان یک کشور دست تسلیم بالا برده، اشک میریزد و یا حتی مرتکب ادرار غیر ارادی میشود! نه تنها تحقیر نیست بلکه عیبی هم ندارد و صرفاً ماهیت دشمن را نشان میدهد.
تأکید میشود که تمام رخدادهای خبری اشاره شده در این تحلیل طی سالیان گذشته در رسانههای کشور منتشر شده و یا حتی فیلم آنها نیز نشان داده شده است. اما اصل معنای متفاوت بودن نمایش واقعیت دشمن با تحقیر اسیر نیز لایتغیّر است.
گفتنیست، جدای از فیلم گریه کردن تفنگدار متجاوز آمریکایی؛ مقامات سپاه پاسداران بیان کردهاند که اطلاعات دیگری نیز از تفنگداران آمریکایی در دست دارند که به وقت ضرورت آنها را در معرض دید افکار عمومی خواهند گذاشت.
اینکه جریان سیاسی خاص نسبت به فیلمهای جدید تفنگداران آمریکایی چه واکنشی نشان خواهد داد؛ مسئلهای است که برای رؤیت آن بایستی منتظر رخدادهای آینده بود...