ای نبل شهر سراپا سوخته- دِین خود بر کربلا را توخته
ای نبل ای مقتل مردان مرد - ای مقاوم شهر اهل رنج و درد
ای قیامت کرده بر پا در قیام- بر شهیدان کفنپوشت سلام
بر شهیدان ره آزادیات – جان شیرین داده از فرهادیات
بر خلیلی و علیزاده سلام – بر سلحشوران آزاده سلام
بر سراج و باقری و کاهکش - بر غیاثی و رحیمیها منش
بر حمیدی زاده و امجد سلام – بر نری میسایی و احمد سلام
باوفا یاران با قاجاریان - عادلی و حیدری، توفیقیان
بر کمال، اسکندری، مردان عشق – آن علمداران صحرای دمشق
هم بر الیاسی و نانآور سلام - هم به کوچک زادۀ پرپر سلام
بر جواد منفرد سردار نور – بر علمداران میدان ظهور
بر تن خونین حاجی وندها - آن رها کرده نبل از بندها
بر امیران سپاه انتقام - بر علمداران زینب اَلسَّلام
ای نبل ای کهنه شهر باشکوه - ای نموده استقامت همچو کوه
بر شقایق گشته مردانت قسم- برغریبی شهیدانت قسم
بر دل پر تاول یاس کبود - انتقامت را بگیریم از سعود
ای نبل ای شهر گشته لالهزار - ای دیار عاشقان انتظار
دانی و میدانم این احوال را - باعث این عشق و شور و حال را
آنطرفتر از سکوت سایهها - پشت دیوار غم بیانتها
پشت پرچینهای عشق آن دورها - وادیِ دار و سر منصورها
عطر نرگس کرده پُر جان را مَشام - میرسد دل را خبرهایی ز شام
بر غرورِ حُسنِ او مه بُرده رَشک - میرسد از ره علم بر دوش و مَشک
کَس چه میداند که شاید یار ما - کرده قصد آمدن دیدار ما
در حریم او چو کَس را بار نیست - کَس نمیداند که این اسرار چیست
در نبل، زهرا، حلب، فوعه، دمشق - هرچه هست آشفته عالم، شور عشق
جمله احوالات عالم درهم است - گشته آبستن ز طوفانها یم است
این برآشفتن جهان بسیار را - رمز و رازی هست پنهان کار را
کَس چه میداند که این آشوب چیست؟ – مینوازد آنکه بر در کوب کیست؟
کَس چه میداند که شاید آید او - پرده از رخسارِ مَه بگشاید او....
به امید ظهور حضرت یار
دوشنبه 19 بهمن ماه 1394 منصور نظری
ای نبل ای مقتل مردان مرد - ای مقاوم شهر اهل رنج و درد
ای قیامت کرده بر پا در قیام- بر شهیدان کفنپوشت سلام
بر شهیدان ره آزادیات – جان شیرین داده از فرهادیات
بر خلیلی و علیزاده سلام – بر سلحشوران آزاده سلام
بر سراج و باقری و کاهکش - بر غیاثی و رحیمیها منش
بر حمیدی زاده و امجد سلام – بر نری میسایی و احمد سلام
باوفا یاران با قاجاریان - عادلی و حیدری، توفیقیان
بر کمال، اسکندری، مردان عشق – آن علمداران صحرای دمشق
هم بر الیاسی و نانآور سلام - هم به کوچک زادۀ پرپر سلام
بر جواد منفرد سردار نور – بر علمداران میدان ظهور
بر تن خونین حاجی وندها - آن رها کرده نبل از بندها
بر امیران سپاه انتقام - بر علمداران زینب اَلسَّلام
ای نبل ای کهنه شهر باشکوه - ای نموده استقامت همچو کوه
بر شقایق گشته مردانت قسم- برغریبی شهیدانت قسم
بر دل پر تاول یاس کبود - انتقامت را بگیریم از سعود
ای نبل ای شهر گشته لالهزار - ای دیار عاشقان انتظار
دانی و میدانم این احوال را - باعث این عشق و شور و حال را
آنطرفتر از سکوت سایهها - پشت دیوار غم بیانتها
پشت پرچینهای عشق آن دورها - وادیِ دار و سر منصورها
عطر نرگس کرده پُر جان را مَشام - میرسد دل را خبرهایی ز شام
بر غرورِ حُسنِ او مه بُرده رَشک - میرسد از ره علم بر دوش و مَشک
کَس چه میداند که شاید یار ما - کرده قصد آمدن دیدار ما
در حریم او چو کَس را بار نیست - کَس نمیداند که این اسرار چیست
در نبل، زهرا، حلب، فوعه، دمشق - هرچه هست آشفته عالم، شور عشق
جمله احوالات عالم درهم است - گشته آبستن ز طوفانها یم است
این برآشفتن جهان بسیار را - رمز و رازی هست پنهان کار را
کَس چه میداند که این آشوب چیست؟ – مینوازد آنکه بر در کوب کیست؟
کَس چه میداند که شاید آید او - پرده از رخسارِ مَه بگشاید او....
به امید ظهور حضرت یار
دوشنبه 19 بهمن ماه 1394 منصور نظری