هر وقت که صحبت دفاع از حرم حضرت زینب(س) و جنگ با داعشیها میشد و خبر شهادت مدافعان حرم را میآوردند، او ابراز ناراحتی میکرد و میگفت نگرانم از قافله شهدا جا بمانم.
به گزارش شهدای ایران؛ سرهنگ "سیدیحیی حسینی" از همرزمان و دوستان سردار شهید مدافع حرم "محسن قاجاریان" اظهار داشت: آشنایی من با این شهید بزرگوار از سال 60 در منطقه عملیاتی جنوب آغاز شد که آن وقت به صورت نیروی بسیجی به جبههها اعزام شده بود. سپس در دوران دفاع مقدس و در عملیات خیبر فرمانده گروهان شد. در عملیات بدر در سال 63 نیز جانشین من در فرماندهی گردان بود.
قاجاریان میگفت نگرانم از قافله شهدا جا بمانم/ نحوه شهادت سردار مدافع حرم در راه آزادسازی نبل و الزهرا
وی ادامه داد: محمدباقر قالیباف فرمانده لشکر چند بار به من گفته بود که فرماندهی یکی از گردانها باید به قاجاریان سپرده شود اما او به دلیل تواضعی که داشت این مسئولیت را قبول نمیکرد تا اینکه در سال 64 و در عملیات والفجر8 مجاب به قبول فرماندهی گردان فجر شد و تا پایان جنگ و در عملیاتهای مختلف مانند کربلای 5 فرماندهی این گردان را بر عهده داشت.
حسینی خاطرنشان کرد: از ویژگیهای این سردار شهید شجاعت، خوش برخوردی و ولایتمداری بود که زبانزد دوستان و نیروهایش بود.
وی تصریح کرد: پس از پایان جنگ، شهید قاجاریان جانشین من در معاونت عملیات تیپ 21 امام رضا(ع) شد. او توانمندیش از من بیشتر بود اما از قبول مسئولیت امتناع میکرد. آن وقت پیشنهاد جانشینی فرماندهی تیپ هم به او داده شده بود اما قبول نمیکرد. این تواضع شهید موجب شده بود دوستان و نیروهایش او را دوست داشته باشند.
حسینی در رابطه با حضور شهید قاجاریان در سوریه گفت: هر وقت که صحبت دفاع از حرم حضرت زینب(س) و جنگ با داعشیها میشد و خبر شهادت مدافعان حرم را میآوردند، او ابراز ناراحتی میکرد و میگفت نگرانم از قافله شهدا جا بمانم. لذا خیلی پیگیر بود تا به سوریه برود و به آرزویش یعنی شهادت دست یابد.
همرزم شهید قاجاریان اظهار داشت: چند روز پیش از این که به سوریه اعزام شود به آقای سلیمانی از دوستانمان گفته بود که پیکر من را در کنار قبر آیت الله غرویان و در محل یادمان سردار شهید شوشتری دفن کنید. شهید قاجاریان و امثال بنده، تمامی نیروهای سردار شهید نورعلی شوشتری بودیم.
وی اضافه کرد: شهید قاجاریان علیرغم جانبازی و اینکه در آستانه بازنشستگی بود اما همچون یک رزمنده جوان شوق دفاع از حرم حضرت زینب(س) را داشت. او در دوران جنگ، بیشتر در منطقه بود و کمتر به شهر برمیگشت. در سالهای پس از جنگ که آرامش و امنیت در شهر برقرار بود، به صورت شبانهروزی در پادگان حضور داشت و در کنار نیروهایش بود. خانوادهاش در این امر او را خیلی یاری کردند.
حسینی در رابطه با نحوه شهادت این فرمانده مدافع حرم گفت: به گفته دوستان و همرزمانی که در سوریه با ایشان بودند، سردار شهید قاجاریان در چند روز نخستی که به سوریه رفته بود اقدام به شناسایی منطقه کرد و سپس در طراحی عملیات آزادسازی شهرکهای شیعه نشین نبل و الزهرا نقش داشت. در این عملیات نیز به همراه یکی از نیروهایش در کنار تانکی مستقر بودند که دستور شلیک به سوی هدفی را داد که از سوی دیگر موشک ضدتانکی به تانکشان برخورد کرد و سردار شهید محسن قاجاریان پس از سالها دوری از یاران شهیدش آسمانی شد.
وی در پایان گفت: شهید قاجاریان سرباز و حافظ ولایت، راه شهدا و ارزشهای انقلاب اسلامی بود.
قاجاریان میگفت نگرانم از قافله شهدا جا بمانم/ نحوه شهادت سردار مدافع حرم در راه آزادسازی نبل و الزهرا
وی ادامه داد: محمدباقر قالیباف فرمانده لشکر چند بار به من گفته بود که فرماندهی یکی از گردانها باید به قاجاریان سپرده شود اما او به دلیل تواضعی که داشت این مسئولیت را قبول نمیکرد تا اینکه در سال 64 و در عملیات والفجر8 مجاب به قبول فرماندهی گردان فجر شد و تا پایان جنگ و در عملیاتهای مختلف مانند کربلای 5 فرماندهی این گردان را بر عهده داشت.
حسینی خاطرنشان کرد: از ویژگیهای این سردار شهید شجاعت، خوش برخوردی و ولایتمداری بود که زبانزد دوستان و نیروهایش بود.
وی تصریح کرد: پس از پایان جنگ، شهید قاجاریان جانشین من در معاونت عملیات تیپ 21 امام رضا(ع) شد. او توانمندیش از من بیشتر بود اما از قبول مسئولیت امتناع میکرد. آن وقت پیشنهاد جانشینی فرماندهی تیپ هم به او داده شده بود اما قبول نمیکرد. این تواضع شهید موجب شده بود دوستان و نیروهایش او را دوست داشته باشند.
حسینی در رابطه با حضور شهید قاجاریان در سوریه گفت: هر وقت که صحبت دفاع از حرم حضرت زینب(س) و جنگ با داعشیها میشد و خبر شهادت مدافعان حرم را میآوردند، او ابراز ناراحتی میکرد و میگفت نگرانم از قافله شهدا جا بمانم. لذا خیلی پیگیر بود تا به سوریه برود و به آرزویش یعنی شهادت دست یابد.
همرزم شهید قاجاریان اظهار داشت: چند روز پیش از این که به سوریه اعزام شود به آقای سلیمانی از دوستانمان گفته بود که پیکر من را در کنار قبر آیت الله غرویان و در محل یادمان سردار شهید شوشتری دفن کنید. شهید قاجاریان و امثال بنده، تمامی نیروهای سردار شهید نورعلی شوشتری بودیم.
وی اضافه کرد: شهید قاجاریان علیرغم جانبازی و اینکه در آستانه بازنشستگی بود اما همچون یک رزمنده جوان شوق دفاع از حرم حضرت زینب(س) را داشت. او در دوران جنگ، بیشتر در منطقه بود و کمتر به شهر برمیگشت. در سالهای پس از جنگ که آرامش و امنیت در شهر برقرار بود، به صورت شبانهروزی در پادگان حضور داشت و در کنار نیروهایش بود. خانوادهاش در این امر او را خیلی یاری کردند.
حسینی در رابطه با نحوه شهادت این فرمانده مدافع حرم گفت: به گفته دوستان و همرزمانی که در سوریه با ایشان بودند، سردار شهید قاجاریان در چند روز نخستی که به سوریه رفته بود اقدام به شناسایی منطقه کرد و سپس در طراحی عملیات آزادسازی شهرکهای شیعه نشین نبل و الزهرا نقش داشت. در این عملیات نیز به همراه یکی از نیروهایش در کنار تانکی مستقر بودند که دستور شلیک به سوی هدفی را داد که از سوی دیگر موشک ضدتانکی به تانکشان برخورد کرد و سردار شهید محسن قاجاریان پس از سالها دوری از یاران شهیدش آسمانی شد.
وی در پایان گفت: شهید قاجاریان سرباز و حافظ ولایت، راه شهدا و ارزشهای انقلاب اسلامی بود.