آیا محبت مردم به امام خمینی(ره) مجوزی برای دور زدن قانون از سوی فرزند یادگار امام و توقع تبعیض میشود؟!
به گزارش شهدای ایران، وبسایت الف با طرح این پرسش نوشت: حجتالاسلام سیدحسن خمینی در واکنش به عدم احراز صلاحیت خود در شورای نگهبان، اعلام کرد که به خواست مردم و بزرگان حوزه به عدم احراز صلاحیتش اعتراض خواهد کرد. او در این بیانیه حضور در انتخابات خبرگان را برحسب وظیفه و بنا به دغدغهشان نسبت به آینده انقلاب و نظام اسلامی عنوان کرده است. آیا با احساس تکلیف لازم نیست به مقدمات آن نیز تن داده و مسیر قانونی آن طی شود؟ شرکت در آزمون علمی خبرگان چه منافاتی با انجام این وظیفه داشت؟
وی اقبال مردم به خود را نشانه محبوبیت و مقبولیت امام عظیمالشان دانسته است. آیا مرحوم امام - رضونالله علیه - اجازه میدادند این محبوبیت و مقبولیت امتیازی برای منسوبین ایشان در رسیدن به مناصب خطیر نظام اسلامی باشد؟ آیا این نسبت تبصرهای بر قانون احراز صلاحیت کاندیدای انتخابات مجلس خبرگان است؟ در حالی که فرزند و یادگار فقید امام خمینی قدس سره مرحوم حاجسیداحمد آقا برای شرکت در انتخابات دومین دوره مجلس خبرگان به روایت مرحوم آیتالله محمدیگیلانی مورد ارزیابی علمی قرار گرفتند و پس از تأیید صلاحیت علمی خود را در معرض انتخاب مردم قرار دادند.
الف میافزاید: قطعا سیدحسن خمینی احراز ملّا بودن را برای خود قائل نیستند و آن را طبق قانون برای انتخابات خبرگان در حوزه صلاحیت و اختیارات فقهای شورای نگهبان میدانند؛ بنابراین شخص ایشان نمیتوانند به صرف سابقه کوتاه تدریس خارج صلاحیت علمی خود را مسلم بدانند. چنانکه برخی از مدرسین مطرح و صاحب تالیف بدون تکلف خود را در معرض آزمون قرار داده و منتظر نتایج آن ماندند.
چرا برخی آزمون علمی را محدودکننده حق خود قلمداد میکنند؟ در واقع آزمون راهی است تا داوطلبان بتوانند صلاحیت علمی خود را فارغ از شخصیت حقیقی و حقوقی خود به اثبات برسانند تا احراز صلاحیت علمی آنان محدود به بررسی و تشخیص فردی فقهای شورای نگهبان نباشد. لذا داوطلبانی که بتوانند در آزمون کتبی و مصاحبه علمی توانایی اجتهادی خود را نزد اساتید حوزه اثبات نمایند، صلاحیت علمی آنان توسط فقهای شورای نگهبان مورد بررسی مجدد قرار نمیگیرد. از سوی دیگر داوطلبانی که در آزمون شرکت نکنند، سرنوشت صلاحیت علمی خود را به تشخیص اعضای فقیه شورا و کسب حدنصاب آراء موافق میسپارند. با توجه به اینکه در این صورت، احراز مراتب علمی امری وجدانی برای فقهای شوراست، با طی مراحل قانونی، دیگر حجتی برای داوطلبان باقی نمیماند، مگر آنکه خود را فراتر از قضاوت مراجع قانونی بپندارند.
نویسنده ادامه میدهد: در ادعای شهادت مراجع و بزرگان نسبت به صلاحیت علمی ایشان، مستند موثق و معتبری ارائه نشده و آنچه به نقل از مراجع معظم تقلید- حفظهمالله- منتشر شده گویای شهادت این اعاظم بر اجتهاد ایشان نیست، بلکه بر مراتب فضل علمی ایشان دلالت دارد. علاوه بر این اخبار منتشر شده با عنوان فرمایشات مراجع به نقل از شاگردان ایشان، بدون تایید رسمی مفاد و محتوای آن از سوی مراجع عظام نمیتواند مستند قانونی برای فقهای شورای نگهبان باشد. در این خصوص تنها شهادت یکی از اساتید معظم حوزه مبنی بر احراز مرتبهای از اجتهاد با مهر شخصی ایشان در اختیار رسانهها قرار گرفته است که ایشان نیز در زمره همترازان برخی اعضای شورای نگهبان به شمار میآیند و با احترام به نظر این بزرگوار اعضای شورای نگهبان میتوانند نظری معارض با نظر ایشان داشته باشند.
لازم به ذکر است، در حالی که قریب به 400 نفر راه آزمون کتبی را برای اثبات صلاحیت علمی خود برگزیدند، برخی نیز طریق ارائه رساله علمی در فرصت موسع و یا اتکا به آراء اعضای شورای نگهبان را در احراز علمی انتخاب نمودند. در این دو صورت تأیید صلاحیت علمی نیازمند نظر مثبت حداقل سه عضو شورای نگهبان بوده است. در نتیجه بررسیها طبعا برخی رسالههای ارائه شده فاقد تراز علمی لازم تشخیص داده شده و یا افرادی واجد حد نصاب برای احراز صلاحیت علمی نشدهاند.
فقهای شورای نگهبان در اظهارات ایشان در عداد شاگردان مراجع حاضر انگاشته شدهاند، در حالی که بعضا از شاگردان مرحوم امام خمینی -قدس سره- بوده و از اوان تاسیس شورای نگهبان با حکم ایشان عضو این شورا بودهاند. برخی فقهای شورا نیز صاحب کرسی تدریس فقه و اصول بوده و جزء اساتید معظمی هستند که قوام حوزههای علمیه به آنهاست و کتب برخی مرجع دروس خارج حوزههای علمیه است. لذا ادعای شاگردی بسیاری از فقهای شورای نگهبان نزد علمای اعلام معاصر اگر به قصد کاستن از مقام علمی و قانونی آنها صورت گرفته باشد نارواست.
یادآور میشود سیدحسن خمینی علاوه بر دعوت عمومی از نامزدها جهت شرکت در آزمون کتبی، توسط یکی از اعضای هیئت رئیسه مجلس خبرگان نیز دعوت به حضور در آزمون شده بود اما به نوشته روزنامه شرق با قصد و اطلاع قبلی، از این موضوع امتناع کرد. پس از برگزاری امتحان برخی محافل خاص مدعی شدند وی از ضرورت حضور در آزمون بیخبر بوده است.
وی اقبال مردم به خود را نشانه محبوبیت و مقبولیت امام عظیمالشان دانسته است. آیا مرحوم امام - رضونالله علیه - اجازه میدادند این محبوبیت و مقبولیت امتیازی برای منسوبین ایشان در رسیدن به مناصب خطیر نظام اسلامی باشد؟ آیا این نسبت تبصرهای بر قانون احراز صلاحیت کاندیدای انتخابات مجلس خبرگان است؟ در حالی که فرزند و یادگار فقید امام خمینی قدس سره مرحوم حاجسیداحمد آقا برای شرکت در انتخابات دومین دوره مجلس خبرگان به روایت مرحوم آیتالله محمدیگیلانی مورد ارزیابی علمی قرار گرفتند و پس از تأیید صلاحیت علمی خود را در معرض انتخاب مردم قرار دادند.
الف میافزاید: قطعا سیدحسن خمینی احراز ملّا بودن را برای خود قائل نیستند و آن را طبق قانون برای انتخابات خبرگان در حوزه صلاحیت و اختیارات فقهای شورای نگهبان میدانند؛ بنابراین شخص ایشان نمیتوانند به صرف سابقه کوتاه تدریس خارج صلاحیت علمی خود را مسلم بدانند. چنانکه برخی از مدرسین مطرح و صاحب تالیف بدون تکلف خود را در معرض آزمون قرار داده و منتظر نتایج آن ماندند.
چرا برخی آزمون علمی را محدودکننده حق خود قلمداد میکنند؟ در واقع آزمون راهی است تا داوطلبان بتوانند صلاحیت علمی خود را فارغ از شخصیت حقیقی و حقوقی خود به اثبات برسانند تا احراز صلاحیت علمی آنان محدود به بررسی و تشخیص فردی فقهای شورای نگهبان نباشد. لذا داوطلبانی که بتوانند در آزمون کتبی و مصاحبه علمی توانایی اجتهادی خود را نزد اساتید حوزه اثبات نمایند، صلاحیت علمی آنان توسط فقهای شورای نگهبان مورد بررسی مجدد قرار نمیگیرد. از سوی دیگر داوطلبانی که در آزمون شرکت نکنند، سرنوشت صلاحیت علمی خود را به تشخیص اعضای فقیه شورا و کسب حدنصاب آراء موافق میسپارند. با توجه به اینکه در این صورت، احراز مراتب علمی امری وجدانی برای فقهای شوراست، با طی مراحل قانونی، دیگر حجتی برای داوطلبان باقی نمیماند، مگر آنکه خود را فراتر از قضاوت مراجع قانونی بپندارند.
نویسنده ادامه میدهد: در ادعای شهادت مراجع و بزرگان نسبت به صلاحیت علمی ایشان، مستند موثق و معتبری ارائه نشده و آنچه به نقل از مراجع معظم تقلید- حفظهمالله- منتشر شده گویای شهادت این اعاظم بر اجتهاد ایشان نیست، بلکه بر مراتب فضل علمی ایشان دلالت دارد. علاوه بر این اخبار منتشر شده با عنوان فرمایشات مراجع به نقل از شاگردان ایشان، بدون تایید رسمی مفاد و محتوای آن از سوی مراجع عظام نمیتواند مستند قانونی برای فقهای شورای نگهبان باشد. در این خصوص تنها شهادت یکی از اساتید معظم حوزه مبنی بر احراز مرتبهای از اجتهاد با مهر شخصی ایشان در اختیار رسانهها قرار گرفته است که ایشان نیز در زمره همترازان برخی اعضای شورای نگهبان به شمار میآیند و با احترام به نظر این بزرگوار اعضای شورای نگهبان میتوانند نظری معارض با نظر ایشان داشته باشند.
لازم به ذکر است، در حالی که قریب به 400 نفر راه آزمون کتبی را برای اثبات صلاحیت علمی خود برگزیدند، برخی نیز طریق ارائه رساله علمی در فرصت موسع و یا اتکا به آراء اعضای شورای نگهبان را در احراز علمی انتخاب نمودند. در این دو صورت تأیید صلاحیت علمی نیازمند نظر مثبت حداقل سه عضو شورای نگهبان بوده است. در نتیجه بررسیها طبعا برخی رسالههای ارائه شده فاقد تراز علمی لازم تشخیص داده شده و یا افرادی واجد حد نصاب برای احراز صلاحیت علمی نشدهاند.
فقهای شورای نگهبان در اظهارات ایشان در عداد شاگردان مراجع حاضر انگاشته شدهاند، در حالی که بعضا از شاگردان مرحوم امام خمینی -قدس سره- بوده و از اوان تاسیس شورای نگهبان با حکم ایشان عضو این شورا بودهاند. برخی فقهای شورا نیز صاحب کرسی تدریس فقه و اصول بوده و جزء اساتید معظمی هستند که قوام حوزههای علمیه به آنهاست و کتب برخی مرجع دروس خارج حوزههای علمیه است. لذا ادعای شاگردی بسیاری از فقهای شورای نگهبان نزد علمای اعلام معاصر اگر به قصد کاستن از مقام علمی و قانونی آنها صورت گرفته باشد نارواست.
یادآور میشود سیدحسن خمینی علاوه بر دعوت عمومی از نامزدها جهت شرکت در آزمون کتبی، توسط یکی از اعضای هیئت رئیسه مجلس خبرگان نیز دعوت به حضور در آزمون شده بود اما به نوشته روزنامه شرق با قصد و اطلاع قبلی، از این موضوع امتناع کرد. پس از برگزاری امتحان برخی محافل خاص مدعی شدند وی از ضرورت حضور در آزمون بیخبر بوده است.