شهدای ایران shohadayeiran.com

به گزارش شهدای ایران، ماجرای این جنایت از آنجایی فاش شد که ساعت 11و 5 دقیقه روز شنبه مرد 21 ساله‌ای با حضور در کلانتری 12 نگین‌شهر ، شهرستان آزادشهر از مرگ مرموز نوعروسش خبر داد.

او به ماموران گفت: من چهار ماه پیش با همسرم که 15 ساله است ازدواج کردم. در طول این چهار ماه زندگی مشترک اختلاف‌نظر و مشاجره‌هایی با هم داشتیم؛ اما باز به او علاقه‌مند بودم تا این‌که یک روز پیش پدرزنم به خانه‌مان آمد و در غیاب من دخترش را به خانه خودش در آزادشهر برد.

به گفته همسایه‌ها، او به زور همسرم را با خود برده است. گمان کردم اختلافی میان پدر و دختر پیش آمده و نباید دخالت کنم و همسرم دوباره به خانه بازمی‌گردد. قرار بود همسرم امروز به خانه بیاید، اما خبری از او نشد تا این‌که خانواده‌اش ساعاتی پیش با من تماس گرفتند و مدعی شدند همسرم با خوردن قرص خودکشی کرده و برای دفن جسدش هر چه سریع‌تر باید به خانه آنها بروم.

وی اضافه کرد: مرگ همسرم را باور نکرده بودم تا این‌که در تماس با برادر همسرم متوجه شدم موضوع صحت دارد؛ اما علت مرگش خودکشی نیست و پدرزنم او را کتک‌زده است. حالا هم خواستار رسیدگی به موضوع هستم.

ماموران کلانتری 12 نگین‌شهر همراه کارآگاهان پلیس آگاهی آزادشهر برای بررسی موضوع به خانه پدر نوعروس رفتند، اما آنها برای مراسم خاکسپاری به غسالخانه رفته بودند. این در حالی بود که ماموران در بررسی این خانه دسته بیل خون‌آلود را که روی آن چند تار موی زنانه چسبیده بود، پیدا کردند. همین سرنخ کافی بود که کارآگاهان احتمال دهند نوعروس خودکشی نکرده و به قتل رسیده است.

در این مرحله ماموران به گورستان رفتند و با یافتن خانواده مقتول مانع دفن جسد شدند. با گزارش موضوع به بازپرس کشیک قتل دادسرا، با دستور او جسد نوعروس برای مشخص شدن علت مرگ به پزشکی قانونی منتقل شد.

پدر مقتول هم بازداشت و برای ادامه تحقیقات به پلیس آگاهی منتقل شد.

وی ابتدا اظهارات ضد و نقیضی را درباره مرگ دخترش عنوان کرد و مدعی شد او با خوردن قرص به زندگی‌اش پایان داده، اما در ادامه تحقیقات زمانی که متوجه شد ماموران در بررسی خانه‌اش دسته بیل خون‌آلود کشف کرده‌اند، به‌ناچار سکوت خود را شکست و در حالی که بشدت از این کار پشیمان شده و دچار عذاب وجدان شده بود، به قتل دخترش اعتراف کرد.

متهم به قتل در اظهاراتش گفت: در حالی که فقط چهار ماه از ازدواج دخترم گذشته بود از او شنیدم که با شوهرش مشاجره کرده و دیگر به او علاقه‌ای ندارد و می‌خواهد از وی جدا شود. با شنیدن این حرف‌ها از او خواستم به زندگی‌اش ادامه دهد چون که اختلاف و دعوا در میان همه زوج‌ها وجود دارد؛ اما او همچنان اصرار به جدایی داشت و به حرف‌هایم توجهی نمی‌کرد. با شنیدن این حرف‌ها تصمیم گرفتم او را به خانه‌مان بیاورم و دوباره با او حرف بزنم شاید از تصمیمی که گرفته منصرف شود. روز حادثه او را به زور به خانه‌ام بردم. با او حرف زدم، اما دوباره حرف‌های پیشین خود را تکرار کرد.

وی اضافه کرد: از رفتار دخترم عصبانی شده بودم. بنابراین با برداشتن دسته بیل او را آن‌قدر کتک زدم که زخمی شد. می‌خواستم او را با این کار مجبور کنم نزد شوهرش بازگردد و به زندگی‌اش ادامه دهد. گمان نمی‌کردم او را بکشم.حتی او را به مرکز درمانی نبردم. نیمه‌شب حالش بد شد و قبل از این‌که بتوانیم کاری کنیم، او جان باخت. روز بعد جسد او را به غسالخانه بردیم تا هر چه سریع‌تر جسد دخترم را دفن کنیم که کسی متوجه ماجرا نشود. از طرفی در تماس با شوهرش با صحنه‌سازی وانمود کردیم او با خوردن قرص خودکشی کرده و مرده است. اما پیش از دفن جسد دخترم، ماجرا لو رفت و دستگیر شدم.

سرهنگ محمدرضا اصلانی، فرمانده انتظامی شهرستان آزادشهر در این باره گفت: مرد فرزندکش با قرارقانونی بازداشت شده تا بزودی پس از بازسازی صحنه جنایت روانه زندان شود.
منبع: جام نیوز
نظر شما
(ضروری نیست)
(ضروری نیست)
آخرین اخبار