بانفوذترین مشاور ریاست محترم جمهوری که عقل منفصل ایشان خوانده می شود اخیراً گفته اند: «واژه استقلال را باید مورد بازبینی جدی قرار داد، پروسه بین المللی شدن را باید در پیش بگیریم!». این تفکر در دهه ی چهارم انقلاب هم بسیار شگفت آور است و هم از «نفوذ» جدی تفکرات غرب پرستانه در بالاترین جایگاه های نظام سیاسی ایران خبر می دهد.
شهدای ایران: دکتر وحید یامینپور پنجشنبه شب ضمن حضور در مسجد خاتم الانبیای پردیسان قم در جمع مردم و طلاب این شهر سخنرانی کرد.
به گزارش رجانیوز مهمترین محورهای سخنرانی وحید یامین پور را در ادامه از نظر میگذرانید:
با فروپاشی بلوک شرق، طرفداران لیبرال دموکراسی در ایران قدرت مانور بیشتری پیدا کردند. ایده ی اصلی این جریان، پیوستن به نظام تک قطبی بود. در نگاه راستگرایان امریکایی، ایران نمی توانست بدون پذیرفتن نظم نوین جهانی با محوریت امریکا، ادامه ی حیات دهد. این نگاه دقیقا در مقابل افق ترسیم شده توسط حضرت امام(ره) بود.
انقلاب اسلامی با نفی نگرش های مرسوم راست و چپ و با شعار «نه شرقی و نه غربی» و برای بازیافتن هویت اصیل اسلامی تحقق پیدا کرده بود. اما در اوایل دهه ی هفتاد از قلب دستگاه ریاست جمهوری از جایی به نام مرکز بررسی های ریاست جمهوری شاگردان حسین بشیریه، تفکر ارتجاعی امریکاگرایی را مجددا به عنوان تنها راهبرد پیش روی جمهوری اسلامی مطرح کردند.
ایده نظام تک قطبی دقیقاً در مقابل ایده ی تمدن اسلامی قرار می گیرد. امروز هم متاسفانه نفوذ این تفکرات ارتجاعی تهدیدی جدی است. بانفوذ ترین مشاور ریاست محترم جمهوری که عقل منفصل ایشان خوانده می شود اخیراً گفته اند: «واژه استقلال را باید مورد بازبینی جدی قرار داد، پروسه بین المللی شدن را باید در پیش بگیریم!». این تفکر در دهه ی چهارم انقلاب هم بسیار شگفت آور است و هم از «نفوذ» جدی تفکرات غرب پرستانه در بالاترین جایگاه های نظام سیاسی ایران خبر می دهد.
زمانی درباره ی اینکه برچیدن سانتریفیوژها یا بتن ریختن در قلب رآکتور اراک ناقض استقلال کشور است یا نه، منازعه داشتیم، اما امروز گویا باید درباره ی اصل استقلال پاسخگو باشیم که آیا اصلا استقلال کشور چیز مهمی است یا می توان را آنرا هم در ازاء پول فروخت! زبان های حامی دولت اصل انقلاب را قابل مذاکره کرده اند. تمدن اسلامی فقط از مسیر اقتدار فرهنگی و سیاسی نظام عبور می کند و برای همین است که دقیقاً از همین نقطه برای عقیم کردن فرایند نیل به تمدن اسلامی استفاده می کنند. یعنی از طریق تحقیر ایران و ایرانی.
گره زدن معیشت مردم به مذاکره، گره زدن آب آشامیدنی مردم به مذاکره، گره زدن سلامت محیط زیست به مذاکره و... همه برای این است که بتدریج اصل انقلاب را قابل مذاکره کنند. «نفوذ» ضرورتاً معنایی امنیتی ندارد بلکه با این مقدمه باید گفت نفوذ بدست عوامل داخلی صورت می پذیرد که به جای امیدوار کردن مردم به داشته های خود به ظرفیت های درونی کشور، چشم و دل آنها را به وعده های دشمنان انقلاب امیدوار می کنند. این سیاست تحقیر مردم، نتیجه ای جز تضعیف اعتماد به نفس ملی و پس از آن معامله بر سر استقلال کشور به بار نخواهد آورد.
به گزارش رجانیوز مهمترین محورهای سخنرانی وحید یامین پور را در ادامه از نظر میگذرانید:
با فروپاشی بلوک شرق، طرفداران لیبرال دموکراسی در ایران قدرت مانور بیشتری پیدا کردند. ایده ی اصلی این جریان، پیوستن به نظام تک قطبی بود. در نگاه راستگرایان امریکایی، ایران نمی توانست بدون پذیرفتن نظم نوین جهانی با محوریت امریکا، ادامه ی حیات دهد. این نگاه دقیقا در مقابل افق ترسیم شده توسط حضرت امام(ره) بود.
انقلاب اسلامی با نفی نگرش های مرسوم راست و چپ و با شعار «نه شرقی و نه غربی» و برای بازیافتن هویت اصیل اسلامی تحقق پیدا کرده بود. اما در اوایل دهه ی هفتاد از قلب دستگاه ریاست جمهوری از جایی به نام مرکز بررسی های ریاست جمهوری شاگردان حسین بشیریه، تفکر ارتجاعی امریکاگرایی را مجددا به عنوان تنها راهبرد پیش روی جمهوری اسلامی مطرح کردند.
ایده نظام تک قطبی دقیقاً در مقابل ایده ی تمدن اسلامی قرار می گیرد. امروز هم متاسفانه نفوذ این تفکرات ارتجاعی تهدیدی جدی است. بانفوذ ترین مشاور ریاست محترم جمهوری که عقل منفصل ایشان خوانده می شود اخیراً گفته اند: «واژه استقلال را باید مورد بازبینی جدی قرار داد، پروسه بین المللی شدن را باید در پیش بگیریم!». این تفکر در دهه ی چهارم انقلاب هم بسیار شگفت آور است و هم از «نفوذ» جدی تفکرات غرب پرستانه در بالاترین جایگاه های نظام سیاسی ایران خبر می دهد.
زمانی درباره ی اینکه برچیدن سانتریفیوژها یا بتن ریختن در قلب رآکتور اراک ناقض استقلال کشور است یا نه، منازعه داشتیم، اما امروز گویا باید درباره ی اصل استقلال پاسخگو باشیم که آیا اصلا استقلال کشور چیز مهمی است یا می توان را آنرا هم در ازاء پول فروخت! زبان های حامی دولت اصل انقلاب را قابل مذاکره کرده اند. تمدن اسلامی فقط از مسیر اقتدار فرهنگی و سیاسی نظام عبور می کند و برای همین است که دقیقاً از همین نقطه برای عقیم کردن فرایند نیل به تمدن اسلامی استفاده می کنند. یعنی از طریق تحقیر ایران و ایرانی.
گره زدن معیشت مردم به مذاکره، گره زدن آب آشامیدنی مردم به مذاکره، گره زدن سلامت محیط زیست به مذاکره و... همه برای این است که بتدریج اصل انقلاب را قابل مذاکره کنند. «نفوذ» ضرورتاً معنایی امنیتی ندارد بلکه با این مقدمه باید گفت نفوذ بدست عوامل داخلی صورت می پذیرد که به جای امیدوار کردن مردم به داشته های خود به ظرفیت های درونی کشور، چشم و دل آنها را به وعده های دشمنان انقلاب امیدوار می کنند. این سیاست تحقیر مردم، نتیجه ای جز تضعیف اعتماد به نفس ملی و پس از آن معامله بر سر استقلال کشور به بار نخواهد آورد.