یت الله فاضل لنکرانی، آیت الله محمد تقی بهلول گنابادی، آیت الله میرزا جواد تهرانی، آیت الله مجد الدین قاضی دزفولی، آیت الله محمد امامی کاشانی، امام خمینی، علامه طباطبایی، آیت الله قاضی طباطبایی و بسیاری دیگر از علمای معاصر کسانی هستند که روایتی خواندنی از سبک زندگیشان در این کتاب آمده است.
به گزارششهددای ایراان ، کتاب «در خانه علما» کتابی خواندنی از سلوک و سبک زندگی علما است که در قالب داستانهایی کوتاه به قلم بیژن شهرامی نوشته شده است. این کتاب که بی هیچ مقدمهای سراغ داستانها میرود و اصل را بر روایت داستان گذاشته تا نام عالمی که از او داستانی روایت میشود، شامل 54 داستان کوتاه است. در ابتدا داستان روایت میشود و در پاورقی عالمی که این ماجرا از سبک زندگیاش روایت شده، معرفی میشود یا نامی از راوی میآید.
آیت الله فاضل لنکرانی، آیت الله محمد تقی بهلول گنابادی، آیت الله میرزا جواد تهرانی، آیت الله مجد الدین قاضی دزفولی، آیت الله محمد امامی کاشانی، امام خمینی، علامه طباطبایی، آیت الله قاضی طباطبایی و بسیاری دیگر از علمای معاصر کسانی هستند که روایتی خواندنی از سبک زندگیشان در این کتاب آمده است.
در ادامه 3 داستان خواندنی از این مجموعه را مرور میکنیم:
**برف روبی(روایتی بر اساس زندگی آیت الله مجتبی حاج آخوند کرمانشاهی)
پسر کوچک آقا برایمان چای میآورد، اما از خود آقا خبری نیست.
در این روز برفی، نوشیدن چایی داغ کافی است که دیرتر متوجه غیبت وی شویم. من هم مثل پدرم به این میاندیشم که نکند مزاحم شدهایم.
بالاخره پدر آماده میشود تا رفع زحمت کنیم که آقا نفس زنان وارد میشود.
تازه میفهمیم مردی که داشت با چهره بسته، برفی روی پشت بام خانه آقا عیسی، رفتگر محل را که پایش شکسته بود، پارو میکرد، کسی جز آقا نبوده.
(حجت الاسلام و المسلمین زنگنه: آقا برف خانه همسایه مریضش را پارو میکرد)
** غیبت( بر اساس زندگی آیت الله فاضلی نیا امام جمعه ملایر)
سید مثل همیشه دستم را فشار میدهد. دستی هم به سرم میکشد. احساس میکنم غم و غصه در چهرهاش دیده میشود.
به همین خاطر به آرامی از پدرم میپرسم: «مثل اینکه آقا امروز کمی غمگین است.»
پدرم می گوید: «بله حق با توست.»
می خواهم دلیلش را بپرسم که شخصی از نزدیکان سید وارد میشود و صحبت من و پدرم قطع میشود.
لحظهای بعد جواب سؤالم را از گفتوگوی پدرم با تازه وارد میگیرم.
دلیل ناراحتی آقا این است که امروز شخصی در حضورشان غیبت کرده است.
با خود می اندیشم پشت سر دیگران حرف زدن چقدر بد است که است.این طور ناراحت شده است.
(آقا مثل دیگر علما دائما نسبت به دوری جستن از غیبت سفارش میکنند.)
** خدمت به مردم (بر اساس زندگی آیت الله العظمی فاضل لنکرانی)
درست زمانی که با پدرم در منزل حاج آقا هستیم، خبر می آورند که یکی از مسئولان استان برای دیدار با ایشان آمده اند.
پدرم می خواهد برخیزد و بیرون بیاید که یک وقت مزاحم نباشد، اما آقا نمیگذارد.
به هر حال آن مسئول وارد میشود و در فضایی سرشار از صمیمیت با آقا به گفتوگو مینشیند. آقا به او میگوید: «دوست داری چکیده پنجاه سال اسلام خواندنم را بگویم؟»
می گوید: «چه از این بهتر؟»
می فرماید: «واجباتت را انجام بده و به جای کارهای خوب دیگر مردم خدمت کن، اگر در جهان آخرت کسی پرسید چرا این طور رفتار کردی، بگو فلانی گفته بود».
( راوى: دکتر قالیباف (شهردار تهران))
کتاب «در خانه علما» را انتشارات بوستان کتاب در 80 صفحه با قیمت 1400 تومان منتشر کرده است.
آیت الله فاضل لنکرانی، آیت الله محمد تقی بهلول گنابادی، آیت الله میرزا جواد تهرانی، آیت الله مجد الدین قاضی دزفولی، آیت الله محمد امامی کاشانی، امام خمینی، علامه طباطبایی، آیت الله قاضی طباطبایی و بسیاری دیگر از علمای معاصر کسانی هستند که روایتی خواندنی از سبک زندگیشان در این کتاب آمده است.
در ادامه 3 داستان خواندنی از این مجموعه را مرور میکنیم:
**برف روبی(روایتی بر اساس زندگی آیت الله مجتبی حاج آخوند کرمانشاهی)
پسر کوچک آقا برایمان چای میآورد، اما از خود آقا خبری نیست.
در این روز برفی، نوشیدن چایی داغ کافی است که دیرتر متوجه غیبت وی شویم. من هم مثل پدرم به این میاندیشم که نکند مزاحم شدهایم.
بالاخره پدر آماده میشود تا رفع زحمت کنیم که آقا نفس زنان وارد میشود.
تازه میفهمیم مردی که داشت با چهره بسته، برفی روی پشت بام خانه آقا عیسی، رفتگر محل را که پایش شکسته بود، پارو میکرد، کسی جز آقا نبوده.
(حجت الاسلام و المسلمین زنگنه: آقا برف خانه همسایه مریضش را پارو میکرد)
** غیبت( بر اساس زندگی آیت الله فاضلی نیا امام جمعه ملایر)
سید مثل همیشه دستم را فشار میدهد. دستی هم به سرم میکشد. احساس میکنم غم و غصه در چهرهاش دیده میشود.
به همین خاطر به آرامی از پدرم میپرسم: «مثل اینکه آقا امروز کمی غمگین است.»
پدرم می گوید: «بله حق با توست.»
می خواهم دلیلش را بپرسم که شخصی از نزدیکان سید وارد میشود و صحبت من و پدرم قطع میشود.
لحظهای بعد جواب سؤالم را از گفتوگوی پدرم با تازه وارد میگیرم.
دلیل ناراحتی آقا این است که امروز شخصی در حضورشان غیبت کرده است.
با خود می اندیشم پشت سر دیگران حرف زدن چقدر بد است که است.این طور ناراحت شده است.
(آقا مثل دیگر علما دائما نسبت به دوری جستن از غیبت سفارش میکنند.)
** خدمت به مردم (بر اساس زندگی آیت الله العظمی فاضل لنکرانی)
درست زمانی که با پدرم در منزل حاج آقا هستیم، خبر می آورند که یکی از مسئولان استان برای دیدار با ایشان آمده اند.
پدرم می خواهد برخیزد و بیرون بیاید که یک وقت مزاحم نباشد، اما آقا نمیگذارد.
به هر حال آن مسئول وارد میشود و در فضایی سرشار از صمیمیت با آقا به گفتوگو مینشیند. آقا به او میگوید: «دوست داری چکیده پنجاه سال اسلام خواندنم را بگویم؟»
می گوید: «چه از این بهتر؟»
می فرماید: «واجباتت را انجام بده و به جای کارهای خوب دیگر مردم خدمت کن، اگر در جهان آخرت کسی پرسید چرا این طور رفتار کردی، بگو فلانی گفته بود».
( راوى: دکتر قالیباف (شهردار تهران))
کتاب «در خانه علما» را انتشارات بوستان کتاب در 80 صفحه با قیمت 1400 تومان منتشر کرده است.