روزی در بیرونی خانه آیةاللهالعظمی بروجردی، جایگاه خود با آرامش و مهابت مخصوص خود نشسته بود. دیدیم شیخی متوسطالقامة، عصا بهدست، از راهرو جلو میآید.
شهدای ایران: آیت الله آقااحمد آلآقا ،سلاله استاد کل آقامحمدباقر اصفهانی معروف به «وحید بهبهانی» بود و مرحوم وحید بهبهانی، جد چهارم وی به شمار میرود وی درسال 1256 شمسی در نهاوند دیده به جهان گشود.
پس از کسب مقدمات اولیه علوم دینی، رهسپار نجف اشرف گردید و تحصیلات خود را نزد اساتید معروف نجف پی گرفت. ایشان همچنین از محضر اعلام آن زمان چون آیات عظام محمدکاظم خراسانی، سیدمحمدکاظم یزدی، سیدابوالحسن اصفهانی، آقاضیاءالدین عراقی، محمدحسین نائینی و... استفاده و مراتب عالی دانش و کمالات اخلاقی را طی نمود.
آن عالم فقید پس از نیل به درجه اجتهاد، به موطن خود نهاوند مراجعت نمود و پس از رحلت پدرش مرحوم آقاکاظم، مصدر امور دینی و شرعی گردید. ایشان همواره مایه عزت و آبروی شهر نهاوند بود و رتق و فتق امور دینی مردم به دست این عالم ربانی انجام میگرفت.
*از نگاه بزرگان:
علما و دانشمندانی که مرحوم آقااحمد را دیده و از نزدیک با ایشان آشنا بودهاند، آیةالله نهاوندی را به بهترین وصف ستوده و آن عالم جلیلالقدر را عنصر نجابت و اصالت و فضیلت و بزرگواری میدانند.
مؤلف کتاب تراجمالرجال که از نزدیک، ایشان را زیارت کرده است، مینویسد: «احمد آلآقا نهاوندی... شیخ اجل اعظم، فقیه عالم زاهد از نوادههای مجدد مذهب یعنی آقامحمدباقر بهبهانی است. نزد مرحوم آخوند خراسانی صاحب کفایه و آقاسیدمحمدکاظم یزدی صاحب عروةالوثقی، تحصیلات خود را تکمیل نمود، به درجه اجتهاد نایل گردید، سپس به نهاوند مراجعت کرد... بسیار خلیق و رؤف و مهربان بود...».
مرحوم آیةالله حاج شیخ محمدرضا طبسی نیز که با مرحوم آقااحمد آشنا بود، با چنین تعابیری از ایشان یاد میکند: «شیخ جلیل آقا احمدآلآقا نهاوندی... جامع ملکات فاضله و عالم و عارف و فاضل و فقیه و زندهدل و در بین مردم، موجه موثر و بسیار متواضع بود...».
*برخورد آیةاللهالعظمی بروجردی قدسسره:
استاد علی دوانی رحمةاللهعلیه، مورخ معاصر، که خود داماد مرحوم آیةالله آقااحمدآلآقا بود، در رابطه دوستی و فامیلی آیةاللهالعظمی بروجردی و آقااحمد آلآقا، به نقل از بعضی فضلا آورده است: روزی در بیرونی خانه آیةاللهالعظمی بروجردی، جایگاه خود با آرامش و مهابت مخصوص خود نشسته بود. دیدیم شیخی متوسطالقامة، عصا بهدست، از راهرو جلو میآید. حاجاحمد، خادم آقا آهسته چیزی به آقا گفت. ناگهان آقا از جا برخاست و به سرعت چندگام برداشت و در بیرون اتاق با آن شیخ به گرمی معانقه کرد و لحظهای همانجا با چهره گشاده لبخندزنان با هم صحبت کردند. به احترام آنها همه ما حضار هم برخاستیم و ایستادیم. حضرت آیةالله بروجردی، شیخ را جلو انداخت و به جای خود آورد و پهلوی هم نشستند و به احوالپرسی پرداختند. ما تعجب کردیم، زیرا تا آنزمان ندیده بودیم آیةاللهالعظمی بروجردی نسبت به عالمی هرچند بزرگ و معتبر، چنین احترام و برخوردی از خود نشان دهد. پرسیدیم ایشان کیستند؟ گفتند: آقای آقااحمد آلآقای نهاوندی از سلاله وحید بهبهانی است. لحظهای بعد، خود آیةاللهالعظمی بروجردی او را به علمای حاضر در مجلس معرفی کردند و فرمودند: «آقا، عمهزاده ما هستند و سرافراز کردهاند.»
*خصوصیات اخلاقی:
ایشان همزمان با تحصیل به تهذیب نفس نیز عنایت و اهتمام ویژه داشت و جامع کمالات صوری و معنوی بود. زهد و پارسایی تواضع و فروتنی از اوصاف بارز آن عالم ربانی بود و با آن موقعیت علمی، همیشه در برخوردهایش ابتدا سلام میکرد. و با هر کسی به فراخور درک و استعدادش سخن میگفت.
*سخاوت طبع:
آن مرحوم در سخاوت طبع و دستگیری از مستمندان کمنظیر بود، و هماره لطفش شامل ارباب حاجت بود. نقل کردهاند: روز عیدی، یکی از افراد حاجتمند به نام «مَدآقا» که معمولاً به آقااحمد سر میزد و مساعدتی میگرفت، آمد خدمت آقا، مرحوم آقااحمد دست در جیب خود برد و مشتی اسکناس به وی داد و او تشکر کرد و رفت. مرحوم حاجآقا ضیاء، برادر آقا میگوید: آقا! تمام سی تومان که سهم سالانه شما از درآمد ملک «کوهانیب» بود یکجا به مدآقا دادید! بفرستید مد آقا برگردد و مبلغی که تناسب دارد به او بدهید. ولی مرحوم آقااحمد با همان خوشرویی همیشگیاش میگوید: حاج آقاضیا، جان من رها کن! عید مدآقا است!! معمول مرحوم آقااحمد این بود که وقتی چیزی به افراد فقیر و محتاج میداد، نمیشمرد و این هم یکی از آن موارد بود.
*ارتحال:
فقیه وارسته مرحوم آیةالله آقااحمد نهاوندی بنا به نقل داماد فاضلش استاد علی دوانی رحمةاللهعلیهما در 26 فروردین سال 1326 برای ایام عید با تمام کسانش به قم مشرف گردید و در همان ایام در سن 70 سالگی زندگی را به درود گفت و به سرای باقی شتافت، آیةاللهالعظمی بروجردی رحمةاللهعلیه به احترام آن عالم ربانی حوزه علمیه قم را تعطیل کردند و با انبوه علما و طلاب پیکر ایشان را تشییع نمودند.
پیکر آن مرحوم پس از ادای نماز توسط آیةاللهالعظمی بروجردی قدسسره در صحن بزرگ حرم مطهر کریمه اهلبیت حضرت فاطمه معصومه سلاماللهعلیها در حجره مخصوص خاندان آلآقا دفن گردید.
منابع: مفاخر اسلام/12، 13، 9؛ تربت پاکان قم
*حوزه
پس از کسب مقدمات اولیه علوم دینی، رهسپار نجف اشرف گردید و تحصیلات خود را نزد اساتید معروف نجف پی گرفت. ایشان همچنین از محضر اعلام آن زمان چون آیات عظام محمدکاظم خراسانی، سیدمحمدکاظم یزدی، سیدابوالحسن اصفهانی، آقاضیاءالدین عراقی، محمدحسین نائینی و... استفاده و مراتب عالی دانش و کمالات اخلاقی را طی نمود.
آن عالم فقید پس از نیل به درجه اجتهاد، به موطن خود نهاوند مراجعت نمود و پس از رحلت پدرش مرحوم آقاکاظم، مصدر امور دینی و شرعی گردید. ایشان همواره مایه عزت و آبروی شهر نهاوند بود و رتق و فتق امور دینی مردم به دست این عالم ربانی انجام میگرفت.
*از نگاه بزرگان:
علما و دانشمندانی که مرحوم آقااحمد را دیده و از نزدیک با ایشان آشنا بودهاند، آیةالله نهاوندی را به بهترین وصف ستوده و آن عالم جلیلالقدر را عنصر نجابت و اصالت و فضیلت و بزرگواری میدانند.
مؤلف کتاب تراجمالرجال که از نزدیک، ایشان را زیارت کرده است، مینویسد: «احمد آلآقا نهاوندی... شیخ اجل اعظم، فقیه عالم زاهد از نوادههای مجدد مذهب یعنی آقامحمدباقر بهبهانی است. نزد مرحوم آخوند خراسانی صاحب کفایه و آقاسیدمحمدکاظم یزدی صاحب عروةالوثقی، تحصیلات خود را تکمیل نمود، به درجه اجتهاد نایل گردید، سپس به نهاوند مراجعت کرد... بسیار خلیق و رؤف و مهربان بود...».
مرحوم آیةالله حاج شیخ محمدرضا طبسی نیز که با مرحوم آقااحمد آشنا بود، با چنین تعابیری از ایشان یاد میکند: «شیخ جلیل آقا احمدآلآقا نهاوندی... جامع ملکات فاضله و عالم و عارف و فاضل و فقیه و زندهدل و در بین مردم، موجه موثر و بسیار متواضع بود...».
*برخورد آیةاللهالعظمی بروجردی قدسسره:
استاد علی دوانی رحمةاللهعلیه، مورخ معاصر، که خود داماد مرحوم آیةالله آقااحمدآلآقا بود، در رابطه دوستی و فامیلی آیةاللهالعظمی بروجردی و آقااحمد آلآقا، به نقل از بعضی فضلا آورده است: روزی در بیرونی خانه آیةاللهالعظمی بروجردی، جایگاه خود با آرامش و مهابت مخصوص خود نشسته بود. دیدیم شیخی متوسطالقامة، عصا بهدست، از راهرو جلو میآید. حاجاحمد، خادم آقا آهسته چیزی به آقا گفت. ناگهان آقا از جا برخاست و به سرعت چندگام برداشت و در بیرون اتاق با آن شیخ به گرمی معانقه کرد و لحظهای همانجا با چهره گشاده لبخندزنان با هم صحبت کردند. به احترام آنها همه ما حضار هم برخاستیم و ایستادیم. حضرت آیةالله بروجردی، شیخ را جلو انداخت و به جای خود آورد و پهلوی هم نشستند و به احوالپرسی پرداختند. ما تعجب کردیم، زیرا تا آنزمان ندیده بودیم آیةاللهالعظمی بروجردی نسبت به عالمی هرچند بزرگ و معتبر، چنین احترام و برخوردی از خود نشان دهد. پرسیدیم ایشان کیستند؟ گفتند: آقای آقااحمد آلآقای نهاوندی از سلاله وحید بهبهانی است. لحظهای بعد، خود آیةاللهالعظمی بروجردی او را به علمای حاضر در مجلس معرفی کردند و فرمودند: «آقا، عمهزاده ما هستند و سرافراز کردهاند.»
*خصوصیات اخلاقی:
ایشان همزمان با تحصیل به تهذیب نفس نیز عنایت و اهتمام ویژه داشت و جامع کمالات صوری و معنوی بود. زهد و پارسایی تواضع و فروتنی از اوصاف بارز آن عالم ربانی بود و با آن موقعیت علمی، همیشه در برخوردهایش ابتدا سلام میکرد. و با هر کسی به فراخور درک و استعدادش سخن میگفت.
*سخاوت طبع:
آن مرحوم در سخاوت طبع و دستگیری از مستمندان کمنظیر بود، و هماره لطفش شامل ارباب حاجت بود. نقل کردهاند: روز عیدی، یکی از افراد حاجتمند به نام «مَدآقا» که معمولاً به آقااحمد سر میزد و مساعدتی میگرفت، آمد خدمت آقا، مرحوم آقااحمد دست در جیب خود برد و مشتی اسکناس به وی داد و او تشکر کرد و رفت. مرحوم حاجآقا ضیاء، برادر آقا میگوید: آقا! تمام سی تومان که سهم سالانه شما از درآمد ملک «کوهانیب» بود یکجا به مدآقا دادید! بفرستید مد آقا برگردد و مبلغی که تناسب دارد به او بدهید. ولی مرحوم آقااحمد با همان خوشرویی همیشگیاش میگوید: حاج آقاضیا، جان من رها کن! عید مدآقا است!! معمول مرحوم آقااحمد این بود که وقتی چیزی به افراد فقیر و محتاج میداد، نمیشمرد و این هم یکی از آن موارد بود.
*ارتحال:
فقیه وارسته مرحوم آیةالله آقااحمد نهاوندی بنا به نقل داماد فاضلش استاد علی دوانی رحمةاللهعلیهما در 26 فروردین سال 1326 برای ایام عید با تمام کسانش به قم مشرف گردید و در همان ایام در سن 70 سالگی زندگی را به درود گفت و به سرای باقی شتافت، آیةاللهالعظمی بروجردی رحمةاللهعلیه به احترام آن عالم ربانی حوزه علمیه قم را تعطیل کردند و با انبوه علما و طلاب پیکر ایشان را تشییع نمودند.
پیکر آن مرحوم پس از ادای نماز توسط آیةاللهالعظمی بروجردی قدسسره در صحن بزرگ حرم مطهر کریمه اهلبیت حضرت فاطمه معصومه سلاماللهعلیها در حجره مخصوص خاندان آلآقا دفن گردید.
منابع: مفاخر اسلام/12، 13، 9؛ تربت پاکان قم
*حوزه