عربستان روز شنبه ۴۷ نفر را به بهانه فعالیتهای تروریستی اعدام کرد که در میان آنها گروهی از تروریستهای مرتبط با سازمان القاعده و نیز حضرت شیخ نمر باقر نمر بودند. شیخ نمر از روحانیون مذهب اثنیعشری جعفری بود و هیچ ارتباطی با تروریسم و تشکیلات القاعده نداشت و حتی بر ضد القاعده و داعش و خشونت و افراطیگری و اغراق و تروریسم بود.
شهدای ایران:عربستان روز شنبه ۴۷ نفر را به بهانه فعالیتهای تروریستی اعدام کرد که در میان آنها گروهی از تروریستهای مرتبط با سازمان القاعده و نیز حضرت شیخ نمر باقر نمر بودند. شیخ نمر از روحانیون مذهب اثنیعشری جعفری بود و هیچ ارتباطی با تروریسم و تشکیلات القاعده نداشت و حتی بر ضد القاعده و داعش و خشونت و افراطیگری و اغراق و تروریسم بود.
من با شیخ نمر در کنفرانسهای تقریب و وحدت آشنا شدم. او از طرفداران پروپاقرص اتحاد و تقریب بود. وی پیروان زیادی دارد و طرفداران او از هرگونه خشونت و افراطیگری به دور هستند اما به عقاید مذهبی خود پایبندند.
همانطور که حنبلیها و حنفیها و شافعیها و مالکیها به مذهب خود التزام دارند ولی اسلام فوق همه مذاهب است.
با تاسف فراوان از جنایت آل سعود در اعدام نمر، میخواهم در این خصوص چند نکته را توضیح دهم:
۱- شخصیت شیخ نمر باقرالنمر (رحمتالله علیه) شخصیت یک مرد صلحطلب اهل گفتوگو و تقریب و وحدت میان امت اسلامی بود. او از مهمترین شخصیتهای دینی شیعه و معتقد به گفتوگو بود و هیچگاه دست به سلاح نبرد. درست است که او در هدایت تظاهرات و یا تشویق به انجام آنها نقش داشت اما همه این اعتراضها مسالمتآمیز بود و در جهان هیچ قانونی در میان اهل سنت یا شیعه وجود ندارد که مانع تظاهرات مسالمتآمیز بر ضد استبداد و دیکتاتوری باشد.
۲- اقدام به اعدام این مرد در کنار گروهی از تروریستهای وابسته به القاعده یک خلط بزرگ و یک فریب بزرگ همچون فریب شیطان است و اتهاماتی که به او نسبت داده شده هیچ کدام توجیهی برای کشتن و اعدام او نبود، مثلا خروج بر ولی امر مسلمین یک تهمت است. آیا ولی امر، تمام مخالفان را اعدام میکند و یا کسانی را که او را غیرعادل و ناشایست برای حکومت میدانند و از فرمان او سرپیچی میکنند از بین میبرد؟ این مخالفان جز زبانشان سلاح کشنده دیگری ندارند. اما در خصوص متهم کردن او به ایجاد فتنه فرقهای باید گفت اعدام کردن او عین فتنه فرقهای است. آن هم در کشوری که فتاوای شاذ و غیرمعمول، فراوان است و موجب بروز افراطیگری و خشونت شده و خود عربستان را درگیر این موضوع کرده است. اما درباره اتهام هدایت اعتراضات مردمی توسط نمر، باید گفت ایجاد روش عادلانه، آن است که به خواستههای اعتراضکنندگان توجه شود تا مردم تحت لوای امت واحده بدون تفرقهگرایی ناشی از مذهب و رنگ و دین به زندگی بپردازند.
و استدلال آوردن از کتب و منابع مبنی بر اینکه صحابه و والیان اسلامی در محاکمات و دعواهای خود حتی با دشمنان یهودی و نه فقط مسلمانان، به قضات خود مراجعه میکردند کافی نیست. ما کجا و آن روزگاران کجا؟
این اعدام و اعدامهای دیگر بر اساس دلیل روشن قابل قبولی انجام نشده است. این اعدامها ظالمانه است و موجب برافروخته شدن فتنهها خواهد شد. چون پیامبر اکرم(ص) فرمود: «ادرووالحدود بالشبهات، تا میتوانید اجرای حدود الهی را با بهانه و شبههای دفع کنید.»
من بیم آن دارم که داشتن مذهبی غیر از مذهب اهل سنت، از نظر خاندان حاکم بر عربستان دلیل تروریسم و محکومیت به اعدام باشد و یا گرایشهای مذهبی خصوصا به مذهب اثنی عشر جعفری یا زیدی یا اباضی دلیل کافی و یا دلیل موجهی برای محکوم شدن به اعدام و بهانهای برای پاک کردن زمین از مذاهب مخالف باشد.
اکنون منطقه در شرایط سختی قرار دارد و کشورها باید از خصومت ناشی از فرقهگرایی و سلطهطلبی و یا سلطهجویی طرف غربی یا شرقی به دور باشد. خصومت و دشمنی باید با اشغالگران و پشتیبانان آنان باشد و شایستهتر آن است که همه این حکام- که به ملتها اهانت کردند و بر ضد وحدت امت کار کردند- از صحنه قدرت کنار بروند و کار به دست کسانی سپرده شود که با مدیریت و گفتوگو و حکومت و سیاست آشنا هستند و مردم آنها را به شیوهای غیرموروثی برمیگزینند و هم و غمشان تلاش برای رشد و توسعه و گسترش امنیت است. حاکمان باید کسانی باشند که معتقدند همه مردم و نه فقط مسلمانان همانند دندانههای شانه برابرند و به این جمله امیرالمومنین علی علیهالسلام ایمان دارند که فرموده مردم دو گروهند یا برادر دینی تواند یا در آفرینش همانند تو و خداوند شهدای امت را رحمت کند که او توفیقدهنده است.
* یادداشت اختصاصی نویسنده و اندیشمند مصری
و از رهبران سابق اخوانالمسلمین برای کیهان
من با شیخ نمر در کنفرانسهای تقریب و وحدت آشنا شدم. او از طرفداران پروپاقرص اتحاد و تقریب بود. وی پیروان زیادی دارد و طرفداران او از هرگونه خشونت و افراطیگری به دور هستند اما به عقاید مذهبی خود پایبندند.
همانطور که حنبلیها و حنفیها و شافعیها و مالکیها به مذهب خود التزام دارند ولی اسلام فوق همه مذاهب است.
با تاسف فراوان از جنایت آل سعود در اعدام نمر، میخواهم در این خصوص چند نکته را توضیح دهم:
۱- شخصیت شیخ نمر باقرالنمر (رحمتالله علیه) شخصیت یک مرد صلحطلب اهل گفتوگو و تقریب و وحدت میان امت اسلامی بود. او از مهمترین شخصیتهای دینی شیعه و معتقد به گفتوگو بود و هیچگاه دست به سلاح نبرد. درست است که او در هدایت تظاهرات و یا تشویق به انجام آنها نقش داشت اما همه این اعتراضها مسالمتآمیز بود و در جهان هیچ قانونی در میان اهل سنت یا شیعه وجود ندارد که مانع تظاهرات مسالمتآمیز بر ضد استبداد و دیکتاتوری باشد.
۲- اقدام به اعدام این مرد در کنار گروهی از تروریستهای وابسته به القاعده یک خلط بزرگ و یک فریب بزرگ همچون فریب شیطان است و اتهاماتی که به او نسبت داده شده هیچ کدام توجیهی برای کشتن و اعدام او نبود، مثلا خروج بر ولی امر مسلمین یک تهمت است. آیا ولی امر، تمام مخالفان را اعدام میکند و یا کسانی را که او را غیرعادل و ناشایست برای حکومت میدانند و از فرمان او سرپیچی میکنند از بین میبرد؟ این مخالفان جز زبانشان سلاح کشنده دیگری ندارند. اما در خصوص متهم کردن او به ایجاد فتنه فرقهای باید گفت اعدام کردن او عین فتنه فرقهای است. آن هم در کشوری که فتاوای شاذ و غیرمعمول، فراوان است و موجب بروز افراطیگری و خشونت شده و خود عربستان را درگیر این موضوع کرده است. اما درباره اتهام هدایت اعتراضات مردمی توسط نمر، باید گفت ایجاد روش عادلانه، آن است که به خواستههای اعتراضکنندگان توجه شود تا مردم تحت لوای امت واحده بدون تفرقهگرایی ناشی از مذهب و رنگ و دین به زندگی بپردازند.
و استدلال آوردن از کتب و منابع مبنی بر اینکه صحابه و والیان اسلامی در محاکمات و دعواهای خود حتی با دشمنان یهودی و نه فقط مسلمانان، به قضات خود مراجعه میکردند کافی نیست. ما کجا و آن روزگاران کجا؟
این اعدام و اعدامهای دیگر بر اساس دلیل روشن قابل قبولی انجام نشده است. این اعدامها ظالمانه است و موجب برافروخته شدن فتنهها خواهد شد. چون پیامبر اکرم(ص) فرمود: «ادرووالحدود بالشبهات، تا میتوانید اجرای حدود الهی را با بهانه و شبههای دفع کنید.»
من بیم آن دارم که داشتن مذهبی غیر از مذهب اهل سنت، از نظر خاندان حاکم بر عربستان دلیل تروریسم و محکومیت به اعدام باشد و یا گرایشهای مذهبی خصوصا به مذهب اثنی عشر جعفری یا زیدی یا اباضی دلیل کافی و یا دلیل موجهی برای محکوم شدن به اعدام و بهانهای برای پاک کردن زمین از مذاهب مخالف باشد.
اکنون منطقه در شرایط سختی قرار دارد و کشورها باید از خصومت ناشی از فرقهگرایی و سلطهطلبی و یا سلطهجویی طرف غربی یا شرقی به دور باشد. خصومت و دشمنی باید با اشغالگران و پشتیبانان آنان باشد و شایستهتر آن است که همه این حکام- که به ملتها اهانت کردند و بر ضد وحدت امت کار کردند- از صحنه قدرت کنار بروند و کار به دست کسانی سپرده شود که با مدیریت و گفتوگو و حکومت و سیاست آشنا هستند و مردم آنها را به شیوهای غیرموروثی برمیگزینند و هم و غمشان تلاش برای رشد و توسعه و گسترش امنیت است. حاکمان باید کسانی باشند که معتقدند همه مردم و نه فقط مسلمانان همانند دندانههای شانه برابرند و به این جمله امیرالمومنین علی علیهالسلام ایمان دارند که فرموده مردم دو گروهند یا برادر دینی تواند یا در آفرینش همانند تو و خداوند شهدای امت را رحمت کند که او توفیقدهنده است.
* یادداشت اختصاصی نویسنده و اندیشمند مصری
و از رهبران سابق اخوانالمسلمین برای کیهان