شهدای ایران shohadayeiran.com

انصاف دهید که خانواده‌ها حق دارند پس از اینکه سال‌ها بر روح و روان آنها صدمه وارد شده از سرنوشت عزیزانشان آگاه شوند. فرمودید مردم صداقت می‌خواهند، ما نیز پس از گذشت بیش از سه دهه فقط صداقت می‌خواهیم.
برای دیدن تصویر بزرگتر روی تصویر کلیک نمایید

در چهاردهم تیر ماه 1361 خودروی سیاسی سفارت جمهوری اسلامی ایران که در حمایت پلیس دیپلماتیک لبنان از شهر بندری طرابلس به بیــروت باز می گشت، برخلاف ضوابط بین المللی و مصونیت دیپــلماتها در منطقه برباره توسط مزدوران مسلح تحت امر اسرائیل موسوم به «قوات البنانیه» متوقف گردیده و 4 دیپــلمات ایرانـــــــــی به نامهای: «سید محسن موسوی» ( کاردار سفارت )، «حاج احمد متوسلـــیان»( وابسته نظامی )، «تقــی رستـــگار مقــدم» ( کارمند سفارت ) و «کاظم اخوان»( خبرنگار و عکاس ایرنا ) ربوده شده. اکنون بیش از سی و یک سال است که خانواده هــای این عزیزان در انتظار بازگشت ایشان به سر می‌برند. این نامه توسط برادر کاظم اخوان نوشته شده است.

جناب آقای دکتر حسن روحانی

رئیس جمهور منتخب مردم ایران

با سلام

سی و یکمین سالگرد ربایش برادرم، کاظم اخوان خبرنگار خبرگزاری جمهوری اسلامی و همراهانش سید محسن موسوی کاردار سفارت ایران در لبنان، احمد متوسلیان و تقی رستگار مقدم را پشت سر گذاشتیم، یعنی از تیر ماه 1361 تاکنون.

آنان برای دفاع از ارزش‌های جمهوری اسلامی ایران در ماموریت بوده اند؟ علیرغم گذشت سی و یک سال و هشت دولت که بر مصدر امور بوده اند نوز نمی‌توان با قاطعیت درباره سرنوشت این عزیزان اظهار نظر نمود. دولت‌ها آمده‌اند و رفته‌اند تا کنون سیاست دولت‌های پیشین در روشن نمودن سرنوشت دیپلمات‌های ربوده شده ایرانی در لبنان موفق نبوده است، ضمن ارج نهادن به تمامی تلاش‌هایی که صورت گرفته است چنین شرایطی نه در شأن دولتمردان است و نه در شأن شهروندان ایرانی که با آنها این گونه برخورد شود. اگر ما خودمان برای شهروندانمان ارزش قائل نشویم چه انتظاری از دیگران باید داشته باشیم.

در آمریکا و اروپا حل مشکل گروگان‌ها در لبنان حتی در انتخابات ریاست جمهوری نقش داشت. دولت‌ها در ایران به این فکر نمی‌کردند که اگر این موضوع را حل کنند امتیاز مثبتی برای دولت آنان محسوب می‌شود. بر اهل نظر پوشیده نیست در فرآیند رسیدگی به پرونده خبرنگار و دیپلمات‌های ربوده شده ایرانی در لبنان در سه دهه گذشته مدام در فراز و فرود ناشی از موج‌های انحرافی قرار گرفته است و همین امر به تشدید و تداوم دور باطل منتهی شده است. سوالات بسیاری در این سالها بی پاسخ مانده که نسبت به آنها فرافکنی شده است. متاسفانه به دلیل فقدان درک صحیح و راهبرد هماهنگ در سیاست خارجی و دیپلماسی و در کنار ضعف مدیریت از فرصت‌هایی که می‌توانست به روشن شدن سرنوشت کمک کند درست و به جا استفاده نشده است.

 

جناب اقای دکتر روحانی

انصاف دهید که خانواده‌ها حق دارند پس از اینکه سال‌ها بر روح و روان آنها صدمه وارد شده از سرنوشت عزیزانشان آگاه شوند. فرمودید مردم صداقت می خواهند، ما نیز پس از گذشت بیش از سه دهه فقط صداقت می خواهیم. سالها پدران و مادران این عزیزان قلبشان می‌تپید به امیدی، چشم‌هایشان دوخته بر در بسته با آرزوی دیدار گمشده،‌ آخرین آرزوی آنان دیدار جگر گوشه‌هایشان بود که در آنان شوق امید ایجاد می کرد اما آنان آرزو به دل رفتند و فراموش شدند و اینک از میان آنان فقط مادر احمد متو سلیان و تقی رستگار مقدم همچنان در انتظار شنیدن خبر قطعی از سرنوشت  فرزندان خود هستند.

سئوال اساسی ما این است که مسئولین دولت‌های گذشته نخواسته‌اند و یا نتوانسته اند حقیقت سرنوشت این عزیزان را کشف کنند؟ اراده و فرصت برای بروز یک رفتار ضروری اند صرف توانستن برای وقوع چیزی کافی نیست بلکه اراده آن نیز باید وجود داشته باشد آیا این پرونده بیش از حد پیچیده و منحصر به فرد بوده چهره های شناخته شده ایرانی و غیر ایرانی همواره سخنان ضد ونقیضی در مورد سرنوشت آنان مطرح کرده اند.

آخرین روزهای دولت دهم به پایان خواهد رسید و برگ دیگری از کارنامه دولت‌ها ورق می خورد و اداره کشور بدست شما سپرده خواهد شد. اینک زمان شنیدن صداهای خاموش فرا رسیده است. صداهایی که تا کنون شنیده نشده از جمله صدای ما. در طول سی و یک سال گذشته مسئولی در جمهوری اسلامی نبوده که با وی مکاتبه نکرده باشیم. از همه و همه استمداد طلبیدیم. می‌توان بر این امر تاکید داشت که مراجع مختلف و مسئولین پرونده در سی و یک سال گذشته فاقد رویکرد همگون و هماهنگ در ارتباط با پیگیری پرونده بوده‌اند. لذا افرادی قادر گردیدند تا افراد عملگرای پرونده را در فضای حاشیه‌ای قرار دهند و همین امر موجب شده ما همچنان در برزخ قرار داشته باشیم. الگو های مورد پیگیری همچنان به شکل قطعه های پراکنده هستند که نمی توانیم این قطعه‌ها را به شکل معنی داری در یک پازل کنار هم قرار دهیم .

با توجه به اینکه حضر تعالی حقوقدان هستید نمی خواهم وارد بحث «حمایت دیپلماتیک» (حمایت سیاسی) شوم چنانکه مستحضرید اهمیت این مفهوم به دلیل ارتباط آن با حاکمیت ملی کشور ها است. ملتی که وفاداری خود را تقدیم می کند و پایه های دفاع از هویت ملی را مستحکم می کند حق اوست که انتظار حمایت از دولت متبوعش راداشته باشد از طرفی این حمایت به افراد جامعه حس تعلق ملی و عزت نفس می دهد و در آنها احساس ما بودن به وجود می آورد و پایه های هویت ملی را مستحکم می کندبه و به آن عمق می دهد بدون شک هویت آمیزه ای از عناصر و لایه های مختلفی که شرح و بسط آن در این مختصر نمی‌گنجد اما در فرهنگ فارسی هویت را تشخص معنا کرده اند.

متاسفانه ضرورت‌های دفاع از حقوق اتباع ایرانی در خارج از کشور که نمونه اش همین پرونده چهار دیپلمات است در روند فراموشی و فرسایش قرار گرفته است و نشانه های انفعال و کنش خنثی نسبت به دفاع از سرنوشت شهروندان ایرانی را نشان می دهد آیا استیفای حقوق آنان از مجاری بین المللی و حقوقی در سه دهه گذشته وجود نداشته است. حمایت سیاسی در  فضای دیپلماسی به لحاظ اعلامی  و اعمالی ما چه جایگاهی دارد؟مردم درباره حمایت سیاسی حکومت خود چگونه فکر می کنند ، وقتی که می بینند آن افراد مهم از نظر دولت که دیپلمات هم معرفی شده اند، به فراموشی سپرده شده اند.دولت در واقع برای دفاع و حمایت از مصالح همه مردم و شهروندان بر پا گشته است لذا دولت جدید باید نسبت به سرنوشت تک تک شهروندانش حساسیت داشته باشد دولت تجلی اراده و خواست مردمی است که مایلند تحت حکومت خود و نه دیگران باشند و عدم حمایت از حقوق آنها به معنای بی توجهی به خواست و اراده ملی است .مشکل این است که سیاستمداران به کوتاه مدت فکر می کنند و همانطور که فکر می کنند عمل می کنند اندیشمندان باید به قدرتمندان نزدیک شوند تا پژ وهشها به سیاست ها و تصورات به تصمیمات تبدیل گردد.

آنچه که مسلم است این پرونده نیاز به واکاوی ,رمز گشایی و حقیقت یابی دارد.چرا که هنوز در شرایط بی سرنوشتی قرار داردمتأسفانه این پرونده سی ویک ساله از یک نوع شلختگی ساختاری  رنج می‌برده،بدون آنکه از این جهت تمایزی میان دولت‌های سوم تا دهم یعنی از ابتدای اسارت آنان در این سه دهه گذشته وجود داشته باشد، باید گفت سیاست خارجی ما در این زمینه در حداقل‌های مورد انتظار هم نبوده است و باز ما به دولتی جدید که به زودی شروع به کار خواهد کرد دل می بندیم به این امید که شاید دولت یازدهم سرنوشت عزیزانمان را یک بار و برای همیشه روشن کند.

با توجه به سوابق تجربی وتخصصی  حضرتعالی در زمینه های حقوقی ،دیپلماتیک و امنیتی امید وارم با کلید تدبیر  شما این در بسته سی و یک ساله باز شود

در بگشائید که آنم آرزوست

تدبیر همان عقلانیت است اساسی ترین و مهمترین لازمه شخص رئیس جمهور ،عقلانیت به معنای متناسب ساختن آلات و وسایل و افعال با غایات و اهداف و اغراض است.

امیدوارم در دولت حضرتعالی با اراده و عزم جدی اشخاصی که شایستگی و لیاقت دارند به عنوان مسئول پرونده انتخاب و گمارده  شوند و از همه ظرفیتهابرای روشن شدن خبرنگار ودیپلماتهای ربوده شده ایرانی در لبنان استفاده گردد.

به امید، دولت امید

مشهد، تیر ماه 1392،حسن اخوان برادر کاظم اخوان

نظر شما
(ضروری نیست)
(ضروری نیست)
آخرین اخبار