شهدای ایران shohadayeiran.com

با توجه به گسترش یکان‌های زرهی‌، «آماده باش» صد درصد به آن یکان صادر می‌گردد. دستور فرمایید یکان‌های تابعه از هر لحاظ آمادگی کامل جهت مقابله با تجاوزات دشمن را داشته و با کمال دقت مراقب باشند که غافلگیری به وجود نیاید...
برای دیدن تصویر بزرگتر روی تصویر کلیک نمایید

به گزارش سرویس اجتماعی پایگاه خبری شهدای ایران؛ گزارش زیر حاصل بازدید از در موزه اسلحه قرارگاه جنوب شرق ارتش جمهوری اسلامی ایران است.

ساختمان موزه‌، خود نیازمند شرحی مفصل است. آنجا می‌توان یکی از بی‌نظیرترین اشکال هندسی را که نمایشگر قدرت مهندسان ایرانی اواخر حکومت قاجار است،‌ مشاهده کرد. تماشای این ساختمان تو را تا مدتی از سلاح‌هایی که آنجا به نمایش درآمده‌، غافل می‌کند. گویا ابتدا حکم انبار غله داشته باشد آنگونه که یکی از متصدیان موزه می‌گوید،‌ شکل ساختمان از روی پیکر یک نهنگ الهام گرفته شده و وقتی که خوب دقت شود‌،می‌توان گفته‌های وی را تایید کرد: احساسی شبیه به آنکه در شکم یک نهنگ قرار گرفته باشی‌، با مشاهده سقف زیبای موزه در بازدیدکننده جان می‌گیرد.

به گزارش سرویس فرهنگ حماسه خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)،این موزه به همت عقیدتی سیاسی قرارگاه جنوب شرق ارتش برپا شده و از بازدید کنندگان پذیرایی می‌کند. آنها سلیقه خوبی به خرج داده‌اند: یعنی با نظم جالبی که سلاح‌ها از نظر استقرار به خود گرفته‌اند بازدید کننده می‌تواند به سیر تکاملی سلاح از دست کم 800 سال پیش تا به امروز پی ببرد‌؛ به عبارت دیگر‌، کافی است بازدیدکننده از همان ابتدای ورود،‌ از سمت چپ شروع به بازدید کند‌، آنگاه نوع سلاح و شرحی که بر روی آن نوشته شده‌، او را از این سیر تکاملی آگاه خواهد کرد.

در همان اولین غرفه موزه‌،یک تیر و کمان به نمایش درآمده که به گفته متصدی‌، 700 سال از زمان ساختش می‌گذرد؛‌ کمان با تیرهایی که در کنارش گذاشته شده به گونه‌ای است که به نظر می‌رسد همین امروز هم می‌توان آن را یک سلاح قتاله دانست. تیر و کمان دیگری در یک جعبه آینه (ویترین) دیگر موزه اینگونه تعریف شده است:«تیر و کمان نوک پیکانی؛ مخصوص جنگ‌؛ ساخته شده از چوب خیزران‌؛ محصول ایران‌؛ دوره صفویه». در کنارش تن پوش یک رزمنده هم قرار دارد؛‌ زرهی ساخته شده از آهن که به نظر می‌رسد همان «کبر» باشد که روی «خفتان» پوشیده می‌شده است.

متصدی توضیحاتی راجع به این کمان ارائه می‌دهد. سرزمین‌ ما همان روزگار هم در شمار برترین سازندگان سلاح به شمار می‌رفته است.

در این موزه‌،علاوه بر سلاح به شاهکارهای هنری قرون گذشته هم بر می‌خوریم. یکی از این شاهکارها‌، یک نقاشی بی‌نظیر است که در آن یکی از شاهان قاجار(ظاهرا محمد شاه) را در حال تماشای دلقکان و شعبده‌بازان نشان می‌دهد‌؛ در حالی که گروهی از رجال و وزرا نیز تملق‌های چاپلوسانه از شاه می‌کنند. این تابلوی منحصر به فرد‌، بخشی از حاکمیت دوره قاجار را نشان می‌دهد که نقاش‌باشی شاه آن را برای همیشه و به عنوان یک مصداق جاودان ساخته است. درست روبه روی این تابلو و شاید در نقطه قرینه آن – در انتهای سرسرای موزه‌، یک تابلو نفیس دیگر هم قرار دارد که مربوط به حمله دلاورانه شاه اسماعیل به سپاه عثمانی در شاه جنگ چالدران است که هرچند به شکست انجامید‌، نشانی از منتهای فداکاری سربازان است.، این شاهکار –چنان که مسئول موزه می‌گوید- در سال‌های بعد توسط گروهی نادان مورد دستبرد قرار گرفته و در آن تصاویری جعلی کشیده‌ است که یکی مربوط به یک گروه فیل سوار است که در حال همکاری با سپاهیان شاه اسماعیل هستند و می‌دانیم که در جنگ چالدران اساسا فیل سواران وارد جنگ نشدند.

کمی جلوتر‌، انواع و گونه‌های متفاوت شمشیرهای اوایل عهد صفوی به نمایش محصول ایران به نمایش درآمده است. از لبه برخی از آنها هنوز می‌توان برق راستینی را دید که هشداری آشکار برای اجنبیان بوده است. یکی از آنها اینگونه معرفی شده:«شمشیر فولادی‌؛ جنس قبضه از استخوان سفید؛‌ ساخت ایران؛‌ دوره صفویه». دیگر از سلاح‌هایی که در این دوره ساخته شده می‌توان به خنجرهایی اشاره کرد که شمایل برخی از آنان به ما می‌گوید که متعلق به شاهان بوده‌اند. یکی از آنها نمونه‌ای است که بر روی آنان نوشته شده:«خنجر کوتاه فولادی‌؛ جنس قبضه از چوب».بی‌درنگ‌، پس از سلاح‌های سرد‌، بخشی از تفنگ‌ها به نمایش درآمده است. قدیمی‌ترینشان تفنگی است بسیار بزرگ که قیافه‌اش به یک توپ بیشتر شبیه است تا یک تفنگ‌. متصدی توضیح می‌دهد:«درست است‌،این سلاح خیلی بزرگ به نظر می‌رسد و جالب است بدانید که این سلاح برای آنکه بتواند فقط یک گلوله شلیک کند‌، برای خود آدابی داشته است: اول اینکه رزمنده باید از محفظه‌ای که آن را به کمرش می‌بسته و باروت را با آن حمل می‌کرده‌، در لوله تفنگ باروت می‌ریخته و بعد به وسیله سمبه آن را حسابی می‌کوفته تا باروت خوب جاگیر شود. بعد نوبت گلوله می‌شده که عبارت بوده از ساچمه‌های ریز و درشتی که در نهایت به سمت هدف شلیک می‌شده است. علت بزرگی سلاح هم آن است که این سلاح برای رزمندگان آن دوره ساخته شده که هم جثه تنومندی داشته‌اند و هم از قدرت بیشتری برخوردار بوده‌اند».

در یک جعبه آینه دیگر یک ردیف از تفنگ‌هایی به نمایش درآمده که قیافه مقبول‌تری با آنچه از کلیات یک تفنگ می‌شناسیم دارند. یکی از سلاح‌ها که یک تفنگ سرپر و از جنس سنگ چخماق است‌، در اوایل قرن 18 میلادی ساخته شده است.‌ تفنگ دیگری که ساخت آمریکاست،‌ در سال 1854 ساخته شده و در این موزه به نمایش درآمده است. کسی چه می‌داند؟ شاید روزگاری سلاح سازمانی ارتش آمریکا بوده است. ازعجایب آنکه نمونه‌ای از سلاح «ام.16» که سلاح سازمانی کنونی ارتش آمریکا به شمار می‌رود هم در این موزه به نمایش درآمده است.

کمی که جلوتر می‌آییم‌، بخشی از تپانچه‌های روزگاران دیر و دور به چشم می آید یکی از آنها تپانچه‌ای است که در قرن 19 میلادی و توسط کشور انگلیس ساخته شده است‌؛ تپانچه تک لول سرپر در همان جعبه آینه‌، یک تپاچه دولول ،‌ محصول کشور ایران و متعلق به اوایل قرن 18 هم به چشم می‌آید اینکه در آن روزگاران کشور ما تپانچه هم می‌ساخته است نشان از نبوغ و درایت ایران و ایرانی دارد.

متصدی موزه درباره این نوع از تپانچه داستان جالبی می‌گوید: همانگونه که می‌بینید این تپانچه مربوط به اوایل قرن 18 و محصول ایران است. تپانچه‌ای که در کنار این سلاح کمری و به صورت چهار لول جلب نظر می‌کند یک محصول انگلیسی است که 100 سال بعد از تپانچه محصول کشور ما ساخته شده و جالب اینکه در ساخت این تپانچه الگوی آنان همین تپانچه دولول ساخت کشور ما بوده است.

جلوتر می‌روم تعدد و تنوع سلاح‌های کمری در این موزه بی‌نظیر است و آن قدر زیبا که آدم دوست دارد ساعت‌ها به هر کدامشان نگاه کند. کمی جلوتر‌، سلاح‌ها در شکل امروزی‌تری به چشم می‌آیند. سلاح‌هایی که بخشی از آنها در جنگ‌ جهانی دوم مورد استفاده متفقین و یا متحدین بوده است از جمله یک تیربار که محصول کشور آلمان بوده و طبیعتا در همان جبهه هم استفاده شده است.

عنوان «تیربار همراه با مخزن آب» برایم کمی تعجب‌آور است. لوله تیربار خیلی قطور است؛ معلوم می‌شود که قطر زیاد تیربار‌، در واقع به علت وجود همان مخزنی است که پر و خالی کردن آن مانع از ترکیدن لوله به هنگام استفاده زیاد می‌شده است‌؛ چه آن زمان هنوز به دانش ساخت آلیاژی که در منتها درجه حرارت هم تاب بیاورد نرسیده بودند و بنابراین برای خنک کردن لوله تیربار از این شگرد استفاده می‌کردند. در مقابل این سلاح که احیانا در خدمت اهداف متحدین بوده، تیربارهای آمریکایی نیز دیده می‌شود؛‌ نمونه‌هایی نظیر تیربار کالیبر 50 ‌، «تیربار ام-3» و ... که در نیمه میانی قرن بیستم ساخته شده است. هر از گاهی نشانه‌هایی در موزه دیده می‌شود که بیانگر تاریخ دور و دراز سرزمین ماست. مجسمه برنجی سرباز اشکانی که در سال 1354 و از روی نسخه اصل آن ساخته شده یکی از این موارد است.

هنر ایرانی روی برخی از سلاح‌ها‌، تصاویری بدیع خلق کرده است. در این موزه‌، سه قبضه توپ دیده می‌شود‌؛ از آن توپ‌هایی که ما تنها یک بار شلیکش را در موقع تحویل سال می‌بینیم.! به گفته مسئول موزه‌،این توپ‌ها در عهد قاجار و از روسیه خریداری شده و جالب آنکه در جنگ‌های ایران و روسیه هم مورد استفاده ارتش ایران قرار گرفته است. البته یکی از آنها یک توپ سرپر برنجی است است که در سال 1285 خریداری و به ایران وارد شده است.

شاید در همان روزگاری که ایرانیان فریاد عدالت‌خواهی‌شان را برای ایجاد حاکمیت مجلس محور به آسمان بلند کرده بودند و سرانجام این فریاد در همان سال 1285 -14 مرداد- به بار نشست از اتفاق‌، یکی از گلوله‌های این توپ‌ها هم در معرض بازدید کنندگان قرار گرفته تا آنان بدانند که شلیک تنها یک توپ با چه مصیبت‌هایی همراه بوده است .

روی دیوار بیرونی یکی از این توپ‌ها‌،هنرمندان - یا شاید همان رزمندگان- با خطی خوش و چشم نواز‌، نام پادشاه قاجار را با القاب «السلطان بن سلطان،‌ و الخاقان بن خاقان...» حک کرده‌اند تا نشان دهند از آن جهت هنر‌ف تنها نزد ایرانیان دانسته شده که آنان از جنبه‌های زیبا شناختی حتی در زمان جنگ هم فروگذار نکرده‌اند. یک توپ دیگر که جدیدتر می‌نماید‌، ساخت کشور سوئد و مربوط به سال 1928میلادی است‌. توپی که با عنوان «کوهستان» به بازدید کنندگان معرفی شده است.

موزه قرارگاه جنوب شرق ارتش

هرچه به انتهای سراسری موزه نزدیک‌تر می‌شویم‌، سلاح‌ها امروزی‌تر می‌شوند‌؛ تا آنجا که رفته رفته گلوله‌هایی دیده می‌شود که در آنها می‌توان نشانه‌هایی از دانش امروز بشر را باز جست. در منتهای سرسرا –سلاح‌هایی به نمایش درآمده که نشانگر خدعه و نیرنگ بشر برای از میان بردن بشر دیگر است: در ظاهر شکل خودکار دارند‌، اما به گفته متصدی موزه‌، آنها با هدف مذموم ترور ساخته شده‌اند.

آخرین بخش از موزه روایت روزهای دفاع و حماسه است.؛ روایت روزهایی که همه آمال مردم در دفاع از سرزمین خویش منحصر شده بود؛‌ سرزمینی با مردمی همه رزمنده و جنگجو. جنگجو برای ناموس و آبروی خویش.

با اینکه بازدیدکننده سلاح‌های این بخش از تاریخ را هم مشاهده می‌کند اما تو گویی اراده‌ای برای انتقال نوعی معرفت و یا فرهنگ در تبیین این بخش از تاریخ دخالت کرده است.برای نمونه،کسوت برخی شهیدان نیز در این بخش به نمایش درآمده است.برخی از نامه‌ها هم همین طور. نامه‌هایی که بر پیشانی خود عنوان «به کلی سری» دارند،‌البته به کلی سری برای آن روزگار.

از مفاد یکی از آنها بر می‌آید که نگرانی‌ای از باب گسترش نیروهای عراقی وجود داشته که نشانگر یک اعلام هشیاری برای رزمندگان مستقر در خطوط مرزی است.

نامه از سوی لشکر 92 زرهی و خطاب به تیپ‌های 2، 1 و 3 لشکر و نیز تیپ 37 زرهی شیراز با گیرندگانی نظیر: گروه رزمی 165‌، ستاد عملیات جنوب پادگاه هفتگل و «پادگان الله اکبر» است به این مضمون:

با توجه به گسترش یکان‌های زرهی‌، «آماده باش» صد درصد به آن یکان صادر می‌گردد. دستور فرمایید یکان‌های تابعه از هر لحاظ آمادگی کامل جهت مقابله با تجاوزات دشمن را داشته و با کمال دقت مراقب باشند که غافلگیری به وجود نیاید.

نامه به امضای سرهنگ ملک‌نژاد رسیده که همین چندی پیش و در جریان تقدیر از گردان 283 لشکر 92 از او نیز به خاطر حماسه آفرینی‌هایش قدردانی شد.

سلاح‌هایی که از ارتش عراق و درجریان عملیات‌های گوناگون به غنیمت گرفته شده، در این موزه قابل رویت است. یک نمونه‌اش یک جفت تیربار موسوم به «گرینوف» است که براساس معرفی‌ای که از آن شده‌،توسط رزمندگان «لشکر 23 » و در جریان عملیات بیت‌المقدس به غنیمت گرفته شده و همچنین سلاح‌های دیگری از همین دست که در معرض دید همگان قرار داده شده است.

عکس‌ها و اسنادی بی‌نظیر که بخشی از آنها نشان دهنده چگونگی آغاز جنگ است، نوع پرداخت جراید و خبرگزاری‌ها به پیروزی‌هایی که ارتش به دست می‌آورده و ... بخشی از زوایای این قسمت از موزه است.

نظر شما
(ضروری نیست)
(ضروری نیست)
آخرین اخبار