ارتباط علمی و معنوی تنگاتنگ میان استادی علامه طباطبایی و شاگردی آیتالله شجاعی، او را در شمار نزدیکان علامه در آورده بود تا آنجا که همه رسالههای دستنویس علامه مزین به دستخط آیتالله شجاعی بود.
شهدای ایران: آیتالله محمد شجاعی از اساتید فقه و اخلاق روز دوشنبه (هفتم دیماه) در سن ۷۴ سالگی دعوت حق را لبیک گفت و در جوار رحمت الهی آرام گرفت. مراسم بزرگداشت این عالم ربانی در تهران، فردا در مسجد نور (واقع در میدان فاطمی) ساعت ۱۰:۳۰ برگزار میشود.
وی سالیان درازی از عمر خود را به خودسازی و تربیت شاگردان پرداخت و درس علمی و عملی اخلاق، همواره نام و یاد او را در دل علاقهمندان زنده نگه میدارد.
آنچه در ادامه میخوانیم گذری بر زندگی پُربار این عالم فرزانه است:
آیتالله محمد شجاعی در سال ۱۳۲۰ شمسی در زنجان متولد شد. تحصیلات ابتدایی را در زادگاهش به سرانجام رساند. در سال ۱۳۳۱ هجری شمسی وارد حوزه علمیه زنجان شد و لمعتین، اصول فقه، همچنین منظومه مرحوم سبزواری را فراگرفت سپس در سال ۱۳۳۵ هجری شمسی به شهر مقدس قم هجرت کرد. در همانجا رسائل و مکاسب را نیز آموخت و در درس خارج فقه امام خمینی(ره) حضور یافت.
* شاگرد ممتاز و مخصوص علامه طباطبایی(ره)
همزمان، تلمذ در محضر فقهی آیتالله محقق داماد و شرکت در درس خارج فقه وی راه استنباط احکام شرعی و اجتهاد را برای او هموار کرد، علاوه بر این بهرههای مقطعی، از درسهای خارج فقه و اصول سایر بزرگان از جمله علامه طباطبایی گرفت و در زمره شاگردان ممتاز و مخصوص علامه قرار گرفت. وی با حضور در کلاسهای درس عمومی علامه طباطبایی(ره) به یادگیری فلسفه و اسفار پرداخت.
ارتباط علمی و معنوی تنگاتنگ میان علامه و آیتالله شجاعی، وی را در شمار نزدیکان علامه طباطبایی در آورده بود تا آنجا که همه رسالههای دستنویس علامه را که مزین به دستخط آیتالله شجاعی بود و استنساخ آنها را به بعضی از شاگردانشان اجازه میداد، استنساخ نمود و این افتخار را هم نصیب خود داشت.
گواه ارادت و لطف متقابل این استاد بزرگوار و علامه طباطبایی(ره) همین بس زمانی، با درگذشت پدر آیتالله شجاعی که علامه طباطبایی به منظور مسافرت تابستانی به زنجان عزیمت میکرد و ایامی را در آنجا اقامت میکرد. پس از درگذشت پدر آیتالله شجاعی، علامه طباطبایی به دیدار آیتالله شجاعی رفت.
این استاد وارسته در زمره پارسایانی بود که فقر شدید دوران جوان نه تنها مخل علم آموزی و تهذیب او نشد بلکه اراده او را در طی طریق تقوی و دانش صد چندان کرد. او، که گاه از شدت فقر، استطاعت خرید حتی یک قرص نان سنگک ۴ ریالی را هم نداشت و سه سال تمام در نهایت فقر، از نان سیر نشد با تمامی این مشقات لحظهای از آموختن نیاسود.
وی هر روز پس از نماز صبح تا ساعت ۱۲ شب به جز یک ساعت در ظهر، به قصد ادای فریضه و تناول غذایی مختصر، به سختی به درس و مطالعه میپرداخت. با این همه سختکوشی،آیتالله شجاعی در سخنان خود از اینکه در مقاطع مختلف عمر خویش اوقاتی را بیهوده ضایع کرده است تأسف دائم داشت.
آیتالله شجاعی بعد از تأهل در محلههای فقیرنشین قم با اجاره کردن یک و گاهی دو اتاق کوچک به تحصیل ادامه داد. در آن روزگار در بعضی از این محلهها فقط یک روز در میان امکان استفاده از برق را داشتند، آنهم تنها استفاده از یک لامپ ۲۵ واتی، لاجرم، شبهایی که برق در اختیار نبود، با بازکردن در چراغ والور به نور کمرنگ شعله بسنده و به مطالعه و نوشتن میپرداخت و از لحظهلحظه عمر برای دانستن و فهمیدن بهره میبرد.
در سال ۱۳۴۶ هجری شمسی، باگذشت چهار سال از تبعید حضرت امام خمینی(ره)، پس از وقایع خرداد ۱۳۴۲ و تعطیلی دروس ایشان و همچنین درگذشت آیتالله محقق داماد، با تعطیل شدن تمام درسها دیگر به قم باز نمیگردد. این واقعه اگرچه برای آیتالله شجاعی غم انگیز و سنگین بود اما منشا برکات و سرآغاز تشکیل جلسات و مباحث معارفی و تهذیب نفس و تفسیر در زنجان شد.
در اوج خفقان رژیم طاغوت، در خلال مباحث اخلاقی و دینی خود به طرح اعتراضات سیاسی نیز میپرداخت و به همین دلیل توسط ساواک زنجان مکرر مورد مؤاخذه و سؤال و جواب و تهدید قرار میگرفت ولیکن به کار خود ادامه میداد. تا اینکه در سال ۱۳۵۱ هجری شمسی توسط مأمورانی که از ساواک تهران آمده بودند با کمک ساواک زنجان دستگیر و دو شبانه روز به دست ماموران اعزامی از تهران در شهر بانی زنجان مورد آزار و شکنجه بسیار سخت قرار گرفت و سپس، بعد از دو روز، به ساواک تهران منتقل شد و دو ماه در کمیته ضد خرابکاری که کمیته مشترک ساواک و شهربانی بود به جهت فعالیتهای گوناگون علیه رژیم، به صورت شدید و خطرناکی آزار و شکنجه شد.
* علت استعفای آیتالله شجاعی از نمایندگی مجلس شورای اسلامی
این عالم فرزانه هشت ماه دیگر در زندان قصر تحت مراقبت شدید زندانی بود و تنها با توکل کامل به خدای متعال و انقطاع از ما سوی الله و توسل به حضرات معصومین(ع) توانست از مهلکه رژیم طاغوت جان به سلامت به در برد.
با به ثمر نشستن نهال انقلاب اسلامی ایران آیتالله شجاعی، که عرصه سیاست هم برای او میدان عبودیت و بندگی خدا و خدمت به خلق بود، نمایندگی مردم زنجان را با اصرار زیاد خود مردم آن دیار در دوره اول مجلس شورای اسلامی پذیرفت اما چندی نگذشت که به دلیل شدت کسالات به جا مانده از دوران زندان، از این سمت استعفا داد و با اقامت در تهران، با تشکیل جلسات درس و بحث در باب تزکیه و خودسازی، تفسیر و معارف قرآنی دیگر، راه را بر جویندگانی بسیار، هموار ساخت.
جلسات عمومی و خصوصی درسها و مباحث عرفانی، تفسیری و معارفی استاد شجاعی در دو دهه ۴۰ و ۵۰ شمسی در زنجان و دو دهه ۶۰ و ۷۰ شمسی در تهران بیشک گواراترین سرچشمههای زلال حکمت و عمل را در کام جویندگان معرفت روا داشته است که ثمره آن شاگردان و بهرهمندان زیاد از این محافل است.
برخی از آثار آیتالله محمد شجاعی به شرح ذیل است:
۱- مقالات، سه جلد، چاپ از انتشارات سروش
۲- معاد یا بازگشت به سوی خدا، دو جلد، چاپ شرکت انتشار.
۳- انسان و خلافت الهی، یک جلد
۴- اسماء حسنی، یک جلد، چاپ دوم از انتشارات سروش
۵- پنج رساله، یک جلد، چاپ اول از مرکز مطالعات بنیادین خاورمیانه
۶- ملائکه، یک جلد، چاپ دوم
۷- بقیة الله(عج)، یک جلد، چاپ اول
۸- خواب و نشانهای آن، یک جلد، چاپ سوم
۹- بازگشت به هستی، یک جلد، چاپ دوم
۱۰- عروج روح، یک جلد، چاپ دوم
۱۱- قیام قیامت، یک جلد، چاپ دوم
۱۲- مواقف حشر، یک جلد، چاپ دوم
۱۳- تجسم عمل و شفاعت، یک جلد، چاپ دوم
۱۴- مرگ تا قیامت، یک جلد، چاپ دوم
۱۵- خواب و نشانهای آن، چاپ چهارم.
۱۶- دروس تزکیه، در چند جلد، چاپ اول.
وی سالیان درازی از عمر خود را به خودسازی و تربیت شاگردان پرداخت و درس علمی و عملی اخلاق، همواره نام و یاد او را در دل علاقهمندان زنده نگه میدارد.
آنچه در ادامه میخوانیم گذری بر زندگی پُربار این عالم فرزانه است:
آیتالله محمد شجاعی در سال ۱۳۲۰ شمسی در زنجان متولد شد. تحصیلات ابتدایی را در زادگاهش به سرانجام رساند. در سال ۱۳۳۱ هجری شمسی وارد حوزه علمیه زنجان شد و لمعتین، اصول فقه، همچنین منظومه مرحوم سبزواری را فراگرفت سپس در سال ۱۳۳۵ هجری شمسی به شهر مقدس قم هجرت کرد. در همانجا رسائل و مکاسب را نیز آموخت و در درس خارج فقه امام خمینی(ره) حضور یافت.
* شاگرد ممتاز و مخصوص علامه طباطبایی(ره)
همزمان، تلمذ در محضر فقهی آیتالله محقق داماد و شرکت در درس خارج فقه وی راه استنباط احکام شرعی و اجتهاد را برای او هموار کرد، علاوه بر این بهرههای مقطعی، از درسهای خارج فقه و اصول سایر بزرگان از جمله علامه طباطبایی گرفت و در زمره شاگردان ممتاز و مخصوص علامه قرار گرفت. وی با حضور در کلاسهای درس عمومی علامه طباطبایی(ره) به یادگیری فلسفه و اسفار پرداخت.
ارتباط علمی و معنوی تنگاتنگ میان علامه و آیتالله شجاعی، وی را در شمار نزدیکان علامه طباطبایی در آورده بود تا آنجا که همه رسالههای دستنویس علامه را که مزین به دستخط آیتالله شجاعی بود و استنساخ آنها را به بعضی از شاگردانشان اجازه میداد، استنساخ نمود و این افتخار را هم نصیب خود داشت.
گواه ارادت و لطف متقابل این استاد بزرگوار و علامه طباطبایی(ره) همین بس زمانی، با درگذشت پدر آیتالله شجاعی که علامه طباطبایی به منظور مسافرت تابستانی به زنجان عزیمت میکرد و ایامی را در آنجا اقامت میکرد. پس از درگذشت پدر آیتالله شجاعی، علامه طباطبایی به دیدار آیتالله شجاعی رفت.
این استاد وارسته در زمره پارسایانی بود که فقر شدید دوران جوان نه تنها مخل علم آموزی و تهذیب او نشد بلکه اراده او را در طی طریق تقوی و دانش صد چندان کرد. او، که گاه از شدت فقر، استطاعت خرید حتی یک قرص نان سنگک ۴ ریالی را هم نداشت و سه سال تمام در نهایت فقر، از نان سیر نشد با تمامی این مشقات لحظهای از آموختن نیاسود.
وی هر روز پس از نماز صبح تا ساعت ۱۲ شب به جز یک ساعت در ظهر، به قصد ادای فریضه و تناول غذایی مختصر، به سختی به درس و مطالعه میپرداخت. با این همه سختکوشی،آیتالله شجاعی در سخنان خود از اینکه در مقاطع مختلف عمر خویش اوقاتی را بیهوده ضایع کرده است تأسف دائم داشت.
آیتالله شجاعی بعد از تأهل در محلههای فقیرنشین قم با اجاره کردن یک و گاهی دو اتاق کوچک به تحصیل ادامه داد. در آن روزگار در بعضی از این محلهها فقط یک روز در میان امکان استفاده از برق را داشتند، آنهم تنها استفاده از یک لامپ ۲۵ واتی، لاجرم، شبهایی که برق در اختیار نبود، با بازکردن در چراغ والور به نور کمرنگ شعله بسنده و به مطالعه و نوشتن میپرداخت و از لحظهلحظه عمر برای دانستن و فهمیدن بهره میبرد.
در سال ۱۳۴۶ هجری شمسی، باگذشت چهار سال از تبعید حضرت امام خمینی(ره)، پس از وقایع خرداد ۱۳۴۲ و تعطیلی دروس ایشان و همچنین درگذشت آیتالله محقق داماد، با تعطیل شدن تمام درسها دیگر به قم باز نمیگردد. این واقعه اگرچه برای آیتالله شجاعی غم انگیز و سنگین بود اما منشا برکات و سرآغاز تشکیل جلسات و مباحث معارفی و تهذیب نفس و تفسیر در زنجان شد.
در اوج خفقان رژیم طاغوت، در خلال مباحث اخلاقی و دینی خود به طرح اعتراضات سیاسی نیز میپرداخت و به همین دلیل توسط ساواک زنجان مکرر مورد مؤاخذه و سؤال و جواب و تهدید قرار میگرفت ولیکن به کار خود ادامه میداد. تا اینکه در سال ۱۳۵۱ هجری شمسی توسط مأمورانی که از ساواک تهران آمده بودند با کمک ساواک زنجان دستگیر و دو شبانه روز به دست ماموران اعزامی از تهران در شهر بانی زنجان مورد آزار و شکنجه بسیار سخت قرار گرفت و سپس، بعد از دو روز، به ساواک تهران منتقل شد و دو ماه در کمیته ضد خرابکاری که کمیته مشترک ساواک و شهربانی بود به جهت فعالیتهای گوناگون علیه رژیم، به صورت شدید و خطرناکی آزار و شکنجه شد.
* علت استعفای آیتالله شجاعی از نمایندگی مجلس شورای اسلامی
این عالم فرزانه هشت ماه دیگر در زندان قصر تحت مراقبت شدید زندانی بود و تنها با توکل کامل به خدای متعال و انقطاع از ما سوی الله و توسل به حضرات معصومین(ع) توانست از مهلکه رژیم طاغوت جان به سلامت به در برد.
با به ثمر نشستن نهال انقلاب اسلامی ایران آیتالله شجاعی، که عرصه سیاست هم برای او میدان عبودیت و بندگی خدا و خدمت به خلق بود، نمایندگی مردم زنجان را با اصرار زیاد خود مردم آن دیار در دوره اول مجلس شورای اسلامی پذیرفت اما چندی نگذشت که به دلیل شدت کسالات به جا مانده از دوران زندان، از این سمت استعفا داد و با اقامت در تهران، با تشکیل جلسات درس و بحث در باب تزکیه و خودسازی، تفسیر و معارف قرآنی دیگر، راه را بر جویندگانی بسیار، هموار ساخت.
جلسات عمومی و خصوصی درسها و مباحث عرفانی، تفسیری و معارفی استاد شجاعی در دو دهه ۴۰ و ۵۰ شمسی در زنجان و دو دهه ۶۰ و ۷۰ شمسی در تهران بیشک گواراترین سرچشمههای زلال حکمت و عمل را در کام جویندگان معرفت روا داشته است که ثمره آن شاگردان و بهرهمندان زیاد از این محافل است.
برخی از آثار آیتالله محمد شجاعی به شرح ذیل است:
۱- مقالات، سه جلد، چاپ از انتشارات سروش
۲- معاد یا بازگشت به سوی خدا، دو جلد، چاپ شرکت انتشار.
۳- انسان و خلافت الهی، یک جلد
۴- اسماء حسنی، یک جلد، چاپ دوم از انتشارات سروش
۵- پنج رساله، یک جلد، چاپ اول از مرکز مطالعات بنیادین خاورمیانه
۶- ملائکه، یک جلد، چاپ دوم
۷- بقیة الله(عج)، یک جلد، چاپ اول
۸- خواب و نشانهای آن، یک جلد، چاپ سوم
۹- بازگشت به هستی، یک جلد، چاپ دوم
۱۰- عروج روح، یک جلد، چاپ دوم
۱۱- قیام قیامت، یک جلد، چاپ دوم
۱۲- مواقف حشر، یک جلد، چاپ دوم
۱۳- تجسم عمل و شفاعت، یک جلد، چاپ دوم
۱۴- مرگ تا قیامت، یک جلد، چاپ دوم
۱۵- خواب و نشانهای آن، چاپ چهارم.
۱۶- دروس تزکیه، در چند جلد، چاپ اول.