عدم توانایی در پرداخت مهریه و ضمانت مادر شوهر به عروسش، وی را راهی زندان مرکزی اراک کرده است.
شهدای ایران: مریم خانم مادرشوهری است که از خرداد ماه سالجاری به دلیل ضمانت از چکهای پرداختی به عروسش در زندان مرکزی اراک تحمل حبس میکند.
«آش نخورده و دهن سوخته» مصداق بارز حکایت این مادر است که به دلیل اختلافات زناشویی پسر و عروسش در آستانه طلاق و به اجرا گذاشتن مهریه 110 سکهای زوجه پس از توافق انجام شده، از سوی ریش سفیدان فامیل مبادرت به صدور 5 فقره چک با مبالغ معین میکند.
پس از ثبت واقعه طلاق و جدایی کامل زوجین هرچند «محمد» فرزند آخر این خانواده تمام هم و تلاش خود را برای پاس کردن چکهای صادره از سوی مادرش میکند اما در این مدت پیش از حبس مادرش (ضامن) تنها موفق به تامین مبالغ سه چک صادر شده به ارزش 30 میلیون تومان شده و بابت چک های بعدی با وجود فروش بسیاری از اسباب زندگی و قرض از پدر و دوستان، ناتوان از پرداخت می شود و در عین ناباوری خانواده، مادر با حکم جلب عروس خود روانه زندان میشود.
به قول فرزند همین مادری که در مدت حبس 6 ماهه مادرش حتی یک بار روی ملاقات با وی را نداشته و اجازه رفتن برای دیدار با مادرش را به خودش نداده، می گوید که همه ماجرا از شکستن یک بشقاب شروع شد. نه اینکه همسر و مادرم پیش از آن اختلافی با هم نداشتند، اما افتادن و چند تکه شدن بشقاب گرد و با قیمت خانه پدری توسط همسرم بهانه همه این اتفات تلخ و باورنکردی شد.
رهی با اشاره به اتفاقات پیش آمده برای پدرش گفت: شاید از بین رفتن شیرازه زندگی من و همسرم و آبروریزیهای به وجود آمده در قبال مادرم که تا پیش از این در بین اهالی محل و فامیل اعتبار و جایگاهی خاص داشت، عود کردن سیاتیک کمر پدرم بود که بدون اغراق می توان گفت 99 درصد آن به دلیل فشارهای زیاد عصبی در پی رفت و آمدهای زیاد او و مادرم به شعبات مختلف دادگاه بود.
وی که خودش را مقصر اصلی همه این ماجراها میداند، ادامه داد: شاید اگر از همان اول در انتخاب شریک زندگی خودم نصیحت و مشورتهای مادرم را گوش داده بودم کار به این جا منتهی نمیشد. نمیدانم آخر مادرم چرا باید الان مکافات کار من را پس بدهد.
شرایط آزادی این مادر هرچند با اخذ گذشت از بخش کمی از مبلغ بدهی فرزندش تسهیل شده و مبلغ 30 میلیون تومان هم از مجموع بدهی به شاکی پرداخت شده اما برای مختومه شدن پرونده مبلغی معادل 50 میلیون تومان نیاز است.
«آش نخورده و دهن سوخته» مصداق بارز حکایت این مادر است که به دلیل اختلافات زناشویی پسر و عروسش در آستانه طلاق و به اجرا گذاشتن مهریه 110 سکهای زوجه پس از توافق انجام شده، از سوی ریش سفیدان فامیل مبادرت به صدور 5 فقره چک با مبالغ معین میکند.
پس از ثبت واقعه طلاق و جدایی کامل زوجین هرچند «محمد» فرزند آخر این خانواده تمام هم و تلاش خود را برای پاس کردن چکهای صادره از سوی مادرش میکند اما در این مدت پیش از حبس مادرش (ضامن) تنها موفق به تامین مبالغ سه چک صادر شده به ارزش 30 میلیون تومان شده و بابت چک های بعدی با وجود فروش بسیاری از اسباب زندگی و قرض از پدر و دوستان، ناتوان از پرداخت می شود و در عین ناباوری خانواده، مادر با حکم جلب عروس خود روانه زندان میشود.
به قول فرزند همین مادری که در مدت حبس 6 ماهه مادرش حتی یک بار روی ملاقات با وی را نداشته و اجازه رفتن برای دیدار با مادرش را به خودش نداده، می گوید که همه ماجرا از شکستن یک بشقاب شروع شد. نه اینکه همسر و مادرم پیش از آن اختلافی با هم نداشتند، اما افتادن و چند تکه شدن بشقاب گرد و با قیمت خانه پدری توسط همسرم بهانه همه این اتفات تلخ و باورنکردی شد.
رهی با اشاره به اتفاقات پیش آمده برای پدرش گفت: شاید از بین رفتن شیرازه زندگی من و همسرم و آبروریزیهای به وجود آمده در قبال مادرم که تا پیش از این در بین اهالی محل و فامیل اعتبار و جایگاهی خاص داشت، عود کردن سیاتیک کمر پدرم بود که بدون اغراق می توان گفت 99 درصد آن به دلیل فشارهای زیاد عصبی در پی رفت و آمدهای زیاد او و مادرم به شعبات مختلف دادگاه بود.
وی که خودش را مقصر اصلی همه این ماجراها میداند، ادامه داد: شاید اگر از همان اول در انتخاب شریک زندگی خودم نصیحت و مشورتهای مادرم را گوش داده بودم کار به این جا منتهی نمیشد. نمیدانم آخر مادرم چرا باید الان مکافات کار من را پس بدهد.
شرایط آزادی این مادر هرچند با اخذ گذشت از بخش کمی از مبلغ بدهی فرزندش تسهیل شده و مبلغ 30 میلیون تومان هم از مجموع بدهی به شاکی پرداخت شده اما برای مختومه شدن پرونده مبلغی معادل 50 میلیون تومان نیاز است.