با حضور ماموران در محل قتل، در خیابان ظفر مشخص شد، مرد 55 ساله به نام علی با 27 ضربه چاقو به قتل رسیده است.
به گزارش شهدای ایران به نقل از میزان، رسیدگی به این پرونده، 15 آذرماه همزمان با اعلام قتل مرد میانسالی به تیم جنایی تهران آغاز شد. با حضور ماموران در محل قتل، در خیابان ظفر مشخص شد، مرد 55 ساله به نام علی با 27 ضربه چاقو به قتل رسیده است.
پسر 25 ساله مقتول که موضوع را به پلیس اطلاع داده بود، در مورد قتل گفت: صبح که از بانک به خانه آمدم، مرد ناشناسی در حال خروج از خانه بود. با او درگیر شدم، اما مرد قوی هیکل فرار کرد.
بنا براین گزارش، با تناقض گوییهای پسر 25 ساله او بازداشت شد و با گذشت 15 روز از وقوع قتل، سرانجام پسر مقتول به قتل پدرش به علت زخم زبانهای او اعتراف کرد.
صبح امروز با انتقال پسر قاتل به دادسرای امورجنایی، او جزییات قتل پدرش را بازگو کرد. پسر 25 ساله در بازجوییها مدعی شد: پدرم راننده اتوبوس بود و پس از مرگ مادرم کمتر به خانه می آمد. روز حادثه پدرم به خانه آمد و دوباره بیکاری من را مطرح کرد و زخم زبان هایش شروع شد؛ عصبانی شدم و با چاقوی آشپزخانه او را به قتل رساندم.
با اعترافات پسر جوان، وی با دستور بازپرس ویژه قتل، برای تحقیقات بیشتر در اختیار پلیس آگاهی قرار گرفت.
متهم که بسیار آرام است؛ در گفت و گو با میزان از انگیزه قتلش گفت.
چرا پدرت را کشتی؟
او همیشه زخم زبان میزد و تحقیرم میکرد.
این دلیلی برای قتل می شود؟
نه. اما حرفهای او پتک سنگینی بود که هر موقع به خانه می آمد، به سرم میکوبید.
به خاطر سرکوفت باید 27 ضربه چاقو بزنی؟
صحنه قتل را یادم نمی آید. قرص خواب خورده بودم و یادم نمی آید که چند ضربه زده ام.
پشیمان نیستی؟
پدرم را دوست داشتم و بسیار پشیمان هستم. بعد از قتل او به خوابم می آید و عذاب وجدان باعث شد، به قتلش اعتراف کنم.
پسر 25 ساله مقتول که موضوع را به پلیس اطلاع داده بود، در مورد قتل گفت: صبح که از بانک به خانه آمدم، مرد ناشناسی در حال خروج از خانه بود. با او درگیر شدم، اما مرد قوی هیکل فرار کرد.
بنا براین گزارش، با تناقض گوییهای پسر 25 ساله او بازداشت شد و با گذشت 15 روز از وقوع قتل، سرانجام پسر مقتول به قتل پدرش به علت زخم زبانهای او اعتراف کرد.
صبح امروز با انتقال پسر قاتل به دادسرای امورجنایی، او جزییات قتل پدرش را بازگو کرد. پسر 25 ساله در بازجوییها مدعی شد: پدرم راننده اتوبوس بود و پس از مرگ مادرم کمتر به خانه می آمد. روز حادثه پدرم به خانه آمد و دوباره بیکاری من را مطرح کرد و زخم زبان هایش شروع شد؛ عصبانی شدم و با چاقوی آشپزخانه او را به قتل رساندم.
با اعترافات پسر جوان، وی با دستور بازپرس ویژه قتل، برای تحقیقات بیشتر در اختیار پلیس آگاهی قرار گرفت.
متهم که بسیار آرام است؛ در گفت و گو با میزان از انگیزه قتلش گفت.
چرا پدرت را کشتی؟
او همیشه زخم زبان میزد و تحقیرم میکرد.
این دلیلی برای قتل می شود؟
نه. اما حرفهای او پتک سنگینی بود که هر موقع به خانه می آمد، به سرم میکوبید.
به خاطر سرکوفت باید 27 ضربه چاقو بزنی؟
صحنه قتل را یادم نمی آید. قرص خواب خورده بودم و یادم نمی آید که چند ضربه زده ام.
پشیمان نیستی؟
پدرم را دوست داشتم و بسیار پشیمان هستم. بعد از قتل او به خوابم می آید و عذاب وجدان باعث شد، به قتلش اعتراف کنم.