شهدای ایران shohadayeiran.com

مرگ مرد جوان و كودك خردسالش كه بامداد يكي از روزهاي آبان ماه در چند قدمي‌خانه‌شان به كام مرگ رفتند، همچنان سربه مهر مانده است.
به گزارش شهدای ایران، ساعت 2 بامداد 29 آبان ماه بود كه مردي با مأموران كلانتري باغ فيض تماس گرفت و گفت كه اجساد يك مرد و پسري خردسال را در كوچه محمد ابراهيم، حوالي خيابان اشرفي اصفهاني ديده است. پس از اين تيمي از مأموران كلانتري براي بررسي موضوع در محل حاضر شدند. مأموران با جسد خونين مردي حدوداً 37 ساله و جسد پسري شش ساله كه لباس خانگي به تن داشتند، روبه‌رو شدند و سپس با حفظ صحنه حادثه قاضي حسين پور، بازپرس ويژه قتل را باخبر كردند. تيم جنايي در بررسي‌ها متوجه شكستگي پاها، دست‌ها و قفسه سينه اجساد شدند كه احتمال مي‌رفت بر اثر اصابت جسم سخت يا تصادف با خودرو يا سقوط از ارتفاع به كام مرگ رفته باشند. از سوي ديگر تيم جنايي هيچ مدرك شناسايي از دو جسد كشف نكرد، اما با توجه به شباهت دو جسد به هم اين فرضيه براي مأموران قوت گرفت كه اجساد ‌ پدر و پسر هستند، بنابراين همزمان با ادامه تحقيقات، اجساد براي انجام آزمايش‌هاي لازم و مشخص شدن علت اصلي مرگ و شناسايي هويت آنها به پزشكي قانوني فرستاده شد.
 
    علائم حياتي
مردي كه موضوع را به پليس خبر داده بود، گفت: لحظاتي قبل در حال عبور از اين كوچه تاريك بودم كه دو جسم كنار سطل زباله نظرم را به خودش جلب كرد. كنجكاو شدم و به طرف سطل زباله رفتم كه متوجه دو جسد خونين شدم. خيلي ترسيده بودم به طوري كه ناخودآگاه فرار كردم، اما ثانيه‌هايي بعد به رستوراني كه در آن نزديكي است، رفتم و با كارگران آنها به اينجا آمديم كه با پيكر نيمه جان اين مرد و پسر روبه‌رو شديم. آنها هنوز جان داشتند، اما توان حرف زدن نداشتند و فقط مرد لب‌هايش را تكان مي‌داد و قصد داشت حرفي به ما بزند كه فوت كرد. پس از آن بلافاصله موضوع را به پليس خبر داديم.

     حرف‌هاي كارگر رستوران
 يكي از كارگران رستوران هم گفت: من بيدار بودم كه اين مرد هراسان در شيشه‌اي رستوران را زد. وقتي در را باز كردم به من گفت كه دو جسد خونين را كنار سطل زباله ديده است. من و يكي ديگر از دوستانم به همراه اين مرد به محل حادثه آمديم كه با اين صحنه روبه‌رو شديم، اما وقتي پليس و اورژانس رسيد، هر دو فوت كردند.
 
    شناسايي هويت
در حالي كه چند روز پس از حادثه پزشكي قانوني علت مرگ دو نفر را تصادف با خودرو اعلام كرد، مأموران پليس هم با بررسي پرونده‌هاي افراد گمشده هويت آنها را به نام شاهين و پژمان شناسايي كردند و معلوم شد آنها پدر و پسري هستند كه خانه‌شان در همان نزديكي است.
 
   اظهارات همسر
پس از اين مأموران از خانواده شاهين تحقيق كردند. همسر شاهين گفت: پسرمان پژمان دو ساله بود كه فهميديم بيش فعال است. هر چقدر او بزرگ‌تر مي‌شد اثرات بيش فعالي او بيشتر نمايان مي‌شد به طوري كه اين اواخر به دستور پزشك هميشه از او مراقبت مي‌كرديم تا برايش مشكلي پيش نيايد. پژمان نيمه‌هاي شب ناگهان از خواب بيدار مي‌شد و به داخل خيابان مي‌رفت به همين دليل هميشه ما در خانه و حياط را قفل مي‌كرديم و كليد آن را در جايي مخفي مي‌كرديم. شب حادثه من خواب بودم و احتمالاً شوهرم در خانه را قفل نكرده بود كه پژمان از خانه بيرون مي‌رود و وقتي شوهرم متوجه مي‌شود به دنبالش رفته و اين حادثه دلخراش اتفاق افتاده است. وي در پايان گفت: صبح وقتي از خواب بيدار شدم، شوهرم و پسرم در خانه نبودند. وقتي با گوشي‌اش تماس گرفتم، فهميدم گوشي‌اش در خانه است و حتي لباس‌هايش هم در خانه بود. پس از اين به اداره پليس رفتم و اعلام مفقودي كردم كه چند روز بعد، از پزشكي قانوني با من تماس گرفتند و من در پزشكي قانوني جسد شوهر و پسرم را شناسايي كردم.

     بررسي‌هاي ميداني
پس از اين مأموران پليس تحقيقات ميداني خود را ادامه دادند تا اينكه متوجه دوربين‌هاي مداربسته مهد كودكي در آن نزديكي شدند. سپس مأموران فيلم ضبط شده شب حادثه را بازبيني كردند. دوربين‌هاي مهدكودك شب حادثه ابتدا تصوير پژمان پسر خانواده را ضبط كرده بود كه با لباس خانگي در خانه‌شان را باز مي‌كند و به داخل خيابان مي‌آيد. لحظاتي بعد دوربين تصوير شاهين را نشان مي‌دهد كه با لباس داخل خانه و بدون كفش سراسيمه از خانه بيرون مي‌آيد كه حكايت از آن دارد كه شاهين به‌دنبال پسرش به داخل خيابان آمده و لحظاتي بعد از ديد دوربين خارج مي شوند و اين حادثه غمناك براي پدر و پسر رخ مي‌دهد.

     كليد معما در دست كيست؟
كارآگاهان در حال بررسي دوربين‌هاي مداربسته در حوالي محل حادثه هستند تا احياناً خودرويي كه حادثه را رقم زده است، شناسايي كنند. پرونده در حال حاضر به دستور قاضي حسين پور براي بررسي بيشتر و شناسايي عامل اين تصادف احتمالي به دادسراي محل حادثه فرستاده شد.



*جوان
نظر شما
(ضروری نیست)
(ضروری نیست)
آخرین اخبار