براساس اعلام خبرگزاریها، پس از استعفای مدیر سابق مرکز امور نمایشی صدا و سیما (که در ساختار جدید این سازمان، مسئولیت تولید سریالهای نمایشی همه شبکههای سیمای جمهوری اسلامی را برعهده دارد)، مدیر جدید این مرکز از سوی معاونت سیما منصوب شد و شگفتی برخی دلسوزان انقلاب و نظام اسلامی را برانگیخت!
شهدای ایران:براساس اعلام خبرگزاریها، پس از استعفای مدیر سابق مرکز امور نمایشی صدا و سیما (که در ساختار جدید این سازمان، مسئولیت تولید سریالهای نمایشی همه شبکههای سیمای جمهوری اسلامی را برعهده دارد)، مدیر جدید این مرکز از سوی معاونت سیما منصوب شد و شگفتی برخی دلسوزان انقلاب و نظام اسلامی را برانگیخت!
شاید بتوان گفت که نگاهی به کارنامه چند سال گذشته مدیر جدید این مرکز در عرصه سینما و تلویزیون (چه در زمینه نوشتن فیلمنامه و چه در میدان مدیریت گروه فیلم و سریال شبکههای 4 و 1 سیما) موجبات این شگفتی و البته نگرانیهای بعدی را فراهم آورده است. کارنامهای که در آن، آثار متعددی مغایر با ارزشها و سبک زندگی اسلامی به چشم میخورد. سریالها و فیلمهایی که در آنها معمولا نهاد خانواده (به عنوان اصلیترین محور ساختار اجتماعی جامعه اسلامی) از ضعیفترین و لرزانترین موقعیتها برخوردار است و اغلب در این آثار با خانوادههای به هم ریخته، ناقص، بحرانزده و رو به اضمحلال مواجه بوده و گاه در فیلمها و سریالهای یاد شده، حتی یک خانواده سالم رویت نمیشود.
کافی است نگاهی اجمالی به سریالهای اخیر شبکه اول سیما ( به جز مجموعههای فاخر و الف ویژه که اساسا سازوکار و پروسه تولید متفاوتی دارند) بیندازید تا مصادیق روشن این مدعا را بیابید. اما مهمترین مصداق کار جناب مدیر جدید مرکز امور نمایشی سیما، دو فیلمنامهای است که با دوست قدیمی خویش (که قرابتهای فکری بسیاری هم با یکدیگر دارند) در عرصه سینمای ایران نوشته و حاصل آن دو فیلم ضعیف و سخیف شد که یکی از آنها به نام «من مادر هستم» در زمان اکران عمومی، اعتراضات شدید گروههای مختلفی از مردم مسلمان، نمایندگان مجلس و ائمه جمعه و جماعات را برانگیخت تا جایی که معاونت وقت سینمایی وزارت ارشاد ناچار از توقف موقت نمایش فیلم گردید و با اصلاحاتی مجددا آن را اکران نمود!
از همین روی در همان زمانی که همین مدیر جدید مرکز امور نمایشی سیما، مدیریت گروههای فیلم و سریال شبکه اول و چهارم را برعهده داشت، مکرر مورد انتقاد و اعتراض نیروهای فرهنگی و هنری انقلاب قرار گرفت و برکناری وی درخواست شد از جمله در روزنامه کیهان بارها با نگاهی به کارنامه ایشان، ضمن ایراد به معاونت سیما، حتی نسبت به حراست محترم سازمان انتقاد شد که چرا در مورد حضور چنین افرادی در راس مهمترین مسئولیتهای سیمای جمهوری اسلامی، سکوت کرده است! از جمله در شماره 26 مهرماه جاری کیهان با تاکید بر فرمایشات رهبر معظم انقلاب در دیدار با مدیران صدا و سیما و اطلاق «قرارگاه جنگ نرم» به این سازمان و «سرداران و سربازان جنگ نرم» به مدیران و کارکنان آن، نوشته شد:
متاسفانه امروز آن مدیر سابق در پست فرماندهی مهمتری از این قرارگاه جنگ نرم قرار گرفته است. این درحالی است که امروز شاید کمتر علاقهمند به حوزه جنگ نرم است که متوجه هجوم اصلی دشمن در این حوزه به نهاد خانواده نباشد، چنانچه تقریبا در اغلب سخنرانیهای استراتژیک کارشناسان مهم جنگ نرم در غرب، مقوله خانواده و تخریب آن در اولویت نخست قرار دارد.
با این توضیح چگونه فردی که خود (اگر نگوییم در تفکر و اندیشه و باورش) در آثار نوشتاری و تصویری خویش، به کرات به این نهاد یورش برده و به انحاء مختلف در اضمحلال و نابودیاش تلاش کرده (گویی اساسا به سلامت چنین نهادی باور ندارد) و در واقع در این زمینه در جهت جبهه مقابل به سوی خاکریز خودی شلیک کرده، میتواند فرمانده قرارگاه خودی شود؟! آیا این را اگر نگوییم نشانه گرفتن نقاط حساس و سوقالجیشی جبهه خودی، حداقل تضعیف عملیات دفاع و حمله قرارگاه جنگ نرم ما نیست؟
*کیهان
شاید بتوان گفت که نگاهی به کارنامه چند سال گذشته مدیر جدید این مرکز در عرصه سینما و تلویزیون (چه در زمینه نوشتن فیلمنامه و چه در میدان مدیریت گروه فیلم و سریال شبکههای 4 و 1 سیما) موجبات این شگفتی و البته نگرانیهای بعدی را فراهم آورده است. کارنامهای که در آن، آثار متعددی مغایر با ارزشها و سبک زندگی اسلامی به چشم میخورد. سریالها و فیلمهایی که در آنها معمولا نهاد خانواده (به عنوان اصلیترین محور ساختار اجتماعی جامعه اسلامی) از ضعیفترین و لرزانترین موقعیتها برخوردار است و اغلب در این آثار با خانوادههای به هم ریخته، ناقص، بحرانزده و رو به اضمحلال مواجه بوده و گاه در فیلمها و سریالهای یاد شده، حتی یک خانواده سالم رویت نمیشود.
کافی است نگاهی اجمالی به سریالهای اخیر شبکه اول سیما ( به جز مجموعههای فاخر و الف ویژه که اساسا سازوکار و پروسه تولید متفاوتی دارند) بیندازید تا مصادیق روشن این مدعا را بیابید. اما مهمترین مصداق کار جناب مدیر جدید مرکز امور نمایشی سیما، دو فیلمنامهای است که با دوست قدیمی خویش (که قرابتهای فکری بسیاری هم با یکدیگر دارند) در عرصه سینمای ایران نوشته و حاصل آن دو فیلم ضعیف و سخیف شد که یکی از آنها به نام «من مادر هستم» در زمان اکران عمومی، اعتراضات شدید گروههای مختلفی از مردم مسلمان، نمایندگان مجلس و ائمه جمعه و جماعات را برانگیخت تا جایی که معاونت وقت سینمایی وزارت ارشاد ناچار از توقف موقت نمایش فیلم گردید و با اصلاحاتی مجددا آن را اکران نمود!
از همین روی در همان زمانی که همین مدیر جدید مرکز امور نمایشی سیما، مدیریت گروههای فیلم و سریال شبکه اول و چهارم را برعهده داشت، مکرر مورد انتقاد و اعتراض نیروهای فرهنگی و هنری انقلاب قرار گرفت و برکناری وی درخواست شد از جمله در روزنامه کیهان بارها با نگاهی به کارنامه ایشان، ضمن ایراد به معاونت سیما، حتی نسبت به حراست محترم سازمان انتقاد شد که چرا در مورد حضور چنین افرادی در راس مهمترین مسئولیتهای سیمای جمهوری اسلامی، سکوت کرده است! از جمله در شماره 26 مهرماه جاری کیهان با تاکید بر فرمایشات رهبر معظم انقلاب در دیدار با مدیران صدا و سیما و اطلاق «قرارگاه جنگ نرم» به این سازمان و «سرداران و سربازان جنگ نرم» به مدیران و کارکنان آن، نوشته شد:
متاسفانه امروز آن مدیر سابق در پست فرماندهی مهمتری از این قرارگاه جنگ نرم قرار گرفته است. این درحالی است که امروز شاید کمتر علاقهمند به حوزه جنگ نرم است که متوجه هجوم اصلی دشمن در این حوزه به نهاد خانواده نباشد، چنانچه تقریبا در اغلب سخنرانیهای استراتژیک کارشناسان مهم جنگ نرم در غرب، مقوله خانواده و تخریب آن در اولویت نخست قرار دارد.
با این توضیح چگونه فردی که خود (اگر نگوییم در تفکر و اندیشه و باورش) در آثار نوشتاری و تصویری خویش، به کرات به این نهاد یورش برده و به انحاء مختلف در اضمحلال و نابودیاش تلاش کرده (گویی اساسا به سلامت چنین نهادی باور ندارد) و در واقع در این زمینه در جهت جبهه مقابل به سوی خاکریز خودی شلیک کرده، میتواند فرمانده قرارگاه خودی شود؟! آیا این را اگر نگوییم نشانه گرفتن نقاط حساس و سوقالجیشی جبهه خودی، حداقل تضعیف عملیات دفاع و حمله قرارگاه جنگ نرم ما نیست؟
*کیهان