در تشیع انگلیسی آرمانهای ناب اسلامی مانند ظلمستیزی، دفاع از مظلوم و وحدت و رحمت حذف میشوند، در مقابل تعصب بیمورد دارای افکار انحرافی هستند، با واسطه، خواسته یا ناخواسته در خدمت سرویسهای جاسوسی و استعماری هستند.
به گزارش شهدای ایران به نقل از دفاع پرس، تشیع به عنوان مسیر حقیقی اسلام که ریشه در مبانی نظری و عملی مکتب پیامبر(ص) دارد. التزام به این عقاید و رفتارهای برخاسته از آن باعث سعادت دین و دنیا میشود، خصوصاً در عرصه اجتماعی و سیاسی، هر چه التزام عملی بیشتر باشد، اهداف اسلامی بیشتر در دسترس خواهد بود، هر چه زاویه بیشتری از این معیارها ایجاد شود از اهداف اسلام دور میشویم و حاصل این زاویه، نزدیک شدن به جاهلیت و بهرهبرداری بیشتر دشمنان اسلام از آن خواهد بود، همانگونه که سران کفر و صاحبان سرمایه و قدرت در دوران جاهلیت از نمادها و عبادات دینی به سود خود بهره میبردند.
در عصر ما نیز برخی تفسیرها و برداشتها از موضوع ولایت و امامت و چگونگی رابطه اما و امت سبب شده است که به نام بهرهگیری و پیروی از اهل بیت و وفاداری به عشق اهل بیتی کارهایی انجام شود که سبب افتراق امت اسلام و به هدر رفت جان، ناموس و منافع عظیم مسلمانان وامت اسلامی شود.
برخی از تجربیات به نام اسلام که به تشیع انگلیسی معروف شدهاند، از مناسبتهای اسلامی شیعی سوء بهرهبرداری میکنند؛ از جمله این مناسبتها نهم ربیعالاول است که به نام سالروز آغاز امامت امام عصر(عج) مزین شده است؛ اما بنابر برخی از ادله ضعیف به کشته شدن یکی از خلفاء به بهانه جشن و سرور و احیای امر اهل بیت، گفتارها و رفتارهایی نسبت به مقدسات دیگر مذاهب اسلامی واقع میشود که توهین آمیز و تفرقهافکنانه است. آنچه در ادامه میآید بخش پایانی «بررسی فرصتها و چالشهای نهم ربیعالاول به عنوان آغاز سالروز امامت امام عصر(عج)» به قلم جواد اسحاقیان و حجت حیدری چراتی از کارشناسان مرکز تخصصی مهدویت است:
*پیشینه توجه علمای دین به موضوع اتحاد
علمای اسلام در طول تاریخ به موضوع حفظ ابهت امت اسلامی و جلوگیری از استیلای کفار اهتمام خاصی داشتهاند، به عنوان نمونه ذکر میکنیم: در دوران مشروطه نیز مراجع تقلید شیعه بیانیهای جهت حفظ وحدت اسلامی صادر کردند و نوشتند: «چون دیدیم که اختلاف فرقههای پنجگانه مسلمین (اختلافاتی که مربوط به اصول دیانت نیست) موجب انحطاط دول اسلام و استیلای خارجیان شده است، به جهت حفظ کلمه جامع دینیه و دفاع از شریعت محمدیه، فتاوای مجتهدین عظام که روسای شیعه جعفریه هستند و مجتهدین اهل سنت، اتفاق نموده بر وجوب تمسک به حبل اسلام... اتفاق شد بر وجوب اتحاد تمام مسلمین در حفظ اصل اسلام و نگهداری جمع مملکتهای اسلامی از تشبهات دول بیگانه و حملههای سلطنتهای صلیبیه، متحد شد رای جمیعا برای حفظ حوزه اسلامیه بر اینکه تمام قوت و نفوذ خود را بر این خصوص مبذول داریم و از هیچگونه اقدامی که مقتضی است فروگذار نکنیم... چنانچه حق تعالی فرموده اشداء علیالکفار رحماء بینهم و متذکر میسازیم عامه مسلمانان را به برادری که خداوند بین تمام مؤمنین بست و اعلان میکنیم وجوب اجتناب از چیزهایی که موجب نفاق و شقاق است...»، آیتالله نورالله نجفی اصفهانی، آخوند خراسانی، سیداسماعیل صدر، شیخ الشریعه اصفهانی و شیخ عبدالله مازندرانی از امضا کنندگان این بیانیه بودند.
*مقام معظم رهبری: شناخت ترفندهای تفرقهافکنانه دشمن
... دشمنان دنیای اسلام دنبال این فکرند، دنبال این نقشهاند. خوب فهمیدند که اگر در دنیای اسلام، مذاهب اسلامی گریبان یکدیگر را بگیرند و کشمکش با همدیگر را شروع کنند، رژیم غاصب صهیونیست نفس راحتی خواهد کشید؛ این را خوب فهمیدند؛ لذا از یک طرف گروههای تکفیری را به راه میاندازند که نه فقط شیعه را تکفیر کنند، بلکه بسیاری از فرق اهل سنت را هم تکفیر کنند؛ از آن طرف هم یک عده مزدور را به راه بیندازند که برای این آتش هیمه فراهم کنند، بنزین روی آتش بریزند که میبینید، میشنوید یا خبر دارید. وسایل ارتباط جمعی و رسانه در اختیار اینها میگذارند؛ در کجا؟ در آمریکا! در کجا؟ در لندن! آن تشیعی که از لندن و از آمریکا بخواهد برای دنیا پخش بشود، آن تشیع به درد شیعه نمیخورد.
... به این {نکته}، هم شیعه توجه کند هم سنی، بازی دشمن را نخورند؛ آن تسننی که آمریکا از آن حمایت میکند و آن تشیعی که از مرکز لندن صادر میشد به دنیا، اینها مثل هم هستند، هر دو برادران شیطان هستند و هر دو عوامل آمریکا و غرب و استکبار هستند.
برخی از علمای دیگر هم کمک و همیاری به این جریان را تعاون بر اثم دانستهاند و در فتوای خود کمک به این جریان و صرف وجود شرعی به اینها را مجزی ندانستهاند. آیتالله محقق کابلی از این دسته است.
*آیتالله مکارم شیرازی: شناخت مزدوران دشمن
ایشان در مورد فعالیت برخی شبکههای خارج از کشور که در مورد تشیع مطالب خاص دارند، چنین میگویند: اخیراً یک آدم بیسواد و روحانینما در لندن به نام شیعه به مقدسات برخی از مذاهب اهانت کرده، نسبتهای ناروا و عجیبی به یکی از همسران پیامبر داده و فحاشی عجیبی به آنها نموده است. این آدم یا مزدور و مأمور است یا سفیه و دیوانه اما از او نادانتر برخی از علمای وهابی هستند که به استناد این حرفها گفتهاند شیعیان باطن خود را آشکار کردهاند.
*شهید مطهری: موانعی به رنگ دین
ایشان با شناخت دقیق از انحرافاتی که توسط جاهلان در جامعه ایجاد میشود و زمینهساز انحراف توده مردم میشوند، چنین میگویند: هر وقت جاهلها و نادانها و بیخبرها، مظهر قدس و تقوا شناخته شوند و مردم آنها را سمبل مسلمان عملی بدانند، وسیله خوبی به دست زیرکهای منفعتپرست میافتد. این زیرکها همواره آنها را آلت مقاصد خویش قرار میدهند و از وجود آنها سدی محکم جلوی افکار مصلحان واقعی میسازند. بسیار دیده شده است که عناصر ضد اسلامی رسماً از این وسیله استفاده کردهاند؛ یعنی نیروی خود اسلام را علیه خود اسلام به کار بستهاند. استعمار غرب تجربه فراوانی در استفاده از این وسیله دارد و در موقع خود از تحریک کاذب احساسات مسلمین خصوصاً در زمینه ایجاد تفرقه بین مسلمین استفاده میکنند. چقدر شرمآور است که مثلاً مسلمان دلسوختهای در صدد بیرون راندن نفوذ خارجی برآید و همان مردمی که او میخواهد، او آنها را نجات دهد با نام و عنوان دین و مذهب سدی در مقابل مذهب گردند، آری! اگر توده مردم جاهل و بیخبر باشند، منافقان از سنگر خود اسلام استفاده مینمایند.
*آیتالله وحید خراسانی: احیای امر اهل بیت از راه صحیح
قبل از بیان کلام ایشان باید دانست یکی از موارد مهمی که مورد توجه خود اهل بیت بوده است روش احیای امر ایشان بوده است و گروههایی مانند شیعه انگلیسی به اسم احیای امر اهل بیت اقدام به فعالیتهای خود میکنند و دیگران را به مسامحه و سازش با مخالفان و سستی در امر احیای اهل بیت میدانند.
آیتالله وحید با اشاره به مسأله احیای امر اهل بیت و تبیین شکل صحیح آن، راه اثباتی را تبیین میکنند:
روایتی از امام رضا(ع) است که میفرمایند: «رحمالله لامراً احیا امرنا»؛ یعنی خدا رحمت کند کسی را که امر ما را زنده نگه میدارند. بعد از امام پرسیدند: «کیف یحیی امرکم» یعنی چگونه امر شما زنده میشود. امام پاسخ دادند: «یتعلم علومنا و یعلمه الناس لو علم الناس محاسن کلامنا لتبعونا» یعنی علم ما را یاد بگیرد و به دیگران منتقل کند. اگر مردم خوبیهای کلام ما را میدانستند از ما تبعیت میکردند.
... اما جهت اثبات آن است که فرمودند: کونوا لنا زینا... و فرمودند در نمازهای جماعت آنان شرکت و به آنها محبت کنید. از مرضای آنها عیادت و سخنان و معارف آنها را بیان کنید و عمده این است که برای ترویج اهل بیت(ع) ما راه را بلد نیستیم راه عبارت است از راه اثباتی. مثلاً نهجالبلاغه غوغاست... اگر اینها ترویج شود خود اهل سنت لا محاله فطرت دارند و آن فطرت معقول نیست که حقیقت را انکار کند، خلاصه جهت اثباتی را باید تقویت کرد. اسلام دین رحمت و رسول اسلام، رسول رحمت است... این دین و رفتار پیغمبر و امیرالمؤمنین جایی برای این حرکتهای تکفیری و این تندیها باقی نمیگذارد.
آیتالله وحید خراسانی در مورد خطر اینگونه فقاهت میگویند: فقاهت در این گونه جریانها واقعاً از بین رفته است، این کارها موجب اراقه دماء محترمه است و دستور خود ائمه بر خلاف این است، سب و لعن علنی جایز نیست.
*آیتالله خوئی: حکمت مدارا با مخالفان مذهبی
برخی از شبههافکنان، رفتار مبتنی بر وحدت را نشانه ترس و مصلحت سنجی مبتنی بر خوف دانستهاند. اما آیتالله خوئی(ره) با رد این ادعا میگویند: از این روایات {شرکت در نماز جماعت اهل سنت} استفاده میشود که حکمت مدارا با اهل سنت در نماز جماعت و مانند آن مبتنی بر ترس از ضرر نیست، بلکه حکمت مدارا با آنان رعایت مصلحت نوعیه و اتحاد کلمه مسلمین است بی آنکه ترک در نماز ضرری در پی داشته باشد؛ زیرا در آن روزگار، یاران امام، به «تشیع» معروف بودند، بنابراین دستور امام(ع) به شرکت در نماز به جهت شناخته شدن آنان نبود، بلکه برای مودب شدن به اخلاق نیکو بود تا با این رفتار، شیعه با اوصاف زیبا و دور از تعصب و عناد و لجاحت شناخته شود و گفته شود خدا رحمت کند جعفر(ع) را که اصحاب خوبی تربیت کرده است.
مسلماً در زمان ما هم این برداشت غیر مسلمانان و نیز غیر شیعیان اهمیت دارد، بدین معنا که اگر رفتار ما مبتنی بر ادب و آموزههای اهل بیتی و مهدوی باشد، برداشت آنها این خواهد بود که این افراد تربیت شده مکتب انتظار و مهدویت هستند و دوران ظهور موعود آنان نیز مبتنی بر استقرار این روشهاست.
از موارد دیگر این نکته است که هزینهها و حمایتهای مالی که به رسانههای اختلافافکن میشود از یک منبع مشترک است؛ یعنی هم شبکههای سلفی ضد شیعی و هم شیعه انگلیسی که با توهین و لعن علنی فعالیت میکند، از منابع مشترک تغذیه میشوند و این نشانه منافع مشترکی است که اینها برای دشمنان اسلام دارند.
*جمعبندی تعریف و تمایز اسلام انگلیسی و اسلام ناب
«تشیع انگلیسی» نام گروه یا سازمان مذهبی خاصی نیست، بلکه مجموعه افکار و رفتارهای انحرافی و افراط گرایانه هستد که در هر زمان در دل جامعه شیعی رسوخ میکند.
به عبارت دیگر در برابر اسلام ناب محمدی که مبتنی بر شناخت صحیح و قاعدهمند و اجتهادی از متون اسلامی و سیره اهل بیت(ع) است، صورت دیگری از دین و به طور خاص، اسلام تشیع تعریف میشود که دارای شاخصههایی است:
آنها ادعا میکنند از بدعتها دورند، ولی در همان بدعتها غرق شدهاند.این معیار را امیرالمومنین (ع) متذکر شدهاند.
ارائه نوع خاص و مشمئز کننده از عزاداریها به صورت رسمی و با پشتوانه فتوا، از بدعتهای این جریان است (مانند قمهزنی - راه رفتن بر روی آتش و خار و شیشه به اسم عزاداری) و نیز توسعه دهههای عزاداری.
آرمانهای اصیل و ناب اسلامی در آن مخدوش و حذف میشود، مانند ظلمستیزی، دفاع از مظلوم، عدم سلطهپذیری، وحدت و رحمت در مقابل تعصب بیمورد دارای افکار انحرافی و افراطی هستند.با واسطه یا خواسته و ناخواسته در خدمت سرویسهای جاسوسی و استعماری هستند.
اهل عمل و جهاد و مجاهدت نبودن و تنها برای کارهای تبلیغی و صوری همیشه آمادهاند؛ یعنی اهل گریه و مویه و مراسم ظاهری در موضوعاتی مانند امام حسین(ع) باشد، ولی در موقعیت واقعی جهاد حضور ندارند.
ممانعت از شکلگیری یک حکومت مقتدر شیعی در منطقه است، مثلاً در ایران به بهانه برخورد آنان در کارهایی مانند قمهزنی، به توهین و تحقیر میپردازند و تضعیف حکومت شیعی ایران را دنبال میکنند در حالی که افراد همفکر و همراه این جریانات در زمان طاغوت قائل بودند، باید حکومت طاغوت را حفظ کرد، چون به هر حال حاکم شیعی است.
ارائه وجهه حزبی برای تشیع به جای آنکه آن را به شکل یک مذهب پایدار و اصیل معرفی کنند و نتیجه این خواهد شد که تصور امت اسلام آن باشد که نگاه شیعی حالت حزبی دارد و اهل نزاع دارد.
فراهم اسباب اهانت به اهل بیت(و لو ناخواسته) در جهان اسلام به واسطه کارهای این جریانها و نقض غرضی که برای حمایت از اهل بیت داشتند. به عنوان نمونه:
فخر رازی در تفسیر خود پس از بیان اینکه سب و دشنام، باعث بغض در گروه مقابل میشود و فرد به کفرگویی هم میافتد، بیان میکند این از اموری است که مشاهده میشود بیشتر جاهلان و عوام شیعه شیخین را نزد سنی سب میکنند و او را به خشم میآورند ،پس او نیز علی را سب میکند، وقتی از او میپرسند تو که علی را دوست داری چرا او را سب کردی؟ در پاسخ میگوید هدفم به خشم آوردن شیعیان است و هیچکاری را برای به خشم آوردن شیعیان از این کار موثرتر ندیدم، چرا که آنها بزرگان ما را لعن میکنند.
با تصویرسازی خاص از تشیع، امکان جهانی بودن و قابلیت آموزههای آن برای جهانی شدن را مخدوش میکنند.
وحدتستیزی و تفرقهافکنی: این جریانها همه مسائل را از محور اختلافات شیعه-سنی مطرح میکنند. معنایی مخدوش از وحدت ارائه میکنند تا اعتراض و جبهه گیریهای متقابل شکل بگیرد و معنای صحیح و مرسوم از وحدت را به دست کشیدن از عقاید شیعی تفسیر میکنند.
بهانهجویی و وارونهسازی حقایق در موضوعات امت اسلامی: به عنوان نمونه برگزاری نماز وحدت شیعه و سنی را نوعی بدعت میخوانند و از آن سو وقتی در اجتماعات مشترک (مانند همایش کنفرانس اسلامی) دو مذهب، نماز جدا میخوانند به تمسخر برنامههای وحدت میپردازند.
تشکیل حکومت اسلامی را تحقق اهداف کمونیستی و وهابی میدانند اما فعالیتهای تفرقهافکنانه خود را که باعث تحریک مذاهب میشود را هدایتگری و روشنگری جلوه میدهند.
مخالفت با اصل فلسفه و عرفان به بهانه مغایرت کلام امثال ابن عربی و .... با آموزههای اهل بیت (ع)
انحصارگری شدید دینی که هرگونه قرائت مخالف خود را تا حد کفر و خروج از دین میرساند و آنها را ملعون میخواند که این زمینه تکفیر و تفسیق آنها میداند و اصطلاحاتی مانند عمریه - دجالیه - بکریه و... میخواند که این تفکران زمینهسازی حرکتهای خشن و تروریستی برای پیروان آنها را میتواند فراهم آورد.
ارائه چهره سکولاریستی از دین و تشیع؛ مخالفت با حکومت اسلامی فعلی ایران.
اینکه وظیفه تشیع و عالمانش فقط ارشاد و تبلیغ است و دخالتی در امور سیاسی ندارند.
*جعل اصطلاحات بدون مبنای صحیح علمی/جهتگیری معکوس در حرکت ولایی
مانند اصطلاح سقیفهثانی برای انقلاب اسلامی، جعل اصطلاح علامه و آیتالله برای افرادی از طیف خود که صلاحیتهای علمی و عملی لازم را ندارند. برنامههای خاص در موضوع مرجعیت: تخریب شخصیت علما و مراجع (بیسواد خواندن و منحرف دانستن آنان) و موروثی کردن مرجعیت در سران خود تحریف و سوء تفسیر قرآن: مانند استناد قمهزنی به قران توسط امثال هدایتی
میدانیم که تلاش خود اسلام و اهل بیت (ع) آن بوده است که تولی مثبت به جامعه مسلمین و داخل این جماعت جهت داده شود، و ولای منفی یا تبری، به سمت دشمنان اسلام نشانه رود، ولی دشمنان همواره سعی دارند با حرکت معکوس در این مورد، نزاعها را به داخل امت اسلام بکشند و رابطه مبتنی بر لطف و رحمت را بین مسلمین و کفار و استکبار برقرار کنند.
جریان شیعه انگلیسی و دیگر انواع اسلام آمریکایی همین مسیر را دنبال میکنند که نسبت به دشمنان اصلی دلسوزی و مسامحه دارند، مانند اینکه مرگ بر آمریکا را مجاز نمیدانند. همانگونه که تفکر لیبرالی و انحرافی به گونهای عمل میکنند که نسبت به حوادث غرب و آمریکا دلسوزی میکنند ولی از توجه به جنایات فلسطین، یمن و عراق و ... غفلت میکنند، برخی دیگر هم در دعوای شیعه و سنی بسیار جدی و تسلیم ناپذیرند و برخورد با مذهب دیگر را مهمتر از برخورد با کفار میدانند.
*نتیجه نهایی
قال امیرالمومنین (ع): لو سکت الجاهل ما اختلف الناس.
امام علی (ع) فرمود: اگر جاهل سکوت میکرد، مردم اختلاف نمیکردند، سبب بسیاری از اختلافات، سخنهای ناآگاهانه است. بنابراین جهالت برخی خواص و پیروی عوام در جامعه مسلمین باعث میشود که پروژه نفوذ دشمنان در صفوف مسلمین تسهیل شود و ظرفیتهای بزرگ اسلام در معرض خطر قرار بگیرد و همه این نفوذ به نام و رنگ دینی اسلام و شیعی واقعی شود.
منبع:فارس
در عصر ما نیز برخی تفسیرها و برداشتها از موضوع ولایت و امامت و چگونگی رابطه اما و امت سبب شده است که به نام بهرهگیری و پیروی از اهل بیت و وفاداری به عشق اهل بیتی کارهایی انجام شود که سبب افتراق امت اسلام و به هدر رفت جان، ناموس و منافع عظیم مسلمانان وامت اسلامی شود.
برخی از تجربیات به نام اسلام که به تشیع انگلیسی معروف شدهاند، از مناسبتهای اسلامی شیعی سوء بهرهبرداری میکنند؛ از جمله این مناسبتها نهم ربیعالاول است که به نام سالروز آغاز امامت امام عصر(عج) مزین شده است؛ اما بنابر برخی از ادله ضعیف به کشته شدن یکی از خلفاء به بهانه جشن و سرور و احیای امر اهل بیت، گفتارها و رفتارهایی نسبت به مقدسات دیگر مذاهب اسلامی واقع میشود که توهین آمیز و تفرقهافکنانه است. آنچه در ادامه میآید بخش پایانی «بررسی فرصتها و چالشهای نهم ربیعالاول به عنوان آغاز سالروز امامت امام عصر(عج)» به قلم جواد اسحاقیان و حجت حیدری چراتی از کارشناسان مرکز تخصصی مهدویت است:
*پیشینه توجه علمای دین به موضوع اتحاد
علمای اسلام در طول تاریخ به موضوع حفظ ابهت امت اسلامی و جلوگیری از استیلای کفار اهتمام خاصی داشتهاند، به عنوان نمونه ذکر میکنیم: در دوران مشروطه نیز مراجع تقلید شیعه بیانیهای جهت حفظ وحدت اسلامی صادر کردند و نوشتند: «چون دیدیم که اختلاف فرقههای پنجگانه مسلمین (اختلافاتی که مربوط به اصول دیانت نیست) موجب انحطاط دول اسلام و استیلای خارجیان شده است، به جهت حفظ کلمه جامع دینیه و دفاع از شریعت محمدیه، فتاوای مجتهدین عظام که روسای شیعه جعفریه هستند و مجتهدین اهل سنت، اتفاق نموده بر وجوب تمسک به حبل اسلام... اتفاق شد بر وجوب اتحاد تمام مسلمین در حفظ اصل اسلام و نگهداری جمع مملکتهای اسلامی از تشبهات دول بیگانه و حملههای سلطنتهای صلیبیه، متحد شد رای جمیعا برای حفظ حوزه اسلامیه بر اینکه تمام قوت و نفوذ خود را بر این خصوص مبذول داریم و از هیچگونه اقدامی که مقتضی است فروگذار نکنیم... چنانچه حق تعالی فرموده اشداء علیالکفار رحماء بینهم و متذکر میسازیم عامه مسلمانان را به برادری که خداوند بین تمام مؤمنین بست و اعلان میکنیم وجوب اجتناب از چیزهایی که موجب نفاق و شقاق است...»، آیتالله نورالله نجفی اصفهانی، آخوند خراسانی، سیداسماعیل صدر، شیخ الشریعه اصفهانی و شیخ عبدالله مازندرانی از امضا کنندگان این بیانیه بودند.
*مقام معظم رهبری: شناخت ترفندهای تفرقهافکنانه دشمن
... دشمنان دنیای اسلام دنبال این فکرند، دنبال این نقشهاند. خوب فهمیدند که اگر در دنیای اسلام، مذاهب اسلامی گریبان یکدیگر را بگیرند و کشمکش با همدیگر را شروع کنند، رژیم غاصب صهیونیست نفس راحتی خواهد کشید؛ این را خوب فهمیدند؛ لذا از یک طرف گروههای تکفیری را به راه میاندازند که نه فقط شیعه را تکفیر کنند، بلکه بسیاری از فرق اهل سنت را هم تکفیر کنند؛ از آن طرف هم یک عده مزدور را به راه بیندازند که برای این آتش هیمه فراهم کنند، بنزین روی آتش بریزند که میبینید، میشنوید یا خبر دارید. وسایل ارتباط جمعی و رسانه در اختیار اینها میگذارند؛ در کجا؟ در آمریکا! در کجا؟ در لندن! آن تشیعی که از لندن و از آمریکا بخواهد برای دنیا پخش بشود، آن تشیع به درد شیعه نمیخورد.
... به این {نکته}، هم شیعه توجه کند هم سنی، بازی دشمن را نخورند؛ آن تسننی که آمریکا از آن حمایت میکند و آن تشیعی که از مرکز لندن صادر میشد به دنیا، اینها مثل هم هستند، هر دو برادران شیطان هستند و هر دو عوامل آمریکا و غرب و استکبار هستند.
برخی از علمای دیگر هم کمک و همیاری به این جریان را تعاون بر اثم دانستهاند و در فتوای خود کمک به این جریان و صرف وجود شرعی به اینها را مجزی ندانستهاند. آیتالله محقق کابلی از این دسته است.
*آیتالله مکارم شیرازی: شناخت مزدوران دشمن
ایشان در مورد فعالیت برخی شبکههای خارج از کشور که در مورد تشیع مطالب خاص دارند، چنین میگویند: اخیراً یک آدم بیسواد و روحانینما در لندن به نام شیعه به مقدسات برخی از مذاهب اهانت کرده، نسبتهای ناروا و عجیبی به یکی از همسران پیامبر داده و فحاشی عجیبی به آنها نموده است. این آدم یا مزدور و مأمور است یا سفیه و دیوانه اما از او نادانتر برخی از علمای وهابی هستند که به استناد این حرفها گفتهاند شیعیان باطن خود را آشکار کردهاند.
*شهید مطهری: موانعی به رنگ دین
ایشان با شناخت دقیق از انحرافاتی که توسط جاهلان در جامعه ایجاد میشود و زمینهساز انحراف توده مردم میشوند، چنین میگویند: هر وقت جاهلها و نادانها و بیخبرها، مظهر قدس و تقوا شناخته شوند و مردم آنها را سمبل مسلمان عملی بدانند، وسیله خوبی به دست زیرکهای منفعتپرست میافتد. این زیرکها همواره آنها را آلت مقاصد خویش قرار میدهند و از وجود آنها سدی محکم جلوی افکار مصلحان واقعی میسازند. بسیار دیده شده است که عناصر ضد اسلامی رسماً از این وسیله استفاده کردهاند؛ یعنی نیروی خود اسلام را علیه خود اسلام به کار بستهاند. استعمار غرب تجربه فراوانی در استفاده از این وسیله دارد و در موقع خود از تحریک کاذب احساسات مسلمین خصوصاً در زمینه ایجاد تفرقه بین مسلمین استفاده میکنند. چقدر شرمآور است که مثلاً مسلمان دلسوختهای در صدد بیرون راندن نفوذ خارجی برآید و همان مردمی که او میخواهد، او آنها را نجات دهد با نام و عنوان دین و مذهب سدی در مقابل مذهب گردند، آری! اگر توده مردم جاهل و بیخبر باشند، منافقان از سنگر خود اسلام استفاده مینمایند.
*آیتالله وحید خراسانی: احیای امر اهل بیت از راه صحیح
قبل از بیان کلام ایشان باید دانست یکی از موارد مهمی که مورد توجه خود اهل بیت بوده است روش احیای امر ایشان بوده است و گروههایی مانند شیعه انگلیسی به اسم احیای امر اهل بیت اقدام به فعالیتهای خود میکنند و دیگران را به مسامحه و سازش با مخالفان و سستی در امر احیای اهل بیت میدانند.
آیتالله وحید با اشاره به مسأله احیای امر اهل بیت و تبیین شکل صحیح آن، راه اثباتی را تبیین میکنند:
روایتی از امام رضا(ع) است که میفرمایند: «رحمالله لامراً احیا امرنا»؛ یعنی خدا رحمت کند کسی را که امر ما را زنده نگه میدارند. بعد از امام پرسیدند: «کیف یحیی امرکم» یعنی چگونه امر شما زنده میشود. امام پاسخ دادند: «یتعلم علومنا و یعلمه الناس لو علم الناس محاسن کلامنا لتبعونا» یعنی علم ما را یاد بگیرد و به دیگران منتقل کند. اگر مردم خوبیهای کلام ما را میدانستند از ما تبعیت میکردند.
... اما جهت اثبات آن است که فرمودند: کونوا لنا زینا... و فرمودند در نمازهای جماعت آنان شرکت و به آنها محبت کنید. از مرضای آنها عیادت و سخنان و معارف آنها را بیان کنید و عمده این است که برای ترویج اهل بیت(ع) ما راه را بلد نیستیم راه عبارت است از راه اثباتی. مثلاً نهجالبلاغه غوغاست... اگر اینها ترویج شود خود اهل سنت لا محاله فطرت دارند و آن فطرت معقول نیست که حقیقت را انکار کند، خلاصه جهت اثباتی را باید تقویت کرد. اسلام دین رحمت و رسول اسلام، رسول رحمت است... این دین و رفتار پیغمبر و امیرالمؤمنین جایی برای این حرکتهای تکفیری و این تندیها باقی نمیگذارد.
آیتالله وحید خراسانی در مورد خطر اینگونه فقاهت میگویند: فقاهت در این گونه جریانها واقعاً از بین رفته است، این کارها موجب اراقه دماء محترمه است و دستور خود ائمه بر خلاف این است، سب و لعن علنی جایز نیست.
*آیتالله خوئی: حکمت مدارا با مخالفان مذهبی
برخی از شبههافکنان، رفتار مبتنی بر وحدت را نشانه ترس و مصلحت سنجی مبتنی بر خوف دانستهاند. اما آیتالله خوئی(ره) با رد این ادعا میگویند: از این روایات {شرکت در نماز جماعت اهل سنت} استفاده میشود که حکمت مدارا با اهل سنت در نماز جماعت و مانند آن مبتنی بر ترس از ضرر نیست، بلکه حکمت مدارا با آنان رعایت مصلحت نوعیه و اتحاد کلمه مسلمین است بی آنکه ترک در نماز ضرری در پی داشته باشد؛ زیرا در آن روزگار، یاران امام، به «تشیع» معروف بودند، بنابراین دستور امام(ع) به شرکت در نماز به جهت شناخته شدن آنان نبود، بلکه برای مودب شدن به اخلاق نیکو بود تا با این رفتار، شیعه با اوصاف زیبا و دور از تعصب و عناد و لجاحت شناخته شود و گفته شود خدا رحمت کند جعفر(ع) را که اصحاب خوبی تربیت کرده است.
مسلماً در زمان ما هم این برداشت غیر مسلمانان و نیز غیر شیعیان اهمیت دارد، بدین معنا که اگر رفتار ما مبتنی بر ادب و آموزههای اهل بیتی و مهدوی باشد، برداشت آنها این خواهد بود که این افراد تربیت شده مکتب انتظار و مهدویت هستند و دوران ظهور موعود آنان نیز مبتنی بر استقرار این روشهاست.
از موارد دیگر این نکته است که هزینهها و حمایتهای مالی که به رسانههای اختلافافکن میشود از یک منبع مشترک است؛ یعنی هم شبکههای سلفی ضد شیعی و هم شیعه انگلیسی که با توهین و لعن علنی فعالیت میکند، از منابع مشترک تغذیه میشوند و این نشانه منافع مشترکی است که اینها برای دشمنان اسلام دارند.
*جمعبندی تعریف و تمایز اسلام انگلیسی و اسلام ناب
«تشیع انگلیسی» نام گروه یا سازمان مذهبی خاصی نیست، بلکه مجموعه افکار و رفتارهای انحرافی و افراط گرایانه هستد که در هر زمان در دل جامعه شیعی رسوخ میکند.
به عبارت دیگر در برابر اسلام ناب محمدی که مبتنی بر شناخت صحیح و قاعدهمند و اجتهادی از متون اسلامی و سیره اهل بیت(ع) است، صورت دیگری از دین و به طور خاص، اسلام تشیع تعریف میشود که دارای شاخصههایی است:
آنها ادعا میکنند از بدعتها دورند، ولی در همان بدعتها غرق شدهاند.این معیار را امیرالمومنین (ع) متذکر شدهاند.
ارائه نوع خاص و مشمئز کننده از عزاداریها به صورت رسمی و با پشتوانه فتوا، از بدعتهای این جریان است (مانند قمهزنی - راه رفتن بر روی آتش و خار و شیشه به اسم عزاداری) و نیز توسعه دهههای عزاداری.
آرمانهای اصیل و ناب اسلامی در آن مخدوش و حذف میشود، مانند ظلمستیزی، دفاع از مظلوم، عدم سلطهپذیری، وحدت و رحمت در مقابل تعصب بیمورد دارای افکار انحرافی و افراطی هستند.با واسطه یا خواسته و ناخواسته در خدمت سرویسهای جاسوسی و استعماری هستند.
اهل عمل و جهاد و مجاهدت نبودن و تنها برای کارهای تبلیغی و صوری همیشه آمادهاند؛ یعنی اهل گریه و مویه و مراسم ظاهری در موضوعاتی مانند امام حسین(ع) باشد، ولی در موقعیت واقعی جهاد حضور ندارند.
ممانعت از شکلگیری یک حکومت مقتدر شیعی در منطقه است، مثلاً در ایران به بهانه برخورد آنان در کارهایی مانند قمهزنی، به توهین و تحقیر میپردازند و تضعیف حکومت شیعی ایران را دنبال میکنند در حالی که افراد همفکر و همراه این جریانات در زمان طاغوت قائل بودند، باید حکومت طاغوت را حفظ کرد، چون به هر حال حاکم شیعی است.
ارائه وجهه حزبی برای تشیع به جای آنکه آن را به شکل یک مذهب پایدار و اصیل معرفی کنند و نتیجه این خواهد شد که تصور امت اسلام آن باشد که نگاه شیعی حالت حزبی دارد و اهل نزاع دارد.
فراهم اسباب اهانت به اهل بیت(و لو ناخواسته) در جهان اسلام به واسطه کارهای این جریانها و نقض غرضی که برای حمایت از اهل بیت داشتند. به عنوان نمونه:
فخر رازی در تفسیر خود پس از بیان اینکه سب و دشنام، باعث بغض در گروه مقابل میشود و فرد به کفرگویی هم میافتد، بیان میکند این از اموری است که مشاهده میشود بیشتر جاهلان و عوام شیعه شیخین را نزد سنی سب میکنند و او را به خشم میآورند ،پس او نیز علی را سب میکند، وقتی از او میپرسند تو که علی را دوست داری چرا او را سب کردی؟ در پاسخ میگوید هدفم به خشم آوردن شیعیان است و هیچکاری را برای به خشم آوردن شیعیان از این کار موثرتر ندیدم، چرا که آنها بزرگان ما را لعن میکنند.
با تصویرسازی خاص از تشیع، امکان جهانی بودن و قابلیت آموزههای آن برای جهانی شدن را مخدوش میکنند.
وحدتستیزی و تفرقهافکنی: این جریانها همه مسائل را از محور اختلافات شیعه-سنی مطرح میکنند. معنایی مخدوش از وحدت ارائه میکنند تا اعتراض و جبهه گیریهای متقابل شکل بگیرد و معنای صحیح و مرسوم از وحدت را به دست کشیدن از عقاید شیعی تفسیر میکنند.
بهانهجویی و وارونهسازی حقایق در موضوعات امت اسلامی: به عنوان نمونه برگزاری نماز وحدت شیعه و سنی را نوعی بدعت میخوانند و از آن سو وقتی در اجتماعات مشترک (مانند همایش کنفرانس اسلامی) دو مذهب، نماز جدا میخوانند به تمسخر برنامههای وحدت میپردازند.
تشکیل حکومت اسلامی را تحقق اهداف کمونیستی و وهابی میدانند اما فعالیتهای تفرقهافکنانه خود را که باعث تحریک مذاهب میشود را هدایتگری و روشنگری جلوه میدهند.
مخالفت با اصل فلسفه و عرفان به بهانه مغایرت کلام امثال ابن عربی و .... با آموزههای اهل بیت (ع)
انحصارگری شدید دینی که هرگونه قرائت مخالف خود را تا حد کفر و خروج از دین میرساند و آنها را ملعون میخواند که این زمینه تکفیر و تفسیق آنها میداند و اصطلاحاتی مانند عمریه - دجالیه - بکریه و... میخواند که این تفکران زمینهسازی حرکتهای خشن و تروریستی برای پیروان آنها را میتواند فراهم آورد.
ارائه چهره سکولاریستی از دین و تشیع؛ مخالفت با حکومت اسلامی فعلی ایران.
اینکه وظیفه تشیع و عالمانش فقط ارشاد و تبلیغ است و دخالتی در امور سیاسی ندارند.
*جعل اصطلاحات بدون مبنای صحیح علمی/جهتگیری معکوس در حرکت ولایی
مانند اصطلاح سقیفهثانی برای انقلاب اسلامی، جعل اصطلاح علامه و آیتالله برای افرادی از طیف خود که صلاحیتهای علمی و عملی لازم را ندارند. برنامههای خاص در موضوع مرجعیت: تخریب شخصیت علما و مراجع (بیسواد خواندن و منحرف دانستن آنان) و موروثی کردن مرجعیت در سران خود تحریف و سوء تفسیر قرآن: مانند استناد قمهزنی به قران توسط امثال هدایتی
میدانیم که تلاش خود اسلام و اهل بیت (ع) آن بوده است که تولی مثبت به جامعه مسلمین و داخل این جماعت جهت داده شود، و ولای منفی یا تبری، به سمت دشمنان اسلام نشانه رود، ولی دشمنان همواره سعی دارند با حرکت معکوس در این مورد، نزاعها را به داخل امت اسلام بکشند و رابطه مبتنی بر لطف و رحمت را بین مسلمین و کفار و استکبار برقرار کنند.
جریان شیعه انگلیسی و دیگر انواع اسلام آمریکایی همین مسیر را دنبال میکنند که نسبت به دشمنان اصلی دلسوزی و مسامحه دارند، مانند اینکه مرگ بر آمریکا را مجاز نمیدانند. همانگونه که تفکر لیبرالی و انحرافی به گونهای عمل میکنند که نسبت به حوادث غرب و آمریکا دلسوزی میکنند ولی از توجه به جنایات فلسطین، یمن و عراق و ... غفلت میکنند، برخی دیگر هم در دعوای شیعه و سنی بسیار جدی و تسلیم ناپذیرند و برخورد با مذهب دیگر را مهمتر از برخورد با کفار میدانند.
*نتیجه نهایی
قال امیرالمومنین (ع): لو سکت الجاهل ما اختلف الناس.
امام علی (ع) فرمود: اگر جاهل سکوت میکرد، مردم اختلاف نمیکردند، سبب بسیاری از اختلافات، سخنهای ناآگاهانه است. بنابراین جهالت برخی خواص و پیروی عوام در جامعه مسلمین باعث میشود که پروژه نفوذ دشمنان در صفوف مسلمین تسهیل شود و ظرفیتهای بزرگ اسلام در معرض خطر قرار بگیرد و همه این نفوذ به نام و رنگ دینی اسلام و شیعی واقعی شود.
منبع:فارس