شبكه تلويزيوني arte اقدام به پخش فيلم سينمايي ضد ايراني «يك خانواده محترم» كرد.
به گزارش شهدای ایران، شبكه تلويزيوني arte اقدام به پخش فيلم سينمايي ضد ايراني «يك خانواده محترم» كرد.
چهارشنبه شب به وقت آلمان فيلم سينمايي «يك خانواده محترم» از «arte» شبكه مشهور آلماني- فرانسوي پخش شد تا بار ديگر نام يك فيلم بحثبرانگيز بر سر زبانها بيفتد.
پخش فيلم «يك خانواده محترم» در اروپا نميتواند موضوعي خارقالعاده باشد، زيرا يكي از دو تهيهكننده فيلم شركت فرانسوي «jba» است. گفته ميشود اين شركت مسئوليت بخشهاي خارج از ايران فيلم «يك خانواده محترم» را برعهده داشته و به عنوان تهيهكننده دوم فيلم بعد از شركت «فيروزه فيلم» نامش در شناسنامه «يك خانواده محترم» به چشم ميآيد.
آيا Jba پخش بينالمللي يك خانواده محترم را برعهده داشته يا اينكه براي پخش اين فيلم از شبكه arte مسئولان اين شبكه رضايت طرفين ايراني و فرانسوي را گرفتهاند؟ اگر احتمال دوم صحيح باشد بايد تهيهكننده اول اين فيلم به خاطر همكاري در پخش فيلم ضدايراني مورد مؤاخذه قرار گيرد!
در معرفياي كه شبكه «arte» از فيلم سينمايي يك خانواده محترم ارائه داده به توليد مشترك اين فيلم توسط ايران و فرانسه اشاره شده است.
سؤالي كه شايد بينندگان آلماني زبان اين شبكه از خود پرسيده باشند اين است كه چرا يك كشور عليه خودش فيلم ميسازد؟ قطعاً آلمانيها با جشنواره برلين كه هر ساله مواضع تند سياسي عليه كشورمان دارد، با سينماي ايران بيگانه نيستند، زيرا برلين با آغوش باز از فيلمسازان حاشيهدار و فيلمهاي زيرزميني توليد شده در ايران استقبال ميكند، اما قضيه يك خانواده محترم با فيلمي كه جعفر پناهي با موبايلش ساخت و به برلين فرستاد تفاوت بزرگي دارد و آن مربوط به تهيهكننده فيلم است.
جعفر پناهي فيلمي به نام «تاكسي» ساخت كه در عين ناباوري توانست جايزه خرس نقرهاي جشنواره برلين را به دست آورد. دستاندركاران جشنواره هم براي وي سنگتمام گذاشتند و با اشك و آه خواهرزاده اين كارگردان ممنوعالكار فضاي اختتاميه برلين محل تبليغ پناهي شد، اما پناهي در اين فيلم نيز تهيهكننده كار خودش بود و از نهاد دولتي پول نگرفته بود. در نقطه مقابل وقتي صحبت از يك خانواده محترم ميشود نگاهها به سمت سازمان صداوسيما ميچرخد كه تهيهكنندگي فيلم را برعهده داشت. سيما فيلم و تهيهكنندهاش محمد آفريده نقشي كليدي در توليد «يك خانواده محترم» داشتند.
در صورتي كه بعد از اكران فيلم در كن فرانسه صداوسيما خود را از پروژه كنار كشيد و آفريده را به عنوان تنها مقصر اين فاجعه سينمايي معرفي كرد. آفريده هم اگرچه از سوي رسانهها تحت فشار قرار گرفت، اما وزارت ارشاد هيچ محدوديتي در فعاليتهاي بعدي وي قائل نشد و سر و صداي كميسون فرهنگي مجلس براي محاكمه سازندگان «يك خانواده محترم» به سرعت به سكوت و فراموشي تبديل شد. هماكنون آفريده دبير جشنواره فيلم «روحالله» شده و اعتراضهاي صورت گرفته به مؤسسه حفظ و نشر آثار امام خميني(ره) كه متولي برگزاري اين جشنواره است نيز بيپاسخ مانده است. شايد آفريده اكنون دارد مزد تحمل انتقادها را در قبال توليد «يك خانواده محترم» ميبيند، زيرا با تغيير نوك پيكان انتقادها از «سيما فيلم» به سمت وي عملاً صداوسيما توانست بازوي فيلمسازي خود را از اتهام بزرگ توليد فيلم ضدملي نجات دهد و بدون هزينه از بزنگاهي كه ميتوانست صندلي مديران سيما فيلم را به خطر بيندازد، خارج شود.
«يك خانواده محترم» آنقدر شرمآور است كه حتي زماني كه با مديران وقت سازمان سينمايي در دولت پيشين صحبت ميشد و عملكرد آنها زير سؤال ميرفت به كنايه ميگفتند «هر چقدر هم كار ما بد بوده باشد ديگر به حد يك خانواده محترم كه نميرسد!» سينماي ايران در طول سال توليدات مشتركي با ديگر كشورها دارد كه برخي از آنها به صورت رسمي اعلام و برخي ديگر در قالب هديههاي ناقابل سفارتخانههاي اروپايي به فيلمسازان ايراني به صورت غيررسمي و محفلي باقي ميمانند كه به اصطلاح «سينماي سفارتي» خوانده ميشوند.
جالب اينجاست كه در اكثر اين فيلمها شرايط اجتماعي كشورمان به شدت سياه و نااميدكننده به تصوير كشيده ميشود و اغلب ايرانيان افرادي عصبي داراي مشكلات اخلاقي و جنسي معرفي شده كه با حاكميت مشكلات اساسي و لاينحلي دارند.
آثار سينماي سفارتي بيشترين شانس را براي ديده شدن در اروپا و فستيوالهاي جهاني فيلم دارند يا حتي مانند «يك خانواده محترم» در بهترين شبكههاي تلويزيوني اروپا به نمايش در ميآيند. در مقابل اين آثار دولتهاي اروپايي روي خوشي به فيلمهاي فاخر سينماي ايران نشان نميدهند. براي نمونه بزرگترين فيلم سينمايي تاريخ سينماي ايران، يعني «محمد رسولالله» ساخته مجيد مجيدي نتوانست به فستيوالهاي اروپايي راه يابد و حتي از ليست فيلمهاي آكادمي اسكار نيز حذف شد. در صورتي كه اين فيلم از هر نظر بر آثاري مانند «يك خانواده محترم» ارجحيت و برتري دارد.
* جوان
پخش فيلم «يك خانواده محترم» در اروپا نميتواند موضوعي خارقالعاده باشد، زيرا يكي از دو تهيهكننده فيلم شركت فرانسوي «jba» است. گفته ميشود اين شركت مسئوليت بخشهاي خارج از ايران فيلم «يك خانواده محترم» را برعهده داشته و به عنوان تهيهكننده دوم فيلم بعد از شركت «فيروزه فيلم» نامش در شناسنامه «يك خانواده محترم» به چشم ميآيد.
آيا Jba پخش بينالمللي يك خانواده محترم را برعهده داشته يا اينكه براي پخش اين فيلم از شبكه arte مسئولان اين شبكه رضايت طرفين ايراني و فرانسوي را گرفتهاند؟ اگر احتمال دوم صحيح باشد بايد تهيهكننده اول اين فيلم به خاطر همكاري در پخش فيلم ضدايراني مورد مؤاخذه قرار گيرد!
در معرفياي كه شبكه «arte» از فيلم سينمايي يك خانواده محترم ارائه داده به توليد مشترك اين فيلم توسط ايران و فرانسه اشاره شده است.
سؤالي كه شايد بينندگان آلماني زبان اين شبكه از خود پرسيده باشند اين است كه چرا يك كشور عليه خودش فيلم ميسازد؟ قطعاً آلمانيها با جشنواره برلين كه هر ساله مواضع تند سياسي عليه كشورمان دارد، با سينماي ايران بيگانه نيستند، زيرا برلين با آغوش باز از فيلمسازان حاشيهدار و فيلمهاي زيرزميني توليد شده در ايران استقبال ميكند، اما قضيه يك خانواده محترم با فيلمي كه جعفر پناهي با موبايلش ساخت و به برلين فرستاد تفاوت بزرگي دارد و آن مربوط به تهيهكننده فيلم است.
جعفر پناهي فيلمي به نام «تاكسي» ساخت كه در عين ناباوري توانست جايزه خرس نقرهاي جشنواره برلين را به دست آورد. دستاندركاران جشنواره هم براي وي سنگتمام گذاشتند و با اشك و آه خواهرزاده اين كارگردان ممنوعالكار فضاي اختتاميه برلين محل تبليغ پناهي شد، اما پناهي در اين فيلم نيز تهيهكننده كار خودش بود و از نهاد دولتي پول نگرفته بود. در نقطه مقابل وقتي صحبت از يك خانواده محترم ميشود نگاهها به سمت سازمان صداوسيما ميچرخد كه تهيهكنندگي فيلم را برعهده داشت. سيما فيلم و تهيهكنندهاش محمد آفريده نقشي كليدي در توليد «يك خانواده محترم» داشتند.
در صورتي كه بعد از اكران فيلم در كن فرانسه صداوسيما خود را از پروژه كنار كشيد و آفريده را به عنوان تنها مقصر اين فاجعه سينمايي معرفي كرد. آفريده هم اگرچه از سوي رسانهها تحت فشار قرار گرفت، اما وزارت ارشاد هيچ محدوديتي در فعاليتهاي بعدي وي قائل نشد و سر و صداي كميسون فرهنگي مجلس براي محاكمه سازندگان «يك خانواده محترم» به سرعت به سكوت و فراموشي تبديل شد. هماكنون آفريده دبير جشنواره فيلم «روحالله» شده و اعتراضهاي صورت گرفته به مؤسسه حفظ و نشر آثار امام خميني(ره) كه متولي برگزاري اين جشنواره است نيز بيپاسخ مانده است. شايد آفريده اكنون دارد مزد تحمل انتقادها را در قبال توليد «يك خانواده محترم» ميبيند، زيرا با تغيير نوك پيكان انتقادها از «سيما فيلم» به سمت وي عملاً صداوسيما توانست بازوي فيلمسازي خود را از اتهام بزرگ توليد فيلم ضدملي نجات دهد و بدون هزينه از بزنگاهي كه ميتوانست صندلي مديران سيما فيلم را به خطر بيندازد، خارج شود.
«يك خانواده محترم» آنقدر شرمآور است كه حتي زماني كه با مديران وقت سازمان سينمايي در دولت پيشين صحبت ميشد و عملكرد آنها زير سؤال ميرفت به كنايه ميگفتند «هر چقدر هم كار ما بد بوده باشد ديگر به حد يك خانواده محترم كه نميرسد!» سينماي ايران در طول سال توليدات مشتركي با ديگر كشورها دارد كه برخي از آنها به صورت رسمي اعلام و برخي ديگر در قالب هديههاي ناقابل سفارتخانههاي اروپايي به فيلمسازان ايراني به صورت غيررسمي و محفلي باقي ميمانند كه به اصطلاح «سينماي سفارتي» خوانده ميشوند.
جالب اينجاست كه در اكثر اين فيلمها شرايط اجتماعي كشورمان به شدت سياه و نااميدكننده به تصوير كشيده ميشود و اغلب ايرانيان افرادي عصبي داراي مشكلات اخلاقي و جنسي معرفي شده كه با حاكميت مشكلات اساسي و لاينحلي دارند.
آثار سينماي سفارتي بيشترين شانس را براي ديده شدن در اروپا و فستيوالهاي جهاني فيلم دارند يا حتي مانند «يك خانواده محترم» در بهترين شبكههاي تلويزيوني اروپا به نمايش در ميآيند. در مقابل اين آثار دولتهاي اروپايي روي خوشي به فيلمهاي فاخر سينماي ايران نشان نميدهند. براي نمونه بزرگترين فيلم سينمايي تاريخ سينماي ايران، يعني «محمد رسولالله» ساخته مجيد مجيدي نتوانست به فستيوالهاي اروپايي راه يابد و حتي از ليست فيلمهاي آكادمي اسكار نيز حذف شد. در صورتي كه اين فيلم از هر نظر بر آثاري مانند «يك خانواده محترم» ارجحيت و برتري دارد.
* جوان